گروه گزارش/
روز گذشته ؛ « اعتماد آنلاین » خبری را در مورد همکار فرهنگی « مادر کیان پیر فلک » که فرزندش در اعتراضات اخیر به ضرب گلوله کشته شد منتشر کرد .
در این خبر آمده است : آیا این برخوردها موجب افزایش اعتماد فرهنگیان به مسئولان این وزارتخانه می شود و یا آن که وضعیت را از آن چه هست بدتر می کند .
« حراست آموزش و پرورش ایذه بدون هیچ توضیحی از حضور مادر کیان در محل کارش جلوگیری کرد .
عموی کیان پیرفلک روز گذشته در گفتوگو با اعتمادآنلاین اعلام کرد در شرایطی که زینب مولایی مادر کیان در استخدام رسمی آموزش و پرورش است، اما مسوولان حراست آموزش و پرورش ایذه روز شنبه بدون هیچ توضیحی از حضور او در کلاسهای درس جلوگیری کردند .
سجاد پیرفلک ادامه داد: زمانی که همسر برادرم راهی کلاس درس میشود، از دفتر او را صدا میکنند و به صورت نامحترمانه اعلام میشود به حراست آموزش و پرورش ایذه مراجعه کند. در حراست نیز با رفتاری تند و غیر محترمانه اعلام میکنند، دیگر اجازه تدریس در مدرسه را ندارد. این در حالی است که در برابر درخواست مادر کیان که حداقل نامه اخراجم را بدهید، اعلام می کنند، نامهای هم به او نخواهند داد .
او گفت: بعد از این رفتار، حال مادر کیان خراب شد و ناچار شدیم او را به بیمارستان برسانیم .
او خاطر نشان کرد: خانواده کیان پیرفلک استفاده از نام کیان را در هیچ برنامه، جشواره، یادواره... یا هر برنامه که توسط دولت، نهادها و... باشد را برنمیتابند و این را مصداق هتک حرمت و ورم نم نهادن (در فارسی به معنی کشتن کسی و گل بردن رو قبرش است) میدانند . »
بر این اساس ؛ « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » امروز به مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش مراجعه کرد تا پی گیر این وضعیت شود .
در پاسخ اعلام شد که آقای عطاران رئیس مرکز حراست در وزارتخانه حضور ندارد .
مدیر صدای معلم خواهان گفت و گو با یک مقام مسئول دیگر گردید .
پاسخ داده شد که مقام مسئولی هم در این زمان در مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش حضور ندارد .
با این حال ؛
« صدای معلم » بر اساس وظیفه ی اخلاقی و حرفه ای خود ، پرسش هایی را خطاب به رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش و سایر مقامات مسئول آن مطرح می کند :
پرسش این است که در این گونه موارد جایگاه « اخلاق » و « معیارهای انسانی » کجاست اگر بپذیریم که اساس بعثت پیامبر اسلام هم اساسا در جهت برپایی اخلاق و مکارم آن و توجه به معیارهای انسانی بوده است ؟
پرسش صریح « این رسانه مستقل و منتقد در حوزه آموزش ایران » این است در حالی که توجه بسیاری از رسانه های جهان به این خانواده و حواشی آن جلب شده است ؛ این گونه برخوردها در حالی که فرزند کشته شده ، پدر خانواده در وضعیت بسیار نامساعد جسمی و روانی قرار دارد و احساسات و افکار عمومی واقعا جریحه دار شده است؛ آیا موجب کسب اعتبار و وجهه برای نظام جمهوری اسلامی ایران و مقامات آن می شود ؟
آیا اساسا این گونه برخوردها در شان یک معلم است ؟ معلمی که سال ها به جامعه خدمت کرده است .
آیا این برخوردها موجب افزایش اعتماد فرهنگیان به مسئولان این وزارتخانه می شود و یا آن که وضعیت را از آن چه هست بدتر می کند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
....
بنظرم حراست کار درستی انجام داده
حسین نورانینژاد، قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت:
حاکمیت تا کجا قصد مداخله در امور خصوصی شهروندان را دارد؟
می شود. از ناحیه قدرت برخورد کنید تا نتیجه بگیرید. عجز و ناتوانی معلمان آموزش و پرورش را بی خاصیت کرده است. قدرت اصلی یک کشور در دستان معلمان است. اما.......؟
وی افزود: همچنین با توجه به حضور پدر و مادر مرحوم در صحنه حادثه این افراد جهت تحقیقات تکمیلی و شناسایی عامل یا عاملان جنایت نزد مرجع قضایی فراخوانده شدهاند.
دادستان عمومی و انقلاب ایذه گفت: والدین کیان پیرفلک چند بار به صورت تلفنی به دادسرا دعوت شدند اما به درخواست خودشان مبنی بر دعوت کتبی ابلاغیه به صورت کتبی برای آنها صادر شد.
وی ادامه داد: دادستانی شهرستان در مورد ادامه کار خانم مولایی مادر کیان پیرفلک هیچگونه ورودی نداشته و اظهار نظری نکرده است./فارس
سپاس فراوان از پیگیری جنابعالی و پررنگ کردن موضوع برای معلمین عزیز و جامعه
جای تعجب دارد که بزرگترین نهاد فرهنگی کشور دست به انجام کاری میزند که یک حرکت ناپسند از دید عموم جامعه محسوب می شود.
دیدگاهی است که تصمیماتی در جامعه گرفته می شود که به وضوح سودمند نظام نیست و جالب این که این تصمیمات اجرایی می شوند
از حکومت قبل عبرت بگیرید تا دیر نشده.
هر کس که در برابر ظلم این ظالمان سکوت می کند و نان به نرخ روز می خورد، با این ستمگران تفاوتی ندارد و نان در خون مردم رنج دیده و ستمدیده می کند
سلام
1- در این گزارش ، پرسش هایی خطاب به یک مسئول طرح گردیده و صدای معلم خواهان توضیح آنان شده هر چند تا الان یعنی ساعت نه و سی دقیقه روز 27 خرداد 1402 هیچ مقامی پاسخ گو نبوده است .
2- این که هر جا کم می آوریم و حرفی برای گفتن نداریم به جای اذعان به واقعیت و یا عذرخواهی شروع به برچسب زنی ، انگ زدن و... کنیم شایسته یک شهروند مسئول و آگاه نیست ضمن آن که دوران این کارها هم گذشته و حوزه عمومی این ها را به خوبی تشخیص می دهد .
3- ایران به هیچ وجه ملک طلق کسی و یا جریانی نیست .
ایران متعلق به همه ایرانی هاست چه اصلاح طلب ، اصول گرا ، طیف های مختلف دینی و مذهبی و...
دگرباشان جنسی هم حق حیات دارند .
این تکثر باید به رسمیت شناخته شود .
کسی و یا جربانی حق ندارد برداشت خود را به زور و بدون تایید افکار عمومی به جامعه حقنه کند .
میزان ، « خرد » و « استدلال » است .
پایدار باشید .