محمدرضا نیک نژاد، فرو کاستن نقصان های کنونی آموزش و پرورش به سطح تیم فانی را ستمی دیگر به فرهنگیان و آموزش و پرورش و چشم بستن بر واقعیت های این نهاد موثر دانست.
محمدرضا نیک نژاد، کارشناس مسائل آموزش و پرورش ایران، درباره پیشنهاد استیضاح وزیر آموزش و پرورش به خبرنگار جماران گفت: «گر چه احتمال دارد این بار هم موضوع ختم به خیر شود، اما نباید از فضای پدید آمده برای گفت و گو و بحث در این باره گذشت و دست کم می توان به تحلیل عامل های درونی و بیرونی موثر بر آموزش و پرورش و دلایل ناکارآمدی گسترده ترین وزارتخانه کشور پرداخت.»
این فعال صنفی با بیان این که این استیضاح را می توان از دو زاویه مورد ارزیابی قرار داد؛ اول از دیدگاه نمایندگان درخواست کننده استیضاح و دوم از دیدگاه فرهنگیان و شرایط حاکم بر آموزش و پرورش، اظهار کرد: «بر کسی پوشیده نیست که مجلس همواره باید نفش نظارتی خویش بر قوای دیگر را پیگیری و اجرا نماید و این نقش آن جا تعریف می شود که بخش هایی از دو قوه دیگر دچار دشواری های مدیریتی و یا ناکارآمدی شده و می توان با تذکر، فراخواندن و در پایان استیضاح و برکناری مسئول آن، به نابسامانی مورد نظر پایان بخشید.»، اما «هر از چندی استیضاح وزیر آموزش و پرورش تیتر خبرها قرار می گیرد و مجلس شمشیر نظارتی خویش را آخته کرده و برقی از آن نشان وزیر می دهد و البته تاکنون موضوع به خیر و خوشی به پایان رسیده است. »
نیک نژاد با تاکید بر این که به عنوان یک فرهنگی در استیضاح و پیگیری آن در یکی - دو سال گذشته هیچ گاه دل نگرانی هایی از جنس آموزشی – پرورشی در نمایندگان مطرح کننده،ندیده است تصریح کرد :« اگر هم اشاره ای شده است بی گمان به عنوان پوششی بوده برای بهانه های سیاسی نهفته در اندیشه های این نمایندگان»
وی در پاسخ به این سوال که دلیل تان برای این مدعا چیست گفت: «دلیل مدعایم این است که آموزش و پرورش گرفتاری های فراوانی دارد و سال هاست که سیر قهقرایی، مسیر ناگزیر آن است. این گرفتاری ها نمونه های فراوانی دارد که از آن میان می توان به مدیریت لگام گسیخته دوران دولت دهم اشاره کرد که بی گمان آموزش و پرورش را از نهادی برنامه محور و حساس به سازمانی بی برنامه،باری به هر جهت، احساسی، پیرو سیاست هایی غیر دموکراتیک و پوپولیستی و شتاب زده تبدیل نمود»
عضو کانون صنفی معلمان ایران افزود: «همین مجلس و کمیسیون آموزشی آن – به ویژه رییس کمیسیون - در برابر این تغییرات سکوت کرده و هم گرایی حزبی – جناحی مانع از حتی یک تذکر جدی به وزیر وقت گردید. برای نمونه ای دیگر می توان به صدها گرفتاری این وزارتخانه در زمان حال اشاره نمود که نمایندگان در پیگیری نقش نظارتی خویش چشم بر آن ها بسته و ناگهان گویا با اشاره ای، از خواب خود خواسته،برخاسته و فریاد وا آموزش و پرورش و وامعلم و وادانش آموز سر می دهند. »
عضو انجمن کارشناسان آموزش و پرورش با بیان این که متاسفانه برخورد نمایندگان استیضاح کننده سیاسی است و در یک گستره فراخ تر می توان این استیضاح را فشار بر دولت و برهم زدن تمرکز نهاد اجرایی در حرکت به سوی هدف های کلی اش ارزیابی نمود، گفت: «شاید بزرگترین ستمی که همین نمایندگان به دانش آموزان،فرهنگیان، آموزش و به دنبالش توسعه ای پایدار و پیش برنده ی کشور نمودند و دلخوری همیشگی فرهنگیان را بر خود روا داشتند،رای عدم صلاحیت به دکتر نجفی بود. بی گمان این رای یک فرصت تاریخی را برای بهبود آموزش کشور از بین برد. بنابر این مهمترین نهادی که در نابه سامانی آموزش و پرورش باید مورد بازخواست قرار گیرد همین مجلس است.»
نیک نژاد با اشاره به این که این استیضاح از زاویه شرایط حاکم بر آموزش و پرورش و دید فرهنگیان ماهیتی متفاوت دارد، گفت: «بی گمان آموزش و پرورش در نگاه مسولان کشور در جایگاه در خور خویش قرار ندارد.»
وی افزود: «از مسئولان پیشین شنیده شده است که در هنگام تخصیص بودجه، آموزش و پرورش در اولویت های پایانی همه دولت ها قرار داشته و بر خلاف رویه جهانی و نوین آن، از بی توجهی، دچار گرفتاری های سخت افزاری و نرم افزاری فراوانی است. بهترین شاهد آن کاهش بودجه از 12 میلیارد دلار 14- 15 سال پیش به 7 میلیارد دلار امروزین آن است. »
این فعال صنفی با بیان این که همواره آموزش و پرورش از نبود وزیری قدرتمند که بتواند در کابینه حق میلیون ها دانش آموز، بیش از یک میلیون فرهنگی و البته جایگاه تاثیر گذارش را بازستاند، در رنج بوده است، تصریح کرد: « البته دکتر علی اصغر فانی از گزینه های نخستین دولت و بسیاری از فرهنگیان نبود اما دست انداز مجلس، بسته شدن دست دولت و البته دخالت های سیاسی برخی تشکل های فرهنگی - که دست بر قضا چندان پایگاه اجتماعی ای در میان فرهنگیان ندارند - سبب گردید که دکتر فانی به عنوان وزیر معرفی و سپس رای اعتماد بگیرد؛ با این وجود از سویی فانی را می شد در یک تصویر کلی تر و یکی از اعضای کابینه ی دولت تدبیر دید و از دیگر سو معلمی کار کشته که خاک کلاس و گچ تخته را خورده و با بیش سه دهه حضور در آموزش و پرورش با گرفتاری های سامانه آموزشی بیش از هر کس دیگری در بدنه مدیریتی کشور. پس می شد به او اعتماد کرد و البته اعتماد شد. »
عضو کانون صنفی معلمان با بیان این که گرفتاری ها آن چنان ژرف و گسترده بود و هست که یکی – دو سال زمان درخوری نیست تا بتوان آنها را سر و سامان داد، گفت: «فانی در آموزش و پرورش ساختاری را تحویل گرفت که از هر جهت دچار مشکلات فراوانی بود و هست. از همه مهم تر گرفتاری های بودجه ای و هزینه های سر سام آور بود. اگر این گرفتاری را در کنار آن نگاه مسولان در بی توجهی به آموزش قرار دهیم، شاید بتوان بر فانی در برخی تصمیم گیری هایش مانند فروش مدرسه ها با موقعیت تجاری، واگذاری مدرسه ها به بخش خصوصی، تعدیل نیرو و .... دل سوزاند. اما از دید آموزشی به باور من همه این اقدام ها می تواند سامانه آموزش کشور را به ناکجا آباد ببرد و تاثیرهای ناگواری را بر آن تحمیل نماید.»
وی تصریح کرد: «اما تنها گرفتاری های بودجه ای نیست که فانی را دچار مشکل کرده است، بلکه برخی از رویکردهای آموزشی و پرورشی وزارتخانه و گروه مشاوران و معاونان آن نیز نقصانی است که دشواری های برآمده از آن، این نهاد توسعه ای را از کارکردهای نوین آن باز داشته است. برای نمونه برخی از رویکردهای فرهنگی کلیشه ای وزارت خانه را می توان ادامه راه دولت دهم دانست و اصرار بر یک سری سیاست های تجربه شده و شکست خورده ارزیابی نمود و یا اصرار بر حفظ چهره های غیرمحبوب دولت پیشین در سطح وزارتخانه، ادارات کل و آموزش و پرورش استان ها و شهرستان ها و .... که گویا برخی از اعضای وزارتخانه برای به دست آوردن دل منتقدین اصولگرا انجام می دهند. یا اصرار بی دلیل بر سیاست های خشک در قبال آموزش و پرورش و گاه نگاه پادگانی بر آن .»
نیک نژاد در پاسخ به این سوال که آیا دکتر فانی مسول همه این نقصان هاست، گفت: «شاید نتوان همه این دشواری ها را به وزیر نسبت داد اما شوربختانه برخی از رویکردها و عملکرد تیم همراه سبب گردیده است که گروهی از فرهنگیان با استیضاح همراهی و با استیضاح کنندگان همدلی نمایند.»
این صاحب نظر مسائل آموزش و پرورش مواردی چون اصرار بر تعطیل نشدن مدرسه ها حتی در آلوده ترین روزها، اضافه شدن ساعت های آموزشی به رغم کمبود امکانات آموزشی و پرورشی، اصرار بر برگرداندن تعطیلی پنجشنبه ها و همچنین بستن قرارداد با بیمه آتیه سازان حافظ و کاهش مزیت های بیمه طلایی و سقف و بیمارستان های طرف قرار داد، و از همه مهمتر منفعل بودن وزارتخانه در کاهش قدرت اقتصادی فرهنگیان و ضعیف عمل کردن در گرفتن سهم بودجه ناچیز از کل بودجه، را از موارد دلخوری فرهنگیان برشمرد»
وی با بیان این که فرو کاستن دشواری های کنونی آموزش و پرورش به سطح تیم فانی را ستمی دیگر به فرهنگیان و آموزش و پرورش و چشم بستن بر واقعیت های این نهاد موثر است، اظهار کرد: «بر این باروم که با تغییر یک فرد نمی توان رویکرد حاکمیتی به یک فرآیند را تغییر داد. رفتن فانی نمی تواند دردی از درد های این نهاد توسعه ای را کاهش دهد، همچنان که ماندن او به تنهایی و بدون تغییر نگاه های دولت مردان نمی تواند تحولی ایجاد کند. باید نگاه دولت مردان و نمایندگان و به آموزش و پرورش را تغییر داد، گرچه این سخن پایانی دلیل بر منفعل بودن و تلاش نکردن نیست.»
نیک نژاد با انتقاد از برخی فعالان سیاسی و رسانه ای که به زعم خود برای مصلحت بزرگ تر- یعنی جلو گیری کردن از تضعیف دولت - انتقاد بر وضعیت نابه سامان آموزش و پرورش را بر نمی تابند، گفت: «من به عنوان یک دوست دار دولت، نقد بر تیم آموزشی را تقویت دولت می دانم. بر کسی پوشیده نیست که شمار زیادی از فرهنگیان و البته گروه گسترده ی تحت تاثیر آنها، به عنوان یکی از گروه های مرجع، همواره در انتخابات از جمله انتخاب رییس جمهور دکتر روحانی موثر بوده و خواهند بود. جلوگیری از ناامیدی ایشان از برنامه ها و شعارهای دولت تدبیر و امید، بزرگترین مصلحت موجود در وضعیت کنونی آموزش و پرورش است.»
وی ابراز داشت: «بی گمان من به عنوان یک معلم نسبت به این ناامیدی حساسیت فراوانی دارم و بیم آن دارم که سبب تغییر رویکرد به دولت گردد و آن گاه شاید آسیبی بزرگ تر متوجه دولت شود. بنابراین من و افرادی مانند من برای جلوگیری از گسترش چنین ناامیدی ای میان فرهنگیان باید دست به کار شده و بر روندهای ناجور و رویکردهای نابه جای کاربدستان آموزشی گله کنیم، تا از آسیب های جدی تر بر دولت جلوگیری نماییم.»
انتهای پیام /*
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.