صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«آن قدر که اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان به فعالیت های مذهبی و دستورات ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز و بسیج و غیره توجه دارد، فعالیت های فرهنگی و پرورشی مختص تاریخ کهن و اصیل ایرانی و ملی جایگاهی پیدا نمی کنند و جدی گرفته نمی شوند»

دانش آموزان اصفهانی : در مورد محیط زیست می گوییم . تذکر می دهیم اما خیلی ها گوش نمی دهند !

گفت و گو با دانش آموزان اصفهانی - گزارشگر : نرگس کارگری - خبرنگار‌ صدای‌ معلم

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر آمد ( این جا ) ؛ به مناسبت هفته فرهنگی اصفهان روز پنجشنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در پارک لاله اصفهان با شعار « زنده باد اصفهان » زیر نظر شهرداری منطقه ۱۰ برگزار گردید.

در این مراسم ، دانش آموزان در کنار هم آنچه از اصفهان در ذهنشان تصویر شده بود را روی کاغذ آوردند.

شرکت کنندگان بیشتر از استعداد ذاتی خود برای کشیدن نقاشی استفاده کردند و اکثریت، آموزش حرفه ای نقاشی را ندیده اند.

آن چه در زیر می آید ؛ مشروح گفت و شنود نرگس کارگری خبرنگار صدای معلم با دانش آموزان و اولیای آنان می باشد .

 

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

در هفته فرهنگی اصفهان، حرکت فرهنگی و درخور این استان در مدارس صورت نمی گیرد و در معدود مدرسه ای به این مسئله پرداخته می شود که یکی از این حداقل ها، کلاس درس خودم می باشد.

دانش آموزان شناخت کافی و مناسب در باب گذشته این شهر و مفاخر ادبی، فرهنگی و هنری آن ندارند و لذا اهتمامی لازم برای حفظ هویت تاریخی و فرهنگی شهر انجام نمی دهند و احساس خاصی در برابر این همه عظمت تاریخی و تمدن گذشته جلوه گر نیست. این ضعف در آموزش و پرورش استان اصفهان به شدت قابل توجه و ملاحظه است.

آن قدر که اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان به فعالیت های نمایشی مذهبی و تصمیمات عجولانه به اعتبار ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ستاد اقامه نماز و بسیج و غیره توجه دارد، فعالیت های فرهنگی و پرورشی مختص تاریخ کهن و اصیل ایرانی و ملی جایگاهی پیدا نمی کنند و جدی گرفته نمی شوند.

با وجود مشکلات زیست محیطی و زنگ خطر فرونشست و کم آبی در این استان، استاندار اصفهان به عنوان رئیس شورای آموزش و پرورش برای کمک به آموزش و پرورش استان اصفهان تاکنون برنامه ای خلاقانه در ابعاد آموزشی و تربیتی جهت آشنایی و جذب مشارکت حداکثری دانش آموزان اصفهان برای آشنایی و چگونگی مقابله با خطرات جانی و مالی به آنان و خانواده هایشان نداشته است.

در سال جدید صرفا یک نمونه همراهی ایشان در افتتاح غرفه قرآنی اداره کل آموزش و پرورش استان و حضور آموزش و پرورش در نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان برای اولین‌بار روز چهارشنبه فروردین ماه ۱۴۰۲ در نمایشگاه بین المللی اصفهان از سوی خبرگزاری ها گزارش شده است و مورد دیگری در باب حل معضلات آموزش و پرورش استان در ارائه عملکردهای راهبردی شورای آموزش و پرورش این استان نیست.

استفاده و معرفی دانش آموزان برای اجرای موفق برنامه های ارگان ها و دستگاه ها به راحتی انجام می شود و مدارس مدعو نیز جهت برند شدن با آغوش باز از آن استقبال می کنند. در این زمینه حتی از زمان آموزش رسمی دانش آموزان برای این قبیل فعالیت ها گرفته می شود و جزئی از عملکردهای پرورشی و پروژه اوقات فراغت به حساب می آید. اما آموزش حقوق شهروندی، مهارت های زندگی ایرانی اسلامی، دفاع شخصی و مدنی در برابر آسیب های فضای مجازی و آشنایی با هویت ملی و تاریخی در حاشیه قرار می گیرد.

در پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان توضیحی راجع به اتفاقات زیست محیطی و بحران  مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا با اهمیت قلمداد نمی شود و تولید محتوای مناسب و مفید جهت آموزش و آگاهی بخشی نسبت به این مهم که با سلامتی و جان انسان ها در ارتباط است به خانواده ها و دانش آموزان وجود ندارد. در کانال های وابسته به این اداره کل تنها کلمات کلیدی مرتبط با این رخدادها، تحت عنوان اطلاعیه های تعطیلی مدارس به بهانه آلودگی هوا قابل جست و جو می باشد.

بعد از گذشت حدود ۱۰ ماه از حادثه فروریختن نمای دیوار کانون فرهنگی تربیتی اندیشه اسلامی رهنان وابسته به آموزش و پرورش ناحیه ۵، گزارش مبسوطی از چگونگی این اتفاق و نحوه رسیدگی به این ساختمان و سایر بناهای آموزشی در معرض خطر در پرتال اداره کل آموزش و پرورش منتشر نشده است.

 

کارگری:
بچه های گل ؛ سلام
خوب هستید؟


بچه ها:
بله . خیلی خوبیم .

کارگری :

با من مصاحبه می کنید؟

بچه ها :
بله .

کارگری :
از کدام مدرسه هستید؟


الینا جمشیدیان:
مکتبی .

زهرا:
از شهرک امام خمینی

علی اصغر:
پارسایی

زهرا محمدی و سمیرا محمدی:
مصیب اسماعیلی

مهناز بهرامی:
مصیب اسماعیلی

نگار منصوری:
مکتبی

نادیا:
مکتبی

کارگری:
کلاس چندمی؟


زهرا:
پنجم

الینا:
چهارم

علی اصغر:
دوم

مهشید:
سوم

امیرعلی:
چهارم

نگار:
چهارم

ستاره:
اول

سمیرا:
اول

یسنا ابراهیمی:
چهارم

محدثه:
ششم

مهناز بهرامی:
اول

کوثر قادری:
ششم

کارگری :

چگونه با این برنامه آشنا شدید؟


الینا:
از طریق معلمم .

 

علی اصغر:
پسر خاله ام در این کتابخانه عضو هست و در برنامه هایش شرکت می کند. مرا با خودش اینجا آورد.

 

نگار:
از طریق معلمم .

 

زهرا:
قبلا عضو اینجا بودم. پیامش در کانالی که هستم برایم آمد.

 

امیرعلی:
من قبلا به کتابخانه ابوالفرج می آمدم. پیامش برایم آمد.

 

ولی دانش آموز:
از مدرسه فرهنگیان ناحیه ۲ آمده ام.
در رسانه اطلاع رسانی شد. ما هم در خانواده و فامیل اطلاع رسانی کردیم و بقیه را هم آوردیم.

کارگری:
چرا در این مسابقه شرکت کردی؟

الینا:
چون نقاشی را دوست دارم.

علی اصغر:
من نقاشی را دوست دارم.

زهرا:
به اصفهان علاقه دارم.

ولی دانش آموز مدرسه فرهنگیان:
خیلی خوبه. خیلی خوبه که بچه ها با صنایع دستی و مکان های دیدنی اصفهان آشنا می شوند و اینکه استعداد خودشان را در نقاشی بیشتر درک می کنند و از آن شناخت پیدا می کنند. موضوع نقاشی مناسب بود.


کارگری:
خودتان اصفهانی هستید؟ احساس تان در مورد اصفهان چگونه است؟

 

ولی دانش آموز:
من عاشق اصفهانم. مردم خونگرم و مهربانی دارد. جاهای دیدنی زیادی دارد. رسیدگی شهرداری هم نسبت به برخی شهرها انصافا خوب است. ما خودمان نزدیک این پارک هستیم و می بینم.

 

کارگری:
چه نقاشی ای کشیدی؟

الینا:
من نقاشی یک منظره در پارک را کشیدم که هوایش تمیز هست و آلودگی ندارد. چون بقیه دوستانم نقاشی سی و سه پل را می کشیدند، دوست داشتم متفاوت بکشم. اول سی و سه پل را کشیدم خراب شد. دوباره کشیدم.

خانم امروز خیلی خوش گذشت. اگر دوستم سلاله آمده بود در مسابقه برنده می شد چون نقاشی اش خوب است.


کارگری:
آفرین دخترم که به وجود دوستان با استعدادت افتخار می کنی و قدر آن ها را می دانی.

علی اصغر:
آبشار سمیرم را کشیدم که خیلی جای قشنگی ست.

مهشید:
من عکس حجاب را کشیدم. چون خیلی حجاب را دوست دارم. در اصفهان همه حجاب دارند. ببینید الان اینجا هم بعضی از مردم حجاب دارند.

 

کارگری:

دخترم مهشید برایم جالب بود که در این سن به عفاف و حجاب توجه داشتی و آن را جزیی از زیبایی ها می دانی. خودت می توانی در مورد ارتباط نقاشی ات با موضوع مسابقه بگویی. شما در نقاشی ات حجاب را با چادر مشکی برای این خانم کشیدی. تو فکر می کنی کسانی هم که چادر نمی پوشند می توانند حجاب و عفاف را رعایت کنند؟

مهشید:
بله .

 

کارگری:

یعنی اگر کسی مثل من و خودت چادری نباشد و با مانتو و مقنعه باشد می تواند ترویج کننده حفظ حجاب باشد؟

 

مهشید با خنده می گوید:

بله می تواند. من این را بلد بودم کشیدم. البته می خواهم آستین هایش را رنگی کنم که همه اش مشکی نباشد. حجاب می تواند با رنگ شاد هم زیبا باشد.

 

 

محدثه:
من چهلستون را کشیدم. چون از بناهای تاریخی مهم است و تمدن اصفهان را نشان می دهد و یکی از جاهای دیدنی اصفهان است.

 

مهناز:
سی و سه پل را کشیدم. چون دوستم کشید.

 

نگار:
در مورد طبیعت زیبای اصفهان کشیدم.

 

محدثه:
سی و سه پل را کشیدم که یکی از آثار تاریخی مهم اصفهان است.

 

کارگری:
سی و سه پل را با رودخانه پر آب کشیدی. چرا؟


محدثه:
چون یکی از نمادهای مهم کنار آثار تاریخی، رودخانه زاینده رود است که اگر نباشد زیبایی آن ها نشان داده نمی شود.


کارگری:
اصفهان را چقدر دوست داری؟ چقدر به آن اهمیت می دهید؟


نگار:
خیلی به آن علاقه دارم.

 

الینا:
خیلی دوستش دارم. چون زادگاه من است و آثار تاریخی زیادی دارد که نشان می دهد فرهنگ و مذهب ما چه بوده است.

 

محدثه:
قطعا خیلی مهمه. چون در این جا به دنیا آمده ام. کسانی که از شهرهای دیگر به اصفهان می آیند، از این شهر لذت می برند.

 

علی اصغر:
یک عالمه!

مهناز:
بله اصفهان را دوست دارم. اما نمی دانم چگونه از آن نگهداری و محافظت کنم.

 

زهرا:
اصفهان شهر خیلی بزرگی و قشنگی است. جاهای خیلی دیدنی دارد. همه جای آن قشنگ است.


مهشید:

خیلی زیاد.

 

یسنا:
خیلی دوستش دارم.

 

کوثر:
مسجد شیخ لطف الله را کشیدم. اینجا خیلی زیباست و من دوستش دارم.

 

کارگری:

برای حفظ محیط زیست، آب و هوا، آثار تاریخی، صنایع دستی و گردشگری این شهر چه کارهایی انجام داده اید؟


الینا:
من سعی می کنم شهر را کثیف نکنم. آشغال نریزم.اگر هم کسی ریخته جمعش کنم و وقتی بیرون می روم به محیط زیست و آثار تاریخی آسیب نزنم که از بین نروند و زیبایی این آثار حفظ شود. اگر ببینم کسانی به شهرم آسیب می زنند به آن ها می گویم اگر خیلی عصبانی و خشمگینی برو جای دیگری خودت را خالی کن ولی سر آثار تاریخی خالی نکن.

 

نگار:
هر کجا می روم زباله ها را جمع می کنم. درختان را آتش نمی زنم. آن ها را نمی شکنم و اگر کسی هم این کار را انجام دهد به او تذکر می دهم. از افرادی که این کارها را می کنند اول می پرسم که اهل اصفهان هستید؟ اینجا به دنیا آمده اید؟ وقتی در این شهر به دنیا آمدی باید مواظب آن باشی. 

من تذکر می دهم ولی زیاد گوش نمی دهند.

 

کارگری:

این افراد خاطی بیشتر کودک اند یا بزرگسال؟


نگار:
بزرگسال. چون فکر می کنند این آثار قدیمی شده اند و مربوط به قبل هستند و به درد نمی خورند.


مهشید:
از فضای سبز و آثار تاریخی نگهداری می کنیم.

کارگری:
چگونه نگهداری می کنی؟


مهشید:
نمی دانم. همین طوری!

محدثه:
نمی دانم. بالاخره نگهداری می کنم.

 

کارگری:
تاکنون فکر کرده ای که چگونه نگهداری کنی؟

 

محدثه:
نه فکر نکرده ام.

 

کارگری:
چرا؟

محدثه:
وقت نشد.


کارگری:
چند لحظه فکر کن.

 

محدثه:
خب آشغال در رودخانه و کوچه و خیابان نمی ریزیم. کسانی که کارهای خطرناک می کنند را راهنمایی می کنم. البته خیلی ها گوش نمی دهند. اما من وظیفه خودم می دانم که به آن ها تذکر بدهم.
بزرگ تر ها چون بیشتر از بچه ها در مورد آثار تاریخی و ارزش آن ها اطلاع دارند باید سعی کنند به بچه ها یاد دهند. نه اینکه خودشان بیشتر آسیب بزنند.

 

کارگری:
ممنونم که سعی کردی فکر کنی.

 

امیرعلی:
از آن حمایت می کنم.


کارگری:
مثلا چگونه حمایت می کنی؟


امیرعلی:
نمی دانم. فقط حمایت می کنم.

 

کوثر:
با پدر و مادرم به مسجد شیخ لطف الله رفته ام. خیلی خوش گذشت.

 

کارگری:
همین؟!

 

کوثر:
هفته ای یکبار می روم و نگاهش می کنم. اگر کسی به آن آسیب بزند تذکر می دهم.

 

یسنا:
من دوست دارم بزرگ شوم تا بتوانم به حفاظت از منابع طبیعی و حفظ آثار تاریخی اصفهان کمک کنم و نگذارم آشغال در محیط ریخته شود یا مردم بی احتیاطی کنند و به آثار تاریخی آسیب بزنند. مثلا یادگاری بنویسند یا ترقه به در و دیوار بزنند. اگر قسمتی از آثار تاریخی در حال خراب شدن هست با کمک کسانی که بلد هستند آن را درست کنم تا بیشتر آسیب نبیند.

 

فاطمه:
من هم نمی دانم. ولی بزرگ تر ها می دانند. ما کوچکیم زورمان نمی رسد.

 

زهرا:
به محیط زیست احترام می گذارم.


سمیرا:
من می دانم. نمی گذاریم درختان بریده شوند. گلها را بکَنند.


کارگری:
برای حفظ آثار تاریخی چه می کنی؟


سمیرا:
تا حالا آن ها را ندیدم. نمی دانم چه شکلی هستند.


کارگری:
اگر تو مسئول یا مدیری برای این شهر باشی برای اصفهان و جلوگیری از هر نوع آسیبی به آن چه کار می کنی؟


الینا:
دوست دارم اگر دست من بود هیچ وقت آب زاینده رود بسته نباشد و باز بماند یا برای دیدن آثار تاریخی از آن هایی که پول نداشتند، پولی نمی گرفتم تا بتوانند رایگان ببینند و ارزش فرهنگ ما را آشنا شوند و زیبایی های شهرم بیشتر دیده شود.


امیرعلی:
از اصفهان حمایت می کنم. اما نمی دانم چطوری.

 

سمیرا:
من می دانم. وقتی آسیبی را حس کنم اطلاع می دهم.

 

ولی دانش آموز مدرسه فرهنگیان:
اگر از اطرافیان بخواهند خانه ای بسازند، می گویم که نزدیک آثار تاریخی نخرند و نسازند تا بافت تاریخی این منطقه حفظ شود. در محیط شهر و زندگی نظافت را رعایت می کنم. بچه ها را قانع می کنم که به محیط زیست آسیب نزنند و وسایل عمومی را خراب نکنند.


ولی دانش آموزی دیگر:

تربیت هم در خانه است و هم مدرسه.در خانه مهم تر است چون بیشتر کنار ما هستند. ارزش جاهای تاریخی را باید در خانه گفت و گو کرد تا بدانند که چقدر برای خانواده مهم است و همان طور که قبل ما تلاش کردند این آثار برای ما بماند، ما هم باید مراقب باشیم تا آیندگان هم ببینند.

 

مادر زهرا:
کتاب آموزشی خاصی در مورد اصفهان و مناسب سن کودکان نیافتم که با فرزندانم کار کنم. ولی مطالعه می کنم و به سبک بچگانه برایشان می گویم.

 

مادر نگار:
با عکس و نقاشی به آن ها تاریخ و زیبایی اصفهان را یاد می دهم. کارهای اشتباه را اطلاع رسانی می کنیم و خطایی ببینیم تذکر می دهیم.


کارگری:
چقدر در خانه در مورد راه حل ها برای حفظ اصفهان گفت و گو می کنید؟


مادر دانش آموز مدرسه بتول عسگری:
فرزندان من نقاشی پرچم را کشیدند. چون حفظ ایران برایشان اهمیت دارد. بچه هایم می گویند مامان کاش آب همیشه در رودخانه باز باشد که این بناهای تاريخي جلوه پیدا کنند. با ذوق و شوق با این مسابقه آمدند.

 

مادر امیرعلی:
به گردشگران می گویم که از اینجا لذت ببرید ولی مواظب آن باشید.از مسئولین می خواهم که در حفظ و نگهداری آن ها سهیم باشند. امکاناتی که آن ها دارند ما نداریم.

 

کارگری:
فکر می کنید مشکل کسانی که به آثار تاریخی آسیب می زنند چيست؟


مادر امیرعلی:
این ها می خواهند نماهای آپارتمانی بسازند و سود کنند و این بناها را از ما بگیرند. در حالی که لذت در همین بناهاست. اینجا شهر تاریخی هست. اگر می خواهند دنبال سود باشند باید به جای دیگری بروند. مسئولین باید خیلی به این شهر برسند. آیندگان انتظار دارند.

 

مادر دانش آموز:
بله . همسر من کشاورز است و می گوید کاش این آب همیشه باز بود. نه فقط برای ما بلکه همه مردم خوشحالی و لذت دارد. بابت خشکسالی مبلغ ناچیزی به ما می دهند که ارزش زندگی سالم و شاد بیش از آن است. ما آب می خواهیم نه پول بی ارزش! نگاه ما را از آب می گیرند.

 

مادر الینا:
به بچه‌هایم یاد داده ام که وقتی بیرون می رویم به آثار تاریخی و پارک و بوستان ها ضرر و زیان نرسانند. این ها باید برای نسل بعد هم بماند که بعد ما لذت ببرند.

بیش از این از مسئولین انتظار داریم. چون اهرم قدرت و امکانات در دستشان است. همین آب زاینده رود یکی از مهم ترین اقدامات است. اصفهان با آب زنده است. آب را به زاینده رود برگردانند.

رسیدگی شهرداری هم در حد شهر اصفهان هنوز جای کار دارد. این شهر تاریخی ست و مثل موزه می ماند. محله های قدیمی و بومی زیاد دارد که حفظ آن بر عهده مسئولین است.

در نقاشی فرزند من پروانه ها پرواز می کنند. درختان سبزند و هوا سالم است. مردم در پارک نشسته اند و خوشحالند. واقعیت هم باید چنین باشد.

 

کارگری:
یک سوال چالشی از شما می پرسم. اگر امروز به شما اطلاع دهند که یکی از آثار تاریخی زیبای اصفهان کاملا خراب شده و دیگر آن را نمی بینیم، چه حسی به شما دست می دهد؟
فکر می کنید هر کدام از ما در این اتفاق چقدر مقصر بوده ایم؟


الینا:
خیلی ناراحت می شوم. مثل این است که یکی از اعضای بدنم را از دست داده ام چون اصفهان برای من مثل اعضای بدنم می ماند و به من وصل است. اگر مشکلی برایش به وجود بیاید من آسیب می بینم. به نظرم ما باید مثل بدنمان از شهرمان محافظت کنیم که  کسی آن را از بین نبرد.

 

علی اصغر:
حالم بد می شود. دیگر شهر خوبی نداریم.
اصفهان باید همیشه زیبا باشد. سر سبز باشد. درخت ها برگ داشته باشند.

 

یسنا(با ناراحتی):
مطمئنا خیلی ناراحت و غمگین می شوم و خودم را سرزنش می کنم که چرا مراقب این آثار با ارزش نبودم. برای اینکه چنین اتفاقی نیفتد همه تلاشم را می کنم و هر کاری از دستم بر می آید انجام می دهم. مثلا اگر آسیبی به آثار تاریخی برسد به کسانی که وظیفه حفظ آن مکان را دارند خبر می دهم تا آنجا را درست کنند. خدایا خودت همیشه مراقب اصفهان زیبای من باش. چون بعضی بزرگ ترها نمی خواهند سالم بماند.


زهرا:
خیلی ناراحت می شوم چون اینجا خیلی خوب است.


مهشید:
حس بد. دوست دارم اصفهان همیشه سرسبز باشد. درختان پر و سالم داشته باشد. من فقط ناراحت می شوم. نمی دانم چکار باید انجام دهم. به آن فکر نکرده ام.

 

ولی دانش آموز مدرسه فرهنگیان(با بغض جواب می دهد):
مسلما ناراحت می شوم. بالاخره شهرمان هست.

مادر نگار با ناراحتی جواب می دهد:
واقعا ناراحت می شوم. دیگر برای نسل های بعد چیزی باقی نمی ماند!

مادر دانش آموز مدرسه بتول عسگری با چهره ای نگران پاسخ می دهد:

خیلی خیلی ناراحت می شوم. از اینکه شهرم خراب شود ناراحت می شوم. این شهر باید آباد باشد. کاش این خبر را هیچ وقت نشنوم.

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

پایان گفت و شنود/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گفت و گوی صدای معلم با دانش آموزان اصفهانی در مورد محیط زیست

یکشنبه, 17 ارديبهشت 1402 09:39 خوانده شده: 395 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +14 -1 --
ناشناس 1402/02/17 - 13:49
اصفهان زیباست، اصفهانی زیباتر
پاسخ + +4 -3 --
ناشناس 1402/02/17 - 20:36
فعلا دور دور اصولگراها و تفکرات اصولگرایانه آنها و....است اما روزی دوره آنها هم خواهد گذشت انشاا...
پاسخ + +2 -1 --
محدثه غلامی 1402/02/19 - 21:41
من خیلی خوشحال شدم وقتی خانم کارگری باهام مصاحبه کرد حس خیلی خوبی داشتم و ممنون ازشون که به ما قوت قلب دادن
پاسخ + +2 -2 --
محدثه غلامی 1402/02/19 - 21:41
من خیلی خوشحال شدم وقتی خانم کارگری باهام مصاحبه کرد حس خیلی خوبی داشتم و ممنون ازشون که به ما قوت قلب دادن
پاسخ + 0 0 --
نرگس کارگری 1402/02/23 - 18:37
دختر گل خانم محدثه
سلام
امیدوارم این دغدغه مندی برایتان ادامه پیدا کند و حمایت عملی و حقیقی شما را در عرصه محیط زیست و مطالبه گری فرهنگ عامه شهر بیشتر ببینیم.
پاسخ + +1 -2 --
نگار منصوری 1402/02/20 - 09:29
سلام
من خیلی خوشحالم و خیلی خوش شانس که شما معلمم هستید و از اینکه با شما درمورد شهر عزیزم صحبت کردم خیلی خوشحالم . اصفهان ما خیلی زیباست و زیبا تر هم میشود اگر همه باهم درحفظ اثار اصفهان کوشا باشیم .
پاسخ + 0 0 --
نرگس کارگری 1402/02/23 - 18:40
دختر گل
خانم نگار
سلام
داشتن دانش آموزان اهل علم و ادب و با درایت برای هر مدرسه و معلمی ارزشمند هست. به شرط آنکه آموزش های داده شده مسیر بهبود شرایط و مهارت های تجربه زیسته شما در حفظ شهر و کشور شود و محدودیت ایجاد نکند.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور