مسئول شبکه شاد : بحث " آموزش حضوری " از نظر فلسفی بحث درستی است !

مجری جلسه :

آقای پورسلیمان!

بنشینید و صحبت کنید .

مدیر صدای معلم:

من معلم هستم و همیشه ایستاده ام !

ضمن سپاس از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه " روابط عمومی " که امکان و حضور در یک گفت و گو را با محوریت در نظر گرفتن مصالح آموزش کشور فراهم کرده اند .

آقای الحسینی!

شما در ابتدا گفتید 20 درصد دانش آموزان در شبکه شاد فعالیت ندارند . گفتید سه و نیم میلیون دانش آموز از هر گونه امکانات برای دسترسی به آموزش مجازی محروم هستند .

اول هم فرمودید که آموزش حضوری در این شرایط بی معناست .

وزیر آموزش و پرورش می گوید و بارها تاکید کرده است که اولویت با آموزش حضوری است .

این به چه معناست ؟

در این مورد شفاف سازی کنید .

خبری دیروز با این محتوا منتشر شده است :

« معاون امنیتی انتظامی استانداری تهران دیروز با اشاره به تعطیلی یک هفته ای مدارس تا ١٨ مهرماه به دلیل شیوع کرونا ویروس بر اساس تصمیم ستادملی کرونا گفته است: این تعطیلی تنها مربوط به عدم حضور دانش آموزان در مدارس است و آموزش مجازی طبق روال قبلی انجام می شود بنابراین آموزش دانش آموزان تعطیل نیست و به صورت آنلاین و غیرحضوری ادامه دارد.

هرگونه تعطیلی آموزش مجازی و شبکه شاد پیگرد قانونی خواهد داشت و دانش آموزان باید آموزش را از طریق فضای مجازی و تدابیر اتخاذ شده برای این منظور دنبال کنند.

پرسش صدای معلم آن است که آیا معلمان ودانش آموزان وظایف خود را در این مورد نمی دانند و حتما یک " مرجع بیرونی " باید در این مورد اظهار نظر کند که به نظر می رسد نه سررشته ای از آموزش دارد و نه قانون اجازه طرح آن را به این صورت به ایشان داده است ؟

اگر این مصوبه ستاد کروناست ؛ بیانش باید از طریق مجاری مربوطه باشد .

پس وزیر آموزش و پرورش در این مملکت چه کاره هست ؟

در کجای دنیا ، یک مقام امنیتی برای آموزش و پرورش ، چارچوب فعالیت و شرح وظایف تعریف می کند ؟

حتی اگر تعطیلی به آموزش حضوری محدود شود؛ چرا به صورت سراسری اعلان شده است؟ آیا این تصمیم به جنگ آذربایجان ارتباط ندارد؟

آیا ما قانونی داریم که معلمان را وادار به آموزش در حوزه مجازی کند ؟

آیین نامه ها و قوانین " همه " برای آموزش حضوری تعریف شده اند .

نه شورای عالی آموزش و پرورش و نه مجلس برای این قانونی ندارند .

از طرف دیگر ، وقتی شما مدارس را تعطیل می کنید ؛ چه الزام قانونی برای وادار کردن آنان به آموزش مجازی با استفاده از وسایل و امکانات شخصی وجود دارد ؟

این مقام استانداری چه حقی دارد که معلمان را تهدید کند ؟

مگر آموزش و پرورش حراست و نهادهای نظارتی و کنترل ندارد ؟

آیا این دخالت آشکار در امور آموزش و پرورش نیست ؟

چرا این مقامات با چنین لحنی با اساتید دانشگاه و مدیران آموزش عالی سخن نمی گویند ؟

انتظار از مسئولان وزارت آموزش و پرورش ، پاسخی منطقی و کارشناسی و درخور به این گونه اظهار نظرهاست .

الحسینی در پاسخ گفت :

« سه مطلب بود که من جدا جدا به آن ها می پردازم .

یک مطلب مربوط به قانون آموزش مجازی است و یا به تعبیر درست تر مقررات مربوط به آموزش مجازی در کشور است .

از آن جا که مصوبات ستاد کرونا به مثابه قانون است و ما به عنوان یکی از دستگاه ها در این کشور ملتزم به آن به عنوان بزرگ ترین دستگاه هستیم طبیعتا برای آموزش و پرورش هم حق دارد که ستاد مقابله با کرونا " قانون " بگذارد و در واقع مرجعیت قانونی پیدا کند که کرده است .

تا این جا حرفی نیست .

از این جا به بعد که چرا استانداری اعلام می کند اما آموزش و پرورش اعلام نمی کند ؛ استاندار در واقع مجری آن سیاست هاست که اعلام می کند و از این جهت اعلام می کند و من قبول دارم که باید مسائل آموزشی را  به صورت تخصصی  صرفا آموزش و پرورش و مسئولان آموزش و پرورش به آن بپردازند .

این خواسته درست و به حقی است .

ما هم به این خواسته احترام می گذاریم .

ما کمبود مقررات دائمی داریم . به صورت موقت مصوبات ستاد کرونا مجری است و مشکلی نداریم اما در دراز مدت اگر چنان چه چشم انداز شاد این است که حتی در پساکرونا ، بیست درصد آموزش های ما به شکل مجازی اجرا بشود و ما به این ترتیب سواد فن آورانه را در تعلیم و تربیت ارتقا دهیم و سواد فن آورانه دانش آموز و معلم را ارتقا بدهیم حتما باید 20 درصد آموزش های ما حتی در شرایط پساکرونا و همیشه از طریق فضاهای مجازی باشد و از این فرصتی که فراهم آمده ما تداوم بخش این ساحت از تعلیم و تربیت باشیم .

قوانین آن در دست تهیه هستند و در شورای عالی آموزش و پرورش به زودی مورد بحث قرار می گیرد و امیدواریم هر چه زودتر این قوانین را داشته باشیم .

واقعیت این است که از شرح وظیفه معلم تا معاون مدرسه ، تا مدیر مدرسه و در همه سطوح مدیریتی آموزش و پرورش باید تغییراتی کند تا این روال به شکل طبیعی د راین جا از حاشیه به متن بیاید و آموزش ها عملا استقرار پیدا کند .

بحث سوم مربوط به دانش آموزانی بود که حدود سه و نیم میلیون نفر فاقد امکانات دریافت در کشورمان داریم .

برای این ها فکر می کنیم که حتما باید یک اقدامات سریع و عاجلی انجام شود و آموزش و پرورش هم با این که وظیفه ذاتی اش تهیه DEVICE  نیست و اصولا باید وزارت صمت و آی سی تی این کار را انجام دهند با این حساب پی گیری ها و جلسات خود را به صورت مکرر با فعالیت های ذی ربط در ریاست جمهوری و هم واحدهای زیرمجموعه وزارت صمت و هم وزارت فن آوری و اطلاعات داشته ایم و پی گیر هستیم .

الزاما این سه و نیم میلیونی که DEVICE ندارند ؛ سه و نیم میلیون نفر بازمانده از تحصیل نیستند .

در آموزش ترکیبی از روش های دیگر آموزشی استفاده می کنند .

مدیر صدای معلم :

پس این عبارت خود را در ابتدای نشست اصلاح می کنید که آموزش حضوری در این شرایط بی معناست ؟

الحسینی :

در ارتباط با آموزش حضوری ما می گوییم در شرایطی که زرد هست و شرایط قرمز هست اصطلاحا آموزش حضوری کاملا بی معناست و حتما آموزش حضوری جایگاهی ندارد چون تقدم سلامت هم برای خانواده ها و هم برای آموزش و پرورش اصل هست .

تقدم سلامت بر آموزش .

اگر چنان چه گفته شد که اصل با آموزش حضوری است این اصل از نظر فلسفی و از نظر سند تحول بحث درستی است . حرف غلطی زده نشده است .

بحث درستی است که آموزش حضوری ، اصل است ولی با توجه به این شرایط در حال حاضر حتما آموزش حضوری مخاطرات جدی دارد و توصیه می شود مگر در مدارس کم جمعیت .

مدارس کم جمعیت وقتی می گویم بیشتر مدارس 5 تا 10 و 15 نفره هستند که در روستاهایی هستند که شرایط سفید است و در آن جاها بلامانع است .

مدیر صدای معلم :

پس " تجارب جهانی " در این مورد چه می شوند ؟!

الحسینی :

نفهمیدم !

مدیر صدای معلم :

تجارب جهانی ؟

مجری جلسه :

ایشان می گویند : " تجارب جهانی " ؟

مدیر صدای معلم :

الان تقریبا در همه جای جهان ، روال با آموزش حضوری است و شما می گویید این باید در شرایط خاصی باشد ؟!

الحسینی :

عرض کردم از نظر فلسفی بحث درستی است . جداگانه باید در مورد آن بحث شود .

بحث شرایط جهانی .....

اجازه بدهید این را جای دیگری بگویم .

پایان گزارش/