بخش بزرگی از جامعۂ بزرگ بازنشستگان کشور که در یک دهۂ گذشته به خاطر عدم اجرای قانون و اهمال در پرداخت حقوق مشروع و قانونی شان از نظر حداقل های یک زندگی شرافت مندانه دچار مشکلات عدیده ای گردیده بودند .
در سال 95 تلاش های بی سابقه ای را جهت استیفای مطالبات خود آغاز نموده و در این مسیر با ارسال هزاران نامه و پیام و پیامک و ده ها ملاقات حضوری با مسولین و نمایندگان مجلس و با مراجعات مکرر به سازمان مدیریت و مجلس شورای اسلامی ، صدای محرومیت و مظلومیت خویش را به گوش مسؤلان ذیربط رساندند ، اما علیرغم وعده های سازمان مدیریت و برنامه ریزی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، با تداوم بی مهری ها ، عملاً در احکام حقوقی صادره برای بازنشستگان در سال 96 تغییر محسوسی حاصل نشد و شکاف دریافتی های اکثر بازنشستگان با سایر کارمندان، نه تنها ترمیم نشد بلکه عمیق تر شد.
این قشر رنجدیده و سرخورده از عدم توجه مسؤلین ، می رفت تا از فروردین ماه سال جاری با استفاده از ابزارهای قانونی بر تحقق مطالبات به حق خود پافشاری نماید که ، در پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری سرنوشت ساز 29 اردیبهشت و پرهیز از سوءاستفاده مخالفان دولت ، موجب گردید که موقتاً طرح مطالبات را رها نموده و به موضوع خطیر انتخابات بپردازد و اینک که با رأی قاطع ملت در 29 اردیبهشت بر ادامه ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی مهر تأیید زده شد بی صبرانه به دنبال اقدام و پیگیری حقوق قانونی خویش است و نیز معلمان شریف و خدوم این کشور که در اهمیت رسالت و شغل شان برای توسعۂ کشور تردیدی نیست و به خاطر عدم اجرای «ق م خ ک »*و تبعیض در پرداخت های کارکنان دولت مطالبات جدّی دارند .
به نظر نگارنده هم بازنشستگان و هم معلمان شریف با توجه به موارد ذیل ، ترجیحاً طرح مطالبات به حق خویش را تا تشکیل دولت جدید به تعویق اندازند و بعد از شکل گیری کابینه و تشکیل دولت دوازدهم نسبت به طرح مطالبات اقدام نمایند.
یک: گرچه ملت شریف در خرداد 92 دکتر حسن روحانی را با توجه به شعارها و وعده هایش به ریاست جمهوری رساند ، اما با توجه به موقعیت آن زمان و وجود مجلس نهم و سهم خواهی افراد ذی نفوذ، مسلماً آنچه که ترکیب کابینه دولت یازدهم را رقم زد با خواست عمومی ملت فاصله زیادی داشت و در بدنه دولت و در سطح استان ها و ادارات کل نیز تغییرات محسوسی اتفاق نیفتاد و غیر از چند وزارت خانه که هم دل و هم زبان با ملت و رئیس جمهور منتخب بودند مابقی بدنه اجرایی کشور ، با همان مدیران سابق با اندک جابه جایی ادامه کار دادند و حتی اکثریت حدود هفتاد درصد نمایندگان مخالفِ دولتِ مجلس نهم که در انتخابات 7 اسفند 94 از رسیدن به کرسی مجلس بازمانده بودند در بالاترین پست ها جذب وزارت خانه ها شدند .
بنابراین علیرغم انجام اقدامات مؤثر و ارزشمند در بخش های سیاست خارجی ، اقتصاد ، بهداشت و درمان و حوزه های دیگر ، بخش بزرگی از بدنه دستگاه های اجرایی و حتی اکثر نمایندگان مجلس شورای اسلامی اراده ای برای حل مشکل بازنشستگان و حقوق بگیران پایین جامعه ، که معلمین بخش عمدۂ آن بودند نداشتند.
دو: در شرایطی که دکتر روحانی در خانۂ خود غریب بود و اکثر ژنرال ها و سرهنگان قوه اجرایی کشور در مبارزات انتخاباتی یا بی تفاوت بودند و یا حتی به دروازه خودی گل می زدند ، قاطبه فرهنگیان و بازنشستگان به خاطر منافع و مصالح ملّی ، در آستانۂ انتخابات ، طرح مطالبات صنفی را تعلیق نموده و علیرغم تنگناهای معیشتی ، در مقابل عوام گرایی و پوپولیسم ایستادند و تکلیف تاریخی شان را نسبت به سرنوشت کشور به درستی انجام دادند.
سه : شاید بتوان ادعا کرد که شخص دکتر روحانی مظلوم ترین رئیس جمهور کشورمان بوده زیرا نه تنها هجمه های بیرونی که تا کنون از نظر سطح و قدر سابقه نداشته بلکه اکثریت استخوان بندی مدیران کالبد اجرایی کشور نیز با او هم دل نبوده و اگر هوشیاری اکثریت ملت ، خصوصاً رأی دهندگان شهرهای بزرگ نبود نهضت سه برابری یارانه ها!!!به اهداف خود رسیده بود.
چهار: اینک به نظر می رسد دکتر روحانی به شدت درگیر انتخاب یاران کابینه و نهایتاً پاک سازی مدیران ناراضی تراش و ذوحیاتین!!!! است و نه تنها در حال حاضر فرصت و امکان عملی برای اجابت درخواست بازنشستگان و فرهنگیان وجود ندارد بلکه نیازمند کمک ، صبوری و همراهی است و لازم است فرصت داشته باشد تا تیم دلخواه و مورد نظر خود و رأی دهندگان را انتخاب نماید.
بنابراین برای رعایت مصالح بزرگتر و حفظ دستاوردها شاید لازم باشد تا تشکیل کابینه و دولت جدید ، به تلاش برای ملاقات ورایزنی با شخص دکتر روحانی و معاون اول ایشان اکتفا نموده ، بدیهی است با استقرار دولت جدید که امید بسیار می رود اعضای آن مطابق خواست اکثریت ملت باشند ، شرایط برای اصلاح قوانین تبعیض آلود و ارائه لایحه دائمی«ق م خ ک»و استیفای حقوق مشروع و قانونی بازنشستگان و فرهنگیان مهیّا گردد.
* قانون مدیریت خدمات کشوری
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
فقط خدا را شكر مي كنم و مي گويم اگر ميتواني تبعيض ها را رفع كن و گرنه
اگر نمي تواني خدمتي كني ، برو تا خيانتي نكني !!
هركه هستي ، جان مولا مرد باش ....
حق ماست که ما معلمین همیشه همینگونه بمانیم
اینگونه تعریف و تمجیدها از یک رئیس جمهور ترسو نمی دانم برای چیست. قطعاً با وجود بزدلانی چون روحانی در دراز مدت ذلتی بدتر از این نصیبمان خواهد شد.
برخی نان به نرخ روزخور همیشه هستند که سرشان زیر برف و فکر که نمیکنند اصلا....
چون اگر فکر میکردند این همه دزدی و اختلاس (ببخشید وام معوق) و حقوق نجومی را عملکرد مثبت برای قهرمان پوشالی خود-که بارها دربرابر رهبرمظلوم ایستاد و لبخند تلخ به ریش خودش زد - نمیدانستند...
سالها به انتخابات سالم ایران اعتماد داشتم ولی این دوره با اجرای دولت یازدهم فقط تاسف خوردم که کسی که نمیخواهد گناه دیگری بیشتر شود چرا خود دست به کاری میزند تا رای بیاورد.
درضمن اصلا طرفدار قالیباف و رئیسی هم نیستم
بزرگترین اشتباه فرهنگیان رای مجدد به روحانی بود که در طول دولت 11م هییییییییییییییییییییییییییییییییچ توجه و اعتنایی به معلمان نکرد و یقینا در دولت 12م همین منوال ادامه خواهد داشت
لطفا از حقایق موجود هم چاشنی نوشته نه چندان دلنشین خود هم میکردید.
التماس بیداری
اندر کار ،بازنشستگان مرده
اند.اززمان آقای خاتمی تاکنون
بارها نوشتیم وفرستادیم
«بازنشستگان در حال انقراض را
دریابید» تاکنون کسی نگفته است
"خَرَت"به چند؟نوشتیم همواره
فرزندانمان عرق شرم را برپیشانی
مان نظاره گرند وماچهرۀ گلگون به
زردی نشسته شان را نظاره
گر.اما،مسؤلان منتظر مرگ
ما.نوشتیم آنچه ازگذشته بجامانده
داشتیم بفروختیم تامعیشت را دوام
دهیم ،تا دولتها جان گیرندوگوشۀ
چشمی به ما کنند.غافل ازاینکه
دولتیان ومجلسیان دراندیشۀ
خویشند.فقط ازما رأی میخواهند و
حضور درصحنه .به زبان تجلیل در
سرلوحۀ گفتار ها اما درعمل دور
نگهداشته شده ترین سیاهی قافله
ایم. چه کنیم؟ بازنشسته ایم و
اسقاط.باوعده والفاظ سرگرم مان
کرده اند.کاش؛ دلالی پیشه میکردیم!
بازنشسته دهه70