با جمله آخر شما موافق نیستم .اگر کارمندان اداره به تعبیر شما به سمت مدارس فرار می کنند و البته به تعبیر من درخواست انتقال دارند ،بخش عمده ای از آن به همان مطالب قبلی بر می گردد .
واقعا یک کارمند اداری ،خصوصا اگر متخصص باشد ، یعنی کسی باشد که در مدرسه به راحتی می تواند کار کند و آدم موفقی باشد ،این در اداره نمی ماند به جهت این که همان گونه که فرمودید ساعت کارش بالاست ،وقت تابستان اش کم تر است ،در عید و مسائل مختلف ... ترجیح می دهد که در مدرسه کار کند .حتی اگر رده های مدیریت و یا معاونت مدرسه را داشته باشد ، حقوقش بالاتر می رود .
اما در مورد بحث اولی که فرمودید ،فکر نمی کنم استان ها پرداختی داشته باشند ؛فکر نمی کنم استان ها بابت ایاب و ذهاب پرداختی داشته باشند .اما در بخش ستاد به همان اعتباراتی که وجود دارد ، بر می گردد .
ما اعتبارات استانی مان در سال 93 به اضافه دویست میلیارد تومان ،باید صرف هزینه های پرسنلی مان بشود . یعنی ما هیجده هزار و پانصد میلیارد تومان که اعتبارات استانی ما را شامل می شود ،باید دویست میلیارد تومان را هم روی آن بگذاریم تا بتوانیم فقط حقوق و مزایا را پرداخت کنیم و چون اعتبارات استانی ما با این محدودیت مواجه است ،نتوانستند پیش بینی قانون گذار را انجام دهند .البته اگر ما بتوانیم اعتبارات استانی را برای سال آینده افزایش دهیم ، حتی اگر بتوانیم از ستاد کم کنیم و به استان ها اضافه کنیم ، این فرصت برای استان ها و مناطق فراهم خواهد شد .
البته پرس و جویی هم از سایر سازمان ها کردم ، متاسفانه برخی سازمان ها و وزارتخانه های دیگر هم مثل ما هستند ، یعنی به دلیل تنگنای بودجه و اعتبارات در سطح منطقه و استان ، هزینه های غذا و ایاب و ذهاب نیز برای آن ها پرداخت نشده است .
*آقای بطحایی
الان در ستاد این هزینه ها ( غذا و ایاب و ذهاب ) پرداخت می شود و یا خیر ؟
بله ، پرداخت می شود .
* من دوباره سوال خود را تکرار می کنم . می گویند چرا وقتی که ساعات کاری همسان سازی شده است ،در آن جنبه ها که اشاره شد ، کاری صورت نمی گیرد ؟
اعتبارات استانی ما جواب نمی دهد که ما بتوانیم اعتبارات استانی را به ادارات شیفت کنیم .
ردیف های ما جدا تعریف شده است .ما یک اعتبارات استانی داریم ،دیگری اعتبارات ستاد است .این ها ازهم متفاوت است .اگر ما بتوانیم بخشی از اعتبارات ستاد را به استان منتقل کنیم ،( ما 750 منطقه آموزشی داریم ) در ستاد 1200 تا پرسنل داریم .اگر ما بخواهیم هزینه های غذا و ایاب و ذهاب را بین مناطق و پنجاه هزار نفر تقسیم کنیم ،چیزی به آن ها نخواهد رسید !
با این همه اگر ما بتوانیم برای سال آینده ، اعتبارات استانی را افزایش دهیم ،این فرصت فراهم خواهد شد .
*آقای فانی در زمان سرپرستی خود که به خدمت ایشان نیز رسیدیم ،قول تشکیل یک معاونت اقتصادی را دادند و در آن جا هدف از تشکیل چنین معاونتی ، انجام یک سری امور کارشناسی برای مدیریت منابع مالی و تعریف و تببین منابع جدید برای حل مشکلات اقتصاد آموزش و پرورش است .
تا جایی که ما می دانیم ، از تشکیل چنین معاونتی بی خبریم !
اگر تشکیل شده است بفرمایید .
پرسش بعد این است که آقای فانی مشاورانی دارند ، یکی از این ها مشاور اقتصادی است .آن چیزی که در زمینه اقدامات رفاهی و معیشتی در سطح آموزش و پرورش شاهدیم ؛کار خاصی در این زمینه ندیده ایم و یا به عبارتی ملموس نیست .
در این زمینه توضیح بفرمایید .
بحث تشکیل معاونت اقتصادی را آقای دکتر فانی دنبال می کنند .می دانید منوط به تصویب معاونت سرمایه نیروی انسانی ریاست جمهوری است .
معاونت سرمایه نیروی انسانی با یک شاخص هایی فعالیت می کند مثلا می گوید هر وزارتخانه باید حداکثر 5 معاونت داشته باشد ، هر معاونتی باید حداکثر 6 اداره کل داشته باشد و... شکستن این شاخص ها برایش سخت است که نیازمند تصویب هیات وزیران است و یک پروسه نسبتا طولانی دارد و تاکنون نتوانسته ایم معاونت اقتصادی را تشکیل بدهیم .ساختار آن تشکیل نشده اما کار آن شروع شده است .الان ستادی به نام " ستاد منابع درآمدی " تشکیل شده است .این ستاد ، راه کارهایی را که می تواند منابع ما را در آموزش و پرورش که امروز مورد غفلت قرار گرفته است و می تواند درآمدهایی را برای کمک به اقتصاد آموزش و پرورش داشته باشد ؛ مورد بررسی و کارشناسی قرار می دهد .
*آیا شما این پیشنهاد را به معاونت مربوطه ارائه کرده اید ؟
مکتوب داده نشده است ، اما به طور شفاهی سه تا 4 مرتبه در جلسات مختلف این بحث مطرح شده است .
جناب دکتر فانی این را مطرح کرده اند که ما قصد تشکیل چنین معاونتی را داریم و معاونت ریاست جمهوری هنوز موافقتی برای این کار نداشته است .
مگر این که بخواهیم ساختار وزارتخانه را جمع و جورتر کنیم .مثلا دو معاونت را در هم ادغام کنیم تا یک معاونت آزاد بشود و آن معاونت را برای این کار اختصاص بدهیم .
خود ما هم خیلی از نتایج برنامه ها و کارهایی که در حوزه اقتصاد و معیشت صورت گرفته است راضی نیستیم !
این نارضایتی ما هم بخشی به دلیل کند بودن فرآیند های اداری و طولانی شدن آن است ، بخشی هم به خاطر فرهنگ سازمانی ما است .
به محض این که صحبتی می شود که مثلا می خواهیم ملکی را تبدیل به احسن کنیم ،بلافاصله مقاومت هایی صورت می گیرد .حتی در رسانه ها شاهد بودید که به ما تهمت زده اند " می خواهند آموزش و پرورش را بفروشند و چوب حراج به آن زده اند " !
در حالی که هیچ وقت این صحبت مطرح نشده است .ما پای بند به این اصل مهم در سرمایه گذاری هستیم .شما وقتی یک سرمایه ای را فروختید ،این سرمایه باید تبدیل به یک سرمایه دیگر بشود .این خیلی بد است که کسی بخواهد سرمایه خود را بفروشد و آن را بخورد !ُ
ما در آموزش و پرورش بنا نیست ملکی را بفروشیم و با پول آن مثلا حقوق بدهیم .این مدرسه اگر فروخته شود برای تبدیل به یک مدرسه بزرگ تر و یا کیفیت بالاتر و با ساختمان مناسب تر خواهد شد .
*بیش از 5 سال است که کمک هزینه ازدواج و فوت پرداخت نشده است .حدود یک ماه و به روایتی یک و نیم ماه از حق التدریس معلمان که از اردیبهشت ماه مانده است ،پرداخت نگردیده است .
تا جایی که ما می دانیم نیروهای ستادی چیزی به نام " معوقه " ندارند !
این ها جزء حقوق قانونی معلمان است .
چرا این پرداخت ها صورت نمی گیرد ؟آیا عدم پرداخت به موقع این حقوق قانونی معلمان ،ظلم در حق آن ها نیست ؟
از طرف دیگر ، ما شاهد هستیم که مثلا وزیر بهداشت ،مسائل مبتنی به بهداشت را در حوزه عمومی مطرح می کنند و حساسیت جامعه را نسبت به مقوله بهداشت بر می انگیرند .
ما چنین چیزی را در آموزش و پرورش شاهد نیستیم !چرا چنین اراده ای برای مطرح کردن مسائل آموزش و پرورش به عنوان یک مساله عمومی در جامعه و در سپهر عمومی وجود ندارد ؟
چرا مسئولان ما در آموزش و پرورش در این راستا حرکت نمی کنند ؟
مثلا در نشستی که اخیرا و در شهریور ماه با آقای چهاربند ، مدیر کل محترم آموزش و پرورش تهران داشتیم ؛ایشان اشاره کردند که شهرداری 5 درصد عوارض را به آموزش و پرورش پرداخت نمی کند و البته در قانون مصوب هم شده است .آقای چهاربند اشاره کردند که اگر فقط 3 سال این 5 درصد پرداخت شود ،بسیاری از مشکلات آموزش و پرورش حل می شود .
این یک گفتمان غالب در میان مسئولان آموزش و پرورش نیست !
از وزیر گرفته تا معاونین و مدیران کل و... چرا چنین چیزی رخ نمی دهد ؟
چرا این اراده وجود ندارد که آموزش مثل بهداشت در سپهر عمومی جامعه قرار گیرد ؟
من متواضعانه عرض می کنم که با فرمایش شما کاملا موافقم .این قضاوت شما را قضاوت درستی می دانم .البته بخشی از آن تقصیر ما مدیران وزارت آموزش و پرورش است و بخشی از آن به جامعه بر می گردد .
ما باید بپذیریم به دلایل مختلف ( البته اگر میزگردی بود که این دلایل تشریح شوند ساعت ها وقت می برد )جامعه حساسیت خود را نسبت به آموزش و پرورش از دست داده است و یا خیلی کاهش پیدا کرده است ؛ یعنی جامعه امروز ما آن حساسیتی را که باید نسبت به آموزش و پرورش به عنوان تعیین کننده مختصات جامعه داشته باشد متاسفانه ندارد !
بالاخره آینده کشور ما در گرو آموزش و پرورش است .در گرو این است که معلم سر کلاس چگونه کار می کند .این که ما فردا چه شکل و شمایلی از جامعه داریم ،توسط معلمان در کلاس ترسیم می شود .
حساسیت جامعه نسبت به این موضوع پایین است و من با شما موافقم .البته عرض کردم خود ما هم مقصریم .
و شاید یکی از دلایلی که ما از حضرت عالی به عنوان یک رسانه - که بخشی از فرهنگیان به آن مراجعه می کنند و آن را مطالعه می کنند و با آن ارتباط دارند - دعوت کردیم ، دقیقا به همین دلیل است که ما حداقل در فاز اول حرف ها را با همکاران خودمان بزنیم .بگوییم که شرایط آموزش و پرورش در حال حاضر این است .همه باید دست به دست هم بدهیم تا بتوانیم اول اولویت آن را در جامعه بالا ببریم ، اهمیت آن را در جامعه نمایان تر کنیم .ثانیا کمک کنیم روش اداره آموزش و پرورش باید تغییر کند .آموزش و پرورش آن گونه که تاکنون بوده است نمی تواند در آینده به همین روش ادامه پیدا کند .
ما اگر روش اداره را تغییر ندهیم ،قطعا نمی توانیم از این مشکلاتی که در آن گیر کرده ایم ، بیرون بیاییم .
تمام آن مفاهیمی که رسانه هایی مانند رسانه شما و درقالب مقالات ، سخنرانی ها و... درج می شود ؛ این جامعه از آموزش و پرورش مطالبه دارد .
این مطالبات کی و کجا باید پاسخ داده شوند .چندی قبل مقاله ای را می خواندم .نه به عنوان یک مسلمان بلکه به عنوان " یک انسان " شرمنده می شوم ... مثلا " داعش " بیاید اطلاعیه ای را بزند و نرخ برده ها را اعلام کند !
این ها خطراتی است که به شکل دیگر ما را تهدید می کند .ما باید نگران چنین پدیده هایی در کشورمان باشیم .کشوری که نگران چنین مسائلی باشد ، باید به آموزش و پرورش اش توجه بیشتری نشان دهد .باید بیشتر به معلمش برسد و به " معلم " توجه کند .
من موافق این فرمایش شما هستم و دست کمک به سوی شما دراز می کنیم .شما که بخشی از جامعه فرهنگیان را نمایندگی می کنید می توانید در ایجاد چنین فضایی نقش مهمی داشته باشید .ما هم در خدمت شما هستیم .مصاحبه هایی را لازم دانستید ، اطلاعاتی را خواستید ،اطلاعاتی که اگرخوانندگان شما خواستند و ما بخواهیم از طریق شما پاسخ بگوییم .
از تلاشی که شما شروع کردید سپاسگزاری می کنم و امیدوارم که به سهم خودتان بتوانید منشا اثر باشید .
*در بخشی از صحبت های خودتان به سهم هزینه های پرسنلی از بودجه آموزش و پرورش اشاره کردید .به عنوان مثال ، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی آن را 87 درصد بودجه اعلام می کند .جناب عالی ، 99 درصد ،آقای فانی 99 درصد ،آقای عسگری آزاد 96 درصد .
کدام یک از این ها واقعی است ؟این تفاوت ها ناشی از چیست ؟
آماری را که سایرین اعلام می کنند ، نمی توانم خیلی روی آن بحث کنم .من به استناد عدد و رقم هایی که در این جا داریم ،صحبت می کنم .
این نموداری است که از سال 86 تا 92 سهم پرسنلی و غیرپرسنلی را نشان داده است .
در این نمودار در سال 86 ، 3 / 94 بوده است ،بعد 95 درصد شده است ،4 / 94 درصد و در سال 89 ، 4 / 94 درصد شده است .در سال 90 ؛ 2 / 96 درصد شده است ؛ در سال 91 ، 98 درصد و در سال 92 ، 4 / 98 درصد گردیده است .
این منحنی به سرعت نشان می دهد که سهم پرسنلی ما در حال افزایش است و سهم غیرپرسنلی کاهش پیدا کرده است .
در سال 93 پیش بینی می کنیم به بالای 99 درصد برسد !
این افزایش سهم به این معنا است که ما از کیفیت بخشی فاصله می گیریم ، یعنی به معلم مان کم تر می توانیم برسیم .کم تر می توانیم مزایا را پرداخت کنیم ..
*در مورد حق التدریس همکاران ؟
حق التدریس ها از اردیبهشت ماه پرداخت نشده است که البته در آیند ه ای نزدیک ( تا چند روز دیگر ) پرداخت خواهد شد .
*برنامه شما برای بیمه طلایی در سال آینده چیست ؟ آیا قبول دارید که فرهنگیان بیمه ایران را موفق تر از بیمه آتیه سازان می دانند و آیا قبول دارید که در این زمینه اهمال شده است ؟
دومی اش را قبول ندارم .شما در شرایطی تصمیم می گیرید که آن شرایط برای تصمیم خیلی مهم است .به آن شرایط باید توجه کرد .ما چرا بیمه ایران را کنار گذاشتیم ؟ این نکته مهمی است .اگر بیمه ایران مشکلی ایجاد نمی کرد ،ما ترجیح می دادیم که بیمه ایران را ادامه بدهیم .ما جلو رفتیم .منتهی بیمه ایران برای ما شرایطی را گذاشت که ما نمی توانستیم آن را محقق کنیم .بیمه ایران تمدید قرار داد را منوط به تسویه حساب کرده بود .می گفت که باید تمام بدهی های قبلی خود را باید پرداخت کنید تا قرار داد جدید را منعقد کنیم . در توان دولت نبود که به صورت یک جا آن را پرداخت کند .حتی ما حاضر بودیم که آن را در سه یا چهار قسط پرداخت کنیم ؛ ولی بیمه ایران قبول نکرد !
این که ما بیمه ایران را تغییر دادیم – این بیمه دو تا 3 سال کار کرده بود و جا افتاده بود –این بود که بیمه ایران اعلام کرد که اگر بدهی قبلی را تسویه نکنید ، ما بیمه جدیدی منعقد نمی کنیم و ما هم چنین اعتبار و امکانی نداشتیم .
بنابراین یا باید این بیمه را کنار می گذاشتیم و یا سراغ بیمه ثالث می رفتیم .
* چرا مثلا از بیمه معلم استفاده نکردید ؟
سراغ بیمه معلم هم رفتیم .بیمه معلم ، بیمه موفقی است .درجه ( Grade ) آن را بالا رفته است و بیمه مرکزی جایگاه بالاتری را به آن داده است .ترجیح می داد به صورت " کنسرسیومی " کار کند .حجم کار به گونه ای بود که این بیمه برای شروع نگران شد ...
*سوال اول را نفرمودید ؟ برنامه خاص شما برای بیمه طلایی چیست ؟
ما در حال مطالعه هستیم .ما می خواهیم انواع بیمه ها را در قالب " گزینه های مختلف " پیش بینی کنیم .یعنی افراد بسته به تشخیص خودشان از دو و یا سه درجه بیمه استفاده کنند .در حال کارشناسی و مطالعه هستیم و احتمالا تا حدود یک ماه آینده به نتیجه برسیم .
*پس بیمه تکمیلی رتبه بندی و یا امتیاز بندی خواهد شد ؟
احتمالا این کار انجام خواهد شد .ممکن است با کمی افزایش حق بیمه ، از یک خدمات بالاتری استفاده کنید .این را اعلام خواهیم کرد .ضمن آن که بیمه سلامت هم که بیمه پایه است ،به شدت در حال توسعه خدمات خود است و این بر بیمه تکمیلی تاثیر گذار خواهد بود .
از وقتی که در اختیار سخن معلم قرار دادید سپاسگزار هستیم .
نظرات بینندگان
ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان ...؟
گفت و گوی خوبی بود .
از آقای دکتر بطحایی بابت وقتی که برای پاسخگویی گذاشتند سپاسگزاریم .
از گروه سایت سخن معلم به ویژه آقای پورسلیمان که زحمت زیادی در این موارد می کشند ممنون هستیم .
موفق باشید .
درپژوهشی آمده که حل مشکلات آموزش وپرورش تنهابا حمایت وخواست افکار عمومی قابل حل است که مسولین باید به این مهم عمل کنند البته اگرمصلحت اندیشی هاو...بگذارد
یکی از نکات مثبت دولت روحانی همین تعامل مسئولان با رسانه هاست و باید قدر آن را دانست .
از گروه سایت سخن معلم و شورای آن بابت انتشار مطالب مفید و کاربردی آن تشکر می کنم .
از مسئولان گرامی و آقای بطحایی هم ممنونم .
تشکر ویژه از آقای علی پورسلیمان که الحق سایتی منحصر به فرد و جذاب و تاثیرگذار دارند .
با توان مندی ، مدیریت و فراستی که ایشان در کارها دارند روزی شاهد گفت گو ی سخن معلم با مسئولان تراز اول کشور خواهیم بود .
موفق و موید باشید .
بر همه دوستان و همکاران بزرگوار
از این همه لطف و محبتی که دوستان و همکاران نسبت به سایت خودشان دارند تشکر می کنم و در برابر آن سر تعظیم فرو می آورم.
( البته دوست گرامی مرا به صفت " رزمنده " مفتخر نموده اند که بنده فاقد این سابقه بوده و افتخار حضور در جبهه را نداشته ام . )
قطعا این سایت با کمک و همراهی همه دوستان می تواند بهتر و بالنده تر از قبل باشد .
در پناه خدا بر قرار باشید .
جناب آقای پور سلیمان
رزمنده بودن فقط مخصوص هشت سال جنگ نیست . جنگیدن در جبهه جهل و در سنگر مدرسه و در قرارگاه آموزش و پرورش نیز رزمنده میخواهد. رزمنده ای که به سلاح علم و حلم مسلح باشد.
دوست عزیز
از توضیح و محبت شما بی نهایت سپاسگزارم .
موفق و پایدار باشید .
تا زمانى که مسئولان , با اين باور که, ما " هم " مقصريم! در راس امور, سرگرمند!! اوضاع نه ثابت بلکه بدتر نيز خواهد شد, مسئولى نياز داريم که با شجاعت و جسارت, داد بزند که ما مقصر اصلى هستيم, اگر آنها صالح و دلسوز شوند, من نيز يادى دوباره خواهم گرفت, چون الان نيز از آنها ياد ميگيريم .
لطفااطلاع رسانی رسانه ای کنید .
هیچ باور نکنید از این آقا