ایجاد فرصت های برابر برای بهره گیری از ظرفیت های آموزشی، یکی از اهداف و وظایف دولت در هر کشور، از جمله کشور ماست. این حقی است که همه کودکان ایران دارند و وظیفه ای است که دولت در قبال حال و آینده کشور برعهده دارد. آموزش نسل جوان، سرمایه گذاری با ارزشی است که آینده کشور را می سازد. در وضعیت فعلی تفاوت ظرفیت های آموزشی برای نسل و کودکان ایران، معادل تفاوت درآمد خانوارهاست. خانواده های پردرآمد، ظرفیت لازم برای تأمین امکانات خوب برای آموزش فرزندان خود را دارند و از آن به بهترین نحو استفاده می کنند. خانواده های کم درآمد دغدغه معیشت دارند و آموزش کودکان برای آنان در اولویت دوم است.
سیاست های اقتصادی دولت باید این فاصله را کم کند. به منظور کم کردن این فاصله باید اقدامات و تصمیماتی اتخاذ شود که بتواند نسبت به کم کردن این فاصله در حوزه آموزشی اقدام نماید. به این منظور چند اقدام اساسی به نظر می رسد که قابل توصیه است:
اول، اصلاح سازمان دهی آموزش و پرورش به نحوی که مسئولیت امور اجرایی آن برعهده نهادهای محلی و منطقه ای قرارگیرد که ارتباط مستقیم و نزدیک تری با مردم دارند. این نهادهای محلی شوراهای شهر و روستا هستند و ابزار اجرایی آن شهرداری ها هستند. این اقدام به وزارت آموزش و پرورش اجازه می دهد که با فراغت از امور جاری و اداری روزمره به تدوین بهتر و ارتقای کیفیت مطالب آموزشی اقدام نماید. شهرداری ها نیز برای کسب نظر مردم علاوه بر ساخت بلوار و جاده و کمربندی، در مورد نیازهای آموزشی آنها نیز تدبیر و اقدام می کنند. وضع مالی کارکنان و معلمان نیز یقیناً بهبود پیدا خواهد کرد. این کار موجب می شود امکان اخذ و جلب منابع مردم برای ارتقای کیفیت آموزش نیز با سرعت و ظرفیت بیشتری انجام شود.
دوم، کمک های مردمی یکی از عوامل بسیار مؤثر در بهبود ظرفیت های آموزشی و فراهم آوردن امکانات برای فرزندان خانوارهای کم درآمد است. این امر در شرایطی اثرگذار خواهد بود که امکان حضور و نظارت کمک کنندگان بر روش و محل مصرف منابع اهدایی فراهم گردد. در وضعیت فعلی به دلیل وجود بوروکراسی سازمانی و مسائل دیگر این اعتماد وجود ندارد که کمک کنندگان نسبت به واریز کمک مالی خود به حساب وزارتخانه اقدام و با اعتماد به مسئولین مربوطه اختیار مصرف کمک های خود را به آنان دهند.
سوم، یکی از ظرفیت های قوی برای بهره گیری از تمام ظرفیت های مردمی، بهره گیری از توان و ظرفیت ایرانیان مقیم خارج از کشور است. صرف نظر از اینکه چه انگیزه ای منجر به تغییر محل اقامت آن ها و جلای وطن شده، در یک موضوع با سایر ایرانیان اشتراک نظر دارند و آن حساسیت نسبت به آینده کشور است.
می توان ادعا کرد که بسیاری از آنان در این موضوع که کیفیت آموزشی کودکان یکی از مهمترین عوامل بهبود وضعیت آینده ایران است، هم عقیده باشند و این خود عاملی قوی برای همراهی و همکاری آنان است. این همکاری اگر با نظارت و ایجاد زمینه های اعتماد آن ها بر محل مصرف منابع باشد بسیار مؤثر است و از طرفی نباید درگیر مسائل سیاسی و گروهی شود و نظارت راهبردی آن می تواند بر عهده شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور باشد.
حامیان فردا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.