آقای دکتر صحرایی به کرات عملکرد ده ماهه خود در دانشگاه فرهنگیان را با عباراتی همچون «معجزه» ، «حیرتآور» ، «دستاورد ده ماه بیش از عملکرد ده سال قبل از آن» ، «غیرقابل باور» و تعابیری از این دست توصیف نموده است.
به عنوان مثال مراجعه فرمایید به پیام ویدیویی پایان سال ایشان ( 1 ) و یا فایل صوتی سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاه هرمزگان و سایت دانشگاه. ( 2 )
رئیس دانشگاه فرهنگیان در این ویدئو که مربوط به پیام نوروزی ایشان است مدعی می شود که با کار جهادی در عرض ده ماه توانسته است کار ده ساله را انجام دهد :
تکرار این خط تبلیغاتی در سخنرانی های متعدد ایشان به همراه بازتاب اغراقآمیز و چند باره روابط عمومی دانشگاه، ظاهرا این تصور را برای برخی ایجاد کرده حضور ده ماهه دکتر صحرایی در دانشگاه فرهنگیان نمونه ای از مدیریت جهادی و حضور یک قهرمان و منجی با عملکرد خارق العاده بوده است. چه بسا همین تصور ایجاد شده زمینه سرپرستی ایشان در وزارت آموزش و پرورش پس از استعفای وزیر را نیز فراهم کرده است.
اما آیا واقعاً چنین ادعایی صحت دارد؟
آیا به تعبیر آقای دکتر صحرایی دانشگاه فرهنگیان بیمار رو به موت بستری در آی سی یو بوده که همه از آن قطع امید کرده بودند و ایشان در قامت پزشکی حاذق و منجی بزرگ توانسته در عرض ۱۰ ماه معجزه مدیریتی خود را در دانشگاه فرهنگیان به نمایش بگذارد؟ کاش چنین بود!
شوربختانه بررسی واقعیتهای میدانی وضعیت دانشگاه به دور از جوسازی و پروپاگاندا، نشان از وضعیت بسیار نابه سامان و اندوه بار دانشگاه دارد. وضعیتی که بیش از هر چیز نتیجه عجز مدیران در حل گرفتاریهای زیرساختی دارد تا اعجاز آنها در بهبود وضعیت. متاسفانه با حاکم کردن فضای پلیسی و تهدید و ارعاب، کوچکترین اعتراض صنفی داشجویان انگ امنیتی و برچسب ضدیت با نظام خورده و سرکوب میشود.
پذیرش انبوه دانشجویان بدون فراهم کردن امکانات و زیرساختهای لازم عامل اصلی بسیاری از مشکلات کنونی دانشگاه است. این وضعیت برای هیچ کس مخفی نبود و به سادگی روشن بود که اولویت اول مدیریت دانشگاه در دوره جدید باید حل این مشکلات باشد. طبیعتا راهحل کوتاه مدت در اختیار گرفتن فضاهای آموزشی و رفاهی از وزارت آموزش و پرورش یا دیگر دستگاههای دولتی بوده و راهحل بلند مدت اقدامات عمرانی برای ساخت فضاهای مورد نیاز است.
اگر چه در ده ماه گذشته تعدادی فضا در اختیار دانشگاه قرار گرفته و یا بعضی پروژههای خیرساز که از گذشته شروع شده بود در این دوره اتمام و به بهرهبرداری رسید؛ اما هرگز نتوانست که جز اندکی از مشکلات را پوشش دهد. متاسفانه کیفیت آموزش و آرامش ذهنی دانشجو معلمان قربانی این کم کاری مدیران دانشگاه شده است.
همچنان کلاسهای با تراکم بالا و در فضاهای نامتعارفی مانند انباری، راهرو، رختکن، زیر پله، آلاچیق، نمازخانه و.... تشکیل میشود. هنوز دانشجویان مجبورند روزانه ده تا دوازده ساعت کلاس شرکت کنند تا کلاسهای آنها در دو یا سه روز فشرده برگزار شود و گروههای دیگر در بقیه هفته کلاس تشکیل دهند. خوابگاههای با تراکم بالا و اتاقهای بیست تا سینفره که به سربازخانه شبیهتر است تا دانشگاه صفهای یک ساعته سلف سرویس برای دریافت غذا و.... اتفاقات عادی و روزمره دانشگاه فرهنگیان است.
مدیریت دانشگاه با کاهش فعالیتهای نمایشی و همایشی خود میتوانست با توجه به حمایت صد در صدی وزیر بسیاری از فضاهای موجود و قابل استفاده را دراختیار بگیرد که متاسفانه چنین نشد.
کاش نهادهای نظارتی، تشکلهای صنفی مستقل یا خبرنگاران آزاده امکان حضور در دانشگاه و گفت و گو با دانشجویان و تهیه گزارش را داشتند تا معجزه مدیریتی حضرات را مشاهده کنند.
متاسفانه با حاکم کردن فضای پلیسی و تهدید و ارعاب، کوچکترین اعتراض صنفی دانشجویان انگ امنیتی و برچسب ضدیت با نظام خورده و سرکوب میشود.
دانشجویان به ستوه آمده از بلبشوی اداره دانشگاه دائما در فضای ناامنی روانی با لحنی خشن و چکشی تهدید میشوند که شما متعهد خدمت هستید و حقوق دریافت میکنید و دانشگاه به راحتی میتواند شما را اخراج و حقوقتان را قطع کند.
برای دانشجو معلمی که با این سیل نابه سامانی و بیعدالتی مواجه است و اجازه یک آخ گفتن و یک اعتراض ساده هم به او داده نمیشود و دائما مورد تحقیر و تهدید است، چه عزت و احترام و شخصیتی باقیمیماند؟ این دانشجو معلم چگونه یاد میگیرد معلمی عزتمند، آزاده، پرسشگر و کنشمند باشد؟
آنچه در فایل صوتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان هرمزگان شنیده شد یک نمونه کوچک از رویکرد مدیریتی دکتر صحرایی است. رویکردی که دانشجویان کوچکترین حقی برای پرسشگری و مطالبه حتی صنفی ندارند و چون حقوق میگیرند و تعهد خدمت دارند باید بردهوار مطیع محض مدیران دانشگاه باشند. متاسفانه این نگاه دکتر صحرایی در حال اشاعه در سطوح پایینتر مدیریتی دانشگاه هم هست. حتما از نظر ایشان این معجزه مدیریتی است!
بنا به اظهارات مدیران و تبلیغ روابط عمومی به برخی دیگر از معجزات مدیریتی آقایان توجه کنید.
تشکیل جلسه هیئت امنا با حضور رییس جمهور:
در اساس نامه دانشگاه ریاست هیات امنای دانشگاه با رییس جمهور است. در دولت گذشته رییس جمهور همان گونه که در بسیاری از شوراهای عالی حاکمیتی شرکت نمیکرد در هیئت امنای دانشگاه هم فرهنگیان هم شرکت نمیکرد و طبق قانون جلسات هیئت امنا با ریاست وزیر آموزش و پرورش تشکیل و مصوبات با امضای رییس جمهور ابلاغ و اجرا میشد. در دولت جدید با تغییر رویه، ریاست محترم جمهوری شخصا پیگیر حضور در همه شوراهای عالی و مجامعی است که طبق قانون رییس جمهور باید در آن شرکت کند. با این وصف تشکیل یکی از جلسات هیئت امنا با حضور رییسی جمهور مصداقی از معجزه مدیریتی است؟ البته ظاهرا جلسه فوق از حیث فرصت مغتنم برای ارائه و نمایش شخصی رییس دانشگاه در حضور رییس جمهور برای ایشان البته اثری معجزه آسا داشته است!!
تصویب آیین نامه تسهیل در تبدیل وضعیت معلمان دارای مدرک دکتری به هیئت علمی دانشگاه:
مشکل کمبود هیئت علمی از کاستیهای زیرساختی دانشگاه است و یکی از راهحلها تبدیل وضعیت دکتر معلمها به هسئت علمی است که از سالیان گذشته انجام میشده البته با آییننامههای تبدیل وضعیت وزرات علوم تعداد کمی توفیق این تبدیل وضعیت را مییافتند. موضوع ساماندهی دکتر معلمها از زمان طرح موضوع رتبهبندی در مجلس و به عنوان بخشی تکمیلی از آن به صورت جدی مطرح شد. به گونهای که براساس اظهارات رییس کمسیون، یکی از پیششرطهای کمیسیون آموزش و تحقیقات با وزیران علوم و آموزش و پرورش این موضوع بوده است.
اکنون این آیین نامه تصویب شده و در گامهای آغازین اجراست در حالی که هنوز هیچ پروندهای به نتیجه نرسیده و تا همین جا هم هزاران ابهام و حرف و حدیث در پی داشته است. واقعا این اتفاق یک معجزه مدیریتی است؟
موارد عدیده دیگر از مصادیق اعجاز مدیریت ایشان قابل بررسی است. در خوشبینانه ترین حالت عملکرد ایشان را میتوان شروع شتاب زده چندین طرح ناتمام دانست که در تبلیغات در حد پروژههای به اتمام رسیده جا زده شده است. به نظر میرسد معجزه این جا رخ داده که با تبلیغات و بزرگنمایی و اغراق این عملکرد را به عنوان معجزه و حیرتآور و بینظیر و معادل ده سال معرفی شده است!
کاش ریاست محترم جمهور با معرفی فردی مناسبتر برای وزارت، این فرصت را به دکتر صحرایی بدهند با تداوم مدیریت خود در دانشگاه دستکم چند مورد از این طرحهای ناتمام را به سرانجام برسانند.
( 2 ) سخنان رضا مراد صحرایی رئیس دانشگاه فرهنگیان در جمع دانشجو معلمان هرمزگان :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خییییییلی خوب بود
از رفقای ایشون، آقای بهرامی
شهرستان های تهران و معجزات شون میگفتین
البته کسی منکر ارزش علم و دانش نیست اما واقعیت این است که معلمی در اصل هنر و مهارت یاددهی و یادگیری است و مدرک دکترا که یک مدرک کاملا پژوهشی است، کمک چندانی به بهبود حرفه معلمی نمی کند جز اینکه توهم سواد و دانایی را در عده ای بالا می برد!
صحرایی از ابتدا فقط دنبال نمایش و همایش و مطرح کردن خودش بود.
فقط دنبال همین که از دانشگاه سکوی پرش و نردبان درست کند و به مقامات بالاتر برسد.
بیشتر وقتش دنبال لابی و تبلیغ خودش بود
وقتی قبل عید میثم نیلی رو برد همایش اصفهان برای سخنرانی، وزارتش رو قطعی کرد
https://cfu.ac.ir/fa/241006
میثم نیلی برادر داماد رییسی و از چهره پشت پرده دولت و حلقهای که وزیر تعیین میکنند و در همه امور دخالت میکنند.
واقعا صحرایی از آن جوانان انقلابی! فرصتطلبی است که خوب راه و روش سوارشدن بر آسانسور قدرت را بلد شدهاند
ظاهرسازی و اغراق و وعده دهن پرکن دادن و خط و نشان کشیدن برای مخالفان
مثل عبدالملکی و دکترای پایتون
وای به حال ما معلمان که نان و حیثیت اجتماعی و سرنوشتمان بازیچه چنین فردی خواهد شد.
دکـــــــــــتــــــــــــر معلم
این چه دکتر معلمیست که باید بیاد پیش منِ فوق لیسانس اشکالهای درسیشو بپرسه
میثم نیلی برادر داماد رییسی و از چهره پشت پرده دولت و حلقهای که وزیر تعیین میکنند و در همه امور دخالت میکنند.
واقعا صحرایی از آن جوانان انقلابی! فرصتطلبی است که خوب راه و روش سوارشدن بر آسانسور قدرت را بلد شدهاند
ظاهرسازی و اغراق و وعده دهن پرکن دادن و خط و نشان کشیدن برای مخالفان
مثل عبدالملکی و دکترای پایتون
وای به حال ما معلمان که نان و حیثیت اجتماعی و سرنوشتمان بازیچه چنین فردی خواهد شد.
چنین وضعیتی که مدرک پایینتر به مدرک بالاتر آموزش دهد بارها دیده شده.
ولع قدرت و جاه طلبی انسان را به چه بازیگریها که وادار نمیکند.
همین شما که در دولت روحانی معاون دانشگاه علامه طباطبایی بودی آن وقت هم چنین تفکری داشتید؟؟
شما زمانی که در دولت تدبیر و امید مدیر کل بنیادشهید بودید چنین حرفهایی میزدید؟
راستی شما که امروز دانشجومعلم را تهدید میکنی و طرفداری از نظام را به رخ دیگران میکشی، نرخ امروز نان چقدر است؟
آنجا لااقل امکانات اولیه رفاهی و آموزشی فراهم است. چارتا برنامه فرهنگی هنری یا ورزشی برگزار می شود نه مثل برهوت دانشگاه فرهنگیان
بخدا امکانات دبیرستان دولتی جنوب شهر تهران که میرفتیم امکانات بیشتری داشت
آیا فعالیت فرهنگی فقط اردوی راهیان نور و اربعینه؟ اینا رو خودمون هم میرفتیم
ما چه گناهی کردیم که به عشق معلمی اومدیم فرهنگیان؟
حالا که تعهد خدمت دادیم باید هر بلایی سرمون بیاد؟
هیچ کس صدای ما رو نمیشنوه
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذينَ لا يُريدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ (قصص83 و خطبه شقشقیه)
خطوط میانی بماند
آنکس که صدای شیعیان را میشنود، امام زمان(عج) است. شکایت بردن پیش ایشان سیم کارت حلال و حرام و سامانه ثنا نمیخواهد و دعای شاکی ذی حقِ ستم نکرده بر دعای جامعه، احاطه دارد؛ همانطور که ادریس نبی(ع) چنین کرد. چه بسا در پیشگاه ایشان تجرّد و تأهّل مهّم نباشد ولی آنچه قطعاً بسیار مهّمتر خواهد بود، آدم بودن است.
رضا مراد صحرایی در کمتر از یکسال کارهای خوبی در دانشگاه فرهنگیان انجام داده است.
البته طبیعی است با توجه به کمبودهای زیاد رفت مشکلات زمان و بودجه بیشتری لازم دارد.
کمترین نکته: حق معلمی، دانایی و فرهنگ را با ضوابط محصور شده و معیوب، محصور به خود میدانند. دانشگاهی برای معلمان، دانشگاه معلمان!
نوری ماموریتش را به خوبی انجام داد و حتما سهم خواهی سیاسی خود را به دست خواهد آورد
و اجازه گسترش دامنه خانواده سیاسی خود را به عنوان یک پدرخوانده خواهد گرفت
مشکل کلیت این سیستم سیاسی حاکم است
و پرداختن به این حاشیه ها، جز وقت تلف کردن و سردواندن سودی ندارد
استقلال حاکمیتی وجود ندارد
فساد بسیار گسترده شده و قبح آن ریخته
وجدان ملی خاموش شده و مردمان را مشغول کرده اند
به لحاظ تنوع حوزههای مسئولیت،سازمانهای عدیده و گوناگون وابسته،گردش مالی و حجم کار اداری وزارت به فردی با تجربه و کاربلد و آشنا با ریزهکاریهای اداره آموزش و پرورش دارد.
با احترام به دکتر صحرایی ایشان هرگز توان و تجربه اداره وزارتخانه را ندارد و متاسفانه انتصاب ایشان فقط به زیان نظام تعلیم و تربیت کشور معلمان و دانشآموزان خواهد شد.
کاش دکتر رییسی در این چهارمین تجربه خود در انتخاب وزیر آموزش و پرورش بیشتر دقت کند.
حرف حســــــــــــــاب.
شاید خیر در این باشد که یکی از این دو بی عرضه مدعی باشند
بی عرضگی تعدادی دیگر که محرز است و یا ادعایی نداشته اند یا مدعیان جفا کار نبوده اند.
کاش نمیرفتن وزارت و اینجا ادامه مدیریت داشتن