دوش ساقي گفت آه از شيخ پاكيزه سرشت
باشد آنكه عيب من را كم كنند اندر در كنشت
من نه غير از مهر دل در سجده اي خوابيده ام
دل چو باشد دلخوشم اندر جهنم يا بهشت
مي بنوشم كاين جهان بر سيل و طغيانش دهم
كينه از خاكش بگيرم عشق و طوفانش دهم
تا كه آواره بود مجنون به كوي زلف يار
زلف او آتش زنم آتش به دامانش دهم
توبه بشكستم كه از جان توبه كردن بس خطاست
تا ببينم تشنه ام اندر سرابي كان قضاست
دل ببايد تا كنم بي مي خودم از خود جدا
و اندر آن هنگام دل بيند خدا را دل كجاست
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.