آنچه از لحاظ اداري و ساختارهاي تشكيلاتي از كلمه بازنشسته برداشت ميشود، انقضاي دوره كاري پس از حدود ٣٠ سال تلاش و انجام فعاليتهاي شغلي است كه افراد شاغل، پس از اتمام دوره مشخص شغلي آن را تجربه ميكنند. با اعمال اين تغيير وضعيت اداري، فرد شاغل ضمن دريافت حقوق و مزاياي مصوب در قانون هر جامعه از انجام فعاليتهاي شغلي معاف شده و سالهاي عمر خود را به پشتوانه حقوق دوره بازنشستگي سپري ميكند. اما آنچه اين كلمه در اذهان افرادي تداعي ميكند معادل از كار افتادگي و به پايان رسيدن سالهاي توانمندي و كار موثر است كه همراه بالاتر رفتن سن ممكن است به كاهش كارآمدي در سازمان تبديل شود.
نكته مغفول مانده كه غفلت از آن موجب از دست رفتن سرمايههاي بسيار گزاف نهتنها معنوي كه مادي سازمانهاي فراواني شده نقش دانش به عنوان يك ثروت عظيم در هر سازمان است.
هر روز كه ميگذرد نقش دانش در عرصه موفقيت و رقابت سازمانها بيش از پيش آشكار ميشود. اين دانش در سازمانها به دو صورت مستند شده در متنها، كتابها، نقشهها و به هر شكل ديگر يا دانش مخفي در اذهان انسانها وجود دارد كه به دليل در دسترس نبودنش بايد استخراج شود تا حفظ دانش در سازمانها به عنوان يك سرمايه ارزشمند تضمين شود. اين امر امروزه به صورت كاملا تخصصي و علمي بر مبناي روشهاي فناورانه و علوم مبتني بر فناوري اطلاعات، در حال بسط و گسترش است و مقالات علمي و پژوهشي متعدد در اين زمينه به سرعت در حال انتشار است.
با چنين رويكردي در سازمانهاي به روز دنيا، ٣٠ سال فعاليت شغلي در سيستمهاي دانشمحور معادل كسب دانش و مهارت شغلي به مدت ٣٠ سال در افراد است كه آنها را تبديل به ذخيره ارزشمند دانشي در سازمان خود ميكند. اين دانش مخفي در ذهن فرد مجرب معادل هزينههاي انجام شده در سازمان براي رسيدن به تجربيات موثر اوست كه اين منبع دانشي براي سازمان مربوطه در اختيار دارد.
به عبارت ديگر مجموعه پرداختهاي حقوق و مزاياي دوره خدمت شاغل منتهي به ايجاد دانش و مهارتي ميشود كه در ذهن او ميماند و با خارج شدن اين نيروهاي مجرب، سازمانها قسمتي از سرمايه معنوي و مخفي خود را از دست ميدهند. به همين دليل يافتن روشها و مدلهايي براي ايجاد بسترهاي تكنولوژيك حفظ ذخيرههاي دانشي افراد از مهمترين تلاشهاي سازمانهاي پيشرو در قرن حاضر است.
امروزه به بازنشستگان به عنوان بانك اطلاعاتي و تجربي نگريسته ميشوند كه به پشتوانه آن سيستم مورد ارزيابي قرار ميگيرد و اصلاح و تغيير در راستاي منافع سازمان و افراد صورت ميگيرد. معلمان بازنشسته بهترين و معتبرترين منابع و مراجع ارزيابي سيستم آموزش وپرورش هستند بنابراين بايد تدابيري انديشيده شود تا اين امكان فراهم شود اين سرمايه ارزشمند در خدمت پالايش سيستم قرارگيرد.
معلمان بازنشسته زيادي وجود دارند كه صاحب نظر، كارشناس، مولف و محقق هستند و حاضرند در خدمت نظام آموزشي باشند اما هيچ مكانيزمي براي بهكارگيري آنها وجود ندارد.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.