به بهانه پانزدهم دیماه روز گزینش
ضمن عرض تبریک به مناسبت روز گزینش، بر اساس تجربه شخصی و تحقیقاتی که در زمینه عملکرد گزینش آموزش و پرورش داشته ام، مواردی را بررسی کرده ام.
اولویت توانایی معلم بودن- ریاکاری
وقتی سوالات مصاحبه از زمان آخرین حضور در راهپیمایی، نماز جمعه و اصطلاحات تخصصی رساله توضیح المسایل و..... باشد و در این حین هیچ سوالی از تخصص معلمی پرسیده نشود، موجب ایجاد محدودیتهایی می شودکه مستخدم و یا دانشجو را مجبور به ریاکاری می کند؛ آیا یک فرد ریاکار می توان معلم خوبی باشد؟!
دانش آموز از نظر ظاهری با معلمی ارتباط برقرار می کند که به روز، دارای ظاهری آراسته و امروزی باشد، اما گزینشگر دانشجو معلم را به خاطر ریش پرفسوری، شلوار جین و حتی کتان، تی شرت و..... باز خواست می کند .
در دوران تربیت معلمی هم دانشگاهی هایی داشتیم که اصلا توان صحبت کردن و برقراری حداقل ارتباط نداشتند؛ آن ها به جای گذراندن آموزش مناسب و گذشتن از فیلتر های تخصصی معلمی از فیلتر گزینش عبور می کنند و حال یا کارشناس گزینش و یا معلم هستند و مرا یاد ویدویی منتشر شده از یک کلاس درس می اندازند که معلم به دلیل برخورد غیر حرفه ای موجبات کتک خوردن خودش را از دانش آموز فراهم کرد.
برخورد نامناسب، غیر اسلامی و نگاه سلیقه ای- عدم رعایت حریم شخصی
یکی از بدترین اتفاقات که در روند تحقیق و گزینش برای داوطلبین پیش می آید، قضاوت سلیقه و برخورد غیر حرفه ای، غیر عادلانه، بر خلاف قوانین و موازین اسلامی گزینشگران می باشد که عمده ناراحتی را در بدنه جوان آموزش و پرورش پدید آورده است.
دانشجو معلم و یا مستخدم جدید باید آن گونه که گزینشگر می خواهد باشد و لزومی بر دارا بودن شرایط عمومی نیست؛ یعنی کافیست شما احترام خاصی برای مسوولین گزینش قائل باشید و یا از جایی سفارش شوید.
( در موارد زیادی نگاه از بالا به پایین مسوول گزینش ناحیه و سلام و احترام از روی ترس به آنان توسط کارکنان پیمانی و غیر رسمی به گوش می رسد. )
طبق قانون، تجسس از احوال اشخاص و سؤال از افراد مبنی بر شمارش و عنوان نمودن گناهان ممنوع و بر خلاف قوانین اسلامی است، در حالی که این موارد در لابه لای رفتار های گزینش گر گاهی به صورت عیان و گاهی زیرکانه اقدام می شود.
در مواردی فرد محقق شروع به تحقیق گسترده با هدف یافتن نقطه ضعف از داوطلب می کند و به جای آنکه از افراد معتبر تحقیق کنند از دانشجویان خاص و غیر معتبر تحقیق می کنند و وقتی در روند مصاحبه نسبت به گزارشات مغرضانه اعتراض می کنی با این جواب که "از دانشجویان مورد اعتماد خودمان گزارش گرفته ایم" روبه رو می شوی.
( از جمله مهم ترین تخلفات محقق این است که از گزارشات به اثبات نرسیده پرونده به نزدیکان و دوستان وی خبر می دهد و این یعنی از بین بردن آبروی افراد. )
نوشتن چیزی بر خلاف اظهارات داوطلب در برگه گزینشگر، حرف گذاشتن در دهان داوطلب و تهمت زدن به شیوه حرفه ای و با رفتارهای روانشناسانه از دیگر تخلفاتی است که در ادارات گزینش معمول است.
بر طبق قانون در موارد عدم احراز صلاحیت، پرونده به اشخاص دیگر واگذار می گردد که این امر در ظاهر انجام می شود اما در واقع همکاری و همراهی همکاران گزینشی یک اداره و حتی با اداره بالادستی موجبات اعمال سلیقه بر روی داوطلب را فراهم می سازد.
فضای حاکم در مصاحبه
فضایی حاکم در مصاحبه کاملا شبیه به تعاریف از محل بازجویی است، لذا این فضا با تاثیر بخشی از رفتار نامناسب گزینشگر باعث معذب شدن داوطلب می گردد.
تهدید و ارعاب
اتفاق خنده داری که در این پرونده ها رخ می دهد، طرح یک مساله از گزارشات افراد امین هسته های گزینش و نسبت دادن به داوطلب می باشد، حال داوطلب باید بکوشد تا موضوع را رد کند و در این حین معمولا مسوول مربوطه اقدام به تهدید اینکه "در پرونده ات ریزتر می شویم و....." می کند.
افتخار ادارات گزینش در جذب جوانان به عنوان کارشناسان تحقیقات و گزینش
در حالی که تخلفات و تخطی از قوانین گزینشگران سن دار و با تجربه اصلاح نشده، فردی ناپخته و بدون حداقل تجربه و ارتباط اجتماعی را به عنوان کارشناس گزینش و تحقیقات انتخاب می کنند و این ضربه مهلک بر بدنه آموزش و پرورش است.
شما دانشجو معلمی طرد شده و منزوی که از روی تنگ نظری شروع به تجسس، خبرچینی، ضبط صدا و رفتارهای غیرعادی و جاسوسانه می کند را در نظر بگیرید؛ بعد از پایان دوره دانشجویی به عنوان کارشناس گزینش منصوب می شود و بر مسند قضاوت می نشیند، آیا فاتحه آموزش و پرورش را نباید خواند؟!
روحیات گزینشگران
افرادی که گستره ارتباطی شان در آموزش و پرورش معمولا با همکاران گزینشی خود می باشد و به دلیل حس خود برتر بینی و سوظن فراوانی که نسبت به دیگران دارند معمولا دیگر فرهنگیان حداقل ارتباط را با آن ها برقرار می کنند.
وقتی از افراد درباره علاقه به گزینش و گزینشگران و یا روحیات آن ها سوال می شود معمولا با پاسخ اینکه "حس بدی نسبت به آن ها دارند و اینکه گزینشگران افراد هستند با روحیات خاص که بازی کردن با آینده و سرنوشت افراد به هر قیمتی برای آن ها کار ساده ایست" روبه رو می شویم.
دید سیاسی و تک بعدی بودن نیروهای جزئی
دید سیاسی قالب نیروهای جزئی در ادارات گزینش معمولا اصولگرایی افراطیست که در نتیجه باعث برخورد آزار دهنده، فشار بر فعالین دانشجویی و رد صلاحیت آن ها می شود.
( رییس جمهور یکی از ارکان هیات عالی گزینش کشور می باشند و در مواردی در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی (که از حمایت اصلاح طلبان برخوردار بود) از توهین به ایشان و طرفدارهایشان گزارشاتی داده می شد. )
نتایج معمول
یکی از اتفاقات معمول در روند گزینش برای افرادی که رد صلاحیت می شوند به این صورت می باشد که روند تحقیقات و رسیدگی به پرونده را نزدیک به یکسال طول می دهند و در نتیجه پرونده به هیات مرکزی گزینش ارسال می شود، حال اگر رای هسته گزینش ناحق باشد، از جایی سفارش بشوی و گزینشگر حال خوبی داشته باشد پرونده با عنوان "غمض عین" یعنی چشم پوشی و بخشش به هسته گزینش باز می گردد و پس از ارشاد با اعمال انفصال از خدمت (حذف سابقه خدمت، حقوق و.....) از زمانی که رد صلاحیت شدی و تا زمانی که بخشیده می شوی برای همیشه در پرونده کاری ات می ماند.
کانال شخصی
نظرات بینندگان
بدترین روز زندگی ام بود. پر از لرز و نگرانی. بدنم یخ بود و قلبم می لرزید.
اما در قبال هر سئوال واقعیت را پاسخ دادم و عاقلانه عمل کردم چون قبل از بنده تحقیقات محلی را انجام داده بودند.
امروز که با نوشتۀ همکار ارجمند خود ، به آن روز سفر کردم ، متأسفانه دیدم که تمامی ثانیه ها و حتی سئوالات را به خاطر دارم !!!
آن را که حساب پاک است از گزینش چه باک است. اصولا افرادی که در مواجهه با گزینش دچار ترس ودلهره واضطراب می شوند خودشان می دانم که چه نقص هایی دارند وترس آن دارند که این مسائل هویدا وآشکار شود واین ترس طبیعی است. پس به جای ایراد گرفتن از گزینش اول حاسبوا را انجام بدهیم (خیر سرمان ما معلم هستیم ونقش پیغمبری در جامعه داریم وقرار است نسل بسازیم ولی هنوز اندر خم یک کوچه ایم)
پس ابتدا دیدگاه جامعه را نسبت به امر گزینش اصلاح سازیم که هدف از گزینش ، زیر رو کردن نوع و میزان مقبولیت اعمال مذهبی افراد در پیشگاه خداوندی نیست و اصل ولاتجسسوا را رعایت نمائیم.
هدف از گزینش ، غربالگری توانایی روحی ، جسمی ، عقلی ، اخلاقی و مهارتی و تخصصی افراد واجدالشرایط برای یک شغل است.
صرفا با تمام حرف های نوشته شده موافقم
ولی در کشور خودت و با رعایت حداکثری تهمت و افترا می زنند و آبروی مومن را می برند
حرفی برای گفتن باقی نمی ماند
وقتی فقط برای سر کردن سال یک رتبه سه رقمی که چهار سال دانشگاه فرهنگیان خوانده را با اخراج قطعی از زندگی و آینده و همسر به خاطر این ماجرا محروم می کنند وقتی فرق حق الناس و دل شکسته سرپرست خانواده خرید خدمات را برای بلفارویی که انجام نشده می برند ...حرفی نمی ماند وقتی وارد این شغل می شوند به نظر تمام دین و ایمان خود را در پشت سر به یادگار گذاشته و دنیای دروغین واهی برای خود می خرند که خود نیز و خانواده آنها باور ندارند و تاسف باید خورد که ما همان اندک افراد با ایمان و مطیع را هم با این کار سرکش و دلسرد و نا امید می کنیم و حرف از میهن پرستی می زنیم ،خداوند به فرشتگانش گفت گناهان مخلوقات من را بار اول ننویس
بار دوم ننویس
بار سوم با جوهری بنویس که پاک شود و گزینش بدون تذکر ...آبروی مومن را می برند
یک فرد عامی وبیسواد اگر از واژه هایی مثل پیر دختر وترشیذه و ....استفاده کند شاید قابل درک باشد اما یک فرهنگی اینگونه صحبت کند واقعا جای تاسف دارد
همکاران محترم سرکار خانم محمدی و جناب آقای درویشی ،
رسوب واژه پیردختر برای ما ایرانیان ریشۀ تاریخی - فرهنگی دارد. چون در گذشته، ازدواج زودرس حاکم بود و تنها وظیفه زنان باروری و همسرداری ، تلقی می شد برای تحریک و واداشتن دختران جوان به ازدواج زودهنگام ، از چنین واژه هایی استفاده می شده است . همانند جملۀ خورده شدن گوشت برادر مرده برای افرادی که اهل غیبت هستند و در قرآن است که نشانۀ قباحت عمل است. لذا بیشتر دختران برای این که در آن مقطح زمانی چنین قلمداد نشوند تن به ازدواج زودرس و محرومیت خود از حقوق اجتماعی می دادند. البته بنده برای پسران هم شنیده ام.
برای حذف رسوب فرهنگی اصطلاحات نکوهیده ، کار فرهنگی لازم است که رسانه ها به خصوص صدا و سیما ، مسئولیت سنگینی دارند. کانال دیگر اصلاح ساختار غلط فرهنگی آموزش در کلاس های درسی است که وظیفۀ ما معلمان است. تشکر.
بنده دوستان را ابتدا ارجاع می دهم که متن قانون گزینش و آیین نامه های اجرایی آن را به دقت مطالعه کنند و سپس اظهار نظر نمایند .
اگر گزینشگری خلاف این موارد بیان شده در قانون را عمل کند ، مقصر شخص خاطی است نه اصل قانون گزینش . لذا باید آن مجری ناصالح را با راهکارهای نظارتی شناسایی کرد و به جای آنها از افراد صالح استفاده نمود
پیشنهاد می کنم اگر ذره ای سفیدی در دل شما وجود داره به اون قسمت رجوع کنید و سرتان را از زیر برف بیرون بیاورید متوجه می شوید که این نوشته در اکثر موارد صحیح است نه در برخی موارد!!!
اعمال سلیقه، به دنبال نقاط ضعف بودن، آبرو بری، دید سیاسی یک طرفه، ضبط صدا، ماجراجویی و تعقیب، معذب کردن کارمندان، خود برتر بینی و کلی رفتار ناپسند و غیر اسلامی! کجاش بر خلاف واقعیته؟
خدا جوابتون رو بده
اما رعایت نمی شود و دود آن در چشم کارمند می رود
کدام قانون از شخصی که انفصال از خدمت خورده و ماه ها حقوقش به خاطر خطای گزینشگر پایمال شده، دفاع می کند؟
حقوقی که عدم دریافت ناحق آن ممکن است ایشان را به بیچارگی بکشد
گریم که فرض محال قانون حمایت کرد، حقوق تضییع شده که به دیون می رود چه بدرد می خورد؟
من خودم دو هم دانشگاهی داشتم که مشکل روانی داشتن و شهره بودن، یکیشون معلم شده و دیگری کارشناس گزینش (ایشون مشکل اخلاقی هم داشت)
من یه دانشجو معلم هستم که ۶ماه تعلیق شدم وبعد از کلی تحقیق و کلی گریه و زاری و غلط کردم با ادامه کارم توافق شد.
میخواستم ببینم ایا حقوق این ۶ناه که تعلیق بودم برام واریز میشه؟
دوست عزیز من هم نزدیک به پنچ ماه ایت که تعلیق شده ام ونظر شورای عالی گزینش هم رد بود و الان هم ارجاع داده شده ام به دیوان اداری شما شرایط را چگونه پشت سر گذاشتیت و آیا به دیوان اداری مداجعه کردید؟؟
ممنون میشوم که توضیحات بیشتری دهید
است