صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دکتر فرشته آل حسینی / عضو شورای نویسندگان سخن معلم

مدیریت ایکس سازمان آموزش و پرورش و راهبرد سخن معلم

مدیریت در آموزش و پرورش و سخن معلم  یکی از دروسی که در دوره کارشناسی گذراندم، مدیریت رفتار سازمانی بود. در این واحد درسی آموزنده با نظریه جالبی آشنا شدم به نام نظریه ایکس که مثال عینی آن مدیریت سازمان آموزش و پرورش "خودمان" است. البته این را من نمی‌گویم، بلکه شما می‌گویید. از خلال گلایه‌ها، شکایت‌ها، توصیف‌ها و روایت هایی که در همین سایت سخن معلم منتشر می‌کنید، عینیت آن آشکار می‌شود. اگر بخواهم مدیریت بر اساس نظریه ایکس را در یک واژه معرفی کنم، واژه "کنترل" را انتخاب می‌کنم. (من برای سهولت زین پس آن را مدیریت ایکس می‌خوانم) و اگر بخواهم توجیهی برای فلسفه وجودی سخن معلم بیابم، آن را راهبردی دفاعی در برابر راهبرد تهاجمی مدیریت ایکس ارزیابی می‌کنم (البته با دریافتی که من در این مدت کوتاه آشنایی با سخن معلم دارم) ؛ زیرا مفروضات نظریه ایکس مشتمل بر تصوراتی از طبیعت انسان است، و برایم تاحدودی روشن است، معلمانی که از تجربیات، انتظارات، گلایه‌ها و درد دل های خود در اینجا می‌نویسند، آشکارا مخالف چنین تصوراتی درباره خودشان به عنوان یک انسان هستند. تصوراتی از این قبیل که کار برای اکثر مردم امری ناخوشایند و اجباری است و اکثر افراد از مسئولیت گریزان‌اند. یا این تصور که انگیزش اکثر افراد برای کار از سطح فیزیولوژیکی و تأمین (بر اساس هرم سلسله‌ مراتب نیازهای مازلو) فراتر نمی‌رود. بالتبع با چنین تصوراتی درباره طبیعت انسان، افراد باید تحت کنترل باشند تا اهداف سازمان را تحقق ببخشند.


اما، بدون شک معلمانی که سخن معلم را مکانی برای واکنش نسبت به تصمیم‌گیری‌های خودکامانه، روابط تحکم‌آمیز رئیس-مرئوسی، یا بی‌اعتمادی به معلم و بی‌اعتنایی به مقتضیات حرفه معلمی یافته‌اند، چنین تصوراتی از خودشان ندارند. زیرا اگر داشتند، گرد هم نمی‌آمدند و سخن معلم را سنگری برای محافظت از خود و دفاع از حرفه خویش در برابر سازمانی نمی‌کردند که این چنین تسلیم و سرسپرده نظریه ایکس است، و کنترل بیرونی را برازنده حرفه‌ای دانسته است که بیش از هر حرفه دیگری مستلزم کنترل درونی است؛ و نسبت به افرادی بی‌اعتماد و بی‌اعتنا است، که بیش از هر کس دیگر باید شایستة اعتماد باشند، و در فضای اعتماد رشد و پیشرفت کنند.


در یادداشت هایی که این گروه از معلمان سنگرساز در سخن معلم می‌نویسند، می‌خوانم که مدیریت ایکس سازمان آموزش و پرورش با مفروضاتی که از طبیعت آدمی دارد، سازمان آموزش و پرورش را به مکانی جذاب برای افرادی بدل کرده است که کار برایشان امری ناخوشایند و اجباری است ؛ زیرا شغل معلمی را علی‌رغم دستمزد نامناسب و ناعادلانه، بدین دلیل به شغلی دیگر ترجیح می‌دهند، که دست‌کم سه ماه در سال تعطیل است. همچنین، آن را به مکانی امن برای کسانی بدل کرده است که انگیزه‌هایشان از سطح فیزیولوژیکی و تأمین فراتر نمی‌رود. زیرا آشکارا تأمین را به مسئولیت ترجیح داده‌اند و با آگاهی از روابط تحکم‌آمیز و خودکامانه حاکم در آن، این شغل را مختارانه انتخاب می‌کنند. گرچه با اکراه و اجبار به حقوق کم قناعت می‌کنند، اما با کمال میل از مسئولیت شانه خالی می‌کنند، و ترجیح می‌دهند هدایت شوند تا مسئولیت بپذیرند و پاسخگو باشند.


همین مدیریت ایکس با مفروضاتی که از طبیعت آدمی دارد، سازمان آموزش و پرورش را به مکانی نامناسب و ناامن برای افرادی بدل کرده است که نه‌ تنها کارشان، بلکه فراغت‌شان کار است. مسئولیت‌پذیر، فعال و خلاق‌اند، اما زیر دست و ضعیف نگه داشته شده‌اند. علی‌رغم اینکه انگیزه‌هایشان به فراتر از سطح فیزیولوژیکی و تأمین میل می‌کند، اما بخش زیادی از انرژی روانی آنها به دلیل شرایط نامناسب، از جمله وضعیت معیشت، به جای پرداختن به "خود" و "فراتر از خود"، درگیر برآوردن مطالبات تمام‌نشدنی "منِ" خویشتن، و فدای منیَت دیگران شده است.
مدیریت ایکس سازمان آموزش و پرورش با مفروضاتی که از طبیعت آدمی دارد، نهاد مدرسه را به بیابانی لم‌یزرع برای نیروهای انسانی خود بدل کرده است، که فقط معلمان جان سخت در لابه لای ترک‌ها، شیارها و صخره‌هایش، پنهانی و به دور از چشم دیگران شکوفا می‌شوند، و فقط معدودی بیابان‌گرد تشنه‌کام که شانس ملاقات با آنها را دارند از شهد تربیت می‌نوشند، و سرنوشت‌شان را از مردگی به زندگی تغییر می‌دهند. اما به خوبی آگاهیم، زمین تربیت رسمی ما تشنه‌تر از آن است که با یکی دو جرعه از خون معلمان جان سخت خود سیراب ‌شود. این معلمان جان سخت بیم آن دارند که پیش از پراکندن بذر خود، سرانجام تمام خون‌شان را نوش کنند، و خاکستر استخوان‌هایشان را بر باد سوزان بیابان ‌دهند.
از اوصاف ادبی مدیریت ایکس که بگذریم به "راهبرد سخن معلم" در عنوان این یادداشت می‌رسیم که به سفارش مدیر مسئول و معلم "مسئولیت‌شناس" سایت سخن معلم به مناسبت یک‌سالگی‌اش نگاشته شده است. اما مایلم پیش از پرداختن به مطلب آخر، به ویژه به مدیران آموزشی احتمالی خواننده این یادداشت توصیه می‌کنم، به این اوصاف ادبی بسنده نکنند. چنانچه مایل بودند، اوصاف علمی و مطالعات موردی case study مدیریت بر اساس نظریه ایکس و بدیل‌هایش را در کتاب‌های علمی مدیریت رفتار سازمانی بخوانند و خودشان را در آنها باز بشناسند. بصیرت‌آفرین است!


و اما، سخن معلم که به گفتة گردانندگانش مشی «بحث و گفت و گو» را برگزیده است، گویی راهبردی دفاعی را در برابر راهبرد تهاجمی مدیریت ایکس سازمان آموزش و پرورش و مفروضاتش اتخاذ کرده است. انگار می‌خواهد در بیابان لم‌یزرع روابط انسانی تربیت رسمی کشور بذر "سخن" و "ارتباط" بپراکند. به نظرم، این بذرها نیز وضعیتی مشابه نیروهای انسانی آن دارند. پس، باید انتظار داشته باشیم که مقاوم‌ترین و جان سخت‌ترین آنها در این شوره‌زار ریشه بدوانند، به بار بنشینند و پیش از انقراض کامل، بذر ارتباط بپراکنند تا از این طریق، سنتی مفقود در روابط انسانی به شدت آسیب دیده این سازمان به ثمر نشیند.


بحث و گفتگو یکی از راهبردهای کارساز زبان است، و همانند دیگر راهبردهای زبان بر طبق اصولی انجام می‌گیرد که کارساز بودنش را ضمانت می‌کند. پس باید این اصول را هر کجا یافتیم (خواه در متون دینی یا فلسفه زبان) بیاموزیم و به کار ببریم تا کارساز بودن آن که همانا "ایجاد ارتباط" است تضمین شود ؛ وگرنه باید انتظار داشته باشیم، سخنان معنادار معلم چون اصواتی بی‌معنا فضا را درنوردند و بی‌آنکه به مقصد برسند در فضا محو شوند.
اگر فرصت و بهانه‌ای دست داد، در آینده بیشتر در این باب بحث خواهم کرد. پس، تا بعد ...


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

دوشنبه, 03 آذر 1393 16:10 خوانده شده: 2941 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 -5 --
سعید 1393/09/22 - 11:32
اولا خواهشمندم نظریه پردازی نکنید و حرفی بزنید که قابل عمل باشد
ثانیا معلمی که در نان شبش می ماند نگاهی به این حرفها ندارد
در اخر مگه نه همین دکترهایی بودند که با مقاله این روز را بر سر معلم و مدرسه در اوره اند این جانب خدا را گواه می گیرم که قصد توهین نداشته وندارم ولی خداوکیلی نگاه کن ببین چند نفر از معلمان به مطالب جنابعالی دقت داشته اند
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1393/09/26 - 13:22
كساني مدير وتصميم گيرنده علم ومعلم هستند كه هيچ فهمي از علم وفرهنگ ومعلم ندارند
پاسخ + 0 0 --
معلم 1394/01/09 - 23:00
درد معلمان ازاین حرف ها فراتراست وشمازحمت کشیده ومقاله خوبی را نوشته اید مشکل معلم نیست آن دیدکلی مصرف گرایانه از بالاست نقش معلم را تولیدی نمی دانند می کویند سه ماه تعطیل است خوب تعطیل نکنید حقوق خوب بدهید برنامه ریزی کنید پول خرج کنید درتابستان کلاس واقعی ضمن خدمت ونه نخشنامه ای ودادن بیان

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور