عجب حکایتی است این فضای مجازی!
کاربران شبانه روز و بدون وقفه در معرض بمباران انبوه اطلاعات درست و غلط قرار دارند. در مواقعی این اطلاعات دستمایه تصمیمات و قضاوت ها قرار می گیرد و نه تنها بر ادراک و رفتار خود، بلکه بر زندگی دیگران نیز اثر می گذارد.
صواب آن است که در فضای دوم چیزی را گز نکرده، پاره نکرد. نان کسی را بی جهت آجر نکرد و در مواقع ضروری آب را از سرچشمه بست.
در بازار مکاره فضای دوم (فضای مجازی)، سطح مردم فریبی و دستکاری اطلاعات به مراتب گسترده تر و چالش برانگیزتر از فضای اول (فضای واقعی) است.
هر روز خبرهایی از فضای دوم منتشر می شود که همگان انگشت حیرت را بر دندان می گیرند.افرادی در دام کلاهبرداران اینترنتی اسیر شده و یک شبه زندگی را باخته اند.
یکی در زمینه تجارت ، یکی دیگر در زمینه دوستی ، یکی اعتماد به اطلاعات جعلی ، یکی افشای اطلاعات زندگی شخصی ، فریب نیرنگ های افراد بی نام و نشان را خورده و اسیر دام های فریبنده آنان شده اند. افرادی از همین طریق به صفوف تروریست ها درآمده و موقعیتی بهتر از یک قاتل نصیب آنان نشده است!
کاربرانی ارتباطات اجتماعی آنها با دوست، فامیل و دیگران دچار سوتفاهم شده است. اخباری از این دست کم نیستند.
زندگی در فضای دوم به مراتب پیچیده تر از زندگی در فضای اول است. همان گونه که زندگی در فضای واقعی بدون کسب مهارت ها و پرورش دائمی آنها نشدنی است، در فضای مجازی کسب این مهارت ها ضروری است وگرنه چه بسا که کاربران در تورهای زهرآگین دیگران گیر افتند.
یکی از مهارت های بسیار مهم برای زیست آگاهانه در فضای دوم “تفکر انتقادی” است. در فضای دوم جنس کسب و کارها از نوع اطلاعات و دانش است و مهارت اصلی برای زندگی در این فضا “تفکر انتقادی” است.
کاربران باید توانایی های فکری خود را افزایش دهند.با انواع نیرنگ ها و پیام های فریبنده آشنا شوند تا از گزند آسیب ها در مصون بمانند.
خود را در معرض بی جهت پیام های آسیب زا قرار دادن و بدون دریافت هیچ گونه ما به ازاء، به خود و دیگران ضرر رساندن از عقلانیت و خردورزی به دور است.
عقلانیت ایجاب می کند که بدون تشخیص، تحلیل و ارزیابی اطلاعات سریع متقاعد نشویم و با “خودتجهیز سازی” با اطلاعات آلوده مقابله کنیم.
شرط اساسی زیست در این فضا این است که قدرت تفکر و استدلال را بارور کنیم، بی جهت مهر تایید بر اندیشه های دیگران نزنیم و یا بی جهت به اندیشه های دیگران حمله نکنیم.
همه کاربرانی که در این فضا زیست می کنند، باید خود را به مهارت تفکر انتقادی مجهز کنند. تا از این رهگذر از اطلاعات بیهوده و جعلی جلوگیری و به اطلاعات قابل اعتماد دست یابند.
بدون داشتن تفکر انتقادی حرکت کردن در وادی پرسنگلاخی مانند فضای مجازی، مشکلات ریز و درشتی را در کمین کاربران قرار می دهد و چه بسا که زندگی آنها را دچار تنش های ناخواسته کند.
تفکر انتقادی، یعنی به حرکت درآوردن قدرت تفکر و بارور کردن اندیشه و به مثابه چراغی است که با تاباندن نور بر تاریکخانه ها از جانشین شدن ادعاها بر جای واقعیت ها جلوگیری می کند.
تفکر انتقادی یعنی خود دروازه بانی اطلاعات و وارسی اجمالی ادعاها و اجازه ندادن به هر پیامی برای عبور از دروازه های اطلاعاتی است.
تفکر انتقادی یعنی اینکه برای حفاظت از ارزش ها، هنجارها و باورها، حریم حفاظتی ایجاد کرده و از فرو غلتیدن در دام هایی که توسط دیگران ساخته و پرداخته شده است، پرهیز کنیم.
باید در انتخاب مراجع فکری و مجاری اطلاعات و به ویژه منابع اطلاعات دقت کرد.
در اولین مواجهه با مطالب دیگران، اعمال سطحی از شک و تردید درباره پیام ها و بدون سوگیری شخصی و تعصب فردی یا گروهی درباره موضوع فکر کردن ضروری است.
پرسش گری لازمه کنشگری در فضای دوم است.به ویژه طرح سوال هایی درباره چرایی و چگونگی پیام ها، خبرها، رخدادها و هرگونه اطلاعات در این فضا ضروری است.
نظرات بینندگان
او دریافت چیزی که اهمیت دارد” صِرف واقعیتِ صحبت کردن” است.
و این گفتارهای سخیف، موقعیت یا جَوی گرم خلق میکردند که هدفش (معنایش)خودِ جامعهپذیری بود و در جریان کلمات بود که پیوندها شکل میگرفتند و مستحکم میشدند.
هدفم از آوردن این مطالب در این قسمت ، در نظر داشتن امکان مفید بودن فضای مجازی برای روابط انسانی و اجتماعی است.
البته قصد داشتم با اشاره به نظر گیبسون و دیگران ، یادداشتی در ارائه برداشت از نوع دیگر ،تقدیم دارم که فضا را برای ذکر مطلب کافی دیدم. تشکر
ظاهرا شما تا حال یک مقاله علمی ننوشته اید و با سازو کار نگارش علمی یا استنادی آشنا نیستید. انسان وقتی ضعف های بیشمار دارد ، با سمپاشی محیط پیرامون و انسانهای فعال ، سم زدایی می کند. امید که در پی معنا و فراگیری تا گور باشید نه انجام فعل کودکانه که جز خماری ثانیه ها ، بهره ای برای دیگری ندارد. به امید پرمایگی و هدایت حضرتعالی دعا گویم.
بعضی وقتا مفتی حرف مفت میزنه
انتظار. ارشد تکنولوژی اموزشی و دکترای علوم سیاسی در توسعه فناوری
می کردی ، با احساس مسولیت ، مشکل خواندن
همکاران را برطرف ساخته ام و فارسی را پاس داشته ام. قصدم اهانت بود ناسزا می نوشتم.
بنده لیسانس هستم. با تقدیم احترام.