"سازمان دانشآموزی جمهوری اسلامی (پیشاهنگی اسبق و سازمان جوانان سابق) ایران نهادی عمومی و غیردولتی وابسته به وزارت آموزش و پرورش است که در قالب تربیت اجتماعی مکمل تربیت عمومی بوده و در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۸ فعالیتهای خود را شروع نمود و دانشآموزان پسر و دختر را در سه دوره تحصیلی و از پایه اول ابتدایی تا سوم متوسطه ( 12 سال تحصیلی ) به منظور اعتلای شخصیت دینی ، اخلاقی ،عاطفی ،علمی و اجتماعی جهت مشارکت در ارتباطات همسالان و همچنین ارتباطات بین المللی تحت پوشش قرار می دهد".
این سازمان مشتمل بر:
* پیشتازان (پسر یا دختر)
* یاران مدرسه
* یاور مربی
* خبرنگار دانشآموز (پانا)
مجلس دانش آموزی و..... می باشد.
از جمله اهداف و فعالیتهای اصلی این سازمان می توان به برگزاری:
اردوهای آموزشی ،جنگ شادی ، کرسی های آزاد اندیشی، برنامه های فرهنگی ورزشی، عمره دانشآموزی - اعتکاف دانشآموزی - گردشگری - ساماندهی بخشی از اوقات فراغت دانشآموزان در قالب کارت نشاط - گرامیداشت روز ۱۳ آبان و دهه فجر ، مدیریت تعاونیهای آموزشگاهی و....اشاره نمود.
سازمان دانش آموزی در گذرگاه تاریخ
طبق نظریه بلوم از صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت، سه هدف شناختی، مهارتی و ارزشی برای دانش آموزان جهت رسیدن به انسان مطلوب، لازم و ملزوم یکدیگرند.در دوره پهلوی امور مربوط به پرورشی عمدتاً به پیشاهنگی و کاخ جوانان محول گردید. اموری چون روزنامهنگاری، نمایشنامه، مسابقات ورزشی، فرهنگی و هنری، کاردستی و اردوها از جمله فعالیتهای پیشاهنگی بودند.فعالیتهای پرورشی و دانش آموزی با فراز و فرودهای بسیاری مواجه بوده و دامنه تغییرات افراط و تفریطها کاملا ملموس و معنادار بوده است. به طوری که اگر در زمان جنگ این فعالیتها به شدت ایدئولوژیک و انقلابی بود، در مقابل در دوره اصلاحات معاونت پرورشی کلاً منحل شده و وظایف آن بین سازمان دانشآموزی، شوراهای دانشآموزی و مجلس دانشآموزی تقسیم میشود و عملاً برای تحقق مردمسالاری دینی، رویکرد انقلابیگری به توجه به حقوق شهروندی و دانشآموز محوری تبدیل گردید.
با روی کار آمدن دولت احمدینژاد معاونت پرورشی مجدداً احیا شده و سازمان دانش آموزی با انقباض کامل ظاهر گردید.
در دولت تدبیر و امید نیز با اینکه برآیند سیاستهای اعلامی رویکرد اصلاحطلبانه و اعتدالی دارد، ولی سیاستهای اعمالی عمدتاً معدلی از دولت اصلاحات و دولت احمدی نژاد پیگیری میگردد.
چالشهای عمده پیش روی سازمان دانش آموزی عبارتند از:
- گستردگی ، موازیکاری و تداخل در بین تشکل های دانش آموزی
- سیاستزدگی در آموزش و پرورش
- فقدان منشور منسجم تربیتی
- روشن نبودن شرح وظایف
- تحول ناظر بر ساختار به جای تحولات محتوایی و به روز رسانی مسائل
- تضاد هنجاری بین شعار و عمل در جامعه
محتوای تکراری و متولیان متکثر در حوزههای پرورشی عملاً دانشآموزان و دانشپژوهان را گیج و سرگردان کرده است. در این حوزه شش مرکز دولتی و ۱۳۰۰۰ مرکز غیردولتی و نهادهای مذهبی برای امور پرورشی و تربیتی از دولت ارتزاق میکنند.
در مدرسه نیز تجمع شوراهای دانشآموزی، سازمان دانشآموزی، بسیج دانشآموزی و... عملاً دانشآموزان و کادر مدرسه را سر چندراهی و نهایتاً بیتفاوتی قرار میدهند.البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شورای دانش آموزی یکی از ارکان مدرسه بوده و با سازمان دانش آموزی متفاوت می باشد.
همچنین یکی از کارهای غیر ضرور سازمان دانش آموزی ورود و دخالت در لباس فرم دانش آموزان و همچنین سرویس مدارس و درخواست سهم از تخفیف پول لباس و سرویس مدارس می باشد
به نظر می رسد این ورود نامیمون اساسا در اولویت دهم سازمان دانش آموزی نیز نبوده و به مثابه بانگ خروس بی محل می باشد.
چه باید کرد؟
برای خروج پرورشی از سایهسار آموزش و پشت سر گذاشتن انزوای فعلی سازمان دانش آموزی، شاید پیشنهادات زیر خالی از لطف نباشد:
1- ابتدا باید متولیان بیرونی و درونی آموزش و پرورش تا حد امکان تجمیع شده و با سیاست واحدی اداره شوند.
2- پاسخگویی به نیازهای واقعی روحی و جسمی دانشآموزان (با اولویتبندی نیازها و انتظارات) باید سرلوحه کار این نهاد باشد، در غیر این صورت دانشآموزان و مربیان بیتفاوت از کنار موضوع رد خواهند شد.
3- تخصصی کردن کار سازمان دانش آموزی و خروج از بلاتکلیفی فعلی به خاطر تنوع فعالیتها و تجمع متولیان
و نهایتاً این که اگر تمام معلمان با مسایل آموزش و پرورش توأمان درگیر نشده و احساس وظیفه نکنند، بحث تربیتی به مثابه یک درس تلقی شده و چهار چرخ معاونت پرورشی و سازمان دانش آموزی همچنان پنچر خواهد ماند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
احسنت
پایه اصلی پرورش و آموزش خود " دانش آموز " است که باید مرکزیت همه ی مسائل و فعالیت ها قرار بگیره، ولی الان جوری شده که در مراکز تصمیم گیر این حوزه دانش آموزان بیشتر نقش سیاهی لشکر یا به قول اهالی موسیقی نقش صدای پس زمینه رو بر عهده دارند
البته باید گفت که در مدارس همه چیز فرق میکنه و حول دانش آموزان میچرخه، کاش مسئولین امر توجه بیشتری به خود دانش آموزا می کردند تا به مسائل حاشیهای و ...