اگر وزیر آموزش و پرورش پاسخگوی دردهای ما نیست ؛ کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس چرا بی تفاوت مانده اید؟

  ای کاش من نیز مدیری بودم که که با تقلب های دریافتی ، به نحو عالی مسند مدیریت ام را هدایت می کردم. ما فرهنگیان ، با نوشتن تمامی ضعف ها و کاستی ها ، به وزیر محترم آموزش و پرورش مسیر حرکت و ایجاد تحول را نشان می دهیم ، اما ایشان در جایگاه صداقت و سوگند شغلی ، اصلا به تقلب های ارائه شده ، محلی از اعراب نمی گذارند.

جناب آقای دکتر زاهدی ، ریاست محترم کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس
موارد زیر را به خاطر داشته باشید:

  می گوییم ؛به تدریج آغاز به حذف چندگانگی آموزشی بنمایید و پوشش همگانی آموزشی را بدون تبعیض جنسی و جغرافیایی عملی کنید.

  می گوییم ؛هوشمندسازی کلاس های درسی را از دوره ی ابتدایی برای جامعه پذیری اصولی و بنیادی ،آغاز کرده و دانش آموزان را در کلاس درس ،حداقل به طور دو نفری مجهز به رایانه نمایید تا کلاسها از معلم محوری به دانش آموز محوری تبدیل شود.

  می گوییم ؛مطالب کتب درسی به نحوی باشد که حس نوعدوستی (دهقان فداکار، شهید فهمیده و....) و وطن دوستی و مسئولیت پذیری و خلاقیت و تفکر ، در کودکان و نوجوانان و جوانان کشورمان برانگیخته و ایجاد شود.

می گوییم ؛ با حذف همزه و جایگزینی "ی" به جای آن یا با چسبیده و جدا نوشتن کلمات یا با "ت" یا با "ط" نوشتن متون ، نه تحولی در ادبیات کشورمان به وجود می آید و نه خدمتی بر آن اِعمال می شود که بیچاره شادروانان "دهخدا و معین " در گور می لرزند، شمایی که یکی از فاکتورهای استخدام معلمین را نداشتن لهجه ی غلیظ بر شمرده اید، باید متون ادبی قدیم (شاهنامه ، کلیله و دمنه، مرزبان نامه ،آثار سعدی و نظامی و.....) و متون جدید را آن چنان فصیح و شیوا و بلیغ در کتب ادبیات دوره های مختلف آموزشی ،تدوین نمایید که دانش آموزان امروز و معلمین فردا با خواندن چندین باره ی دروس ادبی، شیرینی و بلاغت زبان فارسی را دریافته و بدان مسلط شوند تا مثلا عدم انطباق کرسی های زبان ترکی با زبان فارسی، به حداقل حداقل برسد. می دانید که این مشکل برای مردان بیشتر از زنان است.

  می گوییم ؛ مفاهیم کتب درسی ما را نسبت به محیط زیست ،نسبت به حیوانات ، نسبت به زشتی ها و پلیدیهای پیرامون، نسبت به کاستی های محل زندگی و.... حساس و متعهد نماید وبی تفاوتی را تقویت نکنید (امسال مفاهیم بهداشت و سلامتی و تغذیه گنجانده شده که امید است تکرار درس زیست شناسی نباشد و در ضمن تداوم داشته باشد).

می گوییم ؛ آموزش کلاس های درسی را با مسایل و واقعیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی کشورمان و.... عجین کنید تا دانش آموزان آنچه هست را بشناسند و برای بهبود و تعالی شرایط موجود بکوشند و در مقایسه با کشورهای پیشرفته به آنان بیاموزید که همیشه بهترین ها را باید از دیگر کشورها بدون تعصب گرفته و با بومی سازی در کشور خود پیاده ساخت ، چیزی که امروز شما با آن بیگانه اید و مسئولین کشور فنلاند با تعقیب این مهم بدنبال زندگی بهتر برای همه ی کشورهای جهان هستند، چقدر سخاوتمندانه !

 فرهنگ نقد و اصلاح را ما فرهنگیان و شما نمایندگان مجلس اگر به وجود نیاوریم و همه گیر ننماییم ،پس انتظار دارید که مستشار خارجی بیاید می گوییم ؛ سیستم نشخوار واژه ها را از نظام آموزشی حذف و انگیزه و انگیزش تفکر در رابطه علت و معلولی را جایگزین نمایید.

می گوییم، تربیت و ادب کردن را از من معلم با حضور دبیران پرورشی گرفته اید( جدایی پرورش از آموزش ) و من معلم در کنترل کلاسهای بیش از 30 نفر ، خصوصا در مدارس پسرانه ، دچار بحران انسانی هستم که فضای مجازی و ماهواره هم این اختیار تربیتی را از خانواده گرفته و شدت مسأله را به معضلی لاینحل تبدیل کرده است. بحران تربیتی دانش آموزان زاییده ی یک جدایی و پیدایی یک پیشرفت است.

  می گوییم ؛ اردو بردن همکار و دانش آموز ، تعهد و تعصب می خواهد ، اول کلیه مسایل جانبی سفر را بررسی نمایید، خصوصا سابقه و شرایط راننده را با معاینه فنی ماشین قبل از حرکت ، بعد دلتان به حال آنان سوخته و گردش و تفریح را برای حصول سلامتی و شادمانی برنامه ریزی نمایید.

  می گوییم ؛آزمایشگاه و کتابخانه و اتاق تجهیزات رایانه ، در مدارس برای پُر کردن اوقات فراغت دانش آموزان و تقویت دانش و خلاقیت آنان است، چرا هر سه را قفل می نمایید؟ چرا با دانش آموز چنان برخورد می نمایید که باور دزد و دزدی را در او ایجاد می کنید؟ یا بی تفاوتش می سازید؟
مگر شما نمی دانید که قفل کردن هر چیزی ، تفکر دزدی را به وجود می آورد؟ مگر شما نمی دانید که وقتی به کسی تأکید می کنیم دست نزن ، نخوری ها، مال تو نیست و.... کنجکاوی فرد را تحریک می کنیم و گر نه چرا
گاو صندوق ها را منفجر می کنند یا محتوی آن را با صندوق چند صد کیلویی می دزدند؟ چون چیزهای با ارزش را قفل می کنند. جواب شما را می دانم چیست : خوب خانم ما هم دقیقا برای همین دلیل قفل می کنیم.
پس شما به تسلسل بیسوادی و بی انگیزگی و بی ارادگی و بی تفاوتی و گرایش به دزدی را همچنان ادامه دهید و در درون فرزندان این مرز و بوم ، نهادی نمایید. شما اموال دولتی را قفل نمی کنید ، شما حس مسئولیت پذیری و خلاقیت و کنجکاوی دانش آموزان را قفل می کنید.
ما که نمی توانیم به دلیل ترس از پاره شدن یا ترس از شکسته شدن یا ترس از خراب شدن ، به همه چیز قفل بزنیم آنگاه حس اعتماد به نفس آنان را کُشتیم .

آری !

ما قاتلان خاموش خلاقیت و گرایشات تحصیلی دانش آموزان هستیم. اگر شما اعتماد کنید همه چیز خوب، فرهنگ رایج می شود و احساس مسئولیت ، هر گونه احتمال آسیب رسانی را از بین می برد . شما انتظار دارید چندین قرن دیگر در آموزش و پرورش کشورمان به فرهنگ قفل کردن استعدادها و تواناییهای فرزندان این مرز و بوم ادامه دهیم؟!
  می گوییم ؛در این جهان مادی که اقتصاد را هدف ساخته و بر خلاف اقتصاد اسلامی ، از وسیله بودن آن خبری نیست، با قرار دادن قشر فرهنگی جامعه در زیر خط فقر ، شما شأن و حرمت و منزلتی برای شغل ما باقی نگذاشتید ، هر قدر هم که ما نجیب و شریف و بردبار و قانع باشیم باز نمی توانیم در برابر سیل خروشان قضاوت آزار دهنده و تحقیر کننده ملت ، دوام داشته باشیم .بلی، همان معلمی که رسول خدا "ص" فرموده : "هر کس مرا کلامی بیاموزد مرا عبد و بنده ی خویش می سازد" یا در کشور کره جنوبی به خاطر احترامی که به معلم قائل هستند، می گویند نباید" پا بر روی حتی سایه ی معلم "نهاد.
همه چیز همگان خصوصا شما مسئولین ،اول از خداوند متعال بعد والدین و بعد از معلمین کلاس اول ابتدایی و حتی پیش دبستانی تا تک تک دبیران دوره ی متوسطه ، به دست آمده است. باز خدایش رحمت کند آن رئیس جمهور ی را که دست آموزگار زن کلاس اول ابتدایی اش را بوسید حال نمایشی یا واقعی ، خودش داند و خدائیش.حداقل اگر نمایشی هم بازی می کنید چنین نمایش های معنوی بازی کنید!
حداقل حقوق 3 میلیون تومان و حداکثر حقوق 7 میلیون تومان ، می تواند ارزشمندی ما را برگرداند. با روز معلم سمبلیک معلم منزلت دار نمی شود. همانند کشور فنلاند حقوق ما را در سطح پزشکان و وکلا قرار دهید تا ما هم برادری شما را باور کنیم. با حلوا حلوا گفتن ، دهن هیچ خدا بنده ای شیرین نمی شود.

  می گوییم ؛ همه دردها و رنج های ما را رسانه ای نسازید ، حرمت و اسرار شغلی ما را هم مثل سایر مشاغل حفظ نمایید. ایرادات استخدام را آنچنان با آب و تاب در رسانه های شفاهی و با تیتر غلیظ!!! و پر رنگ در رسانه های کتبی گنجاندید که حتی زن و همسر و بچه و همسایه و بقال و فامیل معلمین برگشتند و یک نگاه عاقل اندر سفیهی بر آنان انداختند و گفتند : راستی پدر تو پایت می لنگد و مادر تو صورتت پر از فراز و نشیب است و..... و دیدید که خردمندان چنان توپیدند که ماندید؟ کم مانده بود جنگ دیرینه ی ترک و فارس و... بیفتد که شانس آوردید.

ما چرا از افزایش ها و مزایای سایر مشاغل خبر نداریم ؟ به دو دلیل:
1- آنها حرمت و منزلت دارند.
2- اگر شرایط حقوق و دریافتی پر درآمدها، رسانه ای شود ، سنگ روی سنگ دوام نمی آورد و مشاغل کم درآمد مدعی می شوند.

  می گوییم ؛اگر بیمه عمر و بیمه عمر تکمیلی و بیمه تکمیلی درمان و کارت منزلت و حق سفر حق همه ی مشاغل است برای ما چرا قصور می کنید؟ ما قاتلان خاموش خلاقیت و گرایشات تحصیلی دانش آموزان هستیم

  می گوییم ؛حال که اکثر مدارس یک شیفته است چرا زنگ سیاحت دانش آموزان و معلمین ، به 10 دقیقه هم  نمی رسد؟ اگر مثل خیلی از کشورها برای خورد و خوراکمان به جز شیرهای آب گرفته ، چیزی نمی دهید، لااقل اجازه دهید در کمال آرامش ، لقمه ی نان و پنیرمان را نوش جان کنیم.

  می گوییم ؛ هر چند اساس مدارس معلمین هستند ، اما مدیران هم بی اثر نیستد، لذا در انتخاب مدیران ، به مدرک تحصیلی ، سابقه درخشان تدریس ، ملبس به صفات انسانی و اخلاقی بودنشان، تعهد در قبال معلمین و دانش آموزان و اولیای آنان و..... دقت نظر داشته باشید و جلوی هر نوع باندبازی برای تقویت قدرت مدیران را گرفته و ثبات مدیریتی را جایگزین تعویض ها و جابه جایی های مکرر نمایید.

و می گوییم و می گوییم و خود می شنویم برای ما پاسخی قانع کننده ارائه دهید تا به تجزیه و تحلیل دیدگاههای آن کمسیون بنشینیم. فرهنگ نقد و اصلاح را ما فرهنگیان و شما نمایندگان مجلس اگر به وجود نیاوریم و همه گیر ننماییم ،پس انتظار دارید که مستشار خارجی بیاید...

همه ی شما اعضای کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس که در زیر آورده شده است، پاسخگوی خواسته های به حق ما معلمین هستید چه می گوییم هایی که گفته شد و چه آنهایی که گفته نشد.

آقایان و خانم ها :
رئیس ، محمدمهدی زاهدی از استان کرمان (راور / کرمان)
نایب رئیس اول،داود محمدی از استان قزوین (آبیک / قزوین)
نایب رئیس دوم، قاسم احمدی لاشکی ، از استان مازندران (نوشهر / چالوس)
سخنگو ،سید حمایت میرزاده ، از استان اردبیل (گرمی)
دبیر اول ، فریده اولاد قباد، از استان تهران (اسلامشهر / تهران / ری / شمیرانات)
دبیر دوم، علیرضا سلیمی ، از استان مرکزی (دلیجان / محلات)


منتظر پاسخ گویی و مساعدت شما نمایندگان مجلس و اعضای کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس قبل از آغاز سال تحصیلی 97- 96 هستیم.

با تشکر

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید