از قدیم گفتهاند در محافل و مراسمات بلندگوهای ما تنظیم شدنی نیستند و البته در آموزش و پرورش نیز فرمهای هدایت تحصیلی (بخوانید هدایت تحمیلی و یا تکوینی)!
از هر ده نفری که در یک ماه پیش برای ثبتنام به هنرستان ما مراجعه کردهاند، حداقل ۸ نفر اولویت اول و دومشان رشته کشاورزی میباشد. جالبتر این که هر چه از همکاران پیشکسوت و اینترنت در خصوص چرایی و کجایی هنرستان کشاورزی پرس و جو کردیم، به این نتیجه رسیدیم که ظاهراً استان البرز فاقد هنرستانی تحت عنوان کشاورزی است. اکثر خانوادهها با مشاهده کارنامههای دوپینگی و غیر واقعی در رویای پزشکی فرزندانشان غوطهورند و لذا در کارزار ثبتنام، به کمتر از رشته تجربی رضایت نمیدهند !
از قرار معلوم در تعیین اولویتبندی هدایت تحصیلی کاردانش، درس کار و فناوری (حرفه و فن سابق) بایستی بالای ده و درس ریاضی بالای دوازده باشد.
همچنین در رتبهبندی کشاورزی درس کار و فناوری همچنان بالای ده و به جای ریاضی درس علوم بایستی بالای ۱۲ باشد.
با توجه به آسانی علوم نسبت به درس شیرین ریاضی اکثریت به طور اتوماتیک به رشته کشاورزی هدایت تحمیلی شدهاند.
رشتهای که هنوز با ذرهبین هم هنرستانی برای آن در روی نقشه استان البرز دیده نمیشود!
از مسئولین هدایت تحصیلی و مشاورین محترم خواهشمندیم پاسخگوی این داستان پارادوکسیکال بوده و بیش از این مردم را دنبال نخود سیاه نفرستند. ریشه بخشی از این مشکل از حذف غیرضرور امتحانات نهایی سوم راهنمایی و نتیجتا حذف مردودی و ارتقاء سرطانی معدل دانشآموزان نشات میگیرد .
و اما اصل ماجرا چیست؟
از سه سال گذشته در کنار تغییر نظام آموزشی و دو مرحلهای شدن دوره متوسطه (حذف دوره راهنمایی و برگشت به دوره قبل از انقلاب) دستاندرکاران آموزش و پرورش و آموزش عالی برای تلطیف این معضل، اقدام به طراحی فرم ویژه هدایت تحصیلی با 12 اولویت کرده و در این طرح سعی در تقسیم و تسهیم پنجاه - پنجاه دانشآموزان بین دیپلمههای نظری (تجربی، ریاضی و انسانی) و دیپلمههای فنی (فنی حرفهای و کاردانش) کردهاند. ولی متاسفانه تا به امروز این طرح کاملا شکست خورده و ناکارآمد جلوه کرده است، به طوری که صدای اعتراض خانوادهها از سطح وزارتخانه آموزش و پرورش تا صحن علنی مجلس و هیات دولت بالا رفته است، و عملا موضوع داخلی آموزش و پرورش به یک دغدغه ملی تبدیل شده و دخالت و اظهار نظرهای احساسی و غیرکارشناسی حواشی ماجرا واقعا آزاردهنده و بعضا مشفقانه است.
ریشه بخشی از این مشکل از حذف غیرضرور امتحانات نهایی سوم راهنمایی و نتیجتا حذف مردودی و ارتقاء سرطانی معدل دانشآموزان نشات میگیرد.
اکثر خانوادهها با مشاهده کارنامههای دوپینگی و غیر واقعی در رویای پزشکی فرزندانشان غوطهورند و لذا در کارزار ثبتنام، به کمتر از رشته تجربی رضایت نمیدهند.
از دیگر سوی دخیل کردن نظرات دانشآموز، اولیا و همچنین مشاور و لحاظ نمرات دروس خاص در هدایت تحصیلی است.
محصول چینش فعلی تمام این قطعات معیوب، پازلی است که رضایت هیچ کدام از رئوس مثلث (متولیان طرح، دانش آموزان و اولیا) را جلب نکرده و نخواهد کرد و طرح یاد شده نهایتا تسکینی موقت و جابه جاییِ مشکل است، نه حل مشکل هجوم به رشته تجربی و پزشک پروری.
انتظار میرود وزیر آتی آموزش و پرورش با درایت و اهتمام خود برای حل مشکلات، از بدنه آموزش و پرورش و کف کلاسها و معلمینِ درگیر با موضوع، نظر کارشناسی بگیرد. همچنین دست استانها را در لحاظ مشکلات منطقه در اجرای بخشنامهها باز بگذارد (بومی کردن آموزش و پرورش و حرکت به سمت فدرالیسم فرهنگی)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
در واقع این تقسیم بندی از قبل انقلاب هم بوده
طرح چند سوال ناقص میکنم:
آیا واقعاً معیارهای استعداد سنجی درست است؟
آیا فقط نیازهای اجتماعی ملاک است و نباید نیازها و اقتضائات خانوادگی دانش آموز هم معیاری باشد؟
جامعه(عدالت اجتماعی)، خانواده و در نظر گرفتن علایق و ... در معنای هدایت تحصیلی یا تشویقی یا تحمیلی بدون نقش عملی هستند؟
سلام ما بر آن علامه بیکار که هر که او را میدید با بیان زیبای های آن علم به همان مسیر هدایت میشد