گروه گزارش/
کلیپی در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شده که خبر از اخراج دو « معلم بلاگر» به علت فعالیت شان در فضای مجازی می دهد .
این معلمان می گویند :
« این سکوت و بغض یه جایی باید شکسته می شد چون اخراج حکم عادلانه ای نبود .
ما تمام توانمون را گذاشتیم چون عاشق شغل مون بودیم و سعی کردیم متفاوت باشیم و بچه ها را عاشق مدرسه کنیم .
از لحظات تلخ و شیرین معلمی گفتیم تا به همه نشون بدیم که کار ما چقدر سخت و حساسه تا دیگه کسی نگه معلمان که کاری نمی کنند .... »
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش ضمن هشدار به معلم بلاگرها از آنها خواست تا حریم خصوصی دانش آموزان و همچنین نظام تعلیم و تربیت را خدشه دار نکنند؛ چراکه در غیر این صورت، برخوردهای قانونی روی میز وزیر آموزش و پرورش قرار دارد.
در این رابطه ؛ علی فرهادی ، سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با رکنا در پاسخ به این سوال که رویکرد این وزارتخانه در برابر « معلم بلاگر » ها چیست؟ گفت: به همه این افراد اعلام می کنیم که رسیدگی به این موضوع روی میز وزیر آموزش و پرورش قرار دارد. ما می بایست از حریم خصوصی دانش آموزان صیانت کنیم. اختیار این حریم در دست اولیا و خود دانش آموز است. همچنین نظام تعلیم و تربیت نیز حریمی دارد که اختیار آن در دست وزیر آموزش و پرورش است و می بایست حفظ شود.
وی تاکید کرد: تولید هرگونه فیلم و تصویر از دانش آموزان و انتشار آن در فضای مجازی، ممنوع است. من به همه معلمان عزیز توصیه می کنم و هشدار می دهم که در برابر فضای مجازی و معلم بلاگری محتاط باشند چراکه اگر لازم باشد به جهت حفظ حقوق دانش آموزان برخورد قانونی خواهیم کرد. معلم باید در کلاس و در فرآیند آموزش آزادی و اختیار عمل داشته باشد و البته مکانیسم های نظارتی هم باید توسط نهادهای تخصصی مانند گروه های آموزشی و البته نهاد حرفه ای « سازمان نظام معلمی » بر اساس صلاحیت های حرفه ای و شایستگی های پداگوژیکی اعمال گردد .
فرهادی در پاسخ به اینکه اگر والدین نسبت به فیلم برداری از فرزندانشان مشکلی نداشته باشند، باز هم برخورد صورت خواهد گرفت یا خیر، گفت: ممکن است برخی والدین به ترک تحصیل فرزندانشان نیز رضایت دهند، آیا ما می بایست تابع چنین تصمیم نادرستی باشیم؟ پس حق آن دانش آموز که هنوز به همه حقوق خودش آشنا نیست و توان دفاع از خودش را ندارد چه می شود؟ بنابراین نظام تعلیم و تربیت و خانواده مسئولیت پذیر می بایست در این مسیر کمک کننده باشند.
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه اگر این دسته از معلمان به هشدارها توجهی نکردند، برخوردهای دیگری نیز در دستور کار قرار دارد گفت: ما قانون رسیدگی به تخلفات اداری و آموزشی داریم و از این طریق به این موضوعات رسیدگی خواهد شد » .
پیش از این اظهارات ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان : « پیش به سوی ابتذال : از " معلم وبلاگ نویس " رسیدیم به " معلم بلاگرها " ؟! » تاکید کرد که کلاس درس حریم خصوصی هیچ کسی نیست .
این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران نوشت :
« کلاس درس در حیطه « حوزه عمومی » است و در حیطه مالکیت شخصی کسی تعریف نمی شود .
بارها و به کرات شاهد بوده ایم که گاف های معلمان در کلاس درس ، تمسخر معلمان ، صحنه های تنبیه شدن دانش آموزان و... توسط دانش آموزان و به صورت ناشناس فیلم برداری شده و در شبکه های اجتماعی اشتراک گذاری شده است اما کم تر کسی و یا نهادی اعتراضی در این مورد کرده است ».
وزارت آموزش و پرورش باید بداند که وبلاگ نویسی برای معلمان در جوامع توسعه یافته مسیری کاملا در جهت « توسعه ی حرفه ای » معلمان بوده و به یک رویه ی علمی و قابل قبول تبدیل شده است .
" در « وبلاگ نویسی » معلمان از محیط وبلاگ به منظور انتقال تخصص خود استفاده می کنند ، با سایر همکاران هم رشته ارتباط پیدا می کنند و تجارب یادگیری دانش آموزان شان را بهبود می بخشند .
وبلاگ نویسی به خلق فرصت هایی برای توسعه حرفه ای مستمر از طریق مباحثات هم زمان و تبادل نظرات با سایر معلمان می انجامد .
ارکان و اضلاع آموزش مانند دانش آموزان ، اولیای آنان ، همکاران و حتی جامعه می توانند با مراجعه به وبلاگ معلمان نظرات خود را با راهبر آموزشی و نیر تسهیل گر یادگیری به اشتراک گذاشته و به ارتقای کیفیت آموزشی و سطح یادگیری کمک کنند " . ( 1 )
وزارت آموزش و پرورش نمی توانند و نباید با وبلاگ نویسی معلمان برخورد حذفی و امنیتی داشته و همه چیز را بر اساس سلایق و خوشایندهای ایدئولوژیکی خود تفسیر و توجیه کنند .
آیا مقامات و تصمیم گیرندگان در وزارت آموزش و پرورش نمی دانند که لازمه ی آموزش غیرحضوری و مکمل آن همان محیط وبلاگ معلمان است که متاسفانه در ایران و نظام آموزشی اساسا تعریف نشده و همه چیز در مسیر « روزمرگی و ابتذال » پیش می رود ؟
معلم باید در کلاس و در فرآیند آموزش آزادی و اختیار عمل داشته باشد و البته مکانیسم های نظارتی هم باید توسط نهادهای تخصصی مانند گروه های آموزشی و البته نهاد حرفه ای « سازمان نظام معلمی » بر اساس صلاحیت های حرفه ای و شایستگی های پداگوژیکی اعمال گردد .
قرار نیست سلیقه و یا نگاه واحدی از بالا بر همه چیز حکم فرما باشد و یا به دنبال یکدست سازی و فربه تر کردن محتوای ایدئولوژیکی آموزش باشد .
« صدای معلم » خواهان توضیح و تنویر مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد اخراج این دو معلم است .
اگر مسئولان وزارت آموزش و پرورش واقعا دلسوز و مدافع حقوق دانش آموزان هستند پیش از همه ، « منشور حقوق دانش آموزان » را که سال هاست در بایگانی خاک می خورد را به « قانون » تبدیل کرده و بر اجرای آن نظارت داشته باشند .
( 1 )
4 Benefits of Making a Teacher Blog (varthana.com)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
معلم بلاگر ، اگر حرف دل ما بزند خوب است و اگر دردهای واقعی کلاس که به نظر ما طنز و شوخی است را مطرح کند بد است.
کتاب وقتی محتوا ندارد، کلاس محتوا ندارد و هر دو وقتی محتوا نداشته باشند، معلم محتوا ندارد. جایگاه معلم از نبود ساختار آموزشی استاندارد و اصولی آسیب می بیند.
عواقب تکنولوژی همیشه باب میل همگان نیست. تا چگونه استفاده کنی و چگونه بازخورد داشته باشی.
خربزه ای است که خورده ایم و باید پای لرزش هم بنشینیم.
شدیدا پخش هر نوع ویدئوی خوشایند یا ناخوشایند از کلاس درس را محکوم می کنم. کلاس درس حریم خصوصی معلم است که مدیر هم از همه آن خبر ندارد. این به معنای خلاف شرح وظایف عمل کردن، اصلا نیست. دانش آموزان برده های لذت گرایی ما در خنداندن اقشار گوناگون مردم نیست. یک مسخره بازی که ابهت، قداست و عظمت شغل معلمی را به مخاطره می اندازد.
تناقضی نیست .
اصل معلمان وبلاگ نویس و وبلاگ نویسی قابل دفاع است و کسانی که در پی توسعه حرفه ای هستند .
اما معلمی که ابتذال را در کلاس دامن می زند ( مانند خانم صدف صفر زاده ) و یا دنبال کاسبی و مطرح کردن خود به هر قیمتی است باید که مورد پرسش قرار گرفته و پاسخ گو باشد .
دوست عزیز
وزارت آموزش و پرورش از ایده « کلاس به عنوان حریم حصوصی » دفاع می کند مبادا کاستی ها و پلشتی های نظام آموزشی عیان شوند و الا معلمی که کارش درست و منطقی است چه ترسی باید داشته باشد ؟
پایدار باشید .
و این افراد سهمیه ای و رانتی هر چقدر عقب مانده تر باشند به مناسب بالاتر حرکت می کنند و در نتیجه یک چرخه عقب مانده می سازند
جمخوری سهمیه ای خب بعد از اعتراضات این چند سال و به خصوص سال قبل تومانش را خوب محکم گرفته است و مثلا مشت آهنین را اجرا می کند تا کوچکترین تحرک و ضعفی را بپوشاند
معلم ها برای این ها قشر بسیار حساسی است و به هیچ وجه نباید مورد توجه مردم قرار بگیرند نه اینکه همه آنها روشنفکر اند اما روشنفکر کم ندارند
حکومت های این چنین برای کنترل کردن سیستم مغزشویی اش هر کاری می کند یکی از آنها تضعیف جایگاه معلم با همین حقوق های خنده دار است
منظورم این است که کاری که با این دو جوان ناز می کنند به هیچ وجه دلایل کاری ندارد و بیشتر بحث دیکتاتوری و سیاسی و سرکوبی است
آن وقت می گویند چرا چنین افرادی می خواهند از ایران فرار کنند
معلمان بسیاری در زمینه های مختلف فعالیت می کنند هر کس بنا به علاقه خود
این افراد از سطح بالای شخصیت اجتماعی برخوردارند
مثلا مثل بسیاری از افراد که در همین صدای معلم فعال اند
حال عده ای هم در بلاگر و اینستاگرام و ... فعال اند
مسئله این است که این افراد آیا از قانونی تخطی کرده اند؟
آیا کسی از آنها شکایت کرده اند
چرا همان اوایل که این کار را می کرده اند کسی چیزی نگفته است حال که معروف شده اند چنین می کنند
کاملا بحث سیاسی است و بحث اصلی به خصوص نسبت به معلم ها کنترل است
ما هر کار بخواهیم با شما انجام می دهیم
معلم های جوانی پیدا شده اند به سبک مدرن زندگی می کنند ولی این ها معلم هایی می خواهند خاک برسر که دو کلام نتوانند حرف بزنند
این ها اعتبار معلم ها هستند نه آن معلم طرح امینی که دست چپ و راست خود را نمی داند (البته از نظر جمخوری سهمیه ای برعکس است)
این ها بچه های اواخر دهه هفتاد هستند احتمالا
این ها بچه هایی اند که با شبکه های اجتماعی و تکنولوژی های جدید بزرگ شده اند و مانند دهه پنجاهی و شصتی نیستند که به زحمت شبکه های مجازی را درک می کنند
تحجر و خودکامگی از همه جای این ها بیرون زده
یکی به این ها می خواهد بگوید تمام شد
نسل های جدید تر اصلا شما را نمی فهمند و شما هم آنها را
بدبختی دیگر ما این است که این برخوردهای سخیف و زشت در خود این ارگان به اصطلاح آموزشی است که باید دنبال کیفیت بالا باشد
و این مسئله ای است که ایران را نابود کرده است و خود نوع حکومت هم مشکل نیست
البته ایدئولوژی بودن و تک حزبی بودن یک حکومت خواه ناخواه یک کشور را به سمت خودکامگی می برد
اما به نظر من ایدئولوژی به تنهایی کاره ای نیست بلکه این موضوع فقط ابزاری در خدمت قدرت است
و قدرت تقسیم نشده و انحصاری چنین بلایی می آورد حال این قدرت می خواهد از طریق حزب، منطقه، مردم یا هر چیزی محدود و تقسیم شود