عشق گره از کار مهموم و محروم گشودن است
عاشق ترين عاشقان کیست؟
عشاق پنج فرقه هستند
عشق سريع الوصال و سريع الفراق شده است
نه درحاشیه بلکه در متن بودن یا نبودن ها و تحول ها در روزگار ما، عشق سريع الوصال و سريع الفراق است. در این رهگذر، بیاییم به عشق یکدیگر رحم کنیم. عشق، مشکل آفرین نیست بلکه مونس طلبی است که نامحترم و بیگانه ها را از خودی ها و محترم ها جدا و سینه ها را گرم و زیبا آفرین می شود و نفس را عفیف و فکر را لطیف می کند.
برای بیشتر خواه تمام دنیا هم کم است. عاشقی کار آدمی است و بگذریم از این که عاشقی بازی این زندگیست و یک روز پستانک ، عروسک، بادکنک، توپ و روزی دیگر لباس، ابرو،کفش ، کلاه و روزگاری هم چرخ ، ماشین ، موبایل و روزی هم مدرک و مراد و مرید و... و این قصه همچنان ادامه دارد.
عشاق در روزگار ما پنج فرقه هستند:
گروهي از آن مي ترسند،عده اي آن را مي پرستند، دسته اي از آن می گریزند ،افرادي هم با آن به هلاكت ميرسند، و بعضي هم از آن بهره مي برند اما افراد بسيار انگشت شماري هستند كه تا به حال آن را ديده و حس كرده اند بهر حال انكار عشق محال است.
جان ستان عشاق خداست که در حدیث قدسی آمده است:
«مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه»؛آنکس که من را خواست ، من را پیدا می کند و آنکس که من را پیدا کرد، من را میشناسد و آنکس که مرا شناخت، من را دوست خواهد داشت وآنکس که مرا دوست داشت، عاشقم می شود و آنکس که عاشقم شد، من هم عاشق او می شوم و آنکس که من عاشقش شدم، بی واسطه خودم جان ستانش خواهم شد و آنکس که جانش نزد من شد، خونبهای او بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او هستم .
ازسيد العاشقين محمد مصطفی(عليه صلوات رب العشاقين ) درباره بهترين انسانهاي عاشق مروي و مشتهر است كه فرمود :
«أفضل النّاس من عشق العباده».
عاشق ترين عاشقان آن انسانی است كه عبادت را عاشق شود.
عبادت يگانه علت مولد سعادت است.عشق ورزی به او در فطرت انسان است. عبادت معاشقه ای با خداست. عبادت دعوتكنندهي انسان به پاك زيستن است. عبادت اولين وظيفه وآخرين وظيفه است. عبادت تمام زندگي ماست.
عشق دوبار از دست ندادن است. عشق گره از کار مهموم و محروم گشودن است.جدایی از محبوب نشدن است.بدون عوض با سخاوت بخشیدن است.هرکس غیر او کسی را خواست که جدای از اوست مرده ای بیش نیست.هر کس غیر او طالب دیگری شود محروم است.هرکس در حضور او به چاپلوسی و شیرین زبانی با غیر او بایستد مفلوک است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
من معلم نون ندارم بخورم .
اون وقت شما از معنویت و عشق و.... می گید؟!!!!
صدا و سیما ومساجد و...در اختیار این عزیزان است حداقل تنها رسانه متعلق به معلمان را رها کنند
خب نظرات دیگران هم گوش کن حال نداری نخون
یکی از رسالت های روحانیون هم معلمی هستش درضمن فقط معلمان که خواننده صدای معلم نیستند.اصلا از کجا میدونی ایشون شاید معلم باشند و دیگر هیچ
اتفاقا حال نداشتم تا اخر نخواندم ،چون دردی از من و همکارانم دوا نمی کند
شما چند بار بخوان و لذت ببر ولی مردم میتوانند نظر دهند و از شما اجازه نمی گیرند وتائید شما بقیه را ملزم به تائید نمی کند
تصادفات رانندگیمان بیشتر شد
ضایعات نانمان بیشتر شد
آلودگی هوایمان بیشتر شد
شکاف طبقاتی مان بیشتر شد
پروندههایمان در دادگستریمان بیشتر شد
تعداد زندانیانمان بیشتر شد
و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد.
پس دیگر دست از درس دادن صرف بردارید.
آموزش کودکان ما ساده است.
ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم, ما اکنون دچار کمبود مفرط انسانهای توانمند هستیم.
پس لطفا به کودکان ما فقط مهارت های زندگی کردن را یاد بدهید.
به آنها، عشق و گفت و گو، تخیل، خلاقیت، مدارا، صبر، گذشت و توان عذرخواهی را یاد بدهید.