یک روز خود را در نظر بگیرید و از لحظه بیداری تا خواب، لیست تصمیمات روزانه خود را از ریز و درشت یادداشت کنید. این موارد برحسب جنس متفاوت خواهد بود. خصوصا در جوامع توسعه نیافته و عقب مانده که خط قرمز یا مرزی برای انجام فعالیت ها و نوع تصمیم گیری های روزانه مابین دو جنس وجود دارد. چون هنور در قرن بیست و یکم نیز تقسیم کار در این نوع جوامع برحسب تفاوت های جنسیتی است نه توانایی ها و قابلیت های فردی. روی این اصل در هر کشوری لیست تصمیم گیری زنان از مردان متفاوت و بیشتر است.
از لحظه بیداری در صبح تا پایان آن روز هر یک از ما کلی کار برای انجام دادن داریم. برای برخی از افراد قبل از انجام هر کاری حتی شستن دست و صورت، بلافاصله به سراغ موبایل یا لپ تاپ خود رفتن از اهم امور اشتیاق آور در آغاز روز شمرده می شود و از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است. از مطالعه بخش خبر یا چک کردن پست های دریافتی تا تماشای ویدئویی از گل زده دیشب بازیکن مورد علاقه خود در فضای مجازی.
تعریف خستگی تصمیم گیری
«عبارت خستگی تصمیم گیری، برای اولین بار توسط روی اف. بامایستر (Roy F. Baumeister) به کار رفت. منظور او از این عبارت، تنش احساسی و فشار روانیِ ناشی از تصمیم گیری بود.»
دکتر تونیا هانسل (Tonya Hansel) می گوید:« زمانی که انسانها فشار زیادی را متحمل میشوند، دچار شتاب زدگی میشوند و یا از کار میافتند، چرا که استرس تأثیر زیادی بر رفتار آنان میگذارد.»
و از نظر جو مارتینو (Joe Martino) مشاور روانشناسی؛ «شناسایی خستگی تصمیم ، ساده نیست. زیرا اغلب حسی شبیه فرسودگی مفرط، به دست میدهد و احتمالا بیش از آنچه تصور میکنیم بر ما اثر میگذارد.
یادگیری نحوه مدیریت تصمیم گیری به ما کمک خواهد کرد تا از این فرسایش در امان بمانیم.»
هر قدر هم قوی باشید و تصمیمی که می گیرید به نظر ساده برسد، توان شما برای انتخاب بهترین گزینهها در درازمدت تحلیل خواهد رفت. از قرار معلوم هر فرد به طور متوسط روزانه 35000 مورد تصمیم می گیرد.
تصمیم گیری در هر حیطه ای، انرژی و زمان زیادی مصرف می کند که موجب تضعیف اراده فرد می شود. خستگی تصمیم گیری، عنوانی رسمی برای استرس غیرقابل تحملی است که در نتیجه تصمیم گیری زیاد در طول روز به وجود میآید. خستگی تصمیم، متفاوت از خستگی فیزیکی است. ممکن است شما از خستگی و سطح پایین انرژی روانی خود، آگاه نباشید.» (1)
عدم شناخت این نوع خستگی، به اشتباه توجه خود شخص و حتی پزشکان را به سوی فرسودگی جسمی معطوف می دارد. چون کار زیاد انجام می دهم شدیدا احساس خستگی می کنم. در حالی که خستگی تصمیم گیری مربوط به ذهن و فکر ماست نه نوع و میزان کاری که انجام می دهیم.
نحوه تشخیص خستگی تصمیم گیری
« خستگی تصمیم گیری، با اتکا بر نشانههای فرسودگی روانی شناسایی میشود. جملاتی که هنگام خستگی تصمیم در ذهن میآیند، به شرح زیر هستند:
- این کار را بعدا انجام خواهم داد. (تعویق تصمیم)
- گفتن حرفهای نسنجیده، خرید بدون برنامهریزی یا دویدن به آن طرف خیابان بدون نگاه کردن به اطراف. (تکانش گری)
- نمیتوانم این مسئله را همین حالا حل کنم. (پرهیز)
- وقتی شک دارم، فقط میگویم نه. ( بیتصمیمی) » (منبع: پیشین)

خستگی ناشی از همه تصمیمات روزانه هر یک از ما
چون کوچک ترین کار برای انجام شدن نیاز به تصمیم گرفتن دارد پس تعداد آن در طی یک روز بسیار زیاد است. در حالی که بیشتر ما کارهای روزانه را عملی رایج و پیش پاافتاده و بدون برنامه ریزی می دانیم و اساسی ترین تصمیمات خود را انتخاب رشته تحصیلی، شغل، همسر و خانه و اتومبیل می دانیم، همان انتخاب هایی که برای افراد عادی برخلاف ثروتمندان یا افرادی که دارای پُست و مقام اجتماعی هستند،
اصولا در طول عمر فقط یک بار انجام می گیرد. هر روز در مورد جزئیات تا کلیات ما مدام در حال تصمیم گیری هستیم برای همین احساس خستگی مفرط می کنیم اما گاها در هیچ عضوی از بدن احساس درد نمی کنیم و فقط خسته ایم.
شاید از جمله سخت ترین تصمیم گیری ها خصوصا برای زنان انتخاب لباس برای مهمانی به دلیل نامناسب و یا کم بودن تعداد و گاه به دلیل زیاد و متنوع بودن لباس ها باشد و همچنین انتخاب نوع غذا برای ناهار و شام از سخت ترین تصمیمات زنان است که مجبورند امکانات لازم و موجود در منزل و علایق هر فرد خانواده را نیز مدنظر داشته باشند. تعداد جلسات، همایش ها، سمینارها، گردهمایی های هئیت دولت با زیرشاخه های خود در دولت چهاردهم در حد افراط تقریبا هر روز در حال برقراری است.
در یک کلام، تصمیم گیری مردان بیشتر کلی و زنان با مجموعه ای ناتمام از جزئیات است. به ویژه اگر کودک کم سن و سالی نیز داشته باشند، حجم آن بیشتر است. حال اگر این زن شاغل هم باشد اوضاع دقیقا پیچیده ترخواهد بود. گاه زنان حتی در انتخاب لباس همسر برای مهمانی یا محل کار نیز تصمیم گیرنده نهایی هستند و دلیل آن را بدسلیقگی یا بی اعتنایی همسر خود به این قضیه می دانند.
اگر دقت کنید زنان بیشتر از مردان به دلیل خستگی مفرط ناله می کنند. در واقع آنان زمان و انرژی بیشتری برای به کارگیری ذهن خود جهت هر نوع تصمیمی صرف می کنند و به همین دلیل اکثر اوقات بسیار خسته اند. یعنی سنگینی این خستگی فقط از انجام کارها حاصل نشده است بلکه بخش اعظمی از آن ناشی از اجبار برای تصمیم گیری های گاه بسیار جزئی است.
احتمالا تنها گروهی که از بار سنگین و فشرده تصمیم گیری آزاد و رها هستند، کودکانند. کودکان در لحظه و با توجه به میزان هوش و حوصله خود قادرند با هر چیزی بازی کنند. انتخاب بازی آنان بستگی به امکانات موجود در اطراف اوست. اما نوجوانان و جوانان نیز همانند بزرگسالان ممکن است از زیادی تعداد تصمیمات خود احساس خستگی کنند. حجم زیاد تصمیمات به دلیل کم تجربه بودن باعث سردرگمی نوجوانان می شود و گاه امکان دارد آنان را با مخاطرات جبران ناپذیری مواجه سازد. آنان در حال کسب تجربه و تمرین مهارت ها و یادگیری برای زندگی کردن هستند. مثلا دادن پاسخ مثبت به یک دعوت مهمانی مختلط یا پُک زدن به اولین سیگار و... می تواند آغازی برای تباه یک عمر باشد.
کنترل غیرمستقیم و نظارت بر رفتار نوجوانان از اهم وظایف هر پدر و مادری است. همچنین معلمان نیز بهترین مأخذ برای توجه به تغییرات رفتاری و حالات پریشان دانش آموزان در کلاس درس هستند. همه ما بزرگسالان وظیفه داریم که راهنمای مناسبی برای هر نوع تصمیم گیری نوجوانان باشیم. اما تحمیل نظر یا استبداد در رأی، همراهی آنان با ما را برای همیشه تهدید می کند.

برای کاهش فرسودگی ناشی از خستگی تصمیم گیری چه باید کرد؟
با توجه به اهمیت تصمیم گیری در زندگی اجتماعی، با مدیریت تصمیم گیری های خود می توانیم از حس خستگی مفرط پرهیز و انرژی روانی خود را حفظ کنیم. مثلا با داشتن قاعده یا نظم در انجام برخی از امور روزانه می توان نیاز به تصمیم گیری را کاهش داد تا قوای بیشتری برای انجام دیگر کارها باقی بماند. از جمله داشتن ساعت معینی: برای خواب و بیداری، انتخاب روزنامه یا کتابی مشخص برای مطالعه، خوردن وعده های غذایی، تماشای تلویزیون، خوردن میوه و میان وعده ها، نوشیدن چایی، رفتن به خانه پدری خود و همسر یا مهمانی در روز یا روزهایی مشخص از طول یک هفته، رفتن به سفر در زمانی معینی از ماه، فصل و یا سال، نوع ورزشی که قرار است در خانه یا بیرون از آن انجام دهیم و...
وقتی تعداد روزنامه، کتاب، سایت، دستور غذا، کانال های تلویزیونی و یا دفعات مهمانی طی یک هفته بسیار زیاد است فرد دچار استرس و اضطراب بیشتری می گردد. استرس مزمن به تحریکپذیری، اضطراب، افسردگی و آثار فیزیکی مانند سردرد تنشی و مشکلات گوارشی منجر میشود. با افزایش سطح کورتیزول (هورمون استرس) در خون به اختلالات جبران ناپذیری در سلامتی مواجه خواهیم شد.
هر یک از این موارد یا سایر کارها را اگر در بازه زمانی مشخصی انجام بدهیم، کلی از تعداد تصمیم گیری های خود را در طی یک شبانه روز می کاهیم. البته برخی تصمیمات برخاسته از پیشامدهایی ناخواسته و غیرقابل پیش بینی است چون رفتن به مراسم عزا یا دعوت به جشن عروسی. اصولا تعداد چنین تصمیماتی مابین امور روزانه هر یک از ما بسیار کم است پس می توان برای آن ها در زمان خود تصمیم گرفت.
در شرایط کلی با تدوین برنامه ای مشخص قادر خواهیم بود از خستگی تصمیم گیری ها رهایی یابیم. اجازه ندهیم انجام روتین کارها ما را شبیه یک ربات سازد. با خودآگاهی و هنرِ تلفیقِ تغییر با ثبات می توانیم تحرک و نشاط لازم و مفید را به زندگی خود و خانواده هدیه بخشیم. با محدود کردن تعداد تصمیم گیری ها به انجام بهتر آن ها کمک می کنیم. سلیقه خود را به کار روزمره تبدیل کنید چرا که این کار، به شما کمک میکند تا زمان کمتری را هدر بدهید، در زندگی خود، ثبات ایجاد کنید و بدون فکر زیاد، کار بعدی را انجام دهید. همچنین، کار روزمره باعث میشود تا نیروی اراده خود را حفظ کرده و کنترل ذهن خود را در دست بگیرید.
به طور مثال؛ « باراک اوباما، کت و شلوار خاکستری یا آبی را برای کار انتخاب میکرد تا مجبور نباشد هر روز به انتخاب لباس فکر کند. یا استیو جابز، به پوشیدن یقه اسکی مشکی و شلوار جین، مشهور بود » . (منبع: پیشین)
بهتر است برای تخفیف فشار، بخشی از مسئولیت تصمیم گیری های خود را بر دوش سایر اعضای خانواده یا دیگر گروه ها قرار دهیم. قرار نیست تنها من تعیین کننده باشم. خستگی تصمیم گیری آرام آرام ذهن ما را فرسوده می کند. می توان با خواب و استراحت بخشی از انرژی از دست رفته را بازیابی کرد. نباید در یک سیر مهارنشدنی از تصمیم گیری روزانه اسیر شویم و سلامتی مغز و حافظه خود را با استرس و اضطراب ناشی از آن به خطر بیندازیم.
« در حالت کلی 9 روش ساده برای مقابله با خستگی تصمیم و بازیابی اراده و افزایش بهره وری عبارتند از:
1. تصمیمهای کمتری بگیرید.
2. تصمیمگیری را واگذار کنید.
3. فرآیندی برای تصمیمگیری طراحی کنید.
4. تصمیمهای بزرگ را هنگام صبح بگیرید.
5. گزینههای خود را محدود کنید.
6. برای تصمیمگیری، ضربالاجل تعیین کنید.
7. زندگی را ساده بگیرید.
8. از تردید در تصمیمهای خود، پرهیز کنید.
9. فهرستی از کارهای روزمره تهیه کنید تا وظایف کماهمیت را بدون تلاش، انجام دهید.» (منبع: پیشین)

خستگی مضاعف ناشی از تصمیم گیری ها توسط دولت مردان
در جریان طبیعی زندگی همه چیز با یکدیگر در ارتباط است و همانند یک سیستم آثار و نتایجی دارد که بر دیگر اجزا اثر می گذارد و اثر می پذیرد. لذا خستگی تصمیم گیری در هر یک از سازمان ها و توسط مسئولان نیز بسیار زیاد است از جمله وزرای آموزش و پرورش که در باور خود دائما در پی اتخاذ تدابیری بهترند اما در واقع به ناکارآمدی و بی نظمی در امر آموزش دامن می زنند. یا فراوانی تصمیمات رئیس کل بانک مرکزی که وقتی با سلیقه، دانش و خط فکری متفاوت رؤسای آن ترکیب می شود به ایجاد بحران، وخامت شدید اقتصادی و افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی منجر می شود.
تعداد جلسات، همایش ها، سمینارها، گردهمایی های هئیت دولت با زیرشاخه های خود در دولت چهاردهم در حد افراط تقریبا هر روز در حال برقراری است. اما کمتر بهره ای از نتایج آن در زندگی اقشار گوناگون جامعه نمود عینی می یابد. جامعه که فقط از سه دهک پایین قاعده هرمی تشکیل نشده است. سیاست متعارف یعنی به نیازهای همه اقشار جامعه توجه کردن. کارگران، پزشکان، پرستاران، اساتید دانشگاه های گوناگون، معلمان، تولید کنندگان، بازرگانان و... این گروه ها نیز مشکلاتی دارند که انتظار حل یا کاهش تعداد آن ها از نیازهای ضروری هر قشر و جامعه است.

قوه مجریه به جای انجام وظایف خود یعنی اداره، سیاستگذاری و نظارت بر امور، بیشتر مشغول تصمیم گیری های تکانشی و پراکنده است. اگر در یک سیستم جای اجزا با یکدیگر عوض شود نظمی باقی نمی ماند.
بسیاری از بحران ها به همین دلیل به وجود می آید که هر کس در جای خود کار خود را انجام نمی دهد یا تعداد تصمیم گیری های آنان نامتعارف و بسیار زیاد است. ظاهرا تفکیک قواست اما مشارکت و همدلی عاطفی مابین آنان چنین رسالتی را محقق نمی سازد.
هر سازمانی اگر طبق اصول استاندارد و مدیریت علمی هدایت شود نیازی به تصمیم گیری بر اساس شتاب زدگی، پریشانی فکری و خستگی ذهنی نخواهد داشت. مسئولان ما حتی خود رئیس جمهور هر دائم در حال تصمیم گیری برای وضعیتی هستند که چون قارچ خودرو، در حال رویش هستند. سیستم اداری و سازمانی ما چون از نظمی سیستماتیک برخوردار نیست و از آشوب و بحران تغذیه می کند برای همین هر لحظه در آن باید تصمیمی جدیدتر اتخاذ شود. شتاب زدگی در این کار، بعضا از بس زیاد است که تصمیمات بخش های گوناگون با یکدیگر در وضعیت تضاد و تناقض قرار می گیرند. به همین دلیل هر چند رجل سیاسی به اقرار خود بیشترین ساعت شبانه روز کار می کنند اما از نتیجه مثبت، مفید، ارزنده و همه گیر هیچ خبری نیست. گویی آب در هاون می کوبند.
می توان قدرت اراده را حفظ کرد
به خاطر بسپاریم هر چقدر تعداد تصمیم گیری ما برای امور کوچک و بزرگ زندگی بیش از حد ظرفیت توانایی های ما باشد میزان خستگی و فرسودگی ناشی از آن نیز بیشتر می گردد. این امر بر صحت و درستی دیگر تصمیمات به خصوص آنانی که کلی تر و اساسی ترند و مسیر زندگی ما را تغییر می دهند، اثر سوء می گذارد. دقت در این مهم با زمان بندی یا دسته بندی مناسب و با اعتماد به تصمیمات دیگر اعضا در هر گروهی، می تواند تضمینی برای حفظ سلامتی روحی، جسمی و ذهنی ما باشد. خستگی ناشی از انجام کار، مسیری طبیعی و خارج از اراده ماست مگر آن که اراده کنیم که اصلا کار نکنیم، اما خستگی برخاسته از تعدّد تصمیم گیری قابل کنترل و در اراده خودِ ماست.
به عنوان موجود زنده ای که خود را برتر از دیگر موجودات می دانیم باید بپذیریم که محدودیت هایی برای عملکردهای خود داریم. لذا با کاهش حجم تعداد تصمیم گیری های خود از فرسودگی روحی، جسمی، ذهنی و سستی اراده در مسیر زندگی به دلیل گزینش های بسیار آزاد و رها شویم تا از واقعیت زندگی کردن لذت ببریم. زندگی؛ حرکتی مهار نشدنی در سراشیبی تند نیست یا توانایی شاد زیستن همیشه انتظاری برای دریافت آن به عنوان هدیه ای از سوی دیگران به ما نیست. خودآگاهی از نوع، نحوه و تحدید حجم تصمیم گیری ها یعنی چشیدن مزه واقعی هر نعمتی. بهتر است ضمن آشنایی و آگاهی از هنر مدیریت تصمیم گیری، فنون آن را به کودکان خود نیز آموزش دهیم تا راه پر سنگلاخ فرساینده ما را به تکرار طی نکنند.
منبع :
1) کاربوم؛ خستگی تصمیم گیری چیست؟ 9روش مؤثر برای مقابله با آن.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید







صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.