خطاب به تمامی سروران امنیتی کشور،خطاب به مسئولین عقیدتی - سیاسی کشور:
برای یاد همه از دست رفتگان قافله راهیان نور اعم از معلم و دانش آموز چه امسال و چه سالهای پیش ،با شما چند سخنی دارم امید که بالاترین نیروی امنیتی کشور یعنی فرمانده کل قوا مقام معظم رهبری با درایت همیشگی خود راه کار مناسبی برای اتمام این جریان ارائه دهند.
ما معلمین راضی به آمدن خون از دماغ فرزندان شما در کلاس درس با عنوان دانش آموز نیستیم.
ما معلمین پای پیاده جاده های خاکی روستاهای دور و نزدیک را در عنفوان جوانی با شور و عشقی که کمتر از شور رزمندگان نیست در هم نوردیدیم تا درخت دانش شکوفه های در خور و زیبا و ماندنی بار دهد.
ما معلمین در سرمای زمستان در اتاق دو در دوی نظام آموزش و پرورش بدون شیشه پنجره با با در شکسته ، کلیه هایمان را در گرو گذاشتیم.
ما معلمین ایران با کفش های پاره و جیب خالی مسیر طولانی روستاهای سراسر کشور را طی طریق کردیم.
ما معلمین با تب 39 درجه با حالت زکام و عفونت ویروسی یا هر نوع بیماری دیگر قدم به قدم با پای پیاده تا زانو در برف فرو رفته برای آموزش این دانش آموزان، کلاس درس را بر پا نگه داشتیم.
ما معلمین زن برای آموزش همین دانش آموزان سختی مسیر روستاها را در حالی که حامله بودیم سلامتی و بقای جگرگوشه خود را فدای فرزندان شما کردیم.
ما معلمین در کلاس آتش گرفته ماندیم و سوختیم تا امانات به ما سپرده شده همگی سالم از کلاس خارج شوند و در زلزله و هر بلیه ای اولویت نجات را برای دانش آموزان قائل شدیم.
ما معلمان همیشه چون دو تخم چشم هایمان از دانش آموزان محافظت کرده ایم.مواقعی برای او پدری کردیم و گاه مادری. هم مشاور او بودیم و هم دوست او.
ما معلمین مثل خیلی از رزمندگان گمنام انجام خدمت کردیم و برای این خدمت با جان و دل با شرایط سخت جنگیدیم.
حال برای تثبیت راه جهادگران و شهدا و جانبازان ما چرا باید این دانش آموزان را در مسیر عشق پروانه سازیم ؟
مگر از طریق مفاهیم کتب درسی کودکان و نوجوانان و جوانان ما جامعه پذیر نمی شوند یا ارزش ها درونی نمی شوند؟ پس چرا با اختصاص 8 نمره اجباری برای درسی به نام آمادگی دفاعی جهت گسیل داشتن آنان به سرزمین رشادتها ، هر بار شاهد تصادف و فوت معلمان و مربیان و دانش آموزان می گردیم؟
امروز جای بسیاری از دانش آموزان من یا او در کلاس درس خالی است. امروز جای بسیاری از همکارانمان که سالها برای بازنشستگی انتظار کشیده بودند خالی است. امروز خانواده ها داغدارند. هنوز داغ از دست رفتن دانش آموزان در هرمزگان که در نیمه دوم شهریور تصادف کرده بودند سرد نشده که بار دیگر این سفرها قربانی گرفت این بار کاروان از شهر نظرآباد استان البرز می آمد. چه فرق می کند از کجای ایران . در شناسنامه همه این افراد معلم و دانش آموز قید شده است. فوت آنان یک درد و معلولیت آنان هزار درد.
یقین شما ملت ایران را که همیشه حامی و پشتیبانتان بوده دوست می دارید پس شما را به خدا قسم داستان این سفر را به پایان برسانید. این سفر به تنهایی مسأله امنیتی نگردیده است که مدیران در صورت مخالفت مورد مؤاخذه قرار می گیرند چون قوانین و اصول حاکم بر آنها مسلط بر شعور و اراده شما نیستند بلکه شما پاسداران و بسیجیان باعزت وضع کننده هر آئین نامه ای هستید. انسان برتر و مسلط بر هر قاعده دست نوشته است. این نوشته را با اراده مؤثرترین عامل یعنی مقام معظم رهبری می توان از اذهان زودود.
ما در هفته دفاع مقدس جبهه ها را با نمایشگاههای آن چنانی لمس می کنیم ، با برپایی دائمی چنین نمایشگاهی در مراکز آموزشی امنیتی کشور دانش آموزان را با صحنه های آمادگی دفاعی آشنا سازیم. هر دانش آموز در شهر خود. یا ساده ترین حرکات سربازی را برای آنان آموزش دهیم، بالاخره باید شرایط سنی دانش آموزان را در نظر داشت. طوری عمل نکنیم که وضع جدید از قبلی هم نا امید کننده تر باشد.
شما بزرگوارانی که با ساخت موشک های دور بُرد دشمنان نظام سیاسی را می لرزانید ،برای حفظ جان برادران و خواهران خود طرحی نو در اندازید. طرحی که قطره خونی از دماغ هیچ کدام شان نیاید.
پایدار و سرافراز و استوار باشید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
این اتفاقات از مجموعه تقدیر و تدبیر خارج نیست
به یاد دارم یک روز قبل از روزی که برای امتحان عملی آمادگی دفاعی به پادگان باید می رفتم در راه تصادف کردم و وقتی به هوش آمدم امتحان تمام شده بود و بدون نمره در سال بعد ثبت نام کردم.
و اما تدبیر نمی گویم که سر به درازا بر می دارد.
ما هم به اجل اعتقاد داریم تا زمانش نرسد
برگ زردی بر زمین نمی افتد اما این مهم
برازنده نظام آموزشی نیست.امروز خیلی
از خانواده ها تک فرزندند و شاید دیگر
فرصت فرزنددار شدن برای آنها مقدور نباشد.
کلی هزینه کرده اند تا به این سنین رسانده اند.
اوضاع اقتصادی مردم اسفبار است. داغ دل سختی
است. باز تسلیت
جالبه چرا هر چی رو که نمیتونیم تحلیل کنیم میندازیم گردن قضا وقدر
و بصیرت و فتنه و الان هم آتش به اختیار و... بهش میدهیم.
البته مردم هم بی تفاوت شدن فکر میکنند همیشه مرگ برای همسایه است
فقط یک لحظه فکر کنید خبر مرگ فرزند خودتان را اورده اند
جرا این برنامه پر تلفات را که تاکنون موجب مرگ صدها دانش آموز شده را بازنگری نمیکنند
آیا فرزندان مسولین هم به چنین اردوهای میروند یا ژن آنها به اروپا و آمریکا میخورد
تصور می کنم زیادی جمعیت در کشورهای
جهان سوم ، مرگ و میر را عادی نموده است
یا به جایگزینی آن یقین دارند.
ارزانترین چیز در این کشورها انسان است.
در کشورهای پیشرفته برعکس این ، چقدر تلاش
برای نجات جان یک انسان چه پیر و معلول و
عقب مانده ذهنی و سالم دارند. شاید نگران
جایگزینی آنند چون جمعیت سالخورده دارند.
بجای محکوم کردن قضا و قدر و آستین این یا آن ،
پاک کردن یک روند مضر نظان آموزشی و عوامل آن
بهترین راهبرد و عملکرد است.
متشکرم.
تفکر نادرستی است که اختیاری نمودن اردوهای
راهیان نور ، سنگینی وبال تصادف اتوبوس ها و
فوت و معلولیت دانش آموزان و معلمان بر دوش
خانواده ها می افتد و از نظام آموزشی کشور سلب
مسولیت می گردد. همانند اختیاری بودن ظاهری
کمک های مردمی که با ندادن کارنامه ،اجباری
بودن آن برای همگان عیان است. با زندگی دیگران
موش و گربه بازی نکنیم.
سالانه در حدود ۲۰ هزار نفر کشته در سوانح رانندگی موید حرف بنده هست.
فرمایش حضرتعالی متین ، منتهی مراتب شما هم متوجه
منظور نظر بنده نشدید. جاده هم امن باشد یا از وسایل
ریلی و هوایی هم که استفاده شود باز احتمال خطر حذف
نمی شود. همچنانکه در متن اشاره شده می توان در
شهر ها از مراکز آموزش نظامی استفاده کرد .
با تشکر
حذف کلی سفرهاست شما هم متوجه
هدف کلی نویسنده نشده و قاطی کرده اید.
معدلم کمتر از ۲۰ نشده آیا منصفانس که دفاعی بشه ۱۲؟
پس دولت و آموزش و پرورش کجاس که نمیگه یک داتش آموز دختر خانوادش اجازه نمیدن بیاد پادگان و همچین جاهایی ؟
یک نفر بهم بگه آیا این اردو های دفاعی اجباری است یا نه؟