گروه رسانه/
[شهروند] پیرایش دروس و محتوای کتابهای درسی مدتهاست تن به قیچی حذف و تغییرات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی داده است. اول نوبت به «مهتاب» نیما و چند شعر و نوشته ادبی از کتاب فارسی رسید. تیغ تیز ممیزی بعد از قربانیکردن «آرش کمانگیر» نوبت به داستان حلاج تذکرهالاولیا رسید. سیاحتنامه ابراهیمبیگ و رباعیات خیام هم از تیغ ممیزی بینصیب نماندند. بعد از مدتی «در این سرای بیکسی، کسی به در نمیزند»، «اشکم ولی به پای عزیزان چکیدهام»، «به کجا چنین شتابان»، «باغ بیبرگی» هم در فهرست حذفیات قرار گرفتند تا کتابهای فارسی دیگر نام «سایه»، «رهیمعیری»، «شفیعی کدکنی» و اخوان ثالث را به خود نبینند. نام صادق هدایت از داستان کباب غاز جمالزاده، بخشهایی از خاطرات اسلامیندوشن، نام محمود دولتآبادی، نام مشفق کاظمی و عباس خلیلی و شعر مادر ایرجمیرزا هم به سرنوشت حذف دچار شدند. اشتباهات هم سهم خودشان را از کتابهای درسی داشتند؛ تصویر خلیجفارس از کتاب سال اول دبستان برای همیشه خداحافظی کرد، هرچند در توضیح آن گفته شد؛ «منظوری نداشتهاند». شعر «کیوان شاهبداغی» هم به سهراب سپهری نسبت داده شد!
کتاب ریاضی هم از تغییرات بینصیب نماند و نامش را در فهرست حذفیات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش با حذف انتگرال ثبت کرد. حذفی که در توجیه آن حجتالاسلاموالمسلمین ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گفته بود؛ «بچهها باید در دانشگاه انتگرال بخوانند نه در مدرسه!» لبه تیز تیغ حذفیات، کتاب تاریخ دوره دوم متوسطه را هم در فهرست بلندبالای حذفیات و تغییرات قرار داد تا جنایات روسیه جایی در کتابهای تاریخ نداشته باشند، هرچند رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در همان دوره با اشاره به اینکه حذفیات در مورد روسیه در زمان مسئولیت او نبوده، گفته بود؛ «نگاه مبنایی ما نسبت به آنچه در تاریخ اتفاق افتاده این است که جنایات روسیه تزاری قابل حذف نیست یا در دوره شوروی سابق، نوع تعامل سلطهگرایانه بلوک شرق را انکار نمیکنیم و هرگز حذف نخواهیم کرد. اگر اکنون دولت روسیه با ما همکاری و تعامل دارد، به معنی صرفنظرکردن مردم از بخشی از تاریخ نیست؛ دستکاری در تاریخ را قبول نداریم.»
سال تحصیلی ٩٩-١٤٠٠ هم قربانی جدید حذفیات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است اما اینبار تصمیم بر حذف تصویر دختران از جلد کتاب سوم دبستان بود. تصمیمی که حاشیههای بسیاری به خود دید و موضوع قدیمی تبعیض جنسیتی را به میان کشید.
نسیم بهاری، تصویرگر جلد کتاب ریاضی در صفحه شخصی خود نوشت: «این طرح را چندسال پیش برای کتاب ریاضی سوم دبستان کشیده بودم. طرح اصلی هم کلی ممیزی خورد و اجازه ندادند یکی از دخترها بالای درخت باشد!» هرچند روابطعمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مبنای حذف را گذاشتند بر خلوتشدن جلد اما اینکه چرا این خلوتی باید شامل حال تصویر دختران میشد را کسی جواب نداد. هرچند وزیر آموزش و پرورش در صفحه شخصی خود دلیل این حذف را چنین بیان کرد: «تغییرات در کتابهای درسی همهساله براساس ارزیابی و از سوی مؤلفان انجام میشود. به رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مأموریت دادم تغییرات در شکل و محتوای کتابهای درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش کند. به دغدغههای مردم اهمیت میدهم دختران میهن شایسته احتراماند.»
نبودِ تفکر علمی با توجه به تجربیات جهانی
کتابهای درسی به خاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوا و خطمشی آموزشی دارند، کانون توجه دستاندرکاران آموزش و پرورش هستند. اهمیت کتابهای درسی در نظامهای آموزشی متمرکز مانند ایران که تقریبا تمام عوامل آموزشی براساس محتوای آن تعیین و اجرا میشود، بیش از سایر انواع نظامهای آموزشی است و به خاطر همین اهمیت بیش از اندازه است که صرف وقت نیروهای متخصص در ارزشیابی و تحلیل کتابهای درسی میتواند راهگشای حل بسیاری از مشکلات جاری آموزش باشد.
درحال حاضر کتابهای درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع برای یادگیری به شمار میآیند.
علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم فرآیند تدوین کتابهای درسی را دور از واقعیتهای روز و نیازهای زندگی امروز ایرانی میداند؛ فرآیندی که در کلیات خود یک ماهیت انتزاعی دارد.
به باور پورسلیمان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، شناخت علمی و کافی در مورد تحولات روز و تجربیات جهانی ندارد. به گفته این معلم، متأسفانه معلمها به صورت مستقیم و شفاف در تدوین و نهاییکردن محتوای درسی نقشی ندارند، شاید برای همین است در مدارس هدف تنها تمامکردن فصول کتابهای درسی، برخلاف نظامهای آموزشی دیگر که تا حدودی اختیاراتی به معلمها داده میشود. «در چنین شرایطی متأسفانه فضا برای مؤسسات تجاری و آموزشی باز شده درحالی که آنها هم جوابگوی نیاز آموزشی نیستند.»
پررنگشدن و کثرت کتابهای آموزشی یکی دیگر از مباحثی است که در حاشیه تدوین متون کتابهای درسی به چشم میخورد. کتابهایی که در بالارفتن کیفیت آموزشی کارساز ظاهر نمیشوند.
بعد از حذف انتگرال، نام شعرای بزرگ و تغییر واژهها در کتاب زیست نوبت به حذف تصویر کتاب ریاضی سوم ابتدایی رسید؛ آخرین حذف سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش. حذفیاتی که متأسفانه توجهی به افکار عمومی ندارند. «همه این عوامل دستبهدست هم دادهاند تا در نظام آموزشی بحث فرار از مدرسه شکل بگیرد. اگر فضای مدارس نشاطآور و متناسب با سن و ویژگیهای روحی بچهها باشد، این مشکلات به وجود نخواهد آمد. یک قسمت از این مشکلات برمیگردد به موفق عملنشدن در این زمینه.»
به باور پورسلیمان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی قاعدتا سازمانی است که باید به نوسازی آموزشی کمک کند بر مبنای اساسنامهای که برایش تعریف شده است. «هنوز تفکر علمی با توجه به تجربیات جهانی تعریف نشده و این وضع باید مورد پرسش افکارعمومی قرار بگیرد.»
تصمیمات عجیب با فاصله معنادار با واقعیتهای جامعه
تحقیق «نقش تحلیل محتوا در فرآیند آموزش» نشان میدهد در نظام آموزشی کشور، طراحی، تهیه و تأمین محتوای آموزشی کتاب درسی را نهادهای دولتی و به صورت متمرکز انجام میدهند. از آنجایی که در بهرهگیری از متون درسی و تحقق اهداف آموزشی، عوامل گوناگونی همچون ویژگیها و خصوصیات فراگیران، الزامات اجتماعی، شرایط و امکانات آموزشی و کمک آموزشی و حتی ویژگیهای انگیزشی، تجربی و تخصصی معلمان تأثیر دارند، کتابهای درسی در فرآیند آموزش نقش و جایگاه ویژهای پیدا میکنند. به همین دلیل تحلیل و مطالعه محتوای کتاب درسی به تصمیمسازان، دستاندرکاران و برنامهریزان کمک میکند هنگام تدوین کتابهای درسی تصمیمات درستی بگیرند، طوری که تا جای ممکن نواقص و کاستیها به کمترین میزان برسد. تحلیلگر محتوایی یا برنامهریز درسی با استفاده از تحلیل محتوا میتواند پیامهای نهفته در داستانهای ساده یا متون کتاب درسی را با اهداف برنامه مورد مطالعه قرار داده و بدینوسیله گرایشها و جانبداریهای پنهان و آشکار در متون برنامه را تعیین کند. آموزشوپرورش یعنی آموزش در کنار پرورش و نمادهایی که میان نظامهای آموزشی جهان مشترک است.
در سالهای اخیر تغییرات و حذفیات کتابهای درسی برای مدتی خبرساز شد تا حذف یا تغییری جدید دوباره بازار صحبت در این زمینه را داغ کند. تغییراتی که گاهی محتوای آموزشی را نشانه میرود، زمانی دیگر روی تغییر نمادها تمرکز دارد و گاهی هم به تغییرات پرورشی منجر میشود. تبدیل واژههای زیستشناسی یکی از این تغییرات بود که سروصدای بسیاری هم به پا کرد.
محمدرضا نیکنژاد معتقد است نظامهای آموزشی در دو، سه دهه اخیر در بخش نمادها به دنبال رفع تبعیض هستند؛ تبعیضهای نژادی، مذهبی، جنسیتی و آموزشی. " سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، شناخت علمی و کافی در مورد تحولات روز و تجربیات جهانی ندارد. "
«حذف جدید سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خلاف روند طبیعی است که در دنیا اتفاق میافتد.» به باور این معلم، اتفاقاتی از این دست برخلاف روند اجتماعی است؛ تصمیماتی عجیب که با واقعیتهای جامعه فاصله معناداری دارد. جامعه امروز ایران شاهد دختران و زنانی است که تحصیلات عالیه دارند و در سِمتهای مختلف مسئولیت گرفتهاند، مسئولیتهایی که گاهی در بخشهای کلیدی است. «این حذفیات شاید در کوتاهمدت موج خبری ایجاد کند، اما در میانمدت و بلندمدت موضوعی حیثیتی است. ما در آمارهای بینالمللی به روند آموزشیافتگی دختران در این چهاردهه افتخار میکنیم و از آمار بیسوادیزدایی رو به گسترش میگوییم و در مقابل چنین تصمیماتی میگیریم.»
نیکنژاد ادامه میدهد: «جامعه امروز ایران شاهد تلاشهایی است برای احقاق حقوق زنان و کودکان. تلاشهایی که به احقاق بعضی از این حقوق کمک کرد و در مواردی هم روند رو به بهبود است؛ مسائلی که نگاه اجتماعی و فرهنگی را به خود میبیند و در بسیاری از موارد نگاه سیاسی را هم با خود همسو کرده است. به باور من این اتفاقات به پیشرفت این خواستههای اجتماعی کمک خواهد کرد.»
زیبایی بصری بر باد رفته
آموزش فرآیندی تکبُعدی نیست و نگاه تکبُعدی به این فرآیند روندی اشتباه است. آموزش مسألهای شنیداری، دیداری و احساسی است که در فضای مدرسه اتفاق میافتد. حذف تصاویر آخرین تغییراتی است که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برای آن تصمیمگیری کرده است، هرچند در سالهای اخیر زیبایی بصری به بهانههای مختلف بر باد رفته است. علی بهشتینیا، معلم، معتقد است کتابهای ما زیبایی بصری را در مجموع از دست دادهاند. به اعتقاد او، در زمینه ابعاد کتابها هم شاهد توازن و همخوانی نیستیم، کتابهایی که در ابعاد مختلف بزرگ و کوچک به دست دانشآموزان میرسد. «ما در محتوا، دستهبندی متون و مطالب هم به نوعی دچار کجسلیقگی شدهایم.»
رنگها، تصاویر و اشکال دستبهدست هم میدهند تا کتابها بهخصوص در دوره ابتدایی شکل و شمایل دوستداشتنی به خود بگیرند و دانشآموزان را راغب به آموزش کنند؛ واقعیتی که در سالهای اخیر تصمیمگیران بیاعتنا از کنار آن رد شدهاند. «حذفیات از دوره متوسطه شروع شد و امروز به دوره ابتدایی رسیده است و حالا شاهد تغییرات محتوایی هستیم. متأسفانه جامعه هم نسبت به این مسأله بیتفاوت شده.»
به باور بهشتینیا، این مسائل به مرور زمان تأثیر خود را میگذارد و نتیجه آن را در دوران دبیرستان شاهد خواهیم بود. «فضای مدرسه با فضای خانه در تعارض است. در خانه رنگ و موسیقی در نظر گرفته میشود، اما در مدارس اینطور نیست. کتابها سنتی است و با زندگی امروزی همخوانی ندارد.»
رفتن به سمت مدرسهمحوری
سالهاست در نظام آموزشي ايران تلاشهاي بسیاری براي برونرفت از نظام متمركز برنامهريزي درسي صورت ميگيرد. تمام تلاشها برای آن است که خطمشي برنامه درسي با اعطاي اختياراتي به سازمانهاي آموزشوپرورش استانها صورتي غيرمتمركز به خود بگيرد. از جمله اين اقدامات ميتوان به مسأله چند تأليفی كردن كتابهاي درسي و سپردن اختيار تأليف كتابهاي درسي به سازمانهاي آموزشوپرورش اشاره كرد. بررسی مدارس بلژیک هم نشان میدهد مدارس نياز دارند از برنامههاي درسي آماده به سوي برنامههاي درسي مدرسهمحور حركت كنند. با اين همه، مدارس بلژيك در قبال چنين آزادی عملي دچار مشكل هستند؛ چون از آمادگي كافي براي تدوين برنامههاي درسي مدرسهمحور برخوردار نيستند. در مدارس اين احساس وجود دارد كه مقاصد تدوين شده بسيار مفصل بوده و الزاماً بايد محدود شوند. کتابهای درسی در مدارس انگلستان از سوي دولت نه تجويز شده و نه مورد تأييد قرار ميگيرند. مقصدگزينيها عمدتاً دستوري و از بالا به پايين است؛ يعني مقاصد از بالا و از بيرون به مدارس تجویز میشود. با این همه اگر مدارس به مقاصد تعيين شده دست نيابند، بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند تا مقاصد خود را برآورده سازند. فعاليتهاي مدرسه و تدريس عمدتاً مشتق از سبك و نوع سنجش هستند. معلمان به ميزان زيادي مانند «خادمان الگوهاي بيروني» عمل ميكنند. بررسي مدارس سوئدی هم نشان ميدهد کتابهای درسی از سوی دولت تعیین و تأیید نمیشوند. معلمان در انتخاب كتاب براي تدريس آزادي عمل دارند. تيمهاي معلمي، مسئول هدايت گروههاي دانشآموزياند. تيمهاي معلمي، گروهي از دانشآموزان را براي چندسال متوالي در اختيار دارند. در هر ترم دوبار در سال ساعاتي براي گفتوگو ميان والدين، معلم و دانشآموزان براي بحث درباره پيشرفت در نظر گرفته ميشود. به دانشآموزان مسئوليت زيادي در قبال كارهايشان و محيط مدرسه داده میشود. مدارس، محيط يادگيري و كار براي معلمان است. مدارس بهطور منضبط و انديشيده براي معلمان و تيمسازي سرمايهگذاري ميكنند. در چارچوب برنامه كار شهرداري، آزادي عمل زيادي به مدارس داده ميشود.
نظرات بینندگان
بسیار باید گفته شود که نظارت در این سازمان وجود ندارد البته قانونگذار در ساختار سازمان این را در قالب هئیت امنا پیش بینی نموده است ولی متاسفانه اگر به محتوی جلسات برگزار شده هیئت امنا نگاه کنیم می بینیم این هیئت به یک نهاد تشریفاتی تبدیل شده است وبه جز تصویب نمودن نیازهای اداری مالی واستخدامی نقش مفید دیگری ایفا نمی کند . اعضای محترم هیئت امنا بویژه اعضای حقیقی باید در سازمان رفت وآمد کنند و در کمیسونهای تخصصی ،کمیته انتصابات و امور مهم سازمان نقش موثر داشته باشند واز همه مهمتر در تصویب بودجه های سالیانه عملکرد را بررسی کنند و برنامه های کوتاه مدت وبلند مدت سازمان را بصورت پیوسته رصد کنند .
جداً به موضوع مهمي ورود پيدا كرديد
سازمان در ماموريتهاي خود نياز به بازنگري جدي دارد.
پيشنهاد مي كنم موارد ذكر شده را به صورت مكتوب دراختيار آقاي وزير و ساير اعضاي هيئت امناي سازمان ارسال كنيد.