هم زمان با تعطیلی مدارس ما به عنوان معلم شاهد سردرگمی خانواده ها و دانش آموزان هستیم که گاهی با خشونت فیزیکی و کلامی نیز همراه است.
طی ماه های گذشته این اتفاقات حزن انگیز آن قدر زیاد شده است که نمی توان آن را نادیده گرفت و به عنوان یکی از چالش های خیلی مهم آموزش و پرورش باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
کم تر از دو هفته پیش یک دانش آموز پایه یازدهم که در یکی از مدارس شهرستان خمیر تحصیل می کرد با پریدن از یک صخره به زندگی خود پایان داد.
مثل همیشه هیچ تحقیق و گفت و گویی از سوی آموزش و پرورش نه صورت گرفت و نه کسی به دنبال علت این نوع اتفاقات که شاید راه درمانی داشته باشد برآمد.
شب گذشته شانزدهم آذر یک دانش آموز پایه هفتم در بندرخمیر با چادر مادرش به گفته شاهدان خودش را حلق آویز کرده است و زندگی خود را خاتمه داده است.
این ماجرا هم به نقل از سایر دانش آموزان کلاس است که پریشان و سراسیمه شده اند و باز هم رد پای آموزش و پرورش در یافتن راه حلی برای پایان گرفتن این اتفاقات تلخ نیست.
حتی اگر ورود آموزش و پرورش را به چنین ماجراهایی فراتر از وظیفه بدانند باز هم آنچه طی این همه سال بر این دانش آموزان گذشته است بخش مهمی از آن حاصل یادگیری و تربیت در نهاد مدرسه بوده است.
مدرسه ای که نتوانسته طی 7 سال و طی یازده سال مهارت زیستن و حل مسایل زندگی را به دانش آموزان یاد دهد.
مدرسه نه مشاوری داشته است تا مدیریت بحران و مشکلات دانش آموز مورد بررسی قرار دهد و نه کسی حالات سخت روحی این بچه ها را دیده است.
در مدرسه تنها کوهی از درس بر دوش دانش آموز نهاده اند و ارزیابی هایی که تنها با نمره سنجیده شده است.
حدود سه هفته پیش در بندرعباس یک دختر 8 ساله خودش را در پشت بام خانه حلق آویز کرده بود. مثل همیشه هیچ تحقیق و گفت و گویی از سوی آموزش و پرورش نه صورت گرفت و نه کسی به دنبال علت این نوع اتفاقات که شاید راه درمانی داشته باشد برآمد.
خبرگزاری ایلنا از بندرعباس به نقل از سردار غلامرضا جعفری فرمانده نیروی انتظامی استان گفته است:
«مأموران طی اقدامات پلیسی به یکی از دوستان متوفی که دختری ۱۲ ساله است مظنون شدند. نامبرده ابتدا منکر حضور در صحنه حادثه شد اما با مشاهده ادله پلیسی بیان کرد که شب حادثه به منظور بازی به بالای پشت بام رفتیم و با توجه اختلافات شدید خانوادگی و از آنجا که تحت تاثیرخودکشی یکی از دوستان خود بودیم، تصمیم گرفتیم خودکشی کنیم.
سردار جعفری تصریح کرد: این دختر نوجوان در ادامه اظهاراتش بیان کرد، نخست من خودم را حلق آویز کرده که تحمل نکردم و خودم را نجات دادم ، سپس دوستم خودش طناب را دور گردنش پیچید و من نیز دو دور طناب دورگردنش پیچیده سپس طناب را به سمت بالا کشیدم تا بیحال شد که بادیدن وضعیت او ترسیده و برای نجات او اقدام کردم اما متاسفانه نتوانستم طناب را از گردنش باز کنم و از روی ترس محل را ترک کردم.»
این حوداث دلخراش نشان از وضعیت نامطلوب تربیتی و آگاهی و درک دانش آموزان از زندگی و مرگ است.
در « صدای معلم » پیشتر مطبی تحت عنوان « خودکشی دو دانش آموز بندرعباسی در مدرسه و سکوت مسئولان آموزش و پرورش !» منتشر شد ( این جا ) که همچون مرگ دانش آموز سیریکی بر اثر سقوط پایه والیبال هیچ واکنشی از سوی مسئولان به دنبال نداشت.
شاید مدیران آموزش و پرورش پرداختن به مسایلی از این دست را موجب هراس و استرس روحی دانش آموزان در رسانه ها اعلام کنند اما نکته تلخ این است که این ها دانش آموز بودند و در کنار دیگر همکلاسی ها مشغول تحصیل بودند.
قطعا جای خالی این دانش آموزان و سوالات بی شمار ذهن هم کلاسی های دیگر را درگیر خواهد کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
که چگونه عواطف و احساسات این کودکان رها شده است و خلا شدید آنان را بسوی خودکشی می کشاند.
ایام پساکرونا ماهیت و انگیزش هر
پدید ه ای دگرگون خواهد شد.
یک چیز هم اثبات شد که کارکرد خانواده بسیار لنگ است و مدرسه تا چه اندازه کسری ها و کمبودهای آن را برای کودکان جبران می کرده است.
مدرسه که نیست بدون گروه دوستی
و همبازی و همکلاسی، تخلیه روحی و
روانی و عاطفی کودکان، انجام
نمی گیرد.
منتظر وقایع اسفبارتری بنشینیم.
چه کسانی طی جنگ زرگری سرِ نوع آموزش مقصرند؟
او وقتی در مدرسه حضور دارد
دانش آموز است و طی آموزش مجازی،
او دانش آموز نیست.
در ضمن اگر دقت کنید با غیرحضوری شدن آموزش، همه مطالبات معلمان فروکش شده است و کارکردهای وزارتخانه به حداقل حداقل رسیده است. ظاهرا کل ندای ما فقط حول افزایش حقوق می چرخید که انجام شد و گویا رضایت تامین شده است که سکوت حاکم است.
دانش آموزان ما فقط ۳۰ نفر کلاس مان نیست، همه دانش آموزان ما هستند. ما مسئولیم.
اخه چرا؟؟؟
چون دانش هیچ رشته ای در
این جامعه معتبر نیست، لذا
فقط نظرات من و شما در جریان
است. لذا برداشت ها و نظرات هم
سطحی، عافیت طلبانه و
خودخواهانه است.
اتفاقا در شهر کوچک اینترنت نیست، کتابخانه نیست، پارک نیست و دیگر امکانات
حتی آموزش هم آموزش نیست و گران فروشی و عدم نظارت ها بیداد می کند
اینها برای کلافه کردن خانواده ها کافی نیست؟
مادری که از ۸صبح باید درس چک کند و گوشی به دست باشد
در پی خودکشی ساجده ۱۵ ساله مدیران بهزیستی در مشهد تغییر می کنند ساعت انتشار : 09:19 - تاریخ انتشار :چهارشنبه, 19 آذر , 1399 .
کد خبر : 35899 . صبح مشهد.
مدتی قبل پدر و مادر پسر ۱۲ ساله از هم جدا شده و او با پدرش که پزشک است زندگی میکرد.
پسر نوجوان قبل از مرگش، دوربین فیلمبرداری را روشن کرده و در مقابل دوربین انگیزه خود از این مرگ را بیان کرده بود. او گفته بود از زندگی خسته شده و دیگر نمیتواند به زندگیاش ادامه دهد. حتی دستنوشتهای با این مضمون نیز از خود بهجا میگذارد. در پایان این فیلم ۱۲ دقیقهای پسر نوجوان
اسلحه کلت کمری را برداشته و به سرش شلیک میکند.
از سوی دیگر نبود دستورالعملهای مناسب در جهت گرفتن وام ازدواج سبب شده است تا بسیاری از افراد ازدواجهای صوری را دستاویز کسب وام کنند و بر آمار کودک همسری بیافزایند.
صدآنلاین | آمار رسمی منتشر شده در مورد خودکشی در استان کردستان نشان میدهد؛ طی سال گذشته (1401)، ۷۷ زن در این استان خودکشی کردند که ۲۱ نفر از آنها دختران زیر ۱۸ سال بودند. ۲۸ مورد از این خودکشیها نیز با روش حلقآویز صورت گرفته است. بیشترین آمار خودکشیهایی که در کردستان ثبت میشوند به دلیل اختلافات خانوادگی صورت میگیرد. پس از آن فقر دلیل بیشتر خودکشیهای این استان گزارش شده است.