تمهید:
چند روزی بود که کلمه کانفورمیست یا کانفورمیسم بیش از پیش در ذهنم درگیر بود؛ در گذشته این اصطلاح را بررسی ضمنی کرده بودم اما با توجه به جهات و احتیاجات اجتماعی بر آن شدم تا نگاهی دقیقتر به این موضوع بیندازم و نتیجه را خدمت جامعه و به خصوص معلم ها ارائه دهم.
با توجه به گستردگی اطلاعات در اینترنت و داغ شدن بیش از پیش فضای سیاسی اجتماع ایران لازم می نماید که مردم و به خصوص معلم ها با مفاهیم سیاسی و اجتماعی و روانشناسی آشنایی ضمنی داشته باشند و همچنین سطح کارکردی خود را نسبت به این موضوع بالا ببرند و خودشان را مورد بررسی قرار دهند که چقدر کانفورمیست هستند.
چون ما در ایران حزب سیاسی یا گرایش سیاسی فراگیر و مشخص به صورت ظاهری و باطنی نداریم و تنها یک حزب در شکل های مختلف حکومتی مانند حزب الله وجود دارد پس می توان جامعه ایران را به صورت غیر مستقیم از نظر گرایش سیاسی و اجتماعی دسته بندی کرد، یکی از گرایش ها و دسته بندی های موجود در ایران که می توان از آن صحبت کرد، گرایش کانفورمیستی و غیر آن می باشد که افراد می توانند با این تقسیم بندی بدانند در کجای وضع سیاسی و اجتماعی ایران قرار دارند.
شاید نتوان گفت کانفورمیسم یک مکتب با نظریه پردازی مشخص در علوم مختلف یا علم سیاست است و نظریه پردازی خاص خودش را دارد اما بیشتر می توان گفت یک اصطلاح مرتبط با گونه ای از رفتار انسان ها در اجتماع بوده و رفتاری است که در جوامع از ابتدای هستی انسان تا کنون وجود داشته و مذموم به حساب آورده شده است.
عدم تمایل به انطباق ، خطر طرد اجتماعی را به همراه دارد. کانفورمیسم به طور عام و کلی یعنی انطباق پیدا کردن یا تلاش در انطباق با محیط پیرامون می باشد و فی نفسه مفهوم بدی ندارد و در روانشناسی و جامعه شناسی و علوم دیگر این کلمه و اصطلاح وجود دارد و یک رفتار طبیعی و لازم جهت بقاست اما در علم سیاست معنای دیگری نیز از آن متصور شده است که بیشتر معنای مناسبی ندارد، به طور خاص به عنوان یک اصطلاح سیاسی و یک الگوی رفتار سیاسی و اجتماعی و روانی می توان افراد کانفورمیست و به طور کلی می توان این گرایش رفتاری را سطح پایین بینش اجتماعی و دون شان انسان اجتماعی و کارکردی آن افراد اجتماع دانست زیرا وقتی یک فرد در قالب این نامیده قرار می گیرد یعنی فردی است که به طور آگاهانه و یا ناآگاهانه مسئولیت اجتماعی و هویت اجتماعی نسبت به وضع موجود و مسائل پیرامون، پیشرفت اجتماع و آینده و حتی نسبت به تعالی خود ندارد که عوامل مختلفی را برای این گونه الگوی زندگی افراد متصور شده اند از جمله ترس، منافع شخصی و راحت طلبی را می توان بیان کرد که نهایت می توان این افراد را زالو یا انگل سیاسی و اجتماعی به حساب آورد چون در کارکرد و روند اجتماع اراده و دخالتی ندارند و تنها بر گروه ها و اجتماعات قوی تر دیگر سوار می شوند تا زندگی نرمال خود را بگذرانند.
زمانی این کانفورمیست ها بیشتر کارکرد منفی برای اجتماع دارند که به صورت ارادی دست به این کار بزنند که در این صورت با اصطلاح دیگری به نام اپورچونیست (Opportunism ) یا فرصت طلب نیز ادغام می شود افرادی که خود را با اطراف برتر انطباق می دهند تا بتوانند از فرصت های پیش آمده بهره برداری کنند.
معنای لغوی و اصطلاحی
کانفورمیسم یا کانفورمیست ویا کانفورمیتی (Conformity یا Conformism ) یک اصطلاح اجتماعی و سیاسی و روانشناسی است که اخیرا نیز در فضای اینترنت و گفتمان های سیاسی بیشتر به چشم می آید.
معنای لغوی :
در لغت نامه های انگلیسی در تعریف پیشوند کان (con ) آمده است که زمانی که می خواهند تطابق دروغین یک چیز یا عقیده یا کاری را مشخص کنند قبل از کلمه اصلی می آید و فرم (form ) هم که یک کلمه پرکابرد است به معنی فرم و شکل ظاهری و پوسته یک چیز و با توجه به این موضوع می توان از نظر لغوی کانفورمیست را چنین معنا کرد : کسی که از نظر ظاهری به صورت دروغین خود را با اطراف یا گروه ها و مردم دیگر همخوان می کند.
در لغت نامه،کانفورمیست هم به عنوان اسم و هم به عنوان صفت استفاده می شود و همان معنای مطابقت عملی و ظاهری با گروهی می باشد.
معنای اصطلاحی :
معنای اصطلاحی این کلمه با معنای لغوی آن نیز همخوانی زیادی دارد یا این تفاوت که دلیل این انطباق دروغین و انواع آن را مشخص می کند و این کلمه می تواند در علوم مختلف معنای اصطلاحی خاص خودش را داشته باشد.
کانفورمیسم اصطلاحی است که برای تعلیق اعمال یا عقاید شخصی تعیین شده به نفع اطاعت از دستورات یا کنوانسیون های گروه همسالان یا رعایت هنجارهای تحمیل شده از سوی یک مقام ناظر به کار می رود.
یکی از مظاهر انطباق در عمل "همراهی و کنار آمدن" با افرادی که به نظر می رسد قدرت بیشتری دارند ظاهر می شود. آنها معتقد هستند که افراد و گروه های کوچک با درهم آمیختن با محیط پیرامون خود و انجام هیچ کاری غیر عادی، بهترین کار را می کنند و کانفورمیست طبق این تعریف، یعنی کسی که نگاه و رفتاری کانفورمیستی نسبت به جهان دارد.
کانفورمیتی :
کانفورمیتی اصطلاحی مرتبط با کانفورمیست است که بیشتر روی این کلمه کار شده است و به معنای مطابقت ظاهری با پیرامون می باشد. مردم معمولاً به جای پیگیری خواسته ها و عقاید مستقل و شخصی خود ، انطباق با جامعه را انتخاب می کنند، زیرا دنبال کردن روشی که دیگران قبلاً طی کرده اند ، اغلب آسان تر است تا اینکه یک راه جدید را پیدا کنند. این تمایل به انطباق در گروه های کوچک و یا در کل جامعه رخ می دهد و ممکن است ناشی از تأثیرات ناخودآگاه ظریف (حالت روحی مستعد) یا فشار اجتماعی مستقیم و آشکار باشد. انطباق می تواند در حضور دیگران ، یا هنگامی که فردی تنها است؛ رخ دهد. به عنوان مثال ، افراد تمایل دارند هنگام غذا خوردن یا هنگام تماشای تلویزیون ، حتی اگر تنها باشند، از هنجارهای اجتماعی پیروی کنند.
این پیروی و انطباق نوعاً با گروهی از سن ، فرهنگ ، مذهب یا وضعیت تحصیلی مشابه صورت می گیرد که به عنوان تفکر گروهی می خوانند؛ الگویی از اندیشه که با فریب نفس ، ساخت اجباری رضایت و انطباق با ارزشها و اخلاقیات گروه مشخص می شود ، که ارزیابی واقع بینانه سایر اقدامات را نادیده می گیرد. عدم تمایل به انطباق ، خطر طرد اجتماعی را به همراه دارد. انطباق اغلب در رسانه ها با فرهنگ نوجوانی و جوانی همراه است ، اما به شدت بر انسان در هر سنی تأثیر می گذارد.
مطابقت را می توان خوب یا بد دانست. رانندگی در کنار جاده که به طور معمول تأیید می شود ممکن است مطابقت مفید دانست. مطابق با تأثیر مناسب محیطی ، مطابقت در سالهای اولیه کودکی به فرد امکان می دهد تا یاد بگیرد و بنابراین رفتارهای مناسب لازم را برای تعامل و رشد "صحیح" در جامعه خود اتخاذ کند. انطباق بر شکل گیری و حفظ هنجارهای اجتماعی تأثیر می گذارد و به جامعه کمک می کند تا از طریق از بین بردن رفتارهایی که برخلاف قوانین نانوشته است ، عملکرد روان و قابل پیش بینی داشته باشد.
از آنجا که انطباق یک پدیده گروهی است ، عواملی مانند اندازه گروه ، اتفاق نظر ، انسجام ، وضعیت ، تعهد قبلی و افکار عمومی به تعیین سطح انطباق فرد نشان می دهد.
معلم کانفورمیست :
در این قسمت می خواهیم ببینیم چه موقع یک معلم از دیدگاه سیاسی کانفورمیست می شود ؟
همان طور که گفتیم کانفورمیست فی نفسه فرد بدی نیست یا کار اشتباهی نمی کند. اما زمانی که این فرد خود را با هر شرایطی وفق می دهد حتی اگر آن شرایط بد یا ضد انسانی باشد می توان گفت آن فرد یک کانفورمیست است ؛ پس می توان گفت معلمی که هیچ گونه نظر مخالف به شرایط بد چه در مسئله آموزش و چه در مسئله سیاست و اجتماع و محیط اطرافش ندارد یک معلم کانفورمیست است.
او فردی است که چه از نظر اعتقادی و حکومت مذهبی یا غیر مذهبی و دیکتاتوری یا الیگارشی و یا از نظر تدریس هیچ گونه نظری ندارد و بدون سوالی هر کاری که از او می خواهند؛ انجام می دهد و کوچکترین تلاش در جهت فهم اوضاع یا بهود اوضاع ندارد و تنها دغدغه او این هست که در کارش رشد کند و بتواند زندگی نرمالی داشته باشد و بدتر از این موضوع کانفورمیست اپورچونیست هست که آگاهانه در پی انطباق با طرف قدرتمند و غالب و قوی تر هست تا بتواند زندگی خوب و نرمال داشته باشد و همیشه در سمتی است که منافع شخصی او را برآورده کند و به محض این که وضع تغییر کند خود را با شرایط جدید وفق می دهد .
برای این افراد هیچ چیزی جز رفاه خود مهم نیست، برای آنها نه آزادی، نه عدالت، نه انسان هیچ چیزی اهمیت ندارد و تنها و تنها در تمام شرایط باید منافع آن برای راحتی تامین شود.
فیلم برجسته « کانفورمیست » ساخته کارگردان مطرح ایتالیایی برناردو برتولوچی ساخته 1970 به این موضوع پرداخته است.
جهت اطلاعات بیشتر می توانید به صفحات و منابع زیر مراجعه کنید که در مقاله حاضر نیز به آنها توجه شده است و استفاده شده :
https://en.wikipedia.org/wiki/Conformity
https://www.dictionary.com/browse/conformism
https://psychology.wikia.org/wiki/Conformity
https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/conformity
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
در مسیر حزب اللهی بودن، در دو گام امکان خطاست؛ گام علم و فهم که مثالِ زیر مجموعه ای از زیر مجموعه های آنرا در خطبه 18 نهج البلاغه می بینیم و مثال ضعف در عمل آنجاست که خواسته ها و هواهایی، تغییر مثبت و صحیح را در تضادّ میبیند.
شیطان دوستدار بقای توهّم در قوانین است !!