آن چه که ضروری است که خدمت شما عزیزان عرض بکنم دو مسئله در این کشور ظاهرا حل شدنی نیست. یکی مسئله حضور به موقع دوستان در جلسات است که هیچ وقت حل نمی شود و امروز هم شاهد آن بودیم. دیگری مسئله صوت است که هر چقدر جدی تر می شود این مسئله خودش را جدی تر نشان می دهد.
شان و برگزاری چنین جلسه ای برای ایجاد هماهنگی بیشتر بین بنده و شماست و بنده و معاونین محترم در سطوح مختلف مدیریت قرار است ماموریت اصلی خودمان را انجام بدهیم از فهم مشترک و هماهنگی بیشتری که بین ما صورت می گیرد. ماموریت اصلی ما نباید تحت الشعاع فضایی که در آن قرار گرفتیم و جایی که ما سیصد و چند نفر داریم خدمت می کنیم قرار بگیرد. ما سیصد و چند نفر از بین حدود چهل و هفت هشت هزار معلم استان قرار است یک کاری انجام بدهیم تا ماموریت بزرگ آموزش و پرورش در شهرستان های استان تهران انشاء الله محقق بشود.
ماموریت اصلی ما این است که شرایطی ایجاد بکنیم که تعلیم و تربیت در بین قریب یک میلیون دانش آموز این استان که توسط نزدیک پنجاه هزار نفر همکار محترم انجام می گیرد با کیفیت انجام بگیرد. ما قرار است این کار را مدیریت استانی انجام بدهیم. اگر ما ذهنمان را تعیمم بدهیم در آن چه که در اداره کل اتفاق می افتد و فکر بکنیم که تمام آموزش و پرورش استان اداره کل است و ما امروز در شورای اداری نشسته ایم که مسئله استان را حل بکنیم، خیر، بنده و شما با هم نشسته ایم که بیشتر با همدیگر هماهنگ بشویم و به فهم مشترک و عمیق تری برسیم که مدیریت استانی را درست انجام بدهیم.
اگر امروز شورای اداری با حضور بنده و شما اینجا برگزار می شود به جهت این است که این ارتباط، ارتباط موثر و مفیدی است. قرار است که بنده آن ماموریت را انجام بدهم تنها که نمی توانم پس بنابراین باید با چه کسانی انجام بدهم با کسانی که کار مدیریت را انجام می دهند. نزدیک ترین افرادی که کار مدیریتی را انجام می دهند و قرار است که تقریبا بی واسطه به من کمک بکنند در 21 منطقه آموزشی که این کار را انجام بدهیم و این شما دوستان و بزرگواران هستید. اگر ما فضایی را ایجاد نکنیم که بنده و شما راحت صحبت بکنیم و به یک فهم و درک مشترک نسبت به ماموریت مان برسیم و فضایی ایجاد نکنیم که شما از آن چه که بنده غفلت کرده ام و شما نتوانید از آن فضا استفاده بکنید و یادآوری بکنید و بنده تریبونی نداشته باشم و محدودیت هایی که باعث می شود برخی از توقعات به جا را نتوانیم انجام بدهیم بیان بکنند در آن صورت ما حس مشترک و درک و فهم مشترکی نخواهیم داشت و اگر چنین حس و فهمی نباشد و مشترک و نزدیک به هم فکر نکنیم قاعدتا در یک سو گام برنخواهیم داشت و این مدیریت متمرکز استانی که قرار است با شما انجام بدهیم به سرانجام خیلی نیکویی نخواهد رسید.
بنده در اولین روزهای خدمتم در این قسمت عرض کردم هر سه ماه یک بار خوب است که دور هم بنشینیم و با ایجاد فضایی که بتوانیم با همدیگر راحت صحبت بکنیم و بتوانیم به یک فهم مشترک برسیم.
آنچه که در چند روز گذشته دوستان شاهد آن بودند البته بار دومی بود که در اداره کل انجام می شد. یک بار در دوران آقای کمره ای انجام دادند که صندوق هایی در جلوی درب ورودی های تمام ساختمان های اداره کل که دوستان در آنجا مشغول به کارند و فرم هایی که خیلی به دنبال این نبودیم که تیترهایی را مشخص بکنیم که دوستان بر اساس آن تیترها چیزی را متذکر بشوند. این فرم ها به گونه ای بود که شما بی نام و نشان می توانستید آن فایل ورد را تایپ بکنید و چاپ بگیرید یا این که فرم خام را چاپ بگیرید و مطالب خودتان را بنویسید که بنده قول داده بودم که همه این مطالب را یک به یک مطالعه بکنم و این کار را انجام دادم. هفتاد و چهار برگه توسط شما عزیزان نگاشته شده بود و مطالب متنوعی که هر کس به فراخور دغدغه اش نسبت به مسائل استان و نسبت به مسائل آموزش و پرورش پرداخته بودند. بعضی از اینها فراوانی بیشتری داشتند که ملزم دانستم از این تریبون استفاده بکنم و مطالبی که فراوانی بیشتری داشتند خدمت عزیزان اینها را توضیح بدهم.
این امکان برای بنده به وجود آمد که دغدغه های دوستان و اولویت های ذهنی دوستانم را دریافت بکنم . وقتی ما در اتاق هایی می نشینیم و این ارتباط قطع است و شما هیچ فضا یا فرصتی ندارید که اینها را منتقل بکنید و آن چه که در ذهن شماست ما در عالم توهم و تخیل ممکن است که بعضی چیزها را به هم ببافیم و بر اساس آنها فکر بکنیم و کار مدیریت را انجام بدهیم ولی وقتی چنین امکان و فرصتی به وجود می آید که بگویید دغدغه هایتان چیست و در چنین فرصتی به وجود می آید که بگویید دغدغه هایتان چیست و فرمی که خدمت شما داده شد مسائل ذهنی خودتان را طرح بکنید یک قدری اصلاح می کنید آنچه که من و دوستان عزیزم فکر می کنیم این فایده های زیادی در برداشته است. طرح ها و اولویت های ذهنی شما را دریافت کردم ضمن این که این فضا خوب است در استان ما تعمیم پیدا بکند و تمام کسانی که کار مدیریت در سطحی انجام می دهند فضایی ایجاد بکنند که صدای سطوح پایین تر را بشنوند.
من در تابستان نزدیک به سه ماه درگیر مسئله ارزیابی از کیفیت عمکلکرد رؤسای مناطق از منظر مدیران مدارس بودم. یعنی بیش از سه هزار مدیر مدرسه از طریق فرم هایی که با ده شاخص مهم از نظر خودم شاخص های مهم و قابل عرضه ای بودند نظر مدیران مدارس را در مورد عملکرد رؤسای مختلف مناطق را گرفتم.
تلقی من این بود که اگر درست فکر نمی کنم شما اصلاح بکنید که خیلی از مسائل سطوح مختلف مدیریت که بیان نمی شود طرح نمی شود. یعنی بعد از این که بنده مدیر می شوم فکر می کنم تمام کسانی که در سرنوشت من تاثیر دارند کسانی هستند که در سطوح بالاتر نشسته اند و در آنجاها تصمیم گیری را انجام می دهند.
برای من مهم است که وزیر چه فکر می کند یا استاندار چه فکر می کند و دیگران چگونه فکر می کنند و گاهی فراموش می کنند شاید رفت و آمدهایی که در آن سطح می بینند و اختیاراتی که برای آن سطح قائلند احساس می کنم سطوح پایین در سرنوشت من دیگر بی تاثیرند اینها که دستشان به جایی نمی رسد ؛ همین عامل ممکن است که برای مدیر این اشکال را ایجاد بکند که بدون توجه به نظر سطوح پایین تر مدیریت، فعالیت هایش را تنظیم بکند برای رضایت سطوح بالاتر و گاهی من فکر می کنم که بزرگترین آسیب ها با این بی توجهی به سطوح پایین مدیریت برای مدیران اتفاق می افتد چون خیلی از فضاهایی که برای مدیر اتفاق می افتد مثبت یا منفی توسط همین اشخاصی است که مخاطبین کاری مستقیم او هستند حالا یا راضی یا ناراضی هستند برداشت مثبت یا منفی دارند همین ها فضا را ایجاد می کنند.
بنده به عنوان کسی که بیش از چهار سال مسئول ارزیابی و عملکرد این استان بودم عرض می کنم که اشکالات فراوانی نسبت به نگاه به این حوزه وارد است. از نظر بنده اگر قرار است اتفاقی بیفتد برای یک مدیر یا ارتقایی اتفاق بیفتد یا تنزلی صورت بگیرد و اصلاحی صورت بگیرد باید بر اساس نتایج ارزیابی و عملکرد اتفاق بیفتد که این کمتر اتفاق می افتد و تقریبا می شود گفت خیلی کم به طوری که چنین مسئله ای اصلا تاثیری در سرنوشت مدیران ندارد و فضای عمومی برای قضاوت بر عملکرد مدیران معتقدند که بخش زیادی از آن توسط همین نظر افکار عمومی رقم می خورد.
اگر افکار عمومی قضاوت مثبت می کنند قضاوت سیستم هم در برابر عملکرد مدیران مثبت است اگر نه که منفی. به همین جهت من فکر می کنم که بنده و شما این فضا را اولا باید به گونه ای طراحی بکنیم که این فضا کمک می کند که کار ماموریت مان را درست انجام بدهیم. ماموریت اصلی بخشی از آن، مدیرانی هستیم که قرار است کارمان را در سطح استان انجام بدهیم و ثانیا من و شما این فضای راحت را ایجاد بکنیم برای این که استان مان بهره مند بشود.
خود ما به عنوان مهمترین کسانی که برای خودمان مهم هستیم. برای من مهمترین مسئله در دنیای اطرافم خودم هستم اول باید خودم در یک شرایط راحتی نفس بکشم کار بکنم لذت ببرم و بعد متناسب با آن جایگاهی که در اختیارم هست خدماتی ارائه بدهم که لذات اجتماعی هم ببرم. این در سایه همدلی و همراهی بنده با شماست.
آنچه که امروز اتفاق می افتد برای اولین بار است. چنین اتفاقی تا به حال نیفتاده بود و من فکر می کردم که این کاری که امروز انجام می دهیم بنده و دوستانم و معاونین محترم اینجا بنشینیم و سکوت کنیم و شما حرف بزنید.
خواهر محترممان به عنوان مجری و توانمند جلسه فرمودند که دوستان بیرون ثبت نام می کنند و من فکر می کنم حالا این اتفاق هم نیفتد آنهایی که ثبت نام کرده اند را کنار بگذاریم کسانی که فی البداهه در همین جلسه حضور دارند اراده می کنند که از این تریبون استفاده بکنند که حرف بزنند بیایند و حرف شان را بزنند.
به گمانم بنده و دوستانم به حدی بزرگ شده باشیم که اگر نقدی به ما می کنند اولا دریافت بکنیم به عنوان همکار با حسن نیت و خیرخواهی این کار را انجام می دهیم و بعد هم اگر جایی غفلت کرده ایم بپذیریم و به آن بپردازیم و اصلاح بکنیم. اگر جایی محدودیتی داریم که باید به شما گزارش بدهیم در خصوص آن محدودیت شما هم مطلع باشید و توقعات مان را منطبق با واقعیت قرار بدهیم که این کار اتفاق بیفتد.
اصل موضوع این است که این شورای اداری فرصتی است برای بنده برای این که از این تریبون استفاده بکنم و خدمت شما عرض بکنم محدودیت ها را و انشاءالله از این به بعد نمی دانم چه پیش خواهد آمد و این تریبون سکوتی که امروز به زعم بنده بیش از آن چه که از جهت اجرایی به ما کمک بکند برای خود بنده مهم است از جهت فرهنگی کارکردی داشته باشد که بنده یا هر کس دیگری در هر جایگاهی قرار گرفته اند و کار مدیریتی انجام دادند یاد بگیرند. لااقل من به عنوان زاده این استان دلم می خواهد که در این استان هر کسی روزگاری جای بنده بود، بداند که برای شنیدن حرف شما باید فضا ایجاد بکند و فضای امن را ایجاد بکند که حرف شما شنیده بشود.
به نظر خود بنده که یک کارکرد فرهنگی عمیق تری می تواند داشته باشد نسبت به آن کارکرد اجرایی از نظر بنده اهمیت فوق العاده ای دارد که ممکن است خیلی خوب هم از کار در نیاید نمی توانم پیش بینی کنم که چه شرایطی پیش خواهد آمد اما دوست دارم تمام مسئولین کشورم بنشینند و گاهی بدون این که حرفی بزنند سکوت کنند و گوش بکنند و متناسب با آن واقعیتی که از بدنه جامعه اطلاعات را دریافت می کنند تصمیم گیری بکنند.
همان گونه که شما مطلعید دوستانی که در سطح اداره کل می خواهند کار انجام بدهند فرض بر این است که اینها ویژگی خاصی داشتند که دعوت شدند در سطح اداره منطقه کار انجام بدهند و ویژگی خاص تر آنها باعث شده که بیایند در استان، کار کارشناسی، رئیس اداره یا سطوح مختلف مدیریت را انجام بدهند. اینها قاعدتا باید نخبگان آموزش و پرورش باشند. بنده و شما باید چنین جایگاهی داشته باشیم اگر نداریم یک فکری به حال آن بکنیم. آنچه که فرض سیستم است فکری به حال خودمان بکنیم اما اگر هستیم، بنده مدیر نسبت به سرنوشت دوستان عزیزم که باید نخبگان این سیستم باشند باید فکری بکنند.
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
به نظر میرسد اقای صیدلو رویه خوبی را در شهرستانهای استان تهران پیش گرفته اند و انهم شنیدن صدای همکاران زیر مجموعه که میتواند الگوی خوبی برای سایر سطوح مدیریتی کشور باشد
ضمن اینکه ایشان با مطالعه وبررسی دقیق به انتظارات همکاران استان پاسخ میدهند تغییرات و جابجایی در بعضی معاونت های اداره کل و مناطق در همین راستا بوده است
متفاوت بودن کرده اند ، امیدوارم بال و پرش
نشکنند و گفته هایش به عمل دایمی تبدیل گردد.
باز شکر خدا فعل و انفعالات جدیدی را شاهدیم.
منتظر نتیجه بخشی و اثربخشی می نشینیم.
اندکی صبر
این آقا هم چند روزی بر مرکب ریاست سوار هست و هیچ اتفاقی نیز نخواهد افتاد . بیخود تعریف و تمجید نفرمایید.
خانم فاطمه گنجی
ضمن تشکر از نظر شما .
تاکنون چندین بار این موضوع را مطرح کرده اید .
مدارک و مستندات خود را برای پی گیری برای من ارسال فرمایید .
پایدار باشید .
خانم گنجی
راه های ارتاباط با صدای معلم در بالای رسانه تعریف شده است .
به نظر می رسد شما سایر مطالب این رسانه را مطالعه نمی کنید !
پایدار باشید .
خوب برادر بزرگوار در ایجاد فضا و فرصت جهت استفاده از ظرفیت نخبگان غفلت شده است و به افرادی بدور از شایستگی لازم بها داده شده است بعنوان مثال در مورد .... که معاون سلامت شده اند،یک نظرسنجی در سطح اداره کل انجام دهید متوجه عدم مقبولیت و نیاز به اصلاح این انتصاب خواهید شد و یا در انتصاب مسوول محترم روابط عمومی چشم بر شایستگی ها بسته شد و آشنایی های منطقه ای مورد توجه قرار گرفته است و این ها نقدهایی وارد است و نمی شود چشم بر این نقدها فروبست،واقعا در سطح استان صاحب نظر در حوزه ی روابط عمومی نداشتیم؟!!در بهره گیری از ظرفیت نخبگان مورد اجحاف قرار گرفته جای تعارف وجود ندارد اما در عمل تعارف می شود و باوری به حضور اینگونه افراد در مناسبت های تصمیم ساز ی و تصمیم گیری نیست.
دوست عزیز
در مورد آقای اللهیار ترکمن صدای معلم با مدرک و سند اثبات کرد .
شما هم اگر مدارک و مستنداتی دارید ارائه فرمایید .
البته شایسته و اخلاقی نیست که شما با یک شناسه ثابت و با اسامی مختلف کامنت بگذارید .
بهترین سیاست صداقت است .
پایدار باشید .
هدف وسیله را توجیه نمی کند !
پایدار باشید .
آقای صیدلو بعنوان یه چهره ی قرآنی معروفند امیدوارم در عملکرد کاری و انتصابات افراد در پست ها نیز قرآنی عمل نمایند.