( پارگراف زیر د رمجلس مطرح گردیده که فیلم ویدئویی آن موجود می باشد )
"فعلا وزارت آموزش و پرورش به دنبال اصلاحاتی برای شیوه نامه جدید خود است اصلاحاتی که حداقل باید تعداد افرادی که در ایران لهجه دارند در نظر گرفته شود یعنی با تعریف لهجه می توان گفت همه.مسئله غلظت لهجه اما چطور این غلظت اندازه گیری می شود."
این موضوعی بود که هفته آخر شهریور ماه در مجلس مطرح گردید.
در پژوهش مسایل اجتماعی ما مشکل مقیاس ها و وسایل اندازه گیری را داریم ، شما می توانید با یک ترازو یا یک سانتیمتر یا دستگاه لهجه سنج این امر را محقق سازید!
اگر قرار بر حذف لهجه آن هم از نوع غلیظ هست که در گزارش به زبان ترک و کرد، اشاره کرده اند:
باید دیگر هیچ شاغل در هیچ اداره ای از مناطق به اصطلاج لهجه دار استخدام نشود.
باید دیگر هیچ نماینده مجلسی از این مناطق نباشد.
باید هیچ وزیری از این مناطق نباشد.
باید هیچ مدیر رده بالایی از این مناطق نباشد.
باید......
جناب وزیر،
دست مریزاد ! همه مشکلات آموزش و پرورش را حل و فصل نمودید و فقط ماند امر لهجه زدایی!
واقعا کل معضلات نظام آموزش و پرورش امروز ما فقط همین امر است که با حل آن شما خشنود و ما راضی!
شاید این قدم شما برای عده ای فارس زبانان خوش آید اما سرآغاز فعالیت اصلاحی شما بسیار خطرناک است. شما فیتله ی دعوا که نه جنگ ترک و فارس را دوباره دارید روشن می سازید و باید تاریخ ایران را حداقل از زمان پهلوی به خاطر داشته باشید که اوج رگبار فحش و ناسزای این دو زبان در شعر مرحوم شهریار نیز با بیتی نمود پیدا کرد که به حرمت این فضا ذکر نمی کنم.
ساختار فرسوده و مستهلک آموزش و پرورش امروز با این شاخ و آن شاخ پریدن وزرا، فقط با تیرک های چوبی نگه داری می شود که 4 ریشتر زلزله برای ویرانی آن کافی است و شما به جای احیای این ساختمان و بازسازی آن نگران پاسداشت زبان فارسی هستید.
جناب وزیر،
زبان فارسی را ما لهجه غلیظ ها بی خانمان نساختیم که کتب بی محتوی و کم ارزش ادبیات زبان فارسی از بعد انقلاب سست نمود. ما هم با کتب فارسی قبل انقلاب از این زبان ملی شیرینی و بلاغت و فصاحت آموختیم.
جناب وزیر،
ره رفته شما جز ره آورد تفرقه و شدّت و حدّت، نتیجه ی دیگری نخواهد داشت. ما اقوام و آداب و فرهنگ گوناگون بعد یک دهه از انقلاب ، به زندگی مسالمت آمیز با آستانه تحمل بسیار بالا و حرمت و احترام عادت کرده بودیم و شما به بد نحوی این آتش زیر خاکستر را دارید شعله ور می سازید.
جناب وزیر،
از تاریخ آذربایجان یا کردستان یا بلوچستان یا لرستان و تاوان درگیری های آنان با فارس زبانان اطلاع دارید؟ بنده یک بار تبریز را به خاطر دارم که با ورود نیروهای امنیتی و فرمانداری به دانشگاه و دستگیری عده ای به پایان رسید. دانشجوی فارس زبانی فقط با طرح پرسش هایی مبنی بر این که با یک ترک ازدواج می کنید یا همسایه می شوید؟ آتش این جریان را روشن کرده بود. آری فقط با چند سئوال منظور دار جهت دار!
جناب وزیر،
آیا بهتر نبود شما که مطمئن بودید وزیر خواهید شد در طی این 5 - 6 ماه ، برنامه تحول آموزش و پرورش را از پایه زیربنا یعنی ابتدایی پی ریزی می کردید و سرآغاز معقول تر و عملی تری می داشتید؟ و شتاب زده از هر دری برای فعالیت خود پیکر فرسوده ی آموزش و پرورش را سست تر نمی کردید؟
جناب وزیر،
اکنون شما همه معلمین لهجه غلیظ! را منع تدریس نمایید یا بعد از این استخدام ننمایید تا فردوسی زمان خویشتن باشید. فردوسی بینوا سی سال زحمت کشید تا کلمات مخلوط زبان فارسی را بزداید که شما ها کل زحمت فردوسی را پنبه کردید.
انصاف داشته باشید شما مسئولین نظام امروز عربی سخن می گویید یا فارسی؟
بنده که با زبان شکسته و بسته مجریان و گویندگان صدا و سیمای کشورم از بی مقداری زبان ملی ام رنجورم ،یا از پاسداشت زبان عربی مقامات.
ما لهجه غلیظ ها نیستیم که زبان فارسی را به خطر می اندازیم ، شما مسئولین خیلی وقت است که ساختار این زبان را متزلزل نموده اید.گویش محاوره ای فارس زبانان کم از لهجه غلیظ ها به پیکر زبان فارسی آسیب نمی زند.
جناب وزیر،
به جای برهم زدن عادت مسالمت آمیز فرهنگ های گوناگون ایرانی ، کتب ادبیات فارسی دوره های مختلف آموزشی را نجات دهید و به هر رهگذری اجازه تدوین کتب زبان و ادبیات فارسی ندهید .
پاراگراف زیر جملات معترضه خواهند بود اما ذهنم را مشغول کرده است، یعنی:
اخیرا شاهد پدیده جدیدی در آموزش و پرورش هستیم و آن نظر دادن همه وزرای قبلی است از آقایان فانی تا احمدی و حاجی و زر افشان و....
خوب برای نظر دادن چه کسانی بهتر از این افراد. اما چون تا به امروز سابقه ای برای این روند به خاطر ندارم قدری غریب به نظر آمد . این از قوت شماست که وزرای قبلی به صف نظر دهندگان پیوسته اند یا از ضعف؟
این سروران در زمان وزارت خویش چرا چنین سربست نظر نمی دادند؟ شاید توسط گروههای فشار اجازه ی چنین کاری را نداشتند؟
به هر حال این پدیده ی نو حس می شود امید که خیر است و برکاتی در آن نهفته است!
در هر سرزمینی زبان مادری حاکمیت دارد و ما ترک و.... هم با زبان مادری خود تلاش برای انتقال کرسی های حروف و کلمات زبان فارسی داریم . در این مسیر زنان از مردان موفق ترند و حتی گاه به صورت مرضی از اواخر رژیم پهلوی تا به امروز خصوصا تا سال 70(فقط تجربه عملی است) گرایش شدید مادران به گویش فارسی با کودک یک ساله خودشان است. زمانی که ما ابتدایی می خواندیم قلکی در کلاس بود که هر کس در کلاس ترکی صحبت می کرد 2 ریال درون آن می انداخت و شما وزرای دیروز و امروز هستید که به معلمین اجازه دادید در کلاس درس تدریس با زبان محلی بلا مانع باشد، هیچ از این امر خبر دارید ؟ مسئولین کجا بودند زمانی که برخی دروس در همسایگی کلاس ما به ترکی تدریس می شد؟
جناب وزیر،
در ضمن مشکلات امروز دانش آموزان نیز فقط لهجه ی غلیظ معلمان و دبیران آنان نیست که ای کاش تنها این بود. امروز بحران های شدید تضاد فرهنگی و بی هویتی و باخت فرهنگی و سیر و سفر بی امان آنان در دنیای مجازی پدیده های شومی چون خون بازی و تیغ زنی دختران این کشور برای تجددنمایی نو و جلب توجه من و شما وجود دارد که با لاپوشی آن فقط به رواج پدیده شوم کمک می شود نه حل آن.(که در باور من ، ما مجازی هستیم نه آن دنیا ، چون حداقل این دنیا پاسخگوی نیازهای کودکان و نوجوانان و جوانان ما هست اما ما چی؟) یا پدیده مواد مخدر در مدارس پسران و شاید هم دخترانه! یا پدیده گرایشات غیر عرف و شرع به جنس مخالف و....البته پدیده خون بازی و تیغ زنی دختران خاص ایران است و از هیچ کشور خارجی کپی نشده است.
مشکلات و معضلات ساختار پوسیده و سنتی آموزش و پرورش امروز داد فرزندان این کشور را با به انحراف رفتن درآورده است.
جناب وزیر،
به مسایل آموزش و پرورش اگر هم از بیرون و هم از درون ننگرید ره به بیراهه خواهد رفت.یعنی بررسی و مطالعه ی مجموعه عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر ساختار آموزش و پرورش. امروز بزرگ نمایی لهجه های غلیظ با دشمنان چپ و راست کشورمان به نفع هیچ کس نیست. فراموش نکنید که در کشور همسایه غرب مان عراق رفراندم استقلال کردستان در حال برنامه نویسی و اجراست که سیاستمداران دو کشور ایران و ترکیه به دلایلی که معلوم است از این امر خشنود نیستند.
جناب وزیر،
شما اگر قصد نجات زبان فارسی از دستان نا اهلان روز و روزگار را دارید با کارشناسان و تحصیل کردگان مجرب این رشته جلسات بی شماری بگذارید تا نتیجه گیری منطقی و عقلانی داشته باشید و گر نه یقین بدانید که بحرانهای جدیدی با این دیدگاه شما در ساختار سنتی در حال ریزش آموزش و پرورش به وجود خواهد آمد.
جناب وزیر،
حال ما بِه نیست بدتر از این نفرمایید !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
- وضعیت معیشت فرهنگیان
- کمبود کلاس درس و معلم و امکانات مدارس وکمبود بودجه و... که اگر مشکلات نوشته شوند بار چند تریلی خواهند شد.
- مدارس کپری و فرسوده و ...
- نبود سرانه برای مدارس واگر نباشد کمک اولیأ (هرچند از لحاظ دید مسولان اختیاری است ولی اغلب اجباری ) باید درب تمامی مدارس تخته شود.
- وجود ۶۰ هزار نفر پرت نیرو به قول خود مسولان محترم ویا در اختیار گذاردن ۳۰۰ نفر به نمایندگان تحت عنوان مسول دفتر ( البته باید گفت خدمتگزار یا آبدارچی نمایندگان ،چون نباید یک معلم شأن خود را آنقدر پایین آورد که در خدمت یک نماینده باشد.
- ...
- ....
انشاا...تحول واقعی در عزل و نصبها قوانین و نگرشها نسبت به معلم مدرسه و دانش اموز
اقای وزیر هم گفته حالا منم چندتا جمله ی قلمبه سلمبه بزنم یعنی منم چیزی میفهمم
بهتره بجای لهجه به فکر دیگر مشکلات وزارتخانه اموزش وپرورش باشی چون به امید خدا با وضع مدیریت شما(اقای بطحایی)این میز زیاد بهت وفا نمیکنه