در این شرایط اقتصادی از نظر توسعه مهمترین سوال این است که توسعه کشور چه می شود ؟ آیا متوقف می شود ؟ من بر اساس فهم خودم در مقطع فعلی هم بر اساس تجربه جهانی و هم بر اساس تجربه ایران اولویت ایران در توسعه توسعه علمی و بخش نیروی انسانی کشور است. برخی از کشورهای شرق آسیا که امروز قطب های بزرگ صنعتی دنیا هستند مکرر گفته اند در زمانی که از زیر آوارهای جنگ بیرون آمدند اولین نقطه ای که روی آن دست گذاشتند این بود که بیش از این که به توسعه فیزیکی و توسعه های این بخش ها توجه بکنند به توسعه علمی در آموزش و پرورش توجه کردند.
در سال های قبل از 1300 که قحطی در ایران آمده بود وقتی مسئولین وقت ایران از بن دوباره بیرون آمدند اولین تصمیم شان این بود که دارالمعلمین را راه اندازی بکنند. یعنی در یک دوره ای که فکر محدودیت منابع است درست است که توسعه نیروی انسانی و توسعه سرمایه اجتماعی جزء مهمترین ابعاد توسعه است و همیشه باید به آن توجه کرد ولی در چنین زمانی حتما این بخش بیش از سایر بخش ها باید مورد توجه باشد و وقتی بحث است بر سر توسعه در نیروی انسانی و توسعه علمی صحبت می کنیم حتما مهمترین و یا محوری ترین جایی که این ماموریت در آن است آموزش و پرورش است.
آموزش و پرورش مهمترین مسئولیت در توسعه سرمایه انسانی کشور بر عهده اش است. مهمترین ماموریت در توسعه علمی کشور بر عهده اش است به همین دلیل باید در آموزش و پرورش سرمایه گذاری کرد و مهمترین و اصلی ترین مطلب این است که هزینه گذاری در آموزش و پرورش پس یک هزینه سرمایه ای است نه یک هزینه مصرفی.
ما در طبقه بندی بودجه هایمان می گوییم هزینه جاری و هزینه عمرانی ، هزینه جاری هزینه سرمایه گذاری و طوری جا افتاده که هزینه جاری چیز خیلی بدی است و هزینه عمرانی خیلی چیز خوبی است لذا وقتی کمبود می شود می گویند از جاری ها را کم بکنیم و یک حرف عمومی است. وقتی آموزش و پرورش در طبقه بندی قرار می گیرد همه بودجه اش می رود به هزینه جاری. وقتی واقعی نگاه بکنیم مهمترین هزینه سرمایه کشور هزینه ای است که در کشور در آموزش و پرورش و در دانشگاه هایمان داریم هزینه می کنیم و باید همچنان این جهت گیری وجود داشته باشد. اگر به ارزش افزوده به عنوان توسعه نگاه می کنیم مهمترین ارزش افزوده در یک جامعه از یک آموزش و پرورش خلاق بیرون می آید.
جامعه ایرانی جامعه باهوش و با استعدادی است که مکرر گفته شده است. هوش و استعداد وقتی از آن ارزش افزوده بیرون می آید که کشف بشود ، پرورش شود و تبدیل به فردی بشود که می تواند ارزش افزوده در جامعه خلق بکند و این آموزش و پرورش است که می تواند بقیه این بخش ها که نتیجه ایجاد این ارزش افزوده است به حرکت وادار می کند. در عصری قرار گرفتیم به نام عصر دانایی که تغییر و تحولات خیلی سریع است. آموزش و پرورش باید جهان متغیر امروز را شناسایی بکند ، با مدرسه ثابت مقابله با جهان در حال تغییر و تحول ممکن نیست. مدرسه متحول باید این ماموریت را بر عهده بگیرد. باید کودکان ما ، نوجوانان ما به جای توصیه به سکوت و به انفعال توصیه به هوشیارسازی به انطباق با شرایط جدیدی که دارد در دنیا اتفاق می افتد و بتوانند از این شرایط به نحو مطلوب استفاده بکنند باشد. نیروی انسانی که می خواهد ماموریت مهم توسعه را بر عهده بگیرد در آموزش و پرورشی یا در مدرسه ای تربیت می شود که آن آموزش و پرورش باید تمام مهارت های زندگی به آن بیاموزد لذا آموزش و پرورش ما باید کانون آموزش و گفت و گو باشد. باید کانون آموزش استدلال و منطق و دستیابی منطقی به ارزش ها ، به دین و معیارهای دینی و ارزشی و معنوی و اخلاقی و راستگویی و مانند اینها که مورد نیاز است باشد. باید آموزش و پرورش ما قادر باشد انسان هایی از خودش بیرون بدهد که پرسشگر باشند ، متفکر باشند ، نقاد باشند ، مشارکت جو باشند ؛ در توسعه یکی از اصلی ترین مسائلی که پیش می آید و نیاز به توسعه است مشارکت جویی است. البته آموزش و پرورش با تنگناهایی رو به رو است که مسئولیت مدیران آموزش و پرورش و دولت است که در این تنگناها به طور جدی ورود پیدا بکنند. باید کاری کنیم که کودکان و نوجوانان کشور حس تعلق شان به میهن شان زیاد شود .
یکی از تنگناها فرهنگ حاکم است و ساختارهای داخل آموزش و پرورش است که باید به سمتی برود که آگاهی از مدرسه بیرون می آید ،کسی که از آموزش بیرون می آید بتواند صاحب نوآوری باشد صاحب خلاقیت باشد و دیگر تنگنایی که خیلی جدی است مسئله مادی و مسائل اعتباری بودجه آموزش و پرورش است.
ما تلاش کردیم علی رغم این که از این شش سال دولت آقای روحانی چهار و نیم سالش در تحریم بودیم چه تا قبل از اجرای برجام در زمانی که نفت صد دلار به فروش می رفت ما حداکثر همان سقفی که تعیین شده بود یک میلیون بشکه نفت که صادرات بشود ، بشکه ای اضافه صادر نمی شد ، نمی توانست بشود. چه از سال گذشته که با تحریم قاطع نفت رو به رو شدیم و آمریکایی ها هدف گذاری کردند که نفت ما را به صفر برسانند و موفق نشدند و البته فشار خیلی سنگین است. با همه این ماموریت ها من فکر می کنم که دولت در تخصیص سهم بودجه به آموزش و پرورش تلاش زیادی کرد که این سهم نسبت به همه دستگاه ها بالاتر باشد ولی به هر حال این موانع وجود دارد. شرایط سخت زندگی یک معلم به عنوان موتور اصلی این بحث برای همه ما روشن است. معلم نیازمند یک زندگی شرافتمندانه ای است که ذهنش از همه مسائل دیگر فارغ باشد و فقط به مسائل آموزش و پرورش بپردازد.
امیدوار هستم که با همه این محدودیت هایی که داریم وبا پیگیری هایی که جناب آقای حاجی میرزایی خواهند کرد باز بتوانیم در دولت سهم بیشتری به آموزش و پرورش اختصاص بدهیم.
خوشبختانه امروز در همه نظرسنجی ها معلم بالاترین و مهمترین گروه مرجع جامعه است. مردم ما ، جامعه ما به معلم به دیده حرمت و تاثیرگذاری نگاه می کنند. نظام و دولت هم باید به همین شیوه پیش برود. مدارس به عنوان مراکزی که این اتفاقات در آن می افتد از جهات مختلف مهم است. ما البته مدرسه کپری به آن معنا شاید نداشته باشیم یا خیلی کم داشته باشیم ولی فاصله مدرسه کپری با مدرسه هوشمند خیلی زیاد است. ما حتما در تهران یا در برخی از شهرهای بزرگ مدارسی داریم که مجهز به مهمترین ابزارها و مدرنترین ابزارهای مورد نیاز آموزشی هستند و حتما هم مدارسی داریم که در شرایط بسیار بدی هستند. این فاصله را باید به سرعت تلاش کنیم که کم بکنیم به نقطه ای برسانیم که قابل توجه باشد . هم دولت باید همت بکند منابعش را بیاورد و هم باید آن ارتباط جدی دولت ،جامعه، نهادهای مدنی و مدرسه را خوب تعریفش بکنیم.
ظرفیت های بسیار بزرگی در بین مردم ما وجود دارد که علاقه مندند که این ظرفیت ها در خدمت آموزش و پرورش قرار بگیرد. خیرین مدرسه ساز یکی از این ظرفیت ها هستند. خود امکاناتی که در آموزش و پرورش است ؛ صندوق ذخیره فرهنگیان که یک زمانی باید مسائل این صندوق ذخیره باید به خوبی باز بشود و 900 هزار فرهنگی در آنجا سهامدار هستند. اخیرا مسئولان آنجا با من ملاقاتی داشتند ، طرح های بزرگ اقتصادی پیش بینی کردند و مطالبی که آقای دکتر حسینی گفتند در این کشور ظرفیت زیاد است . این تعریف را مکرر از من شنیده اید که ایران کشور ثروتمندی است ، ایران کشور فقیری نیست مهم این است که ما بتوانیم این ثروت ها را به فعلیت در بیاوریم و در خدمت توسعه کشور قرار بدهیم. به هر حال یک مجموعه برنامه ریزی و سیاست گذاری در آموزش و پرورش می شود و انجام می گیرد نسبت به جوانان ما ، نسبت به کودکان ما ، نسبت به نوجوانان ما . یک موضوعی که به نظر من مهم است و شاید در برنامه ریزی ها نیست ، در رویکردها هست . در کل نظام ، رویکرد ما نسبت به نظام و پدیده های مختلف در جامعه چیست ؟ رویکرد آموزش و پرورش نسبت به مسائل چیست ؟ این رویکردها را باید با حساسیت دنبال بکنیم. که به نظر من یکی از رویکردهای مهمی که هم باید در آموزش و پرورش با حساسیت دنبال بشود هم در جامعه این است که ما کودکی و نوجوانی را به رسمیت بشناسیم. این ممکن است در برنامه یا جایی نیاید. کودک حق دارد بازی بکند. حالا تا کودک بازی کرد فکر کنیم که کار عجیبی است. کودک حق دارد ورزش بکند. کودک حق دارد که از نشاط و شادی برخوردار باشد. حق برخورداری از نشاط و شادی دارد. کودک حق دارد با مهر و محبت با او رفتار بشود. این باید در تمام رویکردهای ما حاکم باش دو اینها را به رسمیت بشناسیم. وقتی اینها را به رسمیت نمی شناسیم مجبوریم در مقابل حوادثی قرار بگیریم که برای حل آن حوادث باید از حیثیت همه نظام مایه بگذاریم که ببینیم چگونه می توانیم آن را حل کنیم. باید کاری کنیم که کودکان و نوجوانان کشور حس تعلق شان به میهن شان زیاد بشود. حس تعلق شان به دینشان زیاد بشود. حس تعلق شان به خانواده شان زیاد بشود. حس تعلق شان به مدرسه شان زیاد بشود. اینها رویکرد است و شاید اینها به عنوان برنامه اجرایی جایی لحاظ نشود. اینها در جهت گیری فرد فرد ما موثر است. ما به عنوان یک مسئول اجرایی ، به عنوان دولت ما مسئول کل ملت ایرانیم ، هشتاد و چند میلیون ملت ایرانیم با تنوع و تکثرهای مختلف با رویکردهای مختلف ، با اعتقادات مختلف ؛ ما به عنوان دولت مسئول همه ملت ایرانیم. از هر رنجی که هر دختری و پسر ایرانی می برد ما باید آزار ببینیم ، احساس آرامش نکنیم که چرا اینها در رنجند ؟ باید تلاش بکنیم که زمینه رنج کودکان و نوجوانان و جوانانمان را از بین ببریم. ما فقط با یک نه نگفتن در مقابل آنها مطالبات و مشکلاتشان حل نمی شود. ما باید به همه مسائلی که آنها مطالبه می کنند ، درخواست می کنند ؛ راه هایی پیدا بکنیم ، روش هایی پیدا بکنیم اصول حاکم بر جمهوری اسلامی رعایت بشود و به مطالبات پاسخ داده بشود. لذا باید این رویکردها را به طور جدی دنبال بکنیم . با مدرسه ثابت مقابله با جهان در حال تغییر و تحول ممکن نیست .
من امیدوار هستم که با تلاش مدیران آموزش و پرورش ، ما شاهد شکوفایی بیشتری در کشور باشیم و انشاءالله این کشور از تنگناها عبور بکند و انشاءالله روزهای بسیار خوب و پرشکوه و مخصوصا الآن هم که موقع بازگشایی مدارس هستیم و در آستانه مهر هستیم . من تاکید می کنم که بازگشایی مدارس وآغاز سال تحصیلی ضرورت یک آمادگی ملی دارد. همه باید به آموزش و پرورش به دانشگاه ها برای این جشن بزرگ تعلیم و تربیت در هر سال کمک بکنند که انشاءالله هم خانواده ها و هم مجلس و دولت و همه نهادها کمک خواهند کرد که انشاءالله امسال شروع سال تحصیلی شروع خوب و پر از موفقیت برای کشور باشد موفق و پیروز باشید.
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
اما دانشگاه قرهنگیان تدریس بازنشسته های خودش را تحمل نکرده و اعلام کرده حتی رایگلن تدریس نکنند ما حوصله سر کلهزدن بانویخت ودیولن مخاسبات را نداریم.ه
این در حالی است بازنشستگان همین ترم برای تدریس در برای تدریس در دانشگاه های دولتی، آزاد و مراکز فنی و حرفه ای
ابلاغ گرفته اند.
آموزش و پرورش است دیگه!!