« داستان نعل وارونه زدن جناب دکتر حاج بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش »
« فرهنگیان عزیز مخصوصا فرهنگیان استان همدان ! »
قاآنی شاعر معروف در یکی از قصایدش موضوعی اجتماعی را به صورت زیر مطرح می کند :
تا نشان سم اسبت گم کنند ترکمانا نعل را وارونه زن
در تفسیر و توجیه این بیت آمده است که طایفه ای از ترکمانان به نام (یغما ) که پیشه و کار اصلی شان راهزنی و غارت بود برای اینکه مسیر حمله و فرارشان مشخص نشود (ردگم کنی ) ، نعل اسبه ا را وارونه نصب می کردند ؛ از آن زمان این اصطلاح ( نعل وارونه ) به عنوان یک واژه مطرح شد که سیاست مداران اکنون از واژه ی « فرار به جلو » استفاه می کنند و این درست همان کاری است که اکثر دولت مردان دو دولت گذشته (دولت نهم ودهم ) جهت توجیه اقدامات ورفتار غلط شان از آن استفاده می کنند .
جناب دکتر حاج بابایی !
حال که مدعی هستید که وزارت آموزش وپرورش را مطابق قانون اداره کرده اید از همان قانون شروع می کنیم :
اول بحث معیشت :
شما مستحضرید دلیل اصلی تدوین قانون خدمات کشوری ، وجود تبعیض گسترده در پرداختی به نیروهای دولتی در آن زمان بود و این قانون سعی داشت که تبعیض را ازبین ببرد ، اما سوال اینجاست آیا تبعیض از بین رفت ؟ آیا فاصله بیشتر نشد ؟
دلیل افزایش فاصله ی پرداختی ها از دو حالت بیشتر نیست :
حالت اول ) قانون خدمات کشوری یک قانون موثر و کارا نبوده است که این اشکال به شخص شما مربوط می شود ، چون در زمان تدوین قانون خدمات کشوری شما عضو هیئت رییسه ی مجلس و یکی از نمایندگان موثر مجلس در تدوین قانون خدمات کشوری بودید.
حالت دوم ) قانون خدمات کشوری به درستی اجرا نشده است که این نقص هم به شخص شما مربوط می شود زیرا شما از سال 1388 وزیر آموزش و پرورش بودید و نتوانستید قانون را به درستی اجرا کنید ، چون سایر وزارت خانه ها که کارکنان شان از حقوق مکفی برخوردارند ادعا می کنند پرداختی آنها مطابق قانون خدمات کشوری می باشد ، پس ایراد به شما برمی گردد چون بالاترین مقام اجرایی وزارت آموزش وپرورش بودید .
دوم ، شما در زمان وزارت تان با استخدام های خارج از قاعده ، 15درصد به تعداد کارکنان وزارت آموزش وپرورش اضافه کرده و در همین دوره نسبت بودجه وزارت آموزش وپرورش به بودجه ی عمومی دولت از 12درصد به 9 درصد کاهش یافت و این موضوع یعنی بودجه وزارت آموزش و پرورش نسبت به بودجه ی عمومی کاهش 25 درصدی داشته است و اگر این دو عامل ( افزایش 15 درصدی کارکنان و کاهش 25 درصدی بودجه ی آموزش وپرورش نسبت به بودجه ی عمومی دولت ) را جمع کنیم حاصل آن کاهش 40 درصدی دریافتی کارکنان آموزش و پرورش در اثر اقدامات نادرست شما می باشد و این کاهش جدای از سایر کاهش ها مانند عدم رشد دریافتی کارکنان متناسب با تورم ، اجرای نادرست و ناقص قانون خدمات کشوری و.... می باشد .
موضوع دوم :تغییر نظام آموزشی
هرچند معتقدم این سند (سند تحول بنیادین ) که شما مدعی تدوین آن هستید نه در ایران بلکه در پیشرفته ترین ممالک دنیا قادر به تامین اهدافی که برای آن ذکر کرده اید نخواهد بود ما همین سند را به عنوان داور قبول می کنیم و به بررسی اقدامات شما می پردازیم :
اول - شما معتقدید تغییر نظام آموزشی مطابق سند بوده و نظام آموزشی را به این ترتیب (6-3-3) تغییر دادید اما این نظام آموزشی در هیچ جای سند (سند تحول بنیادین ) نیامده ،آنچه که در سند تحول در مورد پایه ها و نظام آموزشی آمده در فصل سوم (بیانیه ماموریت ) طی دوره آموزسی در دوازده پایه (چهار دوره سه ساله ) است و در این سند اشاره ای به سه دوره نشده ؛ حال شاید شما وزیر سابق با فرافکنی بگویید می خواستیم به تدریج کار را پیش ببریم یا بگویید مثلا دوره شش ساله ابتدایی با دو دوره ی سه ساله فرق ندارد اما ما می گوییم هر دو حرف شما از بنیان بی اساس است چون شما می دانستید که اگر دوره ی ابتدایی به دو دوره تبدیل می شد باید تعداد مدارس ابتدایی به دو برابر می رسید و این امر در آموزش وپرورش تقریبا غیر ممکن بود و اگر استدلال دوم تان را بررسی کنیم ما هم استدلال می کنیم که اصلا نیاز به چهار دوره نیست بلکه دو دوره ی شش ساله (6-6) کافیست .
دوم- شما سند را به طور شتاب زده اجرا نمودید و از همان سال اول پایه ی ششم را وارد دوره ی ابتدایی کردید و در مقابل منتقدین که اعتقاد داشتند این کار عجولانه است ادعا می کردید که در هر حال باید این اتفاق بیفتد ، شاید بعضی این استدلال شما رابپذیرند اما هم ما خوب می دانیم هم خود شما و هم خدایی که ناظر اعمال و رفتار ما و عالم و آگاه به نیت و غرض ما که دلیل اقدام شتاب زده ی شما چه بود :
آیا قصد عجولانه ی شما به این موضوع ربط پیدا نمی کرد که تعداد زیادی نیرو به بدنه آموزش وپرورش تزریق کردید و به زعم خود می خواستید با ایجاد مجتع های آموزشی وپرورشی و تغییر نظام آموزشی این نیروهای مازاد را ساماندهی کنید ؟
البته خدا عالم ودانا به ضمیر انسان هاست اما این هم می تواند دلیلی باشد برتغییر عجولانه نظام آموزشی ؛ البته از خدا می خواهم حدس ما درست نباشد و نیت شما از انجام این کار اصلاح آموزش و پرورش بوده است.
سوم – آیا فاجعه ی استخدام های به قول خودتان قانونی را به یاد دارید ؟
منظورم همان استخدام هایی است که در مناطق محروم پدر بزرگ و مادر بزرگ مدیران آموزش وپرورش مناطق طبق توصیه هایی وارد پروسه ی استخدام شدند و در فضای غبار آلودی که بعداز انتخابات 88 پیش آمد و کشور در فضای امنیتی فرو رفته بود کسی حتی در مجلس جرات بررسی پیدا نکرد و اگر روزی پرونده های استخدامی آن زمان به فرض محال مورد بررسی قرار بگیرد چه فضیحتی گریبان شما را خواهد گرفت ؟
چهارم – پروژه ی هوشمند کردن مدارس که یادتان نرفته ، منظورم همان پروژ ه ای که با یک کامپیوتر و یک دیتا پروژکتور یک مدرسه ی 12 کلاسه در یک لحظه تبدیل به مدرسه ای هوشمند می شد .البته این اقدامات مشعشع شما در وزارت آموزش و پرورش زیاد است و موجب طولانی شدن موضوع می شود ؛ اجالتا به همین چند نکته اکتفا می کنم .
من با این نوشته می خواهم چند نکته را با همه ی همکارانم درمیان بگذارم :
اول – هیچ گونه خصومت شخصی با وزیر سابق نداشته و هیچ گاه ایشان را ازنزدیک زیارت ننموده و تصویر ایشان را فقط درقاب تلوزیون و یا سایر رسانه ها زیارت کرده ام .
دوم- وزیر سابق آموزش وپرورش در ذهنش این تداعی پیش نیاید که ما معلمان هیچ اطلاعی از اقدامات خارج از قاعده و قانون ایشان نداشته ایم و چون فرهنگیان انتقاد زیادی نسبت به زمان وزارت ایشان ندارند از اقدامات و رفتارش بی اطلاع می باشند ؛ اگر معلمان حرفی از گذشته نمی زنند فقط دلیلش نجابت و بزرگواری و گذشت فرهنگیان عزیز می باشد.
سوم – فرهنگیان عزیز !
قدرت و مرجعیت اجتماعی ما در تحصن و تعطیل نمودن کلاس های درس نیست ، ما نسبت به حال و آینده نونهالان این مملکت تعهد اخلاقی داریم ، بیایید به جای حرف های احساسی به قول شاعر طرح دیگری دراندازیم :
ما فرهنگیان توانایی استفاده ی مناسب از شبکه های اجتماعی ،تبلیغات فردی و جمعی فراوان، استفاده از رسانه های مکتوب و...داریم .
بیایید باهم شروع کنیم و عرصه را براشخاصی مانند ( دکترحاج بابایی وزیر سابق ، دکتر زاهدی ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، فرشیدی وزیر سابق ، سحرخیز معاون سابق وزارت آموزش وپرورش و...) که شما می شناسید، آن گونه تنگ کنیم که حتی جرات شرکت در انتخابات را نداشته باشند .
بیایید باور کنیم :
ما می توانیم اگر بخواهیم و با هم باشیم .
نظرات بینندگان
خواهش میکنم شعار نده.
اینها رو البته به آقای فانی و تیمش بگو
تعهد اخلاقی نسبت به دانش آموز!
همکار محترم شخصا تعهد اخلاقی را فراموش خواهم کرد....
درس را تعطیل خواهم کرد....
در هر نوع اعتراضی برای احقاق حقم شرکت خواهم کرد...
اما انتخابات رو تحریم میکنم چون معلم در هیچ کدام از نهادهای ما از مجلس تا دولت حامی ندارد...
گناه بی تدبیری آقای فانی را به گردن آقای حاج بابایی نینداز.
هرچند جناب حاج بابایی معصوم از خطا و اشتباه نبود اما در یک مورد حداقل _ رتبه بندی_ منزلت معلم را لگد مال نکرد آن گونه که وزیر شما آقای فانی مدتهاست. در پی آن است.
آدم فلج مغزی هیچ حسی ندارد.... حتی حس تعهد اخلاقی....
تنها راه علاج درد بی درمانی که گریبان فرهنگیان را گرفته همین راهکا ره.
معلمان دچار تفرقه شدند
خخخخخخخخخخخخ
در مدرسه انشاء نخواتدی؟
تقبل الله
جناب ترابیان
تحلیل خوب و مستدلی بود .
اگر کانون صنفی معلمان همدان واقعا این متن را بخواند باید که آگاه باشد و عرصه را به فرصت طلبان نسپارد .
فقط نشستن در کنار گود و اعلام بیزاری و برائت از مشارکت در ساختار قدرت مانند سایر کانون های صنفی دردی از فرهنگیان و معلمان دوا نمی کند .
باید در صحنه بود و نباید اجازه داد عوام فریبان دوباره قدرت بگیرند .
موفق باشید
اولا نمیخوام در مورد کلیت کار حاج بابایی قضاوت کنم. نواقص و ندانم کاریها در اون دوران بسیار زیاده. و دوم اینکه در حال حاضر نمیتوان در گذشته درگیر شد. فعلا عملکرد فانی و رفقاش اثرش بر ما به مراتب بیشتر.
متاسفانه بزرگترین ضعف که به نظر من در تاریخ اموزش و پرورش بی نظیر و شاید بی نظیر بماند، این است که فانی رتبه بندی مطرح شده توسط حاج بابائی رو شخم زد. حالا حاج بابائی کی بود و چه کار کرد مطرح نیست. ولی انصافا طرح ایشان رو با طرح فانی در مورد رتبه بندی مقایسه کنید.
فانی ریشه تغییرات اساسی رو در وضعیت معلمان خشکاند. دقت کنید (طرح هیئت علمی) میتونست مسیر معلمان رو به کلی تغییر بدهد. حالا فانی هر چقدر هم شعار تغییر بدهد، در عمل دگم ترین و محافظه کارترین وزیر است.
این قدر عصبانی نشو !
واسه قلبت ضرر داره !
شاید یک موقع مسئول دفتر حاجی بابایی شدی
حد اقل ده بار اینجا یادت دادیم که :دوساله فانی وزیر هست ،غلطه و واسه یه فرهنگی درست حرف زدن اولین شرطه ،
دلبندم درستش اینه دو سال است که وزیر است ،یا عامیانه اش ،دوساله وزیره ،
هست به معنی وجود داشتنه :دقت کن :تو مغازه ماست هست ،
اخوی :یاد بگیر ،ماه هاست داریم یادت میدیم ولی یاد نمیگیری !توسباستم اینقدر زود آموزی؟!
استاد بزرگوار جناب آقاي ترابيان قلم توانمند بهمراه تفکرواستدلال محکم منجر به راهکار مناسب مي شود .
در بيانات ارزشمندتان ،خطاب به جناب آقاي دکتر حاجي بابايي مقام محترم وزرات آموزش وپرروش وقت به بدرستي اشاره فرموديد :
1.در زمان تدوین قانون خدمات کشوری شما عضو هیئت رییسه ی مجلس و یکی از نمایندگان موثر مجلس در تدوین قانون خدمات کشوری بودید.
2.شما از سال 1388 وزیر آموزش و پرورش بودید و نتوانستید قانون را به درستی اجرا کنید ، چون سایر وزارت خانه ها که کارکنان شان از حقوق مکفی برخوردارند ادعا می کنند پرداختی آنها مطابق قانون خدمات کشوری می باشد ، پس ایراد به شما برمی گردد چون بالاترین مقام اجرایی وزارت آموزش وپرورش بودید .
نظر ادامه دارد .
3.شما در زمان وزارت تان با استخدام های خارج از قاعده ، 15درصد به تعداد کارکنان وزارت آموزش وپرورش اضافه کرده و در همین دوره نسبت بودجه وزارت آموزش وپرورش به بودجه ی عمومی دولت از 12درصد به 9 درصد کاهش یافت و این موضوع یعنی بودجه وزارت آموزش و پرورش نسبت به بودجه ی عمومی کاهش 25 درصدی داشته است و اگر این دو عامل ( افزایش 15 درصدی کارکنان و کاهش 25 درصدی بودجه ی آموزش وپرورش نسبت به بودجه ی عمومی دولت ) را جمع کنیم حاصل آن کاهش 40 درصدی دریافتی کارکنان آموزش و پرورش در اثر اقدامات نادرست شما می باشد و این کاهش جدای از سایر کاهش ها مانند عدم رشد دریافتی کارکنان متناسب با تورم ، اجرای نادرست و ناقص قانون خدمات کشوری و.... می باشد .
4.آیا فاجعه ی استخدام های به قول خودتان قانونی را به یاد دارید ؟
منظورم همان استخدام هایی است که در مناطق محروم پدر بزرگ و مادر بزرگ مدیران آموزش وپرورش مناطق طبق توصیه هایی وارد پروسه ی استخدام شدند و ...
دظر ادامه دارد.
5.ضيق وقت به شما اجازه نداد که درامد افسانه اي ناشي از فروش نفت 110 دلار ، تحويل خزانه خالي و بدهي به اندازه بودجه يکسال در سال 92 را در کنار کاهش قيمت نفت به 40 دلار و... را مطرح نماييد . لذا نا گريز بوديد فورأ و بسرعت به اصل مطلب بپردازيد .! که در تطر آمده است
نعل وارونه
چه استعاره زيبايي
کساني که خود از مسببان اين ويراني در آموزش و پرورش مي باشند جهت فرار به جلو ، نعل را وارانه نصب کرده و بشدت مي تازند .
هرچه گردو غبار بيشترو بيشتر ايجاد شود ، هرچه بيشتر پيش بروند بهتر است .!
هرچه آشوب و التهاب بيشتر باشد بهتر است .!
هرچه امواج خروشان و مخرب احساسات بيشتر و بيشتر تحريک شود بهتر است .!
هرچه فرياد ها بلند تر و استدلال ، بيشتر قرباني شود بهتر است .!
هرچه کار کارشناسي و تشکل مدني ، رسانه ، تعامل و تفکر بيشتر مسخ شوند بهتر است .!
هرچقدر تحرکات کورتر و بي منطق تر باشد بهتر است .!
هرچه بيشتر آرامش از جامعه سلب شود بهتر است .!
هرچه ..........
نظر ادامه دارد.
شاهکار اين مقاله تحليلي راهکار آن است :
فرهنگیان عزیز !
قدرت و مرجعیت اجتماعی ما در تحصن و تعطیل نمودن کلاس های درس نیست ، ما نسبت به حال و آینده نونهالان این مملکت تعهد اخلاقی داریم ، بیایید به جای حرف های احساسی به قول شاعر طرح دیگری دراندازیم :
ما فرهنگیان توانایی استفاده ی مناسب از شبکه های اجتماعی ،تبلیغات فردی و جمعی فراوان، استفاده از رسانه های مکتوب و...داریم .
تا اجازه ندهيم
عده اي بسيار بسيار محدود ، عوام فريبان فرصت طلب با نصب نعل وارانه فرآيند حضور مجدد خود در قدرت را تکرار نمايند .
مهر را با مهر آغاز کنيم و اسفند را با هوشياري کامل و باحضور حداکثري در پاي صندوق هاي راي ، برگ زرين ديگري
به تاريخ کشور عزيزمان بيفزاييم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
1ـ برای کاهش تبعیض موجود در پرداختها، در فروردین ماه هر سال درصد افزایش حقوق فرهنگیان کمی بیشتر از سایر کارمندان باشد تا رفته رفته کوهها تراشیده شده و دره ها ، پر گردند.
2ـ قانون اختصاص 50 درصد درآمد سازمانها و ارگانها ملغی و قانون شود که همه ارگانها و سازمانها تمام در آمد خود را به خزانه دولت واریز ،تا دولت با عدالت اسلامی که هدف انقلاب پدران ما بود حقوق تمام کارکنان را پرداخت کند.
فکر نکنم از ساخت نیروگاه هسته ای و مذاکراتش سخت تر باشد. فقط اراده می خواهد که بنا به دلایل معلوم وجود ندارد.!!
.۱-معلمان محترم وعزیزی که سابقه خدمتی کمتری دارندانتظارنداشته باشندمانندهمکارانی که ۲۸یا۲۹سال سابقه خدمت دارندافزایش حقوق دریافت نماید.۲-باارتقارتبه وکسب امتیازلازم وهمچنین بالارفتن سنوات خدمت دریافتی همکاران افزایش خواهدیافت.۳-وزیرمحترم قبلی بابت شخم زدن ا.پ نشان درجه۱تعلیم وتربیت به اضافه۱۰۰سکه تمام بهارازدستان مبارک رییس جمهورخانه نشین دریافت کردپاداشی که ۳ برابرپاداش۳۰سال خدمت مابازنشستگان بود.۴-انتظارمیرودفرهنگیان شریف درهرکدام ازحوزه های انتخابیه ازرای دادن به باندوزیر پیشین وخودایشان جدا پرهیزنمایند.ادم عاقل برای۲بارازیک سوراخ گزیده نمیشود.مگرسوراخهای دیگرراتجربه نمایند.وعده دیدار۲۴اسفند.۵-نظام رتبه بندی شامل بازنشستگان هم بشود.
من نمی گویم حاجی بابایی خیلی خوب عمل کرده اما در مقام قیاس با فانی صد برابر بهتر بوده
تا بوده چنین بوده!!!
اما بنده با بخشی از سخنان استاد فرزانه ام جناب ترابیان موافق نیستم ، استفاده از شبکه های اجتماعی و رسانه های مکتوب برای ابراز نظرات و تبلیغات جمعی و گروهی بدون شک راهی مؤثر و کم هزینه در راستای پیشبرد اهداف صنفی معلمان می باشد که جمیع فرهنگیان عزیز باید به اهمیت این عرصه پی ببرند و از آن بهره بگیرند ، لیکن برگزاری تحصن و تجمعات نیز می تواند در بیشتر مواقع ، فرادستان و برنامه ریزان را در تغییر مواضع و تصمیماتشان مجاب نماید ، وقتی درخواست های به حق و قانونی فرهنگیان همواره بی پاسخ می ماند ، راهی به جز تجمع و اعتراض مدنی باقی نمی ماند . این امر به باور من چیزی از تعهدات اخلاقی فرهنگیان نسبت به فرزندان کشور را نمی کاهد و حتی می تواند در بعد عدم سکوت در برابر بی عدالتی ، جنبه ی آموزشی نیز داشته باشد . . . پاینده باشید .
شکی در این نیست که فرمایشات گهر بار این فرهنگی با سابقه اگر مورد توجه قرارگیرد میتواند اندک نوری باشد در تاریکی مطلقی که هشت سال بر مملکت عزیزمان روا داشتند باشد .امید است که عزیزان وزارت خانه که شعار تدبیر و امید سر می دهند به شعارشان که به حق میتواند کشور را از این ورطه رهایی بخشد جامعه عمل پوشانده و به قول این عزیز طرحی نو در اندازند
پیشنهادی که بنده به عنوان عضو کوچک خانواده تعلیم وتربیت ایران میتوانم ارائه دهم استفاده از معلمانی همچون برادر بزرگوارمان آقای ترابیان که همیشه با مقالاتشان موجب هوشیاری عزیزان فرهنگی است در بدنه رسمی وزارت خانه استفاده شود.
آدم باید کار بلد باشد .
آدم خوب لزوما مدیر خوبی نیست .
هر چند در این صفات هم مناقشه هست !
باید سیاست های ضد فرهنگی و ضد معلمی از بین رود.
باید سیاست های ضد فرهنگی و ضد معلمی از بین رود.
من شاهد بودم در حضور 80نفر شورای معاونین و مدیران کل ان را بین ستاد تحول توزیع کرد.
برای رضای خدا گفتم همه هم همین را می دانند
بنده سوالی داشتم :
در مناظره رادیویی مدیر سایت سخن معلم با این که قرار بود ایشان در این مناظره شرکت کند چرا نیامد ؟
دوما این که سایت سخن معلم تاکنون دو بار رسما از ایشان دعوت کرده است تا در حضور رسانه ها با آقای پورسلیمان مناظره کند ، اما پاسخی نیامد ؟!
البته نباید فراموش کنیم که ایشان وزیر دردانه معجزه هزاره سوم بوده است !
به قول آقای احمدی نژاد :
آب را بریز آنجایی که بیشتر می سوزد !!
پورسلیمان در قلب ماست .
حقارت یا بزرگی معمولا در ذات آدمی است وانسانهای بزرگ منش دیگران را حقیر نمی بینند. وازگان مبین ارزش اندیشه وغنا یا فقر منش و شخصیت گوینده هستند..عزیز ارجمند :توهین قبل از آنکه معرف شخص موصوف باشد معرف گوینده است :
فکر نمیکنید به عنوان یک فرهنگی راه بدی را برای معرفی وشناساندن خود بر گزیده اید؟
توهین ممنوع ،به خاطر خودمان نه دیگران،،،،،،
علی آقا حالا که برمسند قضاوت نشستید باید به حق سخن می راندید،عریضه شما راخواندم طوری قضاوت نموده اید که تخفیف مجازات زیادی را برای وزیر اسبق که ادعاهایش گوش فلک را کر و دهان همکاران را باز می گذاشت،داده اید.ولی عملا تغییر محسوس که بماند باعث پسرفت و واماندگی خانواده آ و پ شد. به طور مثال بنده هرگز به عنوان یک فرهنگی و اولیای دانش آموز ایشان را در استخدام سرایداران ومستخدمین مدارس (همکاران حال مان) نمی بخشم . همین جرم استخدام های خارج از ضوابط (بدون آزمون ورودی و مدرک تحصیلی و شرایط سنی و ...) برای اثبات ادعای فوق نمونه بارزی از عدم کفایت مدیریتی ایشان کافی است. دست مریزاد برادر ترابیان عریضه تان درد دل کسانی است که دل در گرو ابادانی این ملک دارند ودلشان به حال اینده نوباوه گان این دیار می سوزد.
چرا کسی که مخالف نظر شما را دارد شروع به توهین می کنید .
البته دلیل ان برای من روشن است چون با استدلال و منطق نمی توانید بحث کنید .
ما معلمان بيش از شما حاجي بابايي و فاني را مي شناسيم
ما معام ها نه دنبال چپ نه دنبال راستيم
اما خوب مي دانيم حاجي بابايي اگر 10 خطا داشت اما هزاران نقطه مثبت داشت حتي اگر شما بگوييد ايشان براي ما كاري نكرد اما ما معلم ها دوستش داريم و هميشه ذكر خير اورا داريم.
اما در مورد فاني ما ايشان را اندازه وزارت ندانسته و نمي دانيم و اصلا مقايسه اين دو وزير صحيح نيست چون فاني به گرد پاي حاجي بابا يي هم نميرسه
اما در آخر ما از اين به بعد به گزينه هاي دولت در انتخابات عمل نخواهيم كرد چون دوساله با انتخاب فاني خون بر جگر ما كرده
قدری تامل بس است.نظام 3-3-3-3!
مدارس با حداقل نیرو در ابتدایی و کمبود فضای لازم ( انباری و تیغه کشی اجباری) کلاسهای 40 نفری و ... آقایان! چگونه این سند ...!را توجیه می کنند.اگر فرزند شما یا این آقایان در این کلاسها بودند باز حمایت می کردید؟از گروهها و جناحهای جنجالی فاصله بگیرد و به فکر آینده خودمان که همین دانش آموزان هستند باشید تا امثال ... را تحویل جامعه ندهیم که به سادگی بیتالمال را غارت کنند.