سوالی که از وزیر دارم این هست که جناب وزیر شما بازخورد طرح و برنامه های خود را از کجا می گیرید؟
آنچه در مدارس هست نارضایتی معلمان به وضعیت اسفبار بیش از پیش وزارتخانه هست..
آنچه واقعیت هست عدم حمایت شما از مدیران کل منصوب شده در برابر دخالتهای بیرون از آموزش و پرورش هست...
به جای اینکه به مدیران کل فشار بیاورید که تسلیم دخالتها باشند و نگران استیضاح خود باشید یکبار مردانه در مقابل دخالتها بایستید و از مدیران منصوب شده خودتان دفاع کنید...
جناب وزیر ماندن به هر قیمتی عزت را از انسان می گیرد..
چرا به جای باز کردن گره ای از گره های این سیستم، برای رهایی از فشارها هر از چندی طرحی بیهوده برای سرگرم کردن معلمان پی ریزی میکنید؟
در جلسه استیضاح فریاد بزنید کمبودهای این سیستم را .
فریاد بزنید دخالتهای بیرون از آموزش پرورش و مصائبی که برای دانش آموزان داشته و خواهد داشت..
فریاد بزنید مدارس تخریبی را و عدم فضای ایمن لازم .
فریاد بزنید کمبود معلم را در حال و در سالهای آتی .
فریاد بزنید سرانه ناچیز و تقریبا صفر مدارس را .
فریاد بزنید وضعیت معیشت نامناسب فرهنگیان را .
فریاد بزنید اختلاف حقوق فرهنگیان با واقعیات اقتصادی جامعه را .
واقعیتها را فریاد بزنید شما وزیر هستید وقتی که شما اقتدار نداشته باشید باید فاتحه استانها خوانده شود و باید منتظر بود مدیران کل به جای تمرکز بر کار ، هر روز در جلسات حاشیه ای و در معرض دخالتهای بیرون از آموزش پرورش باشند...
با این وضعیت نظام آموزشی بیش از پیش متزلزل و بی هدف خواهد بود ...
جناب وزیر بایستید و واقعیتها را بگوئید و مطالبه کنید...
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم
نظرات بینندگان
باسلام بر محمد و ال محمد
رهبر گرامی و بسیار عزیز ، ریاست محترم و وزیر توانمند آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران ، بنده بعنوان یک فرهنگی از شما استدعا دارم که وجهه و مقام معلم را مخصوصا در مقطع ابتدایی به او برگردانید.
نه در راستای تحقق اهداف تحول بنیادین و نه در مدیریت و اجرای ساحتها ، معلم بعنوان مستخدم بی چون و چرای اوامر و امیال اولیاء دانش آموزان عزیز معرفی نشده است.
تا سال 88 معلمان در جامعه بدرستی تکریم میشدند اما تقریبا از سال 90 به بعد یعنی شروع تحول بنیادین و طرح 6 3 3 و زمان اوجگیری ارزشیابی توصیفی ؛ دخالتهای اولیاء در تمامی عرصه ها و مقاطع آموزش و پرورش را دچار معظلی عظیم نموده است.مدیریتها هنوز سنتی است اما از معلم اجرای متحول و توصیفی می خواهند و اولیاء بدگمان به این طرح امان معلمان را بریده اند .اگر معلمی متعهد و خلاق و مومن با هنرمتدی مجری طرح باشد
_ دوما اولیاء مقایسگر همکاران سنتی با متحول ، همیشه متمایل به روش مانوس و آشنای سنتی اند.
_ سوما اولیاء حساستر از قبل هستند زیرا به آموزش و ارزشیابی جدید بد بین هستند و خود را موظف به کنترل معلمان میدانند.
_ رابعا دخالتهای نابجای اولیاء زیاد شده و به بهانه های مختلف امنیت شغلی و آرامش معلمان را فدای خواسته های فردی خود می نمایند.
خامسا مدیران نیز از حمایت معلمان شانه خالی می کنند تا در عافیت باشند و اولیاء را به اداره حواله می دهند
_ یک معلم حتی حق ندارد مثلا به دانش آموز نکات اخلاقی مثل رعایت حجاب و یا ساده و ایرانی بودن وسایل نوشت افزار را بیان کند و یا خود در مراسم مذهبی و یا اجتماعی شرکت فعال داشته باشد ( مخصوصا امسال ) زیرا فی الفور انتقاد می کنند که معلم را به این امور چکار؟
زیرا عملکردشان زیر سوال میرود و خودشان نیز حوصله تلاش ندارند ؛ لذا او را با بدگویی ها از چشم مدیر می اندازند و اگر خود اولیاء را بر نیانگیزند حتی امکان زیر پایش را خالی میکنند و اولیاء را به سمت اداره هدایت میکنند .
_مدیر سنتی از ترس شکایت اولیاء و توبیخ و وزارتی شدن زود اولیاء را بسیج و روانه اداره می کند . و کارشناس و معاون اداره نیز به همین منوال از بیم رسیدن شکایت به وزارت مجبور به تعویض معلم توانمند میشوند و سندشان هجوم دسته جمعی و نامه کتبی شنیده های اولیاء در حالت خوشبینانه است.( ظاهرا حق دارند )
_بعلت زندگی آپارتمان نشینی و ...دانش آموزان شلوغتر شده اند و کنترلشان دشوارترست و اخلاقا و قانونا معلم در تعلیم و تربیت محدودیت عمل دارد و دانش آموز کنونی این را می داند و نیز میداند که با یک سخنش ، اولیاءش خدمت مدیر و اداره شکایت میکند و معلم بیچاره را تحت امر او قرار خوههند داد.
لطفا داد او را از جامعه بستانید.
سابقا مشت دانش آموز می لرزید و دلش می شکست و ثمره اش ما ( نسل اتقلابی ) شدیم .اکنون ما تلاش کردیم تا پشت داتش آموزی نلرزد و دلشان شاد شود و ثمره اش؛ شدند جوانان تسل حاضر .
ولی اکنون پشت معلمست که میلرزد و حرمتش لکدمال میشود و دلش شکسته . حال ببینیم این دانش آموزان به کجا می روند.!
چرا مای معلم از کودکی تا کنون باید مشتمان بلرزد؟!
جرا معلم مظلومست؟
با سپاس
سابقا پشت دانش آموز می لرزید و دلش می شکست و ثمره اش ما ( نسل اتقلابی ) شدیم .اکنون ما تلاش کردیم تا پشت داتش آموزی نلرزد و دلشان شاد شود و ثمره اش؛ شدند جوانان تسل حاضر .
ولی اکنون پشت معلمست که میلرزد و حرمتش لکدمال میشود و دلش شکسته . حال ببینیم این دانش آموزان به کجا می روند.!
چرا مای معلم از کودکی تا کنون باید پشتمان بلرزد؟!
جرا معلم مظلومست؟
با سپاس