اگر خوب دقت کنیم متوجه می شویم که در هر صورت هر ورودی و خروجی به هر طریقی باید ثبت و ضبط گردد. از هر نوع و حالتی که هست.
مسلما حرکات اخیر سازمان نهضت سوادآموزی و امور اداری و تشکیلات وزارت مبنی بر جمع آوری آمار و مستندات آموزش دهندگان تا به این لحظه تمامی ندارد و هر بار که حرفی از جذب و به کارگیری نیروهای مشمول تبصره ده ماده 17 به میان می آید ، فرم هایی در استان ها به تایپ می نشیند و سرگرمی تازه ای می شود برای نیروهای بلاتکلیف و در انتظار استخدام که هر لحظه تن و بدنشان می لرزد که چه اتفاقاتی در پس این تکمیل شدن ها خواهد افتاد.
نکته قابل تامل اینجاست که دفعه قبل استان هایی چون لرستان ،کرمانشاه ،همدان و چندی دیگر از شهرستان ها این جمع آوری اطلاعات را انجام دادند و مجدد در این هفته نیز فرم های مورد نظر با توضیحات تفصیلی، تهیه شده و در اختیار آموزش دهندگان قرار خواهد گرفت.
آیا اطلاعات جمع آوری شده قبلی گویای حضور و وجود این آموزش دهندگان نبوده است؟
نباید این سوال پیش بیاید که دقیقا قصد و هدف از این نوع آمارگیری برای چیست؟
از زمان تصویب مصوبه چه تعداد آمار به کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و قسمت نیروی انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش ارسال شده که هنوز بعد از گذشت این همه مدت مقامات را اقناع نکرده است؟
چه ایرادی دارد که آمار قطعی و حتمی از آموزش دهندگان حی و حاضر، به صورت 99 درصدی برای ارجاع به امور استخدامی ارسال شود و چنانچه در تکاپوی یک درصد باقی ، وزارت خانه کنکاش را ادامه دهد تا نسبت به آنچه مدنظر دارد ، تحقیقات خود را تکمیل کند و این همه مدت با بهانه های واهی از به کارگیری آموزش دهندگان مشمول سر باز نزند؟
سازمان نهضت سوادآموزی از اهم مشکلات و مسائل مربوط به آموزش دهندگان کاملا آگاه است و بیش از آنچه یک آموزش دهنده بخواهد برای مسئولین راجع به شرایط توضیح دهد ، حرف برای گفتن دارند.
در سنوات اخیر چنانچه خود را وکیل و مدافع آموزش دهندگان در کارگروه های مورد بحث در کمیسیون و کمیته تدوین آیین نامه می بینند و مسلما پیشنهادات خود را به صورت شیوه نامه ارائه کرده اند ، بایستی تاکنون موانعی که احتمالا بر سر جذب این نیروها بوده است برطرف شده باشد و این وضع اسفباری که آموزش دهندگان را احاطه کرده است و در شان جامعه فرهنگی این کشور نیست خاتمه یابد !
از زمان ارائه پیشنهاد طرح الحاقی در مجلس و پس از رای آوردن آن تاکنون ،تعداد آموزش دهندگان مشمول زیر ذره بین مسئولین و مقامات بوده است .به نحوی که این گونه تلقی می شود که تاکید کرده ایم تا آخرین نفرات خود را اعلام کنید که بعد از آن دیگر هیچ موردی پذیرفته نیست.
سوالات زیادی از نحوه ی بی عدالتی های وزارت آموزش و پرورش در اجرای مصوبه ی 95 وجود دارد که اگر بخواهیم هر بار یادآوری کنیم ، ممکن است بگویید چکشی ست بر سرمان! لیکن با این وجود که آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی نه سوابق بیمه ای برایشان لحاظ شده است و نه اسناد مالی در حال حاضر در دست خویش دارند که بتوانند ارائه کنند و خوشایندتان باشد،از لحاظی هم این نگاه برای شما وجود دارد که آموزش دهندگان کجا و چگونه کار کرده اند و روال پرداخت حقوق و محاسبه سنوات آنان به چه شکل بوده است که صد البته این را باید از امور اداری و ذی حسابی های ادارات کل خودتان مطالبه کنید که چگونه این امر ممکن شده است؟!
ولی پرسش ما اینجاست که چرا آمار پیش دبستانی و حق التدریس ها این قدر نوسان داشته است؟
چگونه در یک استان با وجود مشخص بودن مراکز پیش دبستانی و نیروهای شاغل در آن ، تعداد ارقام کدهای ارائه شده به بیش از دو برابر رسیده است؟
جدای از این هنوز هم جامانده ها اعلام نشده است؟
این را باید حتما در نظر بگیرید که با توجه به ظلم فاحشی که در حق آموزش دهندگان در سال 95 صورت گرفت ، شک و شبهه هایی که آموزش دهندگان نسبت به بسیاری از عملکردهای وزارت دارند ، دست کم از سو ء ظن هایی که خودتان به کادر اجرایی خود دارید نیست.وگرنه استانی که ظرف سه ماه اخیر ، بیش از یک ماه درگیر جمع آوری آمار بوده است ، چه نیازی دارد از همان جمعیت ،سرشماری کند؟
در جلسه اخیر سازمان نهضت سوادآموزی که در اوایل اسفند ماه 1397 که برای بار دوم از میان نمایندگان اختیاری معاونت های سوادآموزی استان ها در ساختمان نهضت سوادآموزی همزمان با معارفه ریاست جدید این سازمان تشکیل گردید ، این گونه شفاف سازی شد که مصوبه 95 و 97 در یکدیگر اقدام شده است و ما به جدیت پیگیر احقاق حقوق شما هستیم.
اگرچه امیدواریم این نوع جلسات و گردهمایی ها جدای از آنکه صرفا برای گزارش فعالیت های داخلی نهضت سوادآموزی و اقناع مقامات و مسئولین برای ماندگاری و تثبیت هر چه بیشتر نهضت سوادآموزی و ادامه برنامه های زیر مجموعه چشم اندازهای سند تحول بنیادین است، در حاشیه آن به اتلاف عمر و جوانی آموزش دهندگان نیز توجه جدی و ویژه ای مورد سمع و نظر همگان باشد.
البته تغییر سمت ریاست سازمان آن هم در این برهه برای آموزش دهندگان خود سوالی ست که جوابش را هم می دانند و هم نمی دانند.اما با توجه به آرامش قبل از طوفانی که در جلسه پیشنهادی در سازمان برای آموزش دهندگان صورت گرفت ، این گونه نشان داده شد که همه ی تلاش سیستم بر دفاع از آموزش دهندگان و بازپس گیری حقوق تضییع شده آنان ادامه خواهد یافت و جابه جایی تغییری در هدف ایجاد نخواهد کرد.
کمای آنکه آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی با وجود تمام مشقاتی که نه تنها با تصویب مصوبه از شدت و حدت آن کاسته نشده است بلکه با وجود شرایط فعلی جامعه ، در تنگناهای بیشتری نیز قرار گرفته اند ، سعی خود را برای نگه داشتن ارزش و منزلت اقدامات خود انجام داده و نسبت به آن اهمال نخواهند کرد.
شایان ذکر است با توجه به اقدامات اخیر وزارت آموزش و پرورش و ادغام های صورت گرفته در قسمت های مختلف ، حال که با توجه به کاهش شدید آمار بی سوادی در کشور، کوچک سازی در نهضت سوادآموزی هم جریانی لاینفک خواهد شد و معاونت های سوادآموزی نیز به سمت های فعلی منحصر شده ، پسندیده است در استان های کشور ، معاونت های منصوب ،قبل از اتمام زمان اشتغال خود و مشرف شدن به زمان بازنشستگی، تلاش خود را برای توجیه مسئولین استانی و نگرش منفی که بعضا از سال های گذشته نسبت به آموزشیاران نهضت سواد آموزی-که آن هم از کم لطفی تمام کسانی ست که به جای آنکه شخصیت و توانمندی آنان را دیده باشند با دیدی مغرضانه به این قشر تلقی باطل داشته اند - را با نگاه مثبت خود به نحو شایسته تغییر دهند.
آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی جدای از فعالیت های مخلصانه ای که برای آموزش و پرورش تاکنون انجام داده اند و مهارت هایی که در طی این سالها کسب کرده اند ، با توجه به کمبود شدید نیروی انسانی در استان ها مسلما بهترین نیروهایی هستند که می توانند آموزش و پرورش را یاری دهند و چنانچه مسئولین محترم نسبت به این موضوع و عدم حضور آموزش دهندگان دلایل محکم و مستدلی دارند بهتر است به جای آنکه چون جناب دکتر حدادعادل و یا مهندس نوید ادهم در مقابل آنان جبهه گیری با سمت شامخ داشته باشند ، مشکل اصلی خود را با این نیروها بدون لکنت و به دور از حاشیه بیان کنند تا شائبات برطرف شود.
توانایی آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی همان قدر که مانند صبرشان در برابر ظلمی که در جهت اجحاف حقشان صورت گرفت ،زیاد است ، اجازه نخواهند داد زحمات چندین و چند ساله شان برای این کشور و انقلاب به هدر برود. عمر و جوانی آنان و خون پاک شهیده هانیه اکبریانی نمی تواند پایمال شود.
آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی صندلی های مسئولین را طلب نکرده اند ، آنان خون دل خوردن در کلاس درس و تلاش برای ارتقای سطح آموزش و تعلیم و تربیت فرزندان خود و سایر مردم این سرزمین را با افتخار به جان خریده اند و برای آن پیکار می کنند.
بارها تمام مشمولین تبصره ده ماده 17 از وزیر آموزش و پرورش به طرق مختلف تقاضا کرده اند که تدوین آیین نامه را به اتمام برسانند و این معلمان زحمت کش را چه در گروه حق التدریس و چه در سایر گروه های مشمول از بلاتکلیفی رها نمایند.
مجدد از مسئولان و تمام تیم منتخب در این کارگروه تقاضا داریم وعده خود را نه برای بندگان متولی در هر ارگان و نهاد ،بلکه برای رضای خدا به حرمت انسانیت و آزادمردی تا قبل از شروع سال 1398 عملی نمایید و شادمانی را به جوانان کشورتان هدیه کنید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
لطفا بگویید دقیقا کدام کلاس و در کدام منطقه و شهرستان است تا خود من پیگیری کنم.
شما می دانید ما چقدر تحت فشاریم؟؟؟
از ادارات کل هم که میان بازدید نمیگذارند ما یاسوادآموزان حرفمونو بزنیم.
برای کلاس من از کمیساریا اومدند بازدید به جای اینکه من یا سوادآموزانم حرف بزنیم خود رییس اداره سوادآموزی برید و دوخت و تنمون کرد.
تمام بدبختی ما از خود سوادآموزی ست.
پای ما ننویسید.
رییس ما حسابی حواسش هست که ما دهان از هیچ چیز باز نکنیم.
اونقدر توی جلسات به ما تاکید کرده که دیگه حفظ شدیم
خدا کند از این عذاب راحت شویم
قبلی چه کار کرد که حالا این بکند.
هم تکلیف نیروهای مشغول معلوم می شود
هم این همه اختصاص منابع به آموزش عمومی و زنده باز می گردد
متاسفانه حاکمیت اجازه انحلال را نمی دهد
وگرنه وزارت زورش را زده است
130 هزار نفر آمار اولیه آن ها بود.
مگر می شود باور کرد که ناگهان این تعداد به یازده خزار نفر و یا کمتر برسد؟!
این حنا دیگر رنگ ندارد.
رییس قبلی هم رفت که سر و صداها بخوابد
مدیرکل حوزه ی دفتر بطحایی را هم که همه آموزش و پرورشی ها آشنایی دارند شکر خدا!
از مسئولین وزارت آموزش و پرورش و سازمان نهضت سوادآموزی
استدعا داریم آموزش دهندگان مشمول تبصره را تا قبل شروع سال
۹۸ از این برزخ بلتکلیفی نجات دهند و از تلف کردن وقت این افراد
زحمت کش به دنبال زمان و وعده و وعیدهای پوشالی دست بردارند.ظلم و بی عدالتی و تبعیض و اجحاف در حق این نیروهای
با تجربه به سرحد اعلا رسیده است.در دیزی باز است حیای گربه کجاست؟ چرا این سکوت و سعه صدر آموزش دهنده سوء استفاده می کنید؟ بعد از سه سال اجحاف و افتراء و برچسب زدن به آموزش دهندگان آیا واژگان خراب کردن وجهه این نیروی متعهد و دلسوز و با تجربه تکمیل نشده است؟ دنبال چه واژه ای برای سرباز زدن از تعیین وضعیت این نیروی با آزاده می گردید ؟ در زمان تحصیل به دانش آموزان درس اجتماعی و مدنی می آموزید و از رعایت قانون و احترام به حقوق شهروندی سخن می گویید ولی پای عمل که می رسید تخطی از قانون و اجرای آن برایتان معما می شود؟ بس کنید این بساط تزویر و ریا و قانون شکنی را ؟
حالا میخواد مسیح دوران بشه؟
آموزش دهندگان خبر دارند که پچ پچه های ایشون با آقاب الهیار و چهاربند به چه نحو بوده است.
آقای انصاری هم محری اوامرشان
خدایا خودت به فریاد همه برس
ما را از دست این اجنبی ها خلاص کن
همان باقرزاده برای جنگیدن با آموزش دهندگان یادش نرفته که در جلسات چه می گفت!!!
بی سواد مدرسه ندیدهای گرفتار سیکلی شود تا نتواند خرید خدمت سربازی کند
آیا هدف تخریب نهضت سواد اموزی بود یا کنار زدن حق وحقوق آموزش دهندگان دراین برهه فقط دیدیم هدف تضعیف آموزش دهندگان وتبعیض با۴ گروه مشمول بوده که بتوانند از آماری غیر واقعی از حق التدریسان استفاده کنند اماری که در عرض دوسال از ۲۸۰۰۰به ۴۸۰۰۰رسید .جالبه حقانیت درمورد گروههای دیگر وجود ندارد ودرعوض دست پیش میگیرند پس نیوفتند .
اقوام مسئولین وادارات ومدیران با پرونده های ساختگی به یک باره مشمول قانون شدند .ظاهرا بازرسانی پیگیرند امامگر میشود از خودشان بازرسی کنند چون هرکدام از افراد چندنفراز اقوام وطایفه را وارد کردند تا ازاین آب گلالود ماهی بگیرند
سلام و عرض ادب
از اینکه اینقدر به فکر تعلیم و تربیت دانش آموزان این کشور هستید سپاسگزاریم
نخبگانی که شما از آن ها صحبت می کنید لابد جناب آقای الهیار ترکمن و نوید ادهم و حدادعادل و بطحایی و حکیم زاده و کمیجانی و فولادوند و زینی وند و بیرانوندی و سعیدی و کریمی و بیات و یحر خیز و ... هستند که تاکنون برای آموزش و پرورش تصمیمات بهینه گرفته اند ؟
از قلم افتاد امیرنعمت الهی