گروه رسانه/
روزنامه شرق با انتشار گزارشی تحت عنوان «مصائب بازنشستگی»، از بحران در صندوقهای بازنشستگی و در پیش بودن چالشهای بزرگ اجتماعی ناشی از این بحران خبر داد.
این روزنامه نوشت :
وضعیت صندوق های بازنشستگی نامساعد است به گونه ای که در حال حاضر میزان ورودی منابع برخی صندوق های بازنشســتگی مانند صندوق فولاد به نزدیک صفر رسیده است و ســایر صندوقهای بازنشستگی مانند صندوق بازنشستگی هما، صندوق بازنشستگی شرکت ملی مس، صندوق بازنشستگی نفت، صندوق بازنشستگی کشوری و... به صورت پیش رونده در حال دچارشدن به این وضعیت هستند. این چکیده نکاتی است که مهدی کرباسیان، یکی از مدیران سابق ســازمان تأمین اجتماعی و حســین عبده تبریزی، اقتصاددان و کارشناس بازار ســرمایه در نشســت «تجربه صندوق های بازنشستگی در ایران و نقش بازار سرمایه» که در محل آکادمی دانایان برگزار شد به آن پرداخته و می گویند کــه دولت همچنان به بحران قریب الوقوع صندوق های بازنشستگی به طور کامل واقف نیست و اگر نخواهد هرچه زودتر اصلاحات را در صندوق های بازنشســتگی کلید بزند، گرفتار چالش های اجتماعی بزرگی خواهد شد.
۴ دلیل زمین گیری صندوق های بازنشستگی
مهدی کرباسیان، یکی از تکنوکرات های ایرانی و مدیران سابق تأمین اجتماعی در این نشست با اشاره به ســابقه تاریخی صندوق های بازنشستگی در کشور می گویــد که «بعد از پیروزی انقلاب چند هجمه بزرگ بــه صندوق ها وارد شــد. اولین لطمه ایــن بود که در شورای انقلاب تصویب کردند که جرائم نپرداختن حق بیمه خلاف شرع اســت و ابطال کردند یعنی اگر کارفرمایــی ۲۰ درصد باید می داد و هفت درصد هم از من کارمند کم می کرد، ۲۷ درصد باید به صندوق تأمین اجتماعی می داد که اگر نمی داد، تنها ابزاری که تأمین اجتماعی داشت یکی جرائم بود که درصدی می گرفتند که آن هم تصویب شد که ندهند، دوم اینکه بتواند از حســاب کارفرمــا بردارد که دومی هم عملی نشــد چون قوه قضائیه همکاری نمی کرد. این اولین چیزی بود که صندوق را دچار خدشــه و عدم تعادل کرد.
دومین اتفاق، بازنشستگی های پیش از موعد بود. تفکری در بخشی از کشور حاکم بود و هنوز هم کم و بیش هست و آن اینکه اگر افراد را زودتر بازنشسته کنیم می توانیم به جایشان جوان ها را به کار بگیریم، در صورتی که این اشتباه است و از نظر علمی رد شده است. کسی که بازنشسته می شود چون حق بیمه نمی پردازد و هفت درصد هم نمی دهد حاضر است با قیمت ارزان تر به بازار کار بیاید».
او ادامه می دهد: «سومین اتفاق اینکه در آن سال ها، سن امید به زندگی در مردان ۵۷ سال و در زنان ۶۰ سال بود و هر ســال اضافه تر شد و الان عددش ۷۶ برای خانم ها و ۷۳ برای آقایان است. یعنی شخص ۱۶ سال بیشتر حق مستمری می گیرد اگر به موقع بازنشسته شود، ۱۶ سال کمتر حق بیمه می پردازد. چهارمین خسارتی که به صندوق تأمین اجتماعی که بزرگ ترین صندوق بیمه کشور اســت وارد شد اینکه دولت سه درصد سهم خود را تا ســال ۱۳۷۱ پرداخت نکرد، حتی یک ریال و بهانه دولت هم گرفتاری کسری بودجه بود».
این کارشناس تأکید می کند: «این مسائل باعث برهم خوردن تعادل در صندوق های بازنشستگی شد و برای رفع این مسئله به دولت پیشنهاد کردیم یک سازمان ناظر بر صندوق ها نظارت کند و فرا دولت باشد که اتفاقا این تشکیلات فرادولتی و مستقل در بسیاری از کشــورهای جهان وجود دارد اما این موضوع مورد قبول واقع نشد و گفتند با قانون اساسی مطابقت ندارد».
کرباسیان می گوید: «در سال ۱۳۸۳ اتفاقی با نیت خیر افتاد اما در عمل کارساز نبود و آن این بود که قانون جامع رفاه و تأمیــن اجتماعی با هدف پرداخت یارانه مصوب شد و کم کم کار به جایی رسید که وزارت رفاه و عمال دولت شروع به دخالت مستقیم در سازمان تأمین اجتماعی کرد و مشکلات بزرگی حادث شد تا جایی که مطابق آخرین گزارش های موجود بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی ۴۶۳ هزار میلیارد تومان اســت که عدد نجومی است».
ورودی منابع برخی صندوق ها نزدیک به صفر
او تأکید می کند که دولت ها آن گونه که باید و شاید بحران در صندوق های بازنشستگی را جدی نگرفته اند. این در حالی است که به گفته کرباسیان «بعد از فروپاشی شوروی در کشورهای استقلال یافته از شوروی مثل لهستان، بزر گ ترین بحران، پرداخت حقوق بازنشستگان بود و هر روز تظاهرات داشتند. آن زمان بانک جهانی پیشنهاد کرد که صندوق های بازنشستگی، خصوصی شوند. به جز این کشورهای دنیا راهکارهای متعددی را اجرائی کردند و به موفقیت هایی رسیدند، اما در ایران بحران صندوق های بازنشستگی واقعا جدی گرفته نشده و حاال اتفاق نگران کننده این است که ضریب پشتیبانی در تأمین اجتماعی از ۹ به ۴٫۲ رسیده یعنی به ازای هر چهار نفری که حق بیمه پرداخت می کنند یک نفر مستمری می گیرد و فاجعه در صندوق بازنشستگی کشــوری است که ۰٫۶ است یعنی به ازای هر دو نفری که حق بیمه می دهند یک نفر مستمری می گیرد». «بسیاری از این اصلاحات در برنامه های توسعه ای آورده شده بود اما در برنامه هفتم که حتی به آن اشاره هم نشده است » .
مدیر سابق سازمان تأمین اجتماعی همچنین توضیح می دهد: «گذشته از این دولت تصمیم به چابک سازی و کوچک سازی بدنه خود گرفت که گرچه تصمیم خوبی بود امــا ورودی حق بیمه افت جدی کرد و در مقابل خروجی به دلیل پیرشــدن جمعیت رشد کرد و در حال حاضر بدترین وضعیت برای صندوق بازنشستگی فولاد رخ داده که ورودی آن نزدیک به صفر است. این اتفاق در مورد کل صندوق های بازنشستگی مثل صندوق مس، صندوق نفت و صندوق هما و صندوق بانک ها در آینده نزدیک یکی یکی رخ می دهد و اگر دولت توجه نکند اتفاق فاجعه باری خواهد افتاد».
کرباسیان در پایان با اشاره به راهکارهای اصلاح وضعیت صندوق های بازنشستگی می گوید: «راهکار چند لایه شدن صندوق های بازنشستگی است؛ لایه اول اجباری اســت و بیمه شــده پرداخت می کند، دولت کمک می کند و کارفرما هم مشارکت می کند و کف حقوق به بازنشسته پرداخت می شود. لایه دوم صندوق های تکمیلی است که کارفرمایان بزرگ صندوق های مختلفی تشــکیل می دهند و پولی که می ماند وارد بازار سرمایه می شود و اداره آن در اختیار آن شرکت و گروه نیست و توسط شرکت های مولد بخش خصوصی و فعاالن بازار سرمایه اداره می شود و شخص که بازنشسته می شود می تواند این پول را یکجا بگیرد و می تواند ماهانه دریافت کند. سومین لایه، بیمه عمر و زندگی اســت و اختیاری است و وقتی که شخص فوت می کند این پول به ورثه می رسد؛ در حقیقت خودش استفاده نمی کند و بعدا خانواده دچار عسر و حرج نمی شود».
بازنشستگان گرفتار مخارج زندگی
حسین عبده تبریزی، اقتصاددان و کارشناس بازار ســرمایه هم در این نشست با اشاره به وخامت اوضاع صندوق های بازنشستگی و کسری چشم گیر منابع این صندوق هــا می گوید که «میــزان بدهی های دولت به سازمان تأمین اجتماعی روز به روز بزرگ و بزرگ تر می شود و به نظر می رسد که دولت باید یک روز تمام صنعت نفت را به عنوان تسویه بدهی به سازمان تأمین اجتماعی بدهد».
این کارشناس به اصلاح پارامتریک صندوق های بازنشستگی اشاره می کند و توضیح می دهد: «افزایش سن بازنشستگی یکی از این اصلاحات است و افزایش تعداد سال های خدمت قبل از بازنشستگی و افزایش تعداد سال های مبنا برای محاســبه حقوق برای صندوق های بازنشستگی ضروری به نظر می رسـد اما در سال های گذشته به جای تأکید بر این اصلاحات در جهت سیاست های تضعیف کننده منابع صندوق های بازنشستگی پیش رفته ایم. ضمن اینکه اصلاحات صندوق های بازنشســتگی باید به سمتی برود که دولت حداقلی حقوقی به بازنشســتگان پرداخت کند که از عهده نیازهای اولیه خود برآیند و مابقی پرداختی به بازنشستگان با سایر منابع و درآمدهای صندوق های بازنشستگی تأمین شود».
عبده تبریزی در ادامه تأکید می کند: «بسیاری از این اصلاحات در برنامه های توسعه ای آورده شده بود اما در برنامه هفتم که حتی به آن اشاره هم نشده است. آن هم در حالی که وضعیت صندوق های بازنشستگی بسیار وخیم اســت و بررسی ها نشان می دهند که در حال حاضر ســهم درآمد حاصل از دارایی هــا به کل منابع صندوق در بهترین وضعیت ۱۴ درصد است. در دنیا میانگین این عدد بین ۳۰ تا ۴۰ درصد است».
این کارشــناس ادامه می دهد کــه «صندوق های بازنشســتگی نه تنها از نظر وضعیت منابع و مصارف در شــرایط وخیمی هستند کــه قادر نبوده اند آورده مناســبی برای اعضای خود داشــته باشــند و آمارهای موجود نشان می دهند کــه صندوق های بازنشستگی تنها قادر هستند نیمــی از مخارج بازنشستگان را تأمین کنند.
بنابراین پیشنهادی که برای صندوق بازنشستگی تکمیلی کردیم مزایای زیــادی دارد و علاوه بر آنکه باعث افزایش درآمد بازنشستگان می شود، می تواند بار پرداخت حقوق بازنشستگان را از دوش دولت ســبک کند. علاوه بر این به رونق بازار ســرمایه و شــفافیت اقتصادی کمک می کند»
نظرات بینندگان
بنا به این گزارش، افزایش سن بازنشستگی متناسب با سن امید به زندگی به صورت تدریجی، تغییر قوانین در جهت دشوار کردن بازنشستگیهای پیشازموعد از جمله راهکارهایی است که مرکز پژوهشهای مجلس در جهت حل بحران صندوقهای بازنشستگی ارایه کرده است.