کتاب های بی صاحب و صاحبان بی کتاب : کلیه حقوق مادی و معنوی این کتاب متعلق به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش است ؟!

    چشمم به کتاب VISION 1روشن شده است. ذوق می کنم که بعد از 28 سال تدریس در دبیرستان قدیم و متوسطه دوم جدید رفته ام دوره ضمن خدمت و یک جلسه از این دوره را هم که 24 شهریور است از صبح علی الطلوع تا ساعت 1 بعد از ظهر پشت سر گذاشته ام.

احساسی که من الان دارم مثل احساس معلم سال اول تدریس است چون استادمان چنان با صرف وقت و حوصله مطالب را بیان می کرد که گویی اصلا آموزش و پرورشی نیست و از دغدغه و رنج معلم خبری ندارد.

کلاس که بودم و غرق در توجه و گوش دادن عالمانه! یکی زنگ زد گفت آقا جان سر برج شد و... بقیه اش را نمی گویم چون شنونده من اگر معلم باشد به خوبی حدس می زند که دیگر چه گفت.

دانشجویی دارم و محصلی که می گویند بابایشان رتبه عالی دارد اما در هیچ چیز جز بی سلیقگی عالی نیست ؛ اینها می گویند بابا چی می شد نمی رفتی معلم بشوی؟ و من می گویم بابا معلمی حرفه شرافت مندی است و می فهمم که با نگاه سرد ته دلشان می گویند سرت را بخورد این شغل شرافت مند!

الغرض برگردیم سر همان کلاس .استادمان سرو کله زده بود 50 تا ( اه چه زیاد!!!!) کتاب گرفته بود که سر کلاس لنگ نمانیم و اداره کل ما عزا گرفته بوده که پولش را از کجا بیاورد.

می دانید چقدر می شود؟ هر کدام 30000 ریال که میشود 1500000 ریال . مبلغ کمی نیست برای اداره کل عریض و طویل یک استان. خلاصه به هر قیمتی بود گرفته بود.کتاب ها را داد و هی بحث کردیم و بحث کردیم تا ببینیم نحوه تدریس این کتاب نوظهور و رونمایی شده!!! چگونه است و باورکنید که نظریه هرچی زبان شناس و هرچی زبان دان بود را توی ذهن و فکر مان گذراندیم و مدرسمان هم هی توضیح داد.

یک دفعه یادم افتاد که ای بابا این همه مصیبت می کشیم و بد بختی و روش های نوین تدریس جاری می کنیم و خودمان را می کشیم ، آحرش دانش آموز عزیز ما شب می رود خانه و یک جلد حل المسائل را که پدر گرامی اش برایش خریده را باز می کند و هر چه گفته ایم و و کرده ایم را ملوث می کند و فردا می آید که ای آقای معلم من سوال های کتاب را حل کرده ام حتی آن جاهایی را که درس نداده ای را حل کرده ام و من معلم دهانم باز می ماند که در این عصر تابناک دانش آموزمداری و حفظ حقوق حقه دانش آموز و اولیای گرامی اش چگونه به این کودک معصوم و پدر و مادر ناآگاهش بقبولانم که بابا حل المسائل بدبختت می کند.

تازه یادم آمد که مدرسمان گفت عزیزان ما نقشه کشیده اند هر معلمی کارآیی نداشت یعنی با روش نوین و جدید کار نکرد بخشی از حقوقش را کسر کنند! جل الخالق. خوشحالم از اینکه 28 سال سابقه دارم چون تا بیایند و بفهمند که کارآیی نداشته ام رفته ام و شاید هم مرده ام.

در همین فکر ها بودم که ناخودآگاه دستم را مثل کودکان معصوم کسر حقوق شده بالاگرفتم و گفتم استاد ببخشید.گفتند ها ؟ عرض کردم کی می خواهد جلوی این حل المسائل ها را بگیرد؟ چطوری با وجود حل المسائل روش جدید را اجرا کنیم؟ جوابی ندادند که خدا را خوش آید نه حتی جوابی ندادند که بنده خدا را خوش آید.

پیش خودم گفتم شاید این بنده خدا هم مثل من دست و پا بسته است گو اینکه من زبان بسته هم هستم! اما حیوان نیستم چون تا حالا کسی نخواسته مرا ذبح کند. یادم آمد که سال گذشته اول مهر یک خانومی از وزارتخانه! آمده بود شهرستان ما تا مراسم پروژه مهر ما را ببیند و فرمش را پر کند و برود و حق ماموریتش را بگیرد و به کودکانش بگوید مادرتان بمیرد رفتم یک جایی که همه اجق و جق بودند!!! خوب شد از شرشان خلاص شدم. از این خانوم که بعد از پروژه مدتی آمد و شیرینی و جایی در دفتر افتخار داد و صرف کرد پرسیدم خانوم آیا شما شاگرد دبیرستانی یا راهنمایی داری؟ گفت بله. گفتم آیا دستت را گرفته و زوری تو را ببرد به دکان لوازم التحریر و کتب کمک آموزشی؟

گفت: آری و گفتم آیا از تو خواسته که برایش حل المسائل بخری؟ گفت آری!  گفتم و میدانی که اینها بچه های مردم را بدبخت می کند گفت آری! گفتم آیا به بالادستی!!! ها گفته ای؟

با حیرت نگاهی کرد و این دفعه گفت نه!!!

گفتم : رفتی تهران برو به بالادستی ها بگو !

گفت باشد و گفتم نتیجه را هم به ما بگو ، گفت باشد و هنوز همان است که نتیجه را بگوید!!!

عیبی ندارد بیچاره مشغله اش زیاد است ، شوهر داری و کودک یاری و کار در وزارتخانه! کم هیبتی نیست. تازه مگر معلم لاغر بینوای مفلوک حبیب دیلاقی مثل من ارزش جواب دارد؟ به شیک و پیک هایش جواب سلام نمی دهند تو چه توقعاتی داری بینوا.
اما امروز دوباره حالم بد شده است چون از کلاس که بیرون آمدم چند کتاب فروشی دیدم که دارند حلال مسائل کتاب ویژن!!! 1 را می فروشند و اتفاقا بازارشان هم سکه است!

رفتم خانه و گفتم بگذار ببینم آیا این کتاب بی صاحب است که هر کس هر غلطی می خواهد سرش در می آورد؟ دیدم در این گرانی کاغذ و وانفسای علم و بی مقداری فرهنگ و هنر که هر جوجه مثقالی یک ایالتی را قرق می کند ؛ عزیزان ما در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی یک صفحه تمام اختصاص داده اند به مطلب زیر با قلمی قشنگ و تو دل برو:
کلیه حقوق مادی و معنوی این کتاب متعلق به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش است و هرگونه استفاده از کتاب و اجزای آن به صورت چاپی و الکترونیکی و ارائه در پایگاه های مجازی و نمایش و اقتباس و تلخیص و تبدیل و ترجمه و عکس برداری و نقاشی و تهیه فیلم و تکثیر به هر شکل و نوع بدون کسب مجوزممنوع است و متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند .
بابا ترسیدیم!!! برویم سراغ مولوی ببینیم چه می گوید:
..........................................................
بر میانش خنجری دید آن لعین
پس بگفتش بر میانت چیست این
گفت آنک با من ار یک بدمنش
بد بیندیشد بدرم اشکمش
گفت لوطی حمد لله را که من
بد نه اندیشیده‌ام با تو به فن
چون که مردی نیست خنجرها چه سود
چون نباشد دل ندارد سود خود
از علی میراث داری ذوالفقار
بازوی شیر خدا هستت بیار
گر فسونی یاد داری از مسیح
کو لب و دندان عیسی ای قبیح
کشتیی سازی ز توزیع و فتوح
کو یکی ملاح کشتی هم‌چو نوح
بت شکستی گیرم ابراهیم‌وار
کو بت تن را فدی کردن بنار
گر دلیلت هست اندر فعل آر
تیغ چوبین را بدان کن ذوالفقار
آن دلیلی که ترا مانع شود
از عمل آن نقمت صانع بود
خایفان راه را کردی دلیر
از همه لرزان‌تری تو زیر زیر
بر همه درس توکل می‌کنی
در هوا تو پشه را رگ می‌زنی
...........................................
چون ز نامردی دل آکنده بود
ریش و سبلت موجب خنده بود
توبه‌ای کن اشک باران چون مطر
ریش و سبلت را ز خنده باز خر
داروی مردی بخور اندر عمل
تا شوی خورشید گرم اندر حمل
معده را بگذار و سوی دل خرام
تا که بی‌پرده ز حق آید سلام
یک دو گامی رو تکلف ساز خوش
عشق گیرد گوش تو آنگاه کش

راستی یادمان نرود که بگوییم این سازمان عزیز که ذکرش خوب در این شعر مولوی رفت! دو سایت معرفی کرده :
WWW.IRTEXTBOOK.IR
WWW.CHAP.SCH.IR
و 9 خط تلفن داده:
88831161تا 9و دورنگار 88309266 و ناشرش هم 5 خط
44985161 تا 5 و دورنگار 44985160
روی هم می شود 16 خط ارتباطی ( حالا هی بگویید مسئولین در ارتباط نیستند!!!)
دست به نقد رفتیم سایت ها این از اولیWWW.IRTEXTBOOK.IR:
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به منظور توزیع کتاب های درسی در بین کلیه دانش آموزان سراسر کشور به طور هم زمان در شروع سال تحصیلی، اعمال نظارت های دقیق تر بر نحوه توزیع، جلوگیری از اتلاف منابع و هر گونه اعمال نظر و سلایق شخصی در توزیع و دریافت بهای کتاب های درسی، نسبت به ارتقاء و بهبود فرآیند توزیع کتابه ای درسی و سایر مواد آموزشی در بستر اینترنت در راستای دولت الکترونیکی با همکاری ناشرین کتاب های درسی اقدام نموده است. نظارت کامل و دائمی در کلیه مراحل فرآیند توزیع و فروش کتابهای درسی و سایر مواد آموزشی بر عهده اداره کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی می باشد.
فرآیند توزیع مواد آموزشی، ثبت سفارش و توزیع کتاب های درسی دوره های تحصیلی آموزش ابتدایی و پیش دانشگاهی از طریق این سامانه انجام می شود .

WWW.CHAP.SCH.IR
دومی هم از پارسال به روز رسانی نشده است و حال و احوالش معلوم است.

گفتیم این درد دل ( نه دل درد!) را از طریق سایت شان به اطلاع عالی جنابان برسانیم دیدیم هیچی ندارند گفتیم از چه طریقی برسانیم. داشتیم فکر می کردیم که یادمان افتاد ما خودمان یک ته صدایی هم داریم البته اگر بگذارند و این طوری شد که مزاحم و مصدع اوقات شدیم.
درخواست عاجزانه و ملتمسانه به خاطر فرزندان خودتان:
عزیزان من در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش فدایتان بشوم جواب سوالات بی مایه مرا بدهید و خفه ام کنید :

1. حقوق مادی و معنوی شما در متاب ویژن 1 چیست که با انتشار حل المسائل ها و گام به گام ها نقض نشده است؟ آیا خودتان مجوز داده اید؟

اگر خودتان مجوز داده اید پس دیگر روش نوین و ارتباطی و برنامه درسی ملی و هارت و پورت و رونمایی و اینها دیگر چه صیغه ای است؟

تازه می خواهید با این وجود از معلمان ناکارآمد کسر حقوق هم بکنید؟ بابا شما دیگه کی هستید؟

2. هرگونه استفاده از کتاب یعنی چه؟ حل المسائل و راهنما و گام به گام کدام گونه استفاده از کتاب است که تحت پیگرد قانونی قرار نمی گیرد؟

3. اجزای آن به صورت چاپی و الکترونیکی یعنی چه؟ حل المسائل و راهنما و گام به گام کدام گونه استفاده از اجزای آن به صورت چاپی و الکترونیکی است که تحت پیگرد قانونی قرار نمی گیرد؟

4. ارائه در پایگاه های مجازی و نمایش و اقتباس و تلخیص و تبدیل و ترجمه و عکس برداری و نقاشی و تهیه فیلم و تکثیر به هر شکل و نوع بدون کسب مجوز ممنوع است و متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند. این جمله که گفتی یعنی چه؟ بابا جان چرا مردم را فاقد شعور فرض می کنید؟

5. بنده فکر می کنم شما اطلاعی از انتشار دهندگان این کتاب ها که بی هیچ مجوزی دارند کتاب های معصوم شما را دست مایه ثروت اندوزی می کنند ندارید ، پس بگذارید آدرس چندین سایت از اینها را بدهم ببینم چه می کنید:
http://www.montasheran.ir/
http://gama.ir/page/show/49
http://www.paytakhteketab.com/product-category/%DA%A9%D8%A7%DA%AF%D9%88/
اصلا چه کاری است خودتان جست و جو کنید و متخلفان را تحت پیگرد قانونی!!! قرار دهید. (لطفا ما را نخندانید! )

6. بنده احتمال می دهم دستتان با این انتشار دهندگان کتب راهنما در یک کاسه باشد و از آنها حق العمل می گیرید.

لطفا مرا از اشتباه در بیاورید ثابت کنید که این طور نیست.

والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته.

7. دوران کبک و برف گذشته است ؛ همه در اتاق شیشه ای زندگی می کنند. شما که جای خود دارید.
چشم انتظار جواب دندان شکن !

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید