گروه گزارش/
در روزهای اخیر ، خبرگزاری مهر و برخی رسانه های اصول گرا خبر یک سال انفصال از خدمت و پرداخت خسارت های مالی تحمیل شده به یک "معلم " را منتشر کردند.
بر اساس این خبر " آقای مجید خنتان " معلم رسمی آموزش و پرورش طی ماه های گذشته به بهانه های واهی از دریافت حقوق و مزایا محروم شده بود و علی رغم پی گیری های مکرر ، مدیر آموزش و پرورش یکی از مناطق تهران از رسیدگی به درخواست احقاق حقوق وی استنکاف کرده بود.
آقای خنتان به دیوان عدالت اداری شکایت کرده بود و دیوان عدالت اداری پس از رسیدگی ، به نفع وی رای صادر کرده بود و از آموزش و پرورش خواسته بود که حکم حقوقی این معلم اصلاح شود . مدیر آموزش و پرورش منطقه بدون اصلاح حقوق شاکی به حکم صادر شده از سوی دیوان عدالت اعتراض کرده بود اما این اعتراض در دادگاه تجدیدنظر هم ردشده و با رای اصراری آن، در نهایت مدیر آموزش و پرورش این منطقه به یک سال انفصال از خدمت و پرداخت خسارت های مالی تحمیل شده به معلم نامبرده محکوم شد.
« صدای معلم » بر اساس رسالت رسانه ای خود برای اطلاع از جزییات واقعی خبر تلاش کرد . بر اساس اطلاعات موثق، مدیر آموزش و پرورش مورد اشاره در خبر ، «سعید ربوشه » مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران است.
آقای مجید خنتان (شاکی ) ، در حال حاضر هنر آموز یکی از هنرستان های منطقه 9 تهران است. آقای خنتان مسئول سابق هسته گزینش اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران در دولت احمدی نژاد بوده است .
بر اساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده، شکایت مجید خنتان در اعتراض به احکام کارگزینی صادر شده برای او بوده است. متعاقب شکایت آقای خنتان ، دیوان عدالت اداری از مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران خواسته بود که نسبت به اصلاح حکم حقوقی وی اقدام شود . رییس منطقه موضوع را به واحد حقوقی اداره ارجاع می دهد . واحد حقوقی این اداره در پاسخ گفته بود که این اشل حقوقی برای همه یکسان اعمال می شود و اجحافی در حق مشار الیه صورت نگرفته است.
ظاهرا طبق نظر امور اداری ، اصلاح حکم حقوقی آقای خنتان طبق اشل امکان پذیر نبوده است . در نتیجه تعلل اداره منطقه در صدور حکم کارگزینی جدید و با پی گیری های شاکی ، حکم انفصال مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران از سوی یکی از شعبات دیوان صادر می شود. این حکم قطعی است.
شنیده ها حاکی است که مسئولان اداره کل آموزش و پرورش تهران اقداماتی برای جلب رضایت شاکی انجام داده اند اما شاکی بر اجرای حکم انفصال مدیر منطقه اصرار ورزیده است .
یک منبع آگاه اعلام کرد با وجود قطعی بودن حکم صادره از سوی دیوان عدالت اداری ، « مجید خنتان » تاکنون رای را برای اجرا به دایره اجرائیات دیوان عدالت نبرده است .
ظاهرا مسئولان اداره منطقه 9 گفته اند که بر اساس روال اداری و مقررات ، امکان اصلاح حکم، منتفی است، اما مدیر منطقه با تاکید بر اینکه تا زمان صدور حکم دیوان هیچ شناختی از شاکی نداشته است، پیشنهاد کرده که اصلاح حکم بار دیگر در کارگزینی بررسی شود و اگر نظر شاکی تامین شود وی از شکایت خود صرف نظر کند و اگر نظر شاکی تامین نشد، شاکی حکم صادره را به دایره اجرای احکام ببرد.
جنبه های مختلف این خبر واجد اهمیت خبری برای معلمان است.
آیا موقعیت شاکی در صدور حکم بی تاثیر بوده و اگر شاکی معلمی بدون پیشینه و سوابق شاکی بود باز هم چنین حکمی صادر می شد؟
آیا واقعا موضوع این پرونده ، صرفا اداری بوده و رییس منطقه و مدیران صرفا بر اجرای مقررات تاکید داشته اند و رییس منطقه آن گونه که شنیده شده ، اطلاعی از سوابق این دبیر نداشته است؟
آیا اختلافات جناحی و تسویه حساب سیاسی در شکل گیری این پرونده دخالت داشته است؟
تلاش صدای معلم برای دستیابی به پاسخ این سوالات و روشن شدن جزییات این پرونده تا کنون به جایی نرسیده است.
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
ولی سوال اینجاست که چنین حکمی و برملا شدن آن حتی اگر ختم به خیر هم شود به قول خود آقای ربوشه،پایه های مدیریتی ایشان را درمنطقه سست نخواهد کرد؟؟؟آیا ایشان در صورت ابقا شان ومنزلت خود را که با ساخت وسازهای انزلی وابقای چند مدیر مدرسه وچند کارشناس مسوول بی اخلاق روبه فروپاشی بود را حفظ خواهد کرد ؟
دکتر ربوشه با شعارهای خوبی وارد متطقه شد ولی جسارت وقاطعیت لازم برای نه گفتن به بعضی عروسک وصحنه گردانان اداره را که سالهاست در آن کلونی امن حکومت میکنند را ندارد .
واتفاقا نشان داده شامه خوبی در شناخت افراد ندارد ودر یکی دو تغییری که در پستهای اداره هم صورت گرفته حرکت رو به جلو ومفیدی دیده نمیشود و افراد جایگزین عملا بی کفایت تر از مسولین قبلی هستند .
البته قابل ذکر است که فشارهای مالی به مدیران ... و کارهایی از این دست نیز کمی دل زدگی از ایشان در بین همکاران واولیا ایجاد کرده است !!من اگر جای ربوشه بودم به جای التماس کردن برای ماندن ،خودم میرفتم .
به نظر خیلی ها مدیریت جناب روبوشه خوب بوده است. اما به قول خود شما ایشان فقط شعار گونه خوب بودند و من که در ان منطقه در زمان ایشان کار کرده ام. هیچ خوبی ای از سوی ایشان حس نکردم. کار خاصی هم انجام ندادند. کارگزینی زمان ایشان بدترین کار گزینی دنیا محسوب میشه (اینو هر منطقه 9 ی ای میداند و رفتار و گفتار های زننده در زمان آقای یوسفی نامی بر هیچ یک از کارکنان پوشیده نبوده و نیست. و حق هایی از خود من ضایع شد که خدا داند). انفصال 1 ساله از خدمت که هیچ اخراج کامل ایشان و تمام عوامل کارگزینی زمان ایشان هم باعث تسلای خاطر ما معلم ها نخواهد بود.
خیلی هم بد نشد !!شاید این آقا آنقدر که دکتر دکتر الکی از بادمجان دور قاپ چینها شنیده که لا مه کمی غرورش فرو کش کنه.!!!
اونوقت شاید بفهمه رفتا سر شار از تحقیر و توهبن کارشناس مسول محبوبش که خدای خلاف وبد اخلاقیه نسبت به ارباب رجوع چه حس بدی در اونها ایجاد میکنه شاید معنی نفرت واستیصال در عین بی گناهی رو بفهمه !؟
ایشون ا.گه همین یه درس رو هم بگیره کافبه ؟؟؟؟؟!!!!!!
این بنده خدا اگه بخواد بمونه هم که دیگه نه پایگاهی داره نه جایگاهی !!!
تصور کنین :فردا بخواد فلان مدیر یا بهمان کارمند رو به خاطر تخلف یا اشتباه توبیخ یا بر کنار کنه !!هیچ میدونید چی میشه ؟؟؟!
من اگه جای اون مدیر یا همکار باشم ،رک تو روش در میام که:هر چی باشه خلاف من به بزرگی خلاف شما که نیست چون هنوز حکمی برای من صادر نشده !!!
تصور کنید مدیر منطقه ای رو که حرفشو نخونن!!!
ایشون باید سنگین ورنگین خودش بره و واسه موندن تقلا نکنه !!
یا حد اقل با دوسه نفر آدم عاقل تر از مشاورانش مشورت کنه چون این دوستان تداعی این شعر مولانا هستند که :مهر ابله مهر خرس آمد یقین ،،،کین او مهرست و مهر اوست کین .
نمیدانم آقای ربوشه چرا با اهلان ومعقولان اداره مشورت نمیکند ؟؟!
اصلا هدف از انتصاب آقای مرادی به عنوان مشاور فرهنگی چه بود !!!!؟؟؟
کاش رییس به جای غضب به ایشان از راهنماییها وتجربه های این آقا بهره میبردند !!! ولی افسوس که ........
اگرچه باید گفت چون رای لازم الاجراست رضایت شاکی هم خیلی مفید نیست
والان نوپ تو مین چهار بند وفانیه !
!! از طرف دیگه بنده خدا آقای ربوشه تو این جنگ درست کسانی رو به جبهه التماس و تقلا فرستاده که ازشون ضربه خورده ؟؟؟؟!!
اینطوریش دیگه نوبره !!خوب آقا جان دوتا آدم عاقل دور و ورت نیست !!!!!
اینم نتیجه جوانی وانتخابهای غلط !!
نوکر!!؟؟؟
رییس اداره ای که دستور میده از اولیا پول بگیرین و معلمها رو ببرن کیش
یا فتوا میده پولی که مدیر مدرسه از سر کیسه کردن اولیا بدست میاره جزو اموال مدرسه است وتشخیص هزینه کرد اون بر عهده مدیره و خوب مدیر هم الزاما باید اونو واسه ساخت وساز انزلی هبه کنه یا هزینه ناهار روز معلم اداره رو بده.،به نظر شما به این شعارها اعتقاد داره ؟؟؟؟؟
شعار بسه دیگه چقدر عوام فریبی !!!!!
رییس موندنی شد؟؟؟؟؟؟؟
چرا آموزش و پرورش اینقدر بی در و پیکر شده ؟
در مدرسه من، هر روز ده ها عکس گرفته می شود.
من پرچم نصب می کنم و عکس می گیرم
من تجهیزات می خرم و عکس می گیرم
من مراسم می گیرم و عکس می گیرم
من تقدیر می کنم و عکس می گیرم
من ...
من یک مدیر خوب هستم!
من یک رییس اداره هستم
در منطقه ی من، هر روز ده ها و صد ها عکس گرفته می شود
من بازدید می روم و عکس می گیرم
من جلسه می روم و عکس می گیرم
من راه می روم و عکس می گیرم
من نماز می خوانم و عکس می گیرم
من حرف می زنم و عکس می گیرم
من ...
من یک رییس اداره ی خوب هستم!
من یک مدیر کل هستم.
در استان من، هر روز ده ها، صدها و هزاران عکس گرفته می شود
من فکر می کنم و عکس می گیرم
من همایش می روم و عکس می گیرم
من راهپیمایی می روم و عکس می گیرم
من موافقت می کنم و عکس می گیرم
من مخالفت می کنم و عکس می گیرم
من ...
من یک مدیر کل خوب و خوشحال! هستم.
من فکر می کنم
من درس می دهم
من دست دانش آموزانم را می گیرم
من به گفتار دانش آموزانم توجه می کنم
من به رفتار دانش آموزانم توجه می کنم
من فرصتی برای عکس گرفتن ندارم
من یک آموزگار معمولی هستم
لطفا یک نفر آموزش و پرورش را از این مصیبت "چلیک چلیک" نجات دهد .
مایی که ناچارمان کرده اند تا اینگونه باشیم تا ببینندمان.
ما کی اینگونه بودیم؟