صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

حسن متقی / همکار فرهنگی

آموزش و کمی پرورش و شاید هیچ ...!

اهداف گم شده تعلیم و تربیت و دانش آموزان بی هویت  آموزش و پرورش ... آموزش بی پرورش ... آموزش فقط ... و شاید حتی آموزش نیز نه ... من سر در گمم . نمی دانم . من که عضوی از این مجموعه هستم درک نمی کنم که کدام درست است.

قرار است این مجموعه انسان بپرورد . شهروند بپرورد . انسان هایی و شهروندانی برای زندگی. انسان هایی خوشبخت ، خوشحال ، خوش اخلاق و مفید . شهروندانی مسئول ، قانون مند ، نقاد و موثر... فاجعه است وقتی می بینم که من به عنوان یک معلم نمی دانم قرار است چه کنم. هدف های شعاری را می دانم ولی آن قدر فاصله ی شعار ها با واقعیات زیاد است که آدم را سر درگم می کند.

مدارس ما امروز معمولا دو دسته اند :

مدارسی که فقط مسئول تزریق محفوظات به دانش آموزانند. از اول ابتدایی تست و آزمون و کتاب های کمک درسی ،کلاس خصوصی و تقویتی ... فارغ التحصیلان این مدارس عمدتا فقط به درد این می خورند که کنکور بدهند و دیگر هیچ... و وقتی کنکور تمام شد و دانشجو شدند حتی به درد دانشجو بودن هم نمی خورند !

جوان هایی که حتی مهارت های ساده ی ارتباطی هم ندارند . مهارت های ساده ی زندگی را هم ندارند . بچه هایی که حتی از پس یک سلام و احوال پرسی ساده هم بر نمی آیند. از زندگی هیچ نمی دانند. با دنیای واقعی معمولا بیگانه اند. خانواده های کم جمعیت امروزی هم این مشکل را تشدید می کند.

پدر و مادرهای این دانش آموزان افتخارشان این است که فرزندشان همیشه در اتاق در بسته ی خود درس می خواند و حتی یک دوست هم ندارد و اصطلاحا اهل رفیق بازی نیست. این بچه ها قرار است تجسم آرزو های بر باد رفته ی پدرها و مادرها باشند و قرار است آنی شوند که پدر و مادرشان نشدند یا آرزو دارند که آن شوند.

حالا این نابغه و انبار محفوظات به دانشگاه می رود. به فضایی کمی واقعی تر از خانه و تنوعی از آدم ها . یا خود گم می کند و به بیراهه می رود و یا به گوشه ای می خزد و به انزوایش ادامه می دهد و خیلی مشکلات دیگر .

این آدم همه چیز را از وسطش یاد می گیرد... زندگی کردن را ، اظهار نظر را ... سیاسی بودن را ... و خیلی چیز ها را حتی عاشق شدن و دوست داشتن را . و آن چه آدم گام به گام از اول نیاموزد به هیچ نتیجه ای نمی رسد و مدیرانی و متخصصانی و پزشکانی و مهندسانی و تحصیل کرده هایی و در کل شهروندانی بی ریشه و متزلزل ... نمونه اش ازدواج های ناگهانی و طلاق هایی ناگهانی.

دسته ی دوم مدارسی که تنها و تنها جایی است برای نگه داری چند ساعته ی کودکان و نوجوانان و جوانان تا پدر و مادرشان خیالشان راحت باشد که فرزندشان تنها در خانه نمی ماند. اینجا کمی احتمال هست که همه ی عوامل دست به دست بدهد و آدم هایی مفید و موثر بار بیاورد و در اغلب موارد...

البته در هر دو نوع این مدارس بدبینی است اگر بگویم اهداف شعارگونه ی سندهای بالا دستی و طرح های تحول هرگز برآورده نمی شود اما کمتر اهداف مذکور محقق می شود.

بچه های ما در این سیستم ؛ نه پرورش درستی می یابند و نه آموزش مناسب برای زندگی می بینند و در این روند همه مقصرند از قانوگذار تا مجری ، از وزیر تا مدیر مدرسه و من معلم و پدران و مادران و تنها بی گناهان دانش آموزانند.

نمی خواهم سیاه نمایی کنم. هنوز هم در میان فارغ التحصیلان و مشغولین به تحصیل در این سیستم مریض و ناجور تعداد قابل توجهی از بچه ها به طرز معجزه آسایی همان می شوند که باید و این نوید می دهد که اگر روزی ... شاید... به فضل و کرم الهی...این سیستم اصلاح گردد چه گلستانی خواهد شد این مرز و بوم ...

ان شاءالله...نظر شما چیست؟


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 23 بهمن 1394 13:29 خوانده شده: 1746 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +7 0 --
ناشناس 1394/11/23 - 14:07
داداش بیخیال فعلا هدف چیز دیگری را توجیه می کند هدف نگه داشتن دانش اموز در مدرسه و مبصری است خودت اذیت نکن وای به حال فرزندانمان وای به حال ما که نه می توانیم تویه مدرسه خوب ثبت نام شان کنیم و ازان بدتر نه می توانیم درخواست ها مایحتاج اولیه را تهیه کنیم وای برمن که ۲۰ سال تجربه دارم و عمرم تلف شد وای بر من که بچه ام نیز می دونه ته جیبم هیچ نی چ چست ولی بالایی و فانی و هیئت مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان شاسی بلند میدن باور کن اخبار میگفت
پاسخ + +7 0 --
فراهانی 1394/11/23 - 15:26
همکار محترم عین واقعیت را بیان نمودید. شما نوشتیدوخیلی های دیگر هم به نحوی فریاد زدند وما هم یادمان می ماند هر چند کو گوش شنوا. در چند سال پیش در دفتر مدرسه ای این مبحث پیش آمد یکی از حضرات بقیه را متهم به بی اخلاقی نمود وبیان می کرد دارید سیاه نمایی می کنید واتقاقا همزمان با بیان آن مسئول وانقلابی ای بود که اشاره داشت ما سالیانه هزار نقر برایمان بس است وآنها را هم تربیت می کنیم. الان هم همین است تا خودشان گرفتار لمپن ها وزورگیرها و اراذل نشوند باور نمی کنند چه چیزهایی تربیت کرده اند
پاسخ + +6 0 --
مهدی 1394/11/23 - 17:27
با وجود افرادی مثل فانی در بدنه ی آموزش و پرورش هم معلمان و هم دانش اموزان و هم خانواده ها به فنا خواهند رفت
پاسخ + +9 0 --
سیفی2222 1394/11/23 - 18:31
کاملا درست فرموده اید با مسابقه ای که وزارت آموزش و پرورش برای مدیران کل محترم استان ها و به تبع آن ، مدیر کل ها هم برای روسای نواحی و مناطق و آنها هم برای مدیران مدارس و آنها هم برای دبیران محترم تدارک دیده اند ، همه چیز آ. پ در ،درصد قبولی (چه واقعی و چه تصنعی) و کنکور خلاصه شده است و پرورش دانش آموزان برای زندگی کردن ، کاملا در حاشیه قرار گرفته است و دانش آموز دبیرستانی حتی سلام کردن و آداب معاشرت را بلد نیست.و حتی مدیران این مدارس برای تشکیل کلاسهای تقویتی تشویق هم می شوند.
پاسخ + +10 0 --
فرهنگی 1394/11/23 - 19:43
خوب بود خسته نباشید ولی فقط اینها نیست ؟!اگر بخواهیم بشماریم طومار ی است برای خودش!!

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور