در ویدیویی که ضمیمه این یاداشت است، دانش آموزان مدرسه روستایی وحدت آبمورد در استان کهگیلویه و بویراحمد تصنیف "دوش دوش" استاد محمدرضا شجریان را هم خوانی می کنند.
در این ایام ملال که زمین و زمان سخت تیره می نماید و آسمان ِ بلند آرمان ها و آرزوهای ملت بزرگ ایران را ابرهای یاس و ناامیدی فرا گرفته است، هیچ چیز نمی توانست مانند این ویدئو حال خوب را دوباره به من برگرداند.
در چرایی این امر به نظریه توسعه دکتر رنانی استدلال خواهم کرد.
دکتر محسن رنانی معتقد است بذرهای توسعه پایدار ایران عزیز را باید قبل از تولد فرزندان این کهن مرز و بوم پاشید. بر اساس نطریه توسعه ای ایشان، تنها راه تحقق توسعه پایدار توجه و تمرکز به نهاد کودکی در ایران است.طراحی و اجرای برنامه های توسعه ای برای دوران کودکی و حتی برای دوران جنینی و پیش از تولد از الزاماتی است که برنامه ریزان توسعه باید آن را جدی بگیرند. ای کاش همکارم در مدرسه وحدت این چند سطر را می دید و می خواند و می دانست که یکی از هزاران بهانه سر کردن زمستان برای ایران عزیز و ایرانیان شده است
در هیاهوی مردان سیاست و عربدکشی های رجاله هایی که منافع رذل شخصی و جناحی شان را به نام دین، انقلاب ...بر منافع ملی اولویت می دهند با دیدن این ویدیو هنوز هم همچنان می توان امید داشت و امیدوار ماند. زیرا که بیینده آگاه می شود از وجود قلب هایی که به عشق ایران و ایرانی می تپد . همچنین دلش قرص می شود از وجود انسان های توانمندی که با کمترین امکانات در دور دست ترین مناطق این سرزمین پهناور، با استفاده از شیوه های خلاق در حال تولید سرمایه اجتماعی هستند.
دیدن معلم های عاشق و دانش آموزان عاشق تری که خورشید عشق به میهن در آسمان ِ وجود آنها در حال درخشیدن است به نوعی باز تولید سرمایه اجتماعی می باشد که کیمیای روزگار ما شده است. گرمای عشق این جماعت عاشق در مدرسه ای روستایی و محقر ، یخ های یاس و ناامیدی را چون آفتاب تموزی که بر برف تابیدن می گیرد، آب می کند.
یقین دارم سیاهی دل های" نادان ِدوست" ها و پلیدی نیات خائننان به ایران عزیز، در روشنایی خورشید ِ وجود این عشاق زائل خواهد شد.
باید بر دست و بازوی همکاری که در این مدرسه این چنین شور می آفریند و عاشقی می کند بوسه ها زد. البته این کار لازم است ولی باز کافی نیست.چرا که برای توسعه پایدار ایران عزیز باید سرمایه های نمادین جدیدی هم خلق کرد.
اگر من جای وزیر آموزش و پرورش بودم تجلیل باشکوه و پر سرو صدایی از این همکار عاشق می کردم. تا هم قدردان خلاقیت او در کارش باشم و هم گامی در جهت باز تولید سرمایه ای نمادین برداشته باشم.
ولی افسوس که وزیر نیستم و این چند خطی که سیاه کردم تنها کاری است که از دستم بر می آید.
ای کاش همکارم در مدرسه وحدت این چند سطر را می دید و می خواند و می دانست که یکی از هزاران بهانه سر کردن زمستان برای ایران عزیز و ایرانیان شده است.
همکار پرتوان و اگاهم، پرتوان تر باشی...انشاالله
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
این که شور ایرانی شما به وجد آمده شکر ،
اما یادتان نیست بیچاره مدیری که زنگ تفریح
موسیقی پخش کرده بود خبرش را در همین
سایت. بلی موسیقی یکی از مراتب ڎوق و شوق
ملی است برای یادگیری کودکان . اما کاش بجای
آن فضای مناسبی برای آموزش داشتند و ما همه
برای این مهم با شما شادمانی می کردیم و بسیار
کاش های دیگر.
مگر خبر همین روز را از مقام پڗوهش آموزش و
پرورش نخوانده اید که امروز عده ای نمی خواهند
دانش آموز انقلابی تربیت کنند ؟ اول برای این
تفکر شادمانی کنید که بعد ۴۰ سال هنوز نگران آنند.