گروه گزارش/
امروز دوشنبه 19 خرداد نخستین نشست رسانه ای « حسن ملکی » رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در سالن اجتماعات این سازمان با خبرنگاران برگزار گردید .
نشست راس ساعت مقرر بدون تاخیر آغاز شد و رئیس سازمان به مدت 23 دقیقه به ارائه دیدگاه های خویش پرداخت .
برخلاف نشست های رسانه ای علی ذوعلم رئیس پیشین این سازمان که معمولا کم تر از یک ساعت به طول می انجامید اما ملکی اجازه داد تا خبرنگاران بدون محدودیت پرسش های خود را مطرح کنند و البته به نظر می رسید که ملکی رویکرد اقناع گرانه تری در پاسخ به پرسش ها نسبت به رئیس پیشین این سازمان دارد .
یکی از پرسش های مطرح شده و مهم توسط « مریم عابدینی » از خبرگزاری فارس بود .
عابدینی پرسید :
یک سری کتاب فروشان از وزارت آموزش و پرورش گلایه مندند که در این شرایط اقتصادی و متاثر از کرونا ، آموزش و پرورش فروش کتاب های درسی دوره متوسطه را از چرخه ی فروش توسط آنان خارج کرده است .
آیا آموزش و پرورش همچنان مانند سابق تصمیم دارد تا توزیع کتاب را از طریق اینترنت و توزسع در مدرسه ادامه دهد که البته این وضعیت در سال قبل با اشکالات فراوان همراه بود ؟
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در پاسخ به این پرسش گفت :
" من این نوید را به جامعه و خانواده های عزیز بدهم که امسال روندی که تاکنون بررسی کردیم و در اختیار ما هست ؛ اول مهر به یاری خدا هیچ کتابی دچار تاخیر نخواهد بود .
این را با قطعیت عرض می کنم .
« صدای معلم » به طنز مطرح کرد با توجه به وضعیت بسیار نامناسب توزیع کتاب در سال قبل فرجه ای را منظور کنند ؟
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ضمن رد این موضوع گفت که با آقای دکتر مرتضایی و سایر دوستان بحث محقق شده و دنبال می کنیم . چون یکی از عواملی که باعث تاخیر در چاپ می شود این است که از دفاتر ذی ربط به اداره کل مربوطه که کتاب ها را چاپ می کنند تاخیر داشته باشیم . در این مرحله انصافا تاخیر نداریم و این شیوه توزیع اینترنتی و توزیع سیستمی که اشاره فرمودند امسال با تجربیاتی که از سال های قبل به دست آورده ایم ، آسیب شناسی کرده ایم ، نواقص و اشکالات را امسال جلوگیری کرده ایم تا آن اشکالات به وجود نیاید .
یکی از راه هایی که پیش بیینی کردیم این است که در استانی ، ستادی با مسئولیت مدیر کل تشکیل شده است و در منطقه هم مدیر منطقه هست که با آن ها ارتباط مداوم داریم .
آن ها دارند بحث سفارش کتاب و این سیستم را مدیریت می کنند تا در استان شان دانش آموزان به موقع ثبت نام کرده و سفارش دهند .
چه ثبت سفارش فردی که توسط خانواده ی دانش آموزان انجام می شود و چه ثبت سفارش گروهی که عمدتا توسط مدارس انجام می شود ؛ ما بتوانیم ثبت سفارش های به موقع داشته باشیم .
تاکنون که بنده در خدمت شما هستم به طور کلی ثبت سفارش کتاب های درسی ما بیش از 86 درصد دانش آموزان میان پایه نه آن دانش آموزانی که از یک دوره به دوره دیگری می خواهند منتقل شوند و می خواهند ثبت نام کنند ، ثبت سفارش کرده اند .
از جهت رقم نه میلیون و هفتصد و نوزده هزار و پنجاه و یک نفر می شود .
این تعداد ثبت سفارش کرده اند و این رقم در مجموع از نظر ما رقم مناسب است .
بعضی از استان ها در ثبت سفارش بسیار موفقند . استان هایی مانند اصفهان ، مازندران ، همدان ، ایلام و... تا 98 درصد دانش آموزان شان ثبت سفارش شده است .
برخی استان ها از این زاویه عقب ماندگی دارند .
من همین جا از مدیران کل استان ها تقاضا می کنم ستادشان را فعال و نظارت لازم را برای ثبت سفارش فردی و گروهی در استان شان را داشته باشند .
ستادی که در مناطق تشکیل شده است ؛ ستاد در اداره کل استان ها نظارت را داشته باشند .
تا این جا بسیار خوش بین هستیم .
البته اگر مشکل ناخواسته ای به وجود نیاید ؛ روال را داریم مدیریت می کنیم و به خانواده های عزیز عرض می کنم که اصلا نگران نباشند . نگران اول مهر از بابت کتاب درسی نباشند . همکاران من در این جا دارند شب و روز پی گیری می کنند که کارها با یاری خوا به درستی پیش رود .
اما در مورد این کتاب فروشی هایی که خواهر عزیز فرمودند ما برای توزیع کتاب های درسی توسط کتاب فروشی ها چند راه را پیش روی آن ها قرار دادیم ولی این ها نوعا نپذیرفتند و این 3 راه این بود :
اولا رویه فروش و توزیع از روش سنتی به سیستمی را برابر ضوابط سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی دنبال کنند .
این کار آسان تر و بهتر انجام شود . تاکنون هم از این شیوه ها راضی نبوده ایم .
رویه دوم این بود که نرخ سود را از 5 / 17 درصد پشت جلد کتاب درسی به 8 درصد تقلیل بدهند به نفع دانش آموزان .
استدلال این بود که این دانش آموزان سرمایه گذاری که نمی کنند ، کتاب فروشی ها که پول را آن جا نمی خوابانند . می شود این مقدار اغماض و کمک را به این سیستم انجام داد .
این را هم نپذیرفتند .
شاید به این دلیل بوده است که یک رویه چند ساله نهادینه شده بود .
بعدا دریافتم که فقط صحبت از توزیع کتاب درسی نیست . چون هر خانواده ای که به این کتاب فروشی ها مراجعه می کرد کلی لوازم التحریر می خرید . صحبت فقط کتاب درسی نبود .
یک مقدار این منافع اقتصادی برای آن ها مطرح بود .
اصل برای ما این است که یک روشی اتخاذ کنیم که بر اساس این روش دانش آموزان بتوانند به راحتی و به سهولت در اول مهر کتاب در اختیار داشته باشند .
البته تلاش خواهیم کرد و رابطه خود را با کتاب فروشی های عزیز قطع نخواهیم کرد .
رویه سوم هم ارائه کامل اطلاعات کتاب فروشی های مجاز و ثبت در سامانه و اطلاع رسانی به دانش آموزان و خانواده ها و پایش توزیع بود .
این 3 رویه و یا الگو را مطرح کردیم . منتهی به دلیل نهادینه شدن آن روش سنتی توافق لازم حاصل نشد و این شیوه نوین روش مناسبی است که داریم دنبال می کنیم .
« صدای معلم » خطاب به رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی گفت که چرا در آموزش و پرورش اصل " آموزش " را برون سپاری می کنند اما این وزارتخانه حاضر نیست که فروختن کتاب را به بخش خصوصی برون سپاری کند ؟
آیا این منطقی است ؟
آیا کتاب فروختن که یک کار اجرایی دست چندم است در شان سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ، ادارات کل ، مناطق و مدارس است ؟
پاسخ ملکی به این سوال و انتقاد " سکوت " بود .
در ابتدای نشست ، « مدیر صدای معلم » در مقدمه ای از انتصاب غلامعلی حداد عادل به عنوان عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی توسط رئیس جمهور انتقاد کرد .
پورسلیمان گفت :
" درود بر شما و دوستان رسانه که این فرصت را برای گفت و گو ایجاد کردید .
من پیش از آن که بخواهم پرسش های خود را طرح کنم لازم است اشاره ای داشته باشم به " انتصاب اعضای شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی " توسط رئیس جمهور.
البته ایشان این احکام را مستند به اجرای ماده (۳) اصلاحی قانون تشکیل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، مصوب ۱۳۵۸.۱۲.۲۵ شورای انقلاب کرده است .
شرایط لازم برای این افراد دو صفت هستند :
" بصیر و مطلع در آموزش و پرورش "
« صدای معلم » در 6 دی 1398 در گزارشی با طرح پرسش با عنوان : " وجه قانونی انتصاب " غلامعلی حداد عادل " در شورای عالی آموزش و پرورش چیست ؟" از رئیس جمهور پرسید : ( این جا )
" خانم طبیه ماهروزاده و آقایان غلامعلی حدادعادل و غلامحسین رحیمی نیز با عنایت به معرفی شورای روسای فرهنگستانهای کشور به عنوان عضو شورای عالی آموزش و پرورش منصوب شدند. "
بند 12 از ماده 9 قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش تصریح می کند :
" سه نفر مطلع و صاحب نظر در هر یک از رشته های علوم پایه ، فنی و مهندسی و علوم انسانی ، به انتخاب شورای روسای فرهنگستان های کشور ( حداقل یک نفر از آنان از بین زنان انتخاب شود ) . "
در واقع بر اساس این قانون ، « طبیه ماهروزاده » که دارای دکتری فلسفه تعلیم و تربیت است به عنوان نماینده از علوم انسانی و غلامحسین رحیمی استاد دانشگاه تربیت مدرس نماینده از حوزه فنی و مهندسی انتخاب شده اند .
پرسش « صدای معلم » آن است که ارتباط مدرک تحصیلی آقای حداد عادل با " علوم پایه " چیست ؟ ضمن آن که آخرین مدرک تحصیلی ایشان در رشته فلسفه می باشد .
نوع فعالیت ها و سوابق اجرایی ایشان پس از انقلاب اسلامی نیز مبین این گزاره است که همگی آن ها در حوزه علوم انسانی بوده اند ."
آیا در میان این همه صاحب نظر و متخصص که واجد صفاتی مانند خلاق ، جسور و پژوهشگر باشند ؛ رئیس جمهور و وزیر آموزش و پرورش آقای حداد عادل را به عنوان " بصیر و مطلع " تشخیص داده اند ؟
واقعا این گونه انتصابات بر مبنای الفبای پژوهش و مستندات علمی صورت گرفته است ؟
این در حالی است که آقای حداد عادل هم به عنوان عضو شورای عالی و هم عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به ندرت در مورد آموزش و پرورش و مسائل آن اظهار نظری می کنند ! "
همچنین در یکی از پرسش ها صدای معلم از چارت جدید ادارات کل آموزش و پرورش انتقاد کرده و گفت :
" اخیرا در چارت جدیدی که برای ادارات کل منتشر شده است ؛ معاونت پژوهش در معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع ادغام شده است .
پرسش اساسی و بنیادین آن است که مبنا و استدلال حذف معاونت پژوهشی به عنوان یک زیرمجموعه مستقل و ادغام آن در واحدی که شباهتی در کارکرد و ماموریت ها با آن ندارد چه می تواند باشد ؟
نظر شما چیست ؟ "
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در پاسخ به پرسش صدای معلم ضمن تایید این موضع عنوان کرد :
در چارت سازمانی استان ها و چارت تشکیلاتی یک اتفاق ناگواری رخ داده است .
بنده معترض این قضیه هستم که در استان ها ، معاون پژوهشی مدیر کل آموزش و پرورش استان ها تضعیف شود ، حذف شود که الان این اتفاق افتاده است .
چرا سراغ حساس ترین معاونت یعنی معاونت پژوهش آمده اید ؟!
در پرسش دیگری « صدای معلم » از رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی پرسید که آیا همانند زمان مدیریت ذوعلم ، منتقدانی مانند دکتر مقصود فراستخواه برای نقد موضوعات مختلف و از جمله آموزش و پرورش ایدئولوژیک به این سازمان دعوت خواهند شد "
پاسخ ملکی به این پرسش نیز " سکوت " بود .
مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد گردید .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
معاونش هم در آخرين سال خدمت بدون كوچكترين سابقه برنامه ريزي درسي وكار پژوهشي با او همراه شده تا ان شاالله چند ماه ديگر با بالاترين ركورد حقوق ومزايا بازنشست شود
خدا بده بركت
انتصاب معاون سازمان پژوهش در آخرين سال خدمت به اين معنامي باشد كه پايان سال سازمان بايد ٣٠ ماه حداقل ماهي ١٧ ميليون تومان يعني بيش از ٥٠٠ ميليون تومان از پول سازممان به اين فرد پاداش پايان خدمت بپردازد.
معاون كه حتي كوچكترين سابقه اي در اين حوزه ندارد وهيچ خدمت شاياني در اين مدت نمي تواند از خودش به يادگار بگذارد.
درود بر آقاي ملكي .
لعنت الله علی القوم الظالمین و الفاسدین
كجا عدالت اداري؟
وقتی که افرادی با سن و سال های بالا و سوابق بالاتر که نزدیک بازنشستگی هستند ، مطمئن باشید بجای اینکه از آرزوهای خود حرف بزنند و قله را نشان دهند، از خاطرات خود خواهند گفت...!!!
در جلسات مختلف عمومی و نسبتا اختصاصی شما از خاطرات ایشان و مدیران جدیدالانتصاب می شنوید تا آرزوها و راهبردهای تحول...؛ البته ذکر تحول به عنوان یک شعار که همه گیر شده است، هر کسی که مدیر شود و با هر سطح سواد و امید، از تحول حرف خواهد زد! اما شنونده باید عاقل باشد.
وقتی مکرر اشاره می شود از نیروهای درون سازمان استفاده خواهیم کرد ، سازمانی با میانگین سابقه ۲۷ سال، می شود بوی تحول استشمام کرد؟
ایشان که مکرر از رهبری و امامین انقلاب هزینه می کنند، چرا در عمل مطیع نیستند و این امر شفاف و راهبردی از امام حیّ را نقض و بدتر آنکه ۱۸۰ درجه مغایر با آن رفتار می کنند!!!
در طول این ۴۰ سال شاهده خیلی از اشخاصی بودیم که مکرر ذکر نام رهبر و امام لقلقه زبانشان بوده است اما در طول زمان شاهده خیانت یا حداقل سست عنصری آن ها در عمل بوده ایم...
امروز همه می دانند که تحول ، علاوه بر داشتن برنامه تحولی، نیاز به مرد تحول و تیم تحولی دارد...، نه یکسری انسان های در شرف بازنشستگی، خسته، دنبال حق و حقوق مالی و بازنشستگیو...
نگارنده یقین دارد این ها شعارهایی است که در پس آن اقدامات سطحی و پوسته ای رقم بخورد، توجیهات و فیگورهایی برای اتفاقا کار تحولی نکردن است...
در وقت مقتضی بیشتر خواهم گفت و نوشت...
والعاقبه للمتقین
اگر آقای ملکی راست می گوید و می خواهد از ظرفیت های سازمان استفاده کند، این معاون چه سنخیتی با این سخن و ادعا دارد؟!!!
از آقای ملکی توقع خطابه نداریم، بلکه توقع عمل و کردار درست داریم... خیلی زود در میدان عمل قضاوت خواهید شد...
براي راهنمائي عرض مي كنم فقط يك قلم حق مديريت افرادي نظير معاون پا به بازنشستگي سازمان ويا مدير امور اداري سازمان كه كارشلن اداري واجراىي است و فقط به واسطه اي كه در اين سازمان كار مي كنند از كل حكم حداقل ٩٠ درصد معلمان عزيز بيشتر است
یک سازمان و یک معاااااااون...
یک رئیس در ظاهر که حرف بزند و گاهی هم در محتوا ورود کند...، و یک معاون که در واقع رئیس واقعی است و سکانداری کند...
همه می دانند که در حال حاضر رئیس سازمان حوزه ی پشتیبانی است...
ایکاش توصیه ی شما شنیده و اجرا شود
من مييخاوستم نظراتم را بنويسم.
ولي وقتي ساير نظرات را خواندم، ديدم تمام حرف ها بيان شده
لطفا حضرتعالي اين مطالب را به گوش شخص خود دكتر ملكي، برسانيد و از ايشان پاسخ بخواهيد.
البته اگر شما رو قبلا تطميع نكرده باشند.