سلام دختران صحرا و دشت!
سیل آمد و شما را در این روزهای تعطیل بی خانمان کرد اما من شما را به هزاران بار خندیدن از ته دل جریمه میکنم؛ تا یادتان بماند زندگی ارزش لحظهای غم خوردن را ندارد.
لطفا به جای غصه خوردن و گریه کردن ، با دوستان خود؛ لابه لای درختان مانند بچگیهایتان قایمباشک بازی کنید و به نگرانیهای آینده استپ بزنید!
لطفا روسری های گلدار زیبایتان را به سر کنید با همان لباسهای خوشرنگ و بلند زنان اصیل ترکمن!
بگذارید زیبایی طبیعی صورتهایتان در پس لباسهای سنتی زیبا جلوهگری کند، نه در پی چروک اخمهایتان، چون دختر شاهکار زیبایی خداوند است برای بندگانش!
اگر کسی از تکلیف نورزی تان پرسید، بگویید :
" سیل آمد و یک لحظه همه چیز در آب فرو رفت."
اما یک روز خواهد آمد، پنجرهها را باز می کنید و با حس نسیم، گلهای دار قالی را شانه خواهید زد.
تکلیف شما پذیرایی و مهمان نوازی از مهمانهایست که خانه هایشان دیگر سقف ندارد، تا همه بدانند دختران صحرا در مدرسه درس خانهداری هم خواندند، درس احترام به دیگران، درس گذشت، ایثار ، فداکاری و امید.
من شما را جریمه میکنم در لحظههایی که باران میآید، بیچتر زیر باران قدم بزنید و خدا را زیر باران صدا کنید و دعا کنید تا هیچ انسان آواره ای گرسنه نخوابد، تا سیل هیچ مادری را بی فرزند نکند، تا چشم هیچ زنی در راه همسرش نماند، تا دلی به درد نیاید، تا اشکی از بندهای نریزد، تا خانه ای ویران نگردد...
من بهار زندگی را هزاران بار برایتان آرزو کردم، شما هم بهار زندگی را برای همه آرزو کنید...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان