زمین گرمتر میشود و برخی از مردم نیز در برافروختن آتش بی مبالاتند. نتیجه اینکه، در فصل تابستان جنگلها، بیشهها، مراتع، نیزارها و جلگهها و دشتها در معرض آتش سوزی قرار میگیرند.
این پدیده مختص ایران هم نیست و به معضلی جهانی تبدیل شده است.
ارگانهای دولتی معمولاً در فرونشاندن آتش سوزیهای وسیع، نیروی انسانی، امکانات، سرعتِ عمل و حتی در پارهای موارد انگیزه و دلسوزی لازم را ندارند و از همین رو قادر به فرونشاندنِ به موقع حریق به خصوص در جنگلها و مراتع نیستند.
بنابراین، شرکت مردم در مقابله با آتش سوزی در منابع طبیعی به امری حیاتی تبدیل شده است. مردم اما بدون آمادگی و آموزش و سازماندهی لازم، امکان مشارکت مؤثر در اطفای حریق جنگلها و مراتع را ندارند و پیش از هر اقدامی در این مورد باید آمادگی و مهارتهای ضروری را کسب کنند. این هم کاری است که عمدتاً از نهادهای غیردولتی برمیآید.
گرچه زمان بسیاری از دست رفته، اما هنوز این فرصت وجود دارد که نظام جمهوری اسلامی از تعریف نهادهای غیردولتی به عنوان تهدیدی علیه موجودیت خود دست بردارد و امکان تشکیل سازمانهای فراگیر و مردمی را به خصوص برای کمک به اطفای آتش سوزیهای پی در پی در محیطهای طبیعی کشور فراهم آورد.
قاعدتاً در هر استان و شهر و بخش، شمار قابل توجهی از افراد دلسوز و طبیعتدوست برای مشارکت داوطلبانه در این امر حیاتی یافت میشوند. یک سازمان غیردولتی سرتاسری قاعدتاً میتواند با ایجاد شبکهای از نهادهای استانی و شهرستانی و بخشی، داوطلبان را شناسایی و بسیج کند و در دورههای آموزشی مختلف، مهارتهای لازم را در اختیار آنان قرار دهد.
بسته به وسعت آتش سوزی و میزان خطر آن، نیروهای داوطلبِ سازماندهی شده در سطوح مختلف بخشی و شهری و استانی و ملی میتوانند در اطفای حریق به کار گرفته شوند.
به نظرم شماری از شخصیتهای شناخته شدۀ حامی حفظ محیط زیست و فعالان مدنی خوشنام برای تأسیس چنین نهادی باید قدم پیش بگذارند. تردیدی نیست که نیروی انسانی و منابع مالیِ لازم این کار از سوی مردمان خیّر و انسان دوست فراهم خواهد شد.
این کار افزون بر حفظ محیط زیست و خدمت به جامعه، بهترین کمک به دولت هم هست و بار و هزینۀ هنگفتی از دوش آن برمیدارد. با این حال، از آنجا که گرایش به یکهتازی در بخشهای مهمی از حکومت دیده میشود، دولت ممکن است با این کار مخالفت کند و یا برای تأسیس آن شروطی بگذارد. این شروط مادامی که مخّل کارکرد اصلی نهاد مذکور نباشد، قابل تفاهم است، اما چنانچه بهانهای برای پیشگیری از اصل تأسیس آن و مغایر روح عملکرد نهاد غیردولتی باشد، باید به آگاهی مردم برسد تا برای آنها روشن شود چنانچه در گوشهای از کشور آتش به جان جنگلها و مراتع افتاد و در اطفای آن تأخیر شد و خسارتی کلان و جبرانناپذیر به بار آمد، تقصیر آن متوجه دولتی است که با فعالیت سازمانهای مردم نهاد در این زمینه مخالفت میکند!
روزنامه مستقل
نظرات بینندگان
این زیدآبادی یک فرد حکومتی بی سواد هست که فقط حرف می زند تا نان بخورد
حرف هایش خنده دار هست میگوید نظام ج ا باید از دشمنی با نهادهای غیردولتی دست بردارد
اولا بعد از چهل سال گفتن این حرف خنده داره
دوم ذات این نظام چنین هست و اگر بخواهد به نهادهای مردمی اجازه ظهور دهد خودش را زیر سوال برده و نابود می شود