در هشتمین دوره مجلس دانش آموزی با وجود وقوع تقلب و تخلفات در انتخابات هیات رئیسه این مجلس و روشنگری های بی وقفه صدای معلم به نظر می رسید که مسئولان سازمان دانش آموزی و برنامه ریزان چنین مجلسی – شاید بهتر باشد به آن نام " محفل " اطلاق کنیم – اجازه دهند تا مجلس دانش آموزی خودش باشد و تریبون واقعی و تاثیرگذار 14 میلیون دانش آموز شود اما روند وقایع و تحولات نشان می دهد که خیلی نباید در این مورد خیلی خوش بین بود .
نخست آن که کشاندن حداقل 150 دانش آموز به همراه هیات های همراه شان به یک ساختمان متروکه که مسئولان حتی زحمت مرمت و بازسازی برخی از بخش های مجلس سابق را هم به خودشان نمی دهند آن هم تحت تدابیر شدید امنیتی و حراستی که موجب تعجب و حتی دل زدگی دانش آموزان و سایرین می شود با چه هدفی صورت می گیرد ؟
ممکن است برخی دانش آموزان از این که این گونه و با این " تشریفات " وارد یک محل می شوند احساس " مهم بودن " به آنان دست دهد اما واقعا ، " واقعیت " این نیست !
مهم ترین دلیل برای این مدعا آن است که مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه معاون پرورشی و فرهنگی این وزارتخانه و رئیس دبیرخانه مجلس دانش آموزی که جایگاه خویش را " ثابت " تصور کرده است در هیات " یک شهروند " معمولی سری به مدارس بزنند و از وجود و عمر این مجلس پس از سپری شدن 18 سال پرس و جو کنند .
اگر این نهاد واقعا می توانست در سرنوشت دانش آموزان تاثیری داشته باشد منطقی این است که قاطبه دانش آموزان باید از حضور آن مطلع بودند .
« صدای معلم » بر اساس دکترین انتقادی خویش دو گزارش در مورد دومین نشست از نهمین دوره مجلس دانش آموزی منتشر کرد . ( این جا ) و ( این جا )
در گزارش این رسانه آمده بود :
" یکی از نمایندگان مجلس دانش آموزی که نمی خواهند نامش برده شود به صدای معلم می گوید :
" نطق های نمایندگان مجلس دانش آموزی قبلا کنترل می شوند .
نمایندگان مجلس دانش آموزی برای ایراد نطق ابتدا باید متن صحبت های خود را به رئیس کمیسیون مربوطه ارائه کنند .
سپس این متن ها توسط هیات رئیسه مجلس دانش آموزی تحویل رئیس دبیرخانه مجلس دانش آموزی می شود .
رئیس دبیرخانه مجلس دانش آموزی پس از کنترل این متن ها آن ها را به حراست وزارت آموزش و پرورش ارسال می کند .
دست آخر هم این متن توسط یکی دیگر که نمی خواهد نامش را ببرد کنترل می شود .
این نماینده مجلس دانش آموزی در پاسخ به پرسش صدای معلم مبنی بر آن که اگر این نطق تایید شده توسط آن نماینده ارائه کننده ایراد نگردد و مطالب دیگری بیان شود چه اتفاقی می افتد پاسخ داد که آن نماینده مجلس دانش آموزی توسط رئیس دبیرخانه مجلس دانش آموزی توبیخ می شود .
زمانی که کاظمی شروع به صحبت می کند یک باره سر و کله خبرنگاری پیدا می شود که با اصرار فراوان خواهان گرفتن مصاحبه از ایشان می شود .
البته اعتراض مدیر صدای معلم به این حرکت غیرحرفه ای و غیراخلاقی فایده ای ندارد و کاظمی قول می دهد تا دوباره برای توضیح بازگردد اما گفت و گو میسر نمی شود .
زمانی که نمایندگان مجلس دانش آموزی به ترتیب برای ایراد نطق های کوتاه در جایگاه قرار گرفتند و مسئولان وزارت آموزش و پرورش حضور داشتند نوبت به سخنرانی « مانی اسدی عراقی » نماینده مجلس دانش آموزی از شهر تهران رسید .
به محض قرائت نام ایشان از سوی رئیس مجلس دانش آموزی به یک باره از آقای اسدی خواسته شد تا در جای خود بنشیند و از معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش خواسته شد تا برای سخنرانی در جایگاه قرار گیرد . "
بخش طنز و البته تلخ این نشست ، سخنرانی مانی اسدی عراقی بود .
زمانی ایشان شروع به صحبت کرد که اکثریت مسئولان پاسخ گو به ویژه وزیر آموزش و پرورش این نشست را ترک کرده بودند .
علیرضا کاظمی معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در سخنرانی خود در این مجلس دانش آموزی می گوید :
«باید تلاقی برگزاری این نشست در آستانه مهر ۹۸ و اولین روزهای انتصاب آقای حاجیمیرزایی به سمت وزارت آموزش و پرورش را به فال نیک بگیریم و امیدوارم حضور ایشان به تحقق شعار دانشآموزمحوری دانشآموزیاوری کمک کند.»
پرسش این است زمانی وزیر آموزش و پرورش بلافاصله پس از اتمام نطق اش مجلس را ترک می کند و ایشان و بقیه هیات همراه شان حوصله نشستن حداقل به مدت 45 دقیقه را ندارند این فال نیک چه شانی می تواند داشته باشد و اساسا آیا " دانش آموز محوری " بیش از یک شوخی است ؟
کاظمی در ادامه می گوید :
«مجلس دانشآموزی برخاسته از ۶۳ هزار عضو شورای دانشآموزی و هشت هزار دانشآموز عضو مجامع دانشآموزی مناطق و دو هزار دانشآموز مجامع استانی است.
ما در مجلس دانشآموزی اعتماد به نفس، نقادی، احساس مسئولیت و ارتقای توانمندیهای روانی و اخلاقی خود را تمرین میکنیم. در کنار این مهارتها آگاهیهای دانشآموزان را نیز ارتقا میدهیم.»
وقتی که مطلع شدم نطق های دانش آموزان در فرآیند گفته شده سانسور می شود مساله را با آقای کاظمی مطرح کردم .
به نظر می رسید که معاون این وزارتخانه یا پرسش من را متوجه نشده و یا قصد دارد با کلمات و عبارات " بازی "کند .
شاید اگر " آن خبرنگار مامور " از سوی کسی و یا کسانی که دوست دارند همواره این مجلس را مطابق سلیقه ی خودشان مدیریت و مهندسی کنند از راه نرسیده بود ؛ دانش آموزان ناظر و حاضر بر گفت و گوی من و آن مقام مسئول بیشتر متوجه مفاهیم مورد نظر آقای معاون می شدند !
وزیر آموزش و پرورش نیز در این نشست با بیان اینکه مجموعه مصائب و مشکلات امروز جامعه نیازمند نهادینه کردن فرهنگ گفت و گو در جامعه است زیرا گفت و گو پشتوانه امنیت ملی و آرامشآور است، می گوید: نگرانی که امروز در خصوص آسیبها وجود دارد، بیشتر متوجه خانوادههایی است که در آن خانوادهها گفت و گو وجود ندارد لذا مشاهده میکنیم خانوادههایی که گفت و گو در بین اعضایش وجود دارد از آسیبهای اجتماعی مصون هستند.
اگر فرهنگ گفت و گو در خانواده، مدرسه و جوامع بزرگ تقویت شود، مشکلات راهگشا خواهد بود بنابراین هیچ مسئلهای حل نمیشود مگر با تفاهم. لذا جامعهای موفق است که بتواند با سایر جوامع گفت و گو کند.
وزیر آموزش و پرورش واگرایی را یکی از مشکلات جوامع برشمرد و گفت: بسیاری از مسئولین نگران واگرایی در جامعه هستند زیرا انرژی جامعه را هدر میدهد؛ اینکه چگونه میتوان پیوندها را محکم کرد، از طریق گفت و گو است، لذا گفت و گو در عصر ما از نکات کلیدی است.
برای تحقق سند تحول باید تلاش کرد و مجلس دانش آموزی در این خصوص میتواند فرهنگ سازی کند.
حاجی میرزایی با اشاره به اینکه برای اجرایی کردن سند تحول نیازمند وجود درک مشترک ذینفعان این سند هستیم، تصریح می کند: باید درک مشترکی از ساحتهای تعلیم و تربیت به وجود بیاوریم تا دسترسی به چنین هدفی امکان پذیر شود.
وی با این پیشنهاد که در مجلس دانش آموزی، توجه ویژهای صرف فرهنگ سازی سندتحول شود، اظهار کرد: درکنار سند تحول، وجود مجلس باشکوه دانش آموزی یک امتیاز برای نظام تعلیم وتربیت است زیرا این مجلس میتواند نقش ارزیابی داشته باشد.
وی با بیان اینکه شما نمایندگان چند میلیون دانش آموز هستید لذا کل نظام آموزشی در معرض ارزیابی شما قرار میگیرید، تصریح می کند: ارزیابیهایی که معطوف به نتیجه نیستند، کمک کننده و سودمند نیست.
به نظرم ؛ مخاطب این سخنان حاجی میرزایی در درجه نخست خودشان و سپس مسئولانی هستند که ایشان را احاطه کرده اند .
آیا وزیر آموزش و پرورش توانست در این نشست الگویی عملیاتی پیش چشم دانش آموزان پرسش گر و نقاد در مورد ادعاهای خویش را به نمایش بگذارد و یا این که روزمرگی و فرهنگ شوآف همه رویدادها را " نمادین " و " ساختگی " کرده است .
آیا آقای حاجی میرزایی نمی داند دانش آموزی که حرف دلش سانسور شود و برخی خود را " قائممان بالذات " تصور کنند که همه چیز باید کنترل شده باشد ؛ دیگرکسی به این شعارها توجهی نمی کند .
این یادداشت را زودتر از این ها می خواستم بنویسم اما سخنرانی کوتاه « گرتا تونبرگ » دانش آموز 16 ساله سوئدی در اجلاس سازمان ملل و در انتقاد از سیاست های رهبران جهان هر کسی را می توانست متحیر کند .
سفر او با یک " قایق " و عبور او از اقیانوس برای این که خود را به این نشست برساند نشان از درست بودن شاخص های نظام آموزشی آن کشور در تربیت افراد مسئول دارد .
جنبشی که " گرتا " با یک اعتراض ساده آغاز کرد در مدت زمان کوتاهی اکنون به بیش از 150 کشور دنیا سرایت کرده است و کم تر دانش آموزو یا معلمی است که نام او را نشنیده باشد .
و اکنون دوباره بر می گردیم به آغاز داستان ...
هنوز مجلس دانش آموزی را حتی دانش آموزان خود ما هم نمی شناسند .
نظرات بینندگان
دانش آموزان در مدرسه باید نقد و مطالبه گری را فراگیرند که در نظام آموزشی ما مثل دیگر عرصه ها ، نقد و حق خواهی هزینه سنگینی دارد
نوجوانان برخورد با معلمان را دیده اند که به خاطر خواسته های صنفی در بند هستند بدیهی است نوجوانان قادر به این ریسک ها نباشند ( نمره انضباط و تایید برای ورود به دانشگاه و... )
کدام دانش آموز می تواند از بزنامه های افراطی ایدئولوژیک محور ، از عزاداری ها و روضه ها در مقابلش نبودن یک ساز و آواز انتقاد کند ؟ و....
این برنامه که از قبل باید مطالب گزینش شوند ، پس دیگر از آغاز نتیجه معلوم است