آیا تا به حال فکر کرده ایم چرا دانش آموز نوجوان چنین وعده و شعارهایی را طرح می کند/ می داند تصاویری که از او در فضای مجازی منتشر می شود تا آخر عمر به عنوان سابقه ای از دیدگاه و میزان عقلانیت وی، ثبت خواهد شد/ طفلک نمی دانست که حتی مدیر و معاون هم مجبور به انجام این امور به منظور مستندسازی و پاسخ به بخشنامه ها هستند/ آنهایی که بازنده بازی هستند؛ فکر می کنند در دوره های بعد باید شعارهای خوش آب و رنگ تری بدهند تا صعود کنند. آنهایی که برنده هستند یا به عوام فریبانه بودن شعارها، صوری بودن شورا و عدم توان اجرای وعده ها پی می برند و افرادی بدبین به سیستم رای گیری می شوند یا در چرخه فرصت طلبی و نزدیک شدن به مراکز قدرت، تا پایان عمر به سر دادن شعارهای پوپولیستی ادامه می دهند/از این پس به جای تمسخر و انتشار این تصاویر، مربی باشیم و به محض مواجهه با چنین اعمالی به دانش آموز نهیب بزنیم و او را به مسئولیت و حدود اختیاراتش آگاه کنیم
طی چند سال اخیر در بحبوحه انتخابات شوراهای دانش آموزی، عکس هایی از شیوه تبلیغات، قول، وعده و شعارهای دانش آموزان در شبکه های اجتماعی منتشر شده که دستمایه تمسخر و مزاح قرار گرفته است.
آیا تا به حال فکر کرده ایم چرا دانش آموز نوجوان چنین وعده و شعارهایی را طرح می کند؟
آیا می خواهد مضحکه عام و خاص گردد؟
می خواهد جلب توجه کند؟
می داند تصاویری که از او در فضای مجازی منتشر می شود تا آخر عمر به عنوان سابقه ای از دیدگاه و میزان عقلانیت وی، ثبت خواهد شد؟
اصلاً می داند حیطه وظایف و اختیاراتش چیست یا این کارها برایش حکم بازی و سرگرمی دارد؟
چند سال قبل دانش آموزی به نام مریم داشتم که پیروز انتخابات شورا شد و سرمست این موفقیت. روزی برای شرکت در جلسه، اجازه خروج از کلاس گرفت. پس از مدتی با عصبانیت برگشت. غر میزد و از خشم، گریه می کرد.
تازه فهمیده بود که اعضاء بدون موافقت و رضایت مدیر هیچ قدرتی ندارند. متوجه شده بود که وعده هایش قابلیت اجرایی ندارند. درک کرده بود که بازیگر یک نمایش بوده!
طفلک نمی دانست که حتی مدیر و معاون هم مجبور به انجام این امور به منظور مستندسازی و پاسخ به بخشنامه ها هستند.
دخترکم مثل همکارانی که به عنوان نماینده دبیران انتخاب می شوند از شرح وظایف، حیطه مسئولیت و توان اجرایی خود آگاهی کافی نداشت.
هر سال در این ایام از جنب و جوش بچه ها به وجد می آیم اما پیش وجدانم شرمنده ام.
شرمنده دانش آموزانی که بدون آگاهی وارد بازیی اثرگذار بر شخصیت شان، می شوند.
آنهایی که بازنده بازی هستند؛ فکر می کنند در دوره های بعد باید شعارهای خوش آب و رنگ تری بدهند تا صعود کنند. آنهایی که برنده هستند یا به عوام فریبانه بودن شعارها، صوری بودن شورا و عدم توان اجرای وعده ها پی می برند و افرادی بدبین به سیستم رای گیری می شوند یا در چرخه فرصت طلبی و نزدیک شدن به مراکز قدرت، تا پایان عمر به سر دادن شعارهای پوپولیستی ادامه می دهند.
امیدوارم از این پس به جای تمسخر و انتشار این تصاویر، مربی باشیم و به محض مواجهه با چنین اعمالی به دانش آموز نهیب بزنیم و او را به مسئولیت و حدود اختیاراتش آگاه کنیم.
یکی از اشتباهات بزرگسالان خندیدن به کلمات نامفهوم و غلط کودکی ست که تازه شروع به سخن گفتن کرده؛ و با همین خنده ها او را به تکرار اشتباه تشویق می کنند.
ما حق نداریم این رفتار را نسبت به دانش آموز نوجوان داشته باشیم.
ما مسئول و موظفیم به تربیت و آموزش.
پس :
به دانش آموزان نخندیم
با دانش آموزان بخندیم
نظرات بینندگان
من که تا کنون ندیدهام