همان گونه که انتظار می رفت کوه نوسازی مدارس با مدیران بیسواد و غیرمتخصصی همچون خانمحمدی و راشکی موش زایید. در حالی که نوسازی مدارس سالانه توان تحویل سالانه میانگین ۱۱ هزارکلاس درس (۱۰ تا ۱۲ هزار کلاس درس) را دارد آقایان خانمحمدی و راشکی در سال گذشته (۱۴۰۲) با «انبوه کلنگ زنی مدارس روستایی یک تا سه کلاسه به بهانه کار جهادی» و «عقد قرارداد مازاد بر اعتبارات اختصاص یافته و ایجاد بدهی انباشته» و «عقد قراردادهای خارج از مناقصه با قرارگاه امام حسن (سردار ابرومند)» سعی کردند هم حامیان خود را راضی نگه دارند و هم آمار کلاس تحویلی را بالا ببرند که در نهایت به ۱۱.۸۰۰ کلاس درس در سال ۱۴۰۲ رسیدند. اما در سال ۱۴۰۳ و تغییر دولت و مدیران سازمان برنامه و بودجه (به ویژه زیر ذره بین رفتن آقای شریف معاون بودجه عمرانی در دفتر امور آموزش و پرورش سازمان برنامه که آشنایان و بستگانش را در سازمان نوسازی مدارس به صورت طرحی استخدام کرده)، بدهی انباشته و تعطیل کردن پروژه ها توسط پیمانکاران، و کلنگ زنی های بدون مطالعه و بر خلاف اصول امایش سرزمین باعث شد که تعداد کلاس تحویلی در سال جاری (۱۴۰۳) به کمتر از ۱۰ هزار کلاس درس برسد.
وضعیت به گونه ای است که مدیران ستادی سازمان نوسازی مدارس و مدیران استانی آن کاملا سکوت کرده و دم بر نمی آورند. سازمان نوسازی مدارس مدعی است در ابتدای مهرماه سال جاری ۷.۶۷۳ کلاس درس تحویل داده است، انتظار می رفت مطابق رویه گذشته حدود ۴هزار کلاس درس نیز در بهمن ماه تحویل شود اما سوء مدیریت و بی کفایتی باعث شده در عمل حدود ۲هزار کلاس درس آماده تحویل وجود داشته باشد.
در نتیجه تصمیم گرفتند چیزی نگویند و در شهریور سال ۱۴۰۴ به اسم نهضت مدرسه سازی پزشکیان اعلام کنند تا آمار تحویلی مهر ۱۴۰۴ را بالا نشان دهند.
جالب اینکه اوضاع آن قدر خراب است که تهیه فهرست نیاز آموزش و پرورش به مدرسه به آقای باقرزاده رییس مرکز منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش سپرده شده که منجر به تهیه فهرست ۷۵۰۰ مدرسه ای برای رییس جمهور شده است.
تعلل آقای کاظمی وزیر آموزش و پرورش در تغییر مدیران ستادی سازمان نوسازی مدارس خسارات سنگینی را به بار آورده است. در امور عمرانی تصمیمات غلط منجر به تعریف و عقد قرارداد پروژه های جدید می شود که حداقل ۲ سال گریبان مدیران بعدی را می گیرد و در عمل مجبور می شوند در زمین سوخته ای که خانمحمدی و راشکی و عبدالهی به جا گذاشته اند بازی کند.
آقای کاظمی در آخرت نه تنها برای کارهایی که انجام داده اید، بلکه برای کارهای که انجام نداده اید هم بازخواست خواهید شد.
درست است که خانم مهاجرانی (سخنگوی دولت ۱۴ و معاون سابق برنامه ریزی و مشارکت های مردمی سازمان نوسازی مدارس) به دنبال آوردن زارع از نوسازی مدارس استان تهران و ریاست وی بر سازمان نوسازی مدارس و برخی مدیران دوران رخشانی مهر است، اما بدانید جمعیت کوچک سازمان نوسازی مدارس و ادارات استانی ان هر آنچه توان مدیریتی داشته اند در طول این سال ها نشان داده اند و نیروی کارآمدی در آنها یافت نمی شود. هر گلی بلد بودند بر سر آموزش و پرورش زده اند.
حداقل ۱۵ سال با آمار و اطلاعات غلط دولت ها و ملت را مشغول کرده اند.
کافی است نگاهی به مصاحبه های مرتضی رییسی (که اولین اقدام برای مدون کردن آمار سازمان نوسازی را انجام داد) بیندازید و با حرفهای امروز نوسازی مدارس مقایسه کنید تا متوجه تناقضات بشوید. مثلا می گویند استاندارد جهانی فضای اموزشی ۶.۱ یا ۸ متر مربع است که اولا در خصوص فضای آموزشی استاندارد جهانی نداریم، اگر داریم منبع خودشون رو اعلام کنند.
ثانیا مرتضی رییسی در سال ۱۳۹۰ می گوید استاندارد ما ۵.۲ مترمربع است!!! نوسازی مدارس برای اینکه بماند و مرتب قرارداد ببندد دائما برای خودش استاندارد می سازد. خواهید دید اگر روزی سرانه به ۸ مترمربع برسد برای خودشان استاندارد را ۱۲ مترمربع تعریف خواهند کرد.
آقای کاظمی هر چه سریعتر مدیری کارآمد و دارای کارنامه (نه فهرست سمت های قبلی) از خارج از این مجموعه را برای نوسازی مدارس منصوب کنید.
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آیا؟؟؟/
عجب نتیجه گیریای . کلا پول رانت خیرین توی این سازمان هست. چی میگی شما