حاجی بابایی :
روزی که من از وزارتخانه رفتم کسر نمی کردند . آن یک بار هم انجام شد و من لغوش کردم .
نتیجه این می شود آن وزیر و یا رئیس می گوید زمان قبل بوده است .
سخن معلم :
آقای حاجی بابایی . سرپرست فعلی دانشگاه آن را رسما اعلام کرده است . این که کسر از حقوق مصوبه هیات امنای قبلی بوده است و لغوی در کار نبوده است .
حاجی بابایی :
من آن را الان لغو اعلام کردم .شما در گوگل سرچ کنید می آید .باز هم اعلام کردم این کار غیرقانونی است . نباید کم شود و این پول مال دانشجو است .شما می خواهید کمک کنید بروید از مجلس پول بگیرید نه این که از دانشجو بگیرید .
من حتی این جمله یادم آمد . من گفتم این دختر و پسر دانشجویی که به تربیت معلم می آیند بروند با دو تا 500 تومان ازدواج کنند .
این لفظ را آن موقع به کار بردم .
سخن معلم :
پرسش بعدی در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان است .
باز هم باید به جلسه استیضاح آقای مرتضی حاجی در سال 83 اشاره کنیم .شما پشت تربیون خطاب به آقای حاجی گفتید که آیا بین 613 هزار نفر معلم عضو صندوق ، آیا یک معلم پیدا نمی شود که مدیر عامل شود ؟ برود عضو هیات مدیره شود ؟
شما پس از رسیدن به مقام وزارت چقدر برای تحقق این گفته خودتان تلاش کردید ؟
چند معلم گچ به دست را وارد تشکیلات صندوق کردید ؟
آیا اساسا تغییراتی در اساسنامه ایجاد کردید ؟
آیا در جهت مردمی کردن و شفاف سازی اقدامی انجام دادید ؟
حاجی بابایی :
سوال خیلی زیبایی است و از شما ممنونم .
وقتی من در صندوق ذخیره ورود پیدا کردم ( مستند آن هست و گزارش کار آن را هم دارم ) دیدم روند خیلی پویایی نیست .15 نفر را به عنوان هیات امنا انتخاب کردم . از هر جایی یک تخصص آوردیم و از فرهنگیان هم 3 تا 4 نفر بودند .
مثلا اکرمی خزانه داری ،یک نفر از دیوان محاسبات ، یک نفر رئیس بانک و... شدند 15 نفر .
می خواستیم رئیس صندوق را انتخاب کنیم .
آمدیم یک بررسی کارشناسی انجام دادیم تا مدیر عاملی انتخاب شود که بتواند تحول ایجاد کند .
رفتند و بررسی کردند و یک نفر به نام آقای " امید علی " را در یکی از شرکت ها پیدا کردند که 70 درصد سود صندوق متعلق به ایشان است . ( زمان قبل از من )
سخن معلم :
آقای امید علی طی چه فرآیندی انتخاب شد ؟
حاجی بابایی :
آقای کیارشی ماموریتی پیدا کرد و موضوع را بررسی کرد . البته من ایشان را نمی شناختم و او را هم ندیده بودم .
بعدا بررسی کردم و دیدم آقای امید علی آدم موفقی است و چقدر کار درستی انجام دادیم .ایشان آمد و نشستیم تا سیاست ها را تغییر کلی دهیم و البته انجام شد .
شرکت های زیان ده را رد کردیم . ساختمان ها و مغازه هایی که برای یک عده درست کرده بودند گفتیم جمع کنند و آن را به سمت سوددهی ببرند .کاری کنیم تا صندوق ذخیره را به بورس ببریم .10 تا 15 نفر در آن جا کار کنند .سود مستقیم به حساب معلم برود و این همه کارمند و پرسنل این جا جمع نشوند و شرکت های گوناگون راه بیندازیم .
این کار را هم کردیم و موفق هم شدیم .
آخرین سال به مرحله ای رسیدیم که برای ما سودآوری داشته باشد .حساب صندوق ذخیره فرهنگیان از شهریور به شهریور است .در شهریور 91 ، 350 میلیارد تومان سود صندوق بود .پیش بینی کردیم برای سال بعد950 یا 1050 میلیارد تومان سود ما شود .
ما سال بعد به 1100 میلیارد تومان رسیدیم .
ما در دو سال گذشته افت داشته ایم و نه رشد .
مرّ 1100 را ما در صندوق گذاشتیم . اگر کسی 1150 میلیارد تومان بوده است 50 تا رشد داشته است .
در 4 سالی که در صندوق بودم یک ریال نه دخل و تصرف کردم ، نه پاداش گرفتم و... حتی یک موقعی برای من یک تبلت آورده بودند آن را برگرداندم .
یک نفر را استخدام نکردم و برای استخدام هم معرفی نکردم .
هر کس دارد رد روزنامه اعلام کند .
یک ریال دستور پول ندادم .
به هیات مدیره یک سال چیزی ندادم .البته ناراحت شدند ، یکی گفت که بد است ما آن ها را سر کار می آوریم و پاداش نمی دهیم !
بانک سرمایه هم مال ما نیست که بخواهیم بر آن حکومت کنیم .مقداری از آن مال ماست .
در بانک سرمایه دخالت نکردم .کسی را برای وام به بانک معرفی نکردم . اگر کسی سراغ دارد معرفی کند .
ما صندوق ذخیره فرهنگیان را احیا کردیم .سعی ما این بود که از حالت بیرون آمده و وارد بورس شویم .
15 نفر در بورس مدیریت کنند و سیستماتیک وارد حقوق معلمان شود .
اگر خواستید می توانم مشروح آن را هم در اختیار شما بگذارم .
سخن معلم :
قضیه بانک سرمایه ابتدا یک چیزی بود و بعدا چیز دیگری شد !
حاجی بابایی :
بانک سرمایه هم مثل بیمه معلم شده بود . من یک زمانی آمدم دیدم همه چیز را به بیمه معلم داده بودند .
در واقع ، پول از معلم می گرفتند که بیمه معلم را زنده کنند !
من همه بیمه ها را دعوت کردم و بیمه معلم را هم دعوت کردم و گفتم که یک ریال هم تخفیف نداری ! بیمه طلایی را هم قیمت گذاری کن .
اما نتوانست بیاید ! کلی بعدا غر زد ...
ما کسی را می خواهیم که برای معلم خدمت کند .من که نمی خواهم بیمه راه بیندازم !
سخن معلم :
یکی از مطالبات معلمان زمانی که جلوی مجلس در آن زمان تجمع کرده بودند و به طرف نمایندگان تسبیح ، سکه ، خودکار و... پرتاپ می کردند همین ها بود !
یکی از آن ها بانک سرمایه بود . حتی می خواستند نام آن را بانک فرهنگیان بگذارند .
بعد مسیر عوض شد و گفتند بانک خوب ، بانک سرمایه است !
اما این وضعیت تاثیری روی وضعیت معیشتی و حتی منزلتی معلمان نداشت .
حاجی بابایی :
نمی تواند هم بکند . چون نظام بانکی همین است .من در مورد بیمه اعتقادم این بود .بانک هم همین گونه است .
می گفتند برای معلمان چیزهایی را راه بیندازیم اما من قبول نمی کردم .
ما باید معلم را توان مند کنیم هر جا که دوست دارد برود .مثلا می گفتند این زیرزمین را دندان پزشکی کنید تا معلمان این جا بروند .
من این سیاست را قبول نداشتم .سیاست من این بود بیمه طلایی را به معلم بدهی تا هر بیمارستانی که دوست دارد برود .
در مورد بانک هم همین طور بود .
مثلا در بانک ملی ماهی 1500 میلیارد تومان پول واریز می شد و آن موقع می توانیم از آن ها بخواهیم که برای معلمان تسهیلات بدهد .
وزیر که نباید بانک داری کند .
حتی دوستان گفتند که معاونت اقتصادی راه اندازی کنید ، من گفتم که قابل قبول نیست .
معاونت اقتصادی یعنی که چه کار کنیم تا برای آموزش و پرورش پول دربیارویم .
یعنی خدمات معلم را بفروشیم .مدارس را اجاره دهیم .
آموزش و پرورش جنبه فرهنگی و ویژه دارد .باید برای آن خدمات رسانی کرد .
سخن معلم :
در روزنامه اعتماد مورخ دی ماه 94 شماره 3424 در صفحه مدرسه آمده است :
در زمانی که جناب عالی وزیر و رئیس هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان بودید 520 میلیارد تومان به عنوان پاداش پایان خدمت بازنشستگان به کارکنان شرکت راه آهن پرداخت شده است .
یعنی این مبلغ از صندوق ذخیره فرهنگیان برداشت شده و به حساب شرکت راه آهن واریز شده است .
این مبلغ با چه مجوزی و به چه علتی پرداخت شده است ؟
بعدا هم اصل پول را برنگردانده اند و به جای آن سهام داده اند .
آیا این سهام زیان ده بوده است ؟ آیا در بورس بوده است ؟
حاجی بابایی :
اصلا چنین چیزی وجود ندارد !
شما بفرمایید در بورکینافاسو یک قاضی به یک نفر 1000 ضربه شلاق داد !
گفت جناب قاضی یا شلاق نخورده ای و یا نمی دانی چندتاست !
اصلا صندوق ذخیره کجا 520 میلیارد تومان در دستش دارد ؟
50 میلیارد تومان بگیرید مشکل پیدا می کند !
چون پولش در بدنه سرمایه گذاری می رود .
این را اولین بار است که از شما می شنوم .
سخن معلم :
در روزنامه منتشر شده است .
حاجی بابایی :
آن ها خیلی چیزها که دلشان می خواهد می زنند !
سخن معلم :
پس چرا شما واکنش نشان ندادید ؟
حاجی بابایی :
من اصلا نشنیدم . الان می شنوم !
شما بروید و از مدیر عامل آن یعنی آقای امیدعلی بپرسید .چنین چیزی امکان ندارد .
ما در زمان خودمان کلی سهام برای آن گرفتیم . کلی از بدهی های دولت به آموزش و پرورش را در قالب ذوب آهن ، فولاد اصفهان و... گرفتیم . قسمتی در زمان ما نقد شد و بخشی هم پس از ما نقد شد .
سخن معلم :
به نظر می رسد کمی از بحث اصلی فاصله گرفتیم .
اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان به تازگی تغییر کرده است و آن را هیات امنا تغییر دادند .
یکی از مشکلاتی که در نشست اخیرمان با مدیر عامل صندوق یعنی آقای غندالی مطرح کردیم بحث نظارت بر صندوق بود .
شیوه نظارت در این صندوق مطابق اساسنامه بر اساس دو شرکت حساب رسی است که به تفصیل آمده است .
منتقدین می گویند چرا از معلمانی که دارید از آن ها کسر حقوق می کنید و حیات صندوق به آن ها وابسته است ؛ آن ها را به بازی نمی گیرید ؟
آیا وظیفه آن ها فقط پرداخت سهم است ؟
معلمان بارها در مطالب و اعتراضات خود به کرات بیان کرده اند که چیزی به نام « شفافیت » و « نظارت واقعی » در صندوق نداریم !
پیشنهاد ما آن بود که از پتانسیل ها وظرفیت های قانونی مانند نماینده معلمان ، پارلمان معلمان و... مکانیسمی برای این منظور طراحی شود و این همه حرف و حدیث در مورد صندوق و عملکرد آن کاهش پیدا کند .
شما خودتان شخصا چه کار کردید ؟
شما آن 613 هزار نفر را چگونه در زمان وزارت خود به بازی گرفتید ؟
چرا اساسنامه را در این جهت تغییر ندادید ؟
حاجی بابایی :
یک اشکالش این بود که آدم نباید برادرش را رئیس بانک بگذارد !
دوم ، آدم هایی باید انتخاب شوند که کار اقتصادی کرده باشند .
من نمونه آن را دیدم . آقای امید علی نمونه آن است . اگر ایشان در هیات مدیره بودند الان سود به 2000 میلیارد تومان هم می رسید .
اعتقاد ما این بود که اگر آن هیات امنا با آن تیپ انتخاب شوند مثل آقای عبداللهی از دیوان محاسبات و یا از اقتصاددانان مجلس آوردیم .
واقعا سیاست های آن ها جواب داد .
کسی واقعا این سودآوری را باور نمی کرد . وقتی که ما سود را روی 1100 میلیارد تومان بستیم بعضی ها گفتند که خیلی بلند پروازانه است و امکان پذیر نیست .
این نشان می دهد که آدم های کاردان و سیاست مدار که شائبه نداشته باشند ( مثل آقای امید علی ) راحت می توانند کار را جلو ببرند .
آن موردی که شما گفتید ما در هیات امنای ، مدیر کل تهران و چند نفر دیگر را عضو کردیم .
سخن معلم :
منظور ما این است که چرا شما در صندوق ذخیره فرهنگیان " سیستم سازی " نکردید ؟
چرا همه چیز باید به تشخیص " وزیر " باشد ؟
این سلیقه ها از کجا معلوم که درست باشد ؟
حاجی بابایی :
من هم حرف شما را قبول دارم .
سخن معلم :
خدا را شکر که تا الان یک حرف را از ما قبول کردید !
حاجی بابایی :
البته این ایراد به همه وزرا وارد است .کلی از وقت وزیر برای این مساله صرف می شود .
کسانی باشند که به قول شما ساختار موفقی را طراحی کنند و واقعا وزیر آموزش و پرورش یک جوری از این قضیه نجات پیدا کند .
ما قضیه بورس را در هیات امنا مصوب کردیم .
بعد از ما در هر استان یک تشکیلات راه انداختند .این خیلی بد است .ما آمدیم 32 اداره کل نهضت ( سواد آموزی ) را برداشتیم .این ها آمدند 32 اداره صندوق جایگزین کردند !
همه این ها از سهم معلمان برداشته می شود .
شاید دوستان در این نفعی می بینند و من نمی خواهم آن ها را زیر سوال ببرم .
من این سیستم را قبول نداشتم .
سخن معلم :
الان بحث « موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان » مطرح است .آیا این موسسه ای که تاسیس شده است از اول تحت پوشش و نظارت بانک مرکزی بوده است ؟
حاجی بابایی :
چون از بودجه دولتی استفاده می کند تحت نظر دیوان محاسبات است .
سخن معلم :
در نشستی که سخن معلم با آقای غندالی داشت ایشان گفت که تا دو و نیم ماه پس از ورود به صندوق به عنوان مدیر عامل به دنبال ارزیابی وضع موجود بودند و این که چه شرکت هایی دارند .
به عبارت دیگر طبق گفته ایشان وضعیت شرکت ها مشخص نبود .
آیا این وضعیت وجود داشته است و این که به خاطر " عدم شفافیت " در صندوق مدیر عامل نتوانسته بود وضعیت موجود را داشته باشد ؟
حاجی بابایی :
من از شما می پرسم وقتی آقای امید علی عضو هیات مدیره است پس دنبال چه چیزی می گردید !
از ایشان بپرسید !
آیا این حرف قابل قبول است ؟
مثل این می ماند که بگویم وقتی من وزیر شدم بگردم ببینم چند منطقه دارم !
حرف ایشان اصلا قابل قبول نیست . این که آدم پس از مسئولیتش بگردد و یک چیزی را بگوید .
شرکت لیست دارد . مگر می شود شرکت به این بزرگی را آدم نفهمد که چند تا شرکت دارد ؟
آقای امید علی الان هیات مدیره است . خب از ایشان می پرسیدند !
ایشان کم لطفی کردند .آقای کیارشی هم تا یک سال آن جا بودند .
سخن معلم :
منظور سیستمی بودن کار بوده است .همه اش که نباید متکی به افرادی مثل امید علی باشیم !
حاجی بابایی :
آقای امید علی وارد بحث های آن طوری نمی شد و واقعا آدم کارآمدی بود .هیچ وقت به او نمی کفتم که چه کاری انجام دهد .کا ربلد بود .پر قدرت جلو می رفت .
تا زمانی که ایشان بود کسی نتوانست از این جا استفاده سیاسی ، حزبی و.. کند .
من به شدت روی بحث مالی اعتقاد دارم .باید تمام منافذ را بست .
سخن معلم :
در آن نشستی که حدون دو سال پیش با مدیر عامل داشتیم ایشان گفتند که تا مدتی حقوق کارکنان و پرسنل صندوق را از حقوق معلمان پرداخت می کردند در حالی که طبق اساسنامه باید از محل سود فعالیت های صندوق باشد .
در حالی که شما فرمودید که ما صندوق را به یک سود بی نظیر و غیرقابل باور رسانده بودیم ؟!
حاجی بابایی :
من جواب شما را دادم .پاسخ من 100 تا از این سوال ها را جواب می دهد .
قبلا هم گفتم سود صندوق را بیش از سه برابرکردیم .
ما صندوق را با بیش از 1100 میلیارد تومان سود تحویل دادیم .
اگر آن ها جوانمردانه گزارش دهند که 1100 را به 1200 رسانده اند نشان می دهد که آن ها 10 درصد نسبت به ما بیشتر کرده اند .
الان رشد منفی شده است .بروید از طرف من بررسی کنید .
سخن معلم :
سود دوساله آن ها طبق گفته مدیر عامل ، 1800 میلیارد تومان بوده است ، یعنی برای هر یک سال 900 میلیارد تومان .
حاجی بابایی :
زمان من 4000 میلیارد تومان سرمایه صندوق بود . ما 1100 میلیارد تومان سود اضافه کردیم . شد 5100 میلیارد تومان .
اگر هر سالی 1100 میلیارد تومان اضافه نشود معنایش این است که رشد منفی داشته است .دیگر نباید با 900 میلیارد تومان نباید گفت : " سودآوری " !
سخن معلم :
ما با شما در این زمینه موافقیم .
حاجی بابایی :
پس چرا آن را به صورت واضح وشفاف در سخن معلم اعلام نمی کنید ؟
سخن معلم :
این اعداد و ارقام به صورت دقیق در سایت آمده است .
حاجی بابایی :
ما کار کرده بودیم و روی ریل افتاده بود .ما روی ساختار کار کردیم و از مدیر عامل محوری آن را خارج کردیم .این آقای امید علی آدم سیستماتیکی است .
ما جلسه گذاشتیم و اول گفتیم سود روی 1000 و بعد گفتیم 1050 . من به آقای امید علی گفتم قطعی است و ایشان هم اطمینان خاطر دارد .
اگر این ریل گذاری ادامه پیدا می کرد دو برابر هم بیشتر می شد .
من واقعا نگران بودم . یک عده ریخته بودند ...
این ها را جمع کردیم .گفتیم چند شرکت گردن کلفت بماند و بقیه بروند .حتی یک مشتری آمد که ما کل شرکت ها را یک جا بفروشیم و بورس بدهیم .
من بررسی کردم اما قبول نکردم .
این بحث تحریم ها که بود می گفتیم که قیمت ها بالا خواهد کشید و ما هر چه بفروشیم باز هم ضرر می کنیم .
گفتم که آن ها را نگه دارد و قیمت ها دو برابر می شود و همین طور هم شد .
تلاش ما این بود که جزء فعال ترین موسسات اقتصادی شود .
سخن معلم :
تا زمانی که آقای غندالی نیامده بودند اگر یک عضو زودتر از بازنشستگی از صندوق بیرون می آمد سهم دولت به او تعلق نمی گرفت اما در حال حاضر این سهم تعلق می گیرد .
حاجی بابایی :
مشکل این بود که دولت چند سال سهمش را نداده بود .
سخن معلم :
اما در برنامه پنجم توسعه آمده بود ؟
حاجی بابایی :
اول حذف کرده بودند .در بودجه دولت و در مجلس حذف شده بود .دوستان در مجلس بسیج شدند و مساله را جمع کردند .
نکته مهم این است که از این واگذاری شرکت ها ، 200 یا 300 میلیارد تومان از فولاد مبارکه سهام گرفتیم .
در زمان ما یک مقدار نقد شد و یک مقدار برای این دولت ماند .
سخن معلم :
جناب عالی در همایش میثاق فرهنگیان با ولایت که در خانهٔ شهر کرمان برگزار شد، به نظام قانون خدمات کشوری و طرح رتبه بندی معلمان اشاره کرده و گفتید: در زمان وزارت من هر چه نظام قانون خدمات کشوری امتیاز داشت به معلم داد و تمام شد و چیز دیگری نبود
این در حالی است که پس از گذشت سال ها هنوز ماده 68 قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان اجرایی نشده است! يا کامل اجرا نشده است ! شما روي چه حسابي مي فرماييد کامل اجرا شده است ؟
حاجي بابايي :
ماده 68 چيست ؟ همان 35% است ؟
سخن معلم :
ماده 68 قانون مديريت خدمات کشوري
حاجي بابايي :
همان 35% است ؟
سخن معلم :
ما که به 35% اعتراض کرده ايم . ضريب فوق العاده شغل براي معلمان از قبل 800 بوده در زمان وزارت شما هم 800 بوده حالي که بايد 1500 و براي مشاغل تخصصي 2000 باشد ، شما عملأ اعمال ضريب نفرموده ايد . چطور مي فرمایيد من اجراء کردم .
حاجي بابايي :
من آن را توضيح دادم .ما آن زمان ماده 68 پنج را اجراء کرديم .مصوبه از هيئت دولت گرفتيم اجراء کرديم .
با سازمان مديريت چون بودجه مصوب شده بود .ما با دولت بحث کرديم ، موفق شديم 750 ميليارد تومان تير ماه بگيريم .با توجه به قشر هاي گوناگون از 800 امتياز تا 1200 امتياز داديم ، اين جور نيست که فقط 800 امتياز داده باشيم .يک قسمت عمده 1200 امتياز داده ايم .
به آنها که 1200 امتياز داديم ، برخي کف مطالباتشان بوده که بايد تا 2000 بگيرند .
ما 1250 ميليارد تومان يا 1300 ميليارد تومان پول لازم داشتيم . ما 750 ميليارد گرفتيم و توزيع کرديم .450 مليارد تومان آن باقي ماند. به ما قول دادند که سازمان مديريت بقيه را بعدا مي دهد . ما که نبوديم . حالا دوستان ما بعدا آمدند و زحمت کشيدن و تکميل کردند.
اجرا شده بود . مابقي مانده بود . ما بر اساس پولي که به ما داده بودند 60% را اجراکرديم .40% آن باقي ماند . چون پول را ما از جا هاي ديگر دولت، 750 ميلیارد تومان را گرفتيم و به بودجه مصوب اضافه کرديم و اجراء هم کرديم . بحث من چيز ديگري است . ما مثلأ 35% هم داريم .
35% شامل 25% ازکارکنان مي شود که تفسير دارد .عده اي مي گويند اين پول براي ستاد آموزش و پرورش است و شامل معلمان نمي شود .
سخن معلم :
سوال مشخص ما اين است :
تا پارسال ضريب فوق العاده شغل 800 بود . مثلأ ضريب فوق العاده شغل معلمي که کارشناسي ارشد دارد و بيش از بيست سال سابقه خدمت دارد تا همين پارسال ضريب فوق العاده شغلش همان 800 بوده ولي امسال به 1300 افزايش يافته است .زمان وزارت شما اين ضرايب اعمال نکرده اند . شما چطور مي فرماييد که اعمال شده است .
حاجي بابايي :
ضريب 2000 است . شما به حرف من گوش نمي دهيد .اگر گوش بدهيد مشکل حل مي شود .
عرض بنده آن است که براي فوق ليسانس و دکتري2000 ديپلم و فوق ديپلم 800 امتياز است .ما بايد اين را کامل اجرا کنيم .
ما طبق قانون بايد اجرا کنيم .
قانون برنامه توسعه و قانون بودجه مي گويد به اندازه پولي که از سازمان مديريت مي گيريد بايد اجراکنيد .بيشتر از آن نمي توانيد توزيع کنيد .مادر تير ماه 750 ميليارد گرفتيم .
750 میليارد تومان را که نمي دادند . يادم هست :
ماه رمضان در مشهد بوديم ، خزانه پول را نمي داد. پنج روز هم حقوق معلمان به تآخير افتاده بود . تا پنجم مرداد هم آمديم آمديم جلو ، من رسمأ به مسئولين اعلام کردم :
من به عنوان وزير آموزش و پرورش تا رسمأ ابلاغ نکنيد حقوق معلمان را نمي دهم . به مسئولين خزانه هر چه زنگ مي زدم جواب نمي دادند .يادم هست بايد وزير اقتصاد و چند نفر ديگر نظر مي دادند . همه کساني که بايد نظر بدهند از جمله وزير اقتصاد و غيره را يک جا جمع کردم ( پاي افطار ) به آنها اعلام رسمي کردم تا به صورت رسمي ابلاغ نکنيد من به عنوان وزير آموزش و پرورش حقوق معلمان را نمي دهم .هر اتفاقي هم رخ دهد به عهده شماست . حقوق معلمان پنج روز به تأخير افتاد. همان جا در افطار همه کساني که بايد نظر مي دادند ، نظر دادند . از همان جا وزير اقتصاد تلفن زد به منزل رئيس خزانه داري ( شب بود ) گفت اين را پرداخت کنيد، پرداخت کردند .
ما اعلام کرديم به تيپ هاي مختلف ، امتيازات گوناگون اختصاص دهند و پرداخت کنيد تا 750 ميليارد تومان تمام بشود .مثلأ 1200 امتياز ، 900 امتياز و 800 امتياز داشتيم ، پرداخت کرديم .
بعدأ که دوستان ما آمدند . مثلأ در ابتدايي ابلاغ کردند که ما مي خواهيم 20 % کمک بکنيم به 30% از ابتدايي چيزي تعلق نگرفت زيرا قبلأ 1200 را گرفته بودند .
اصلأ حرف شما درست است چون اعتبارش ابلاغ نشده بود . من پنجم مرداد ماه حقوق تير را پرداخت کردم و براي مرداد نبودم . حقوق مرداد را من پرداخت نکردم .من حدود 27 مرداد ماه رفتم .
نکته اي که در مورد قانون مديريت فرموديد يک منظر ديگر دارد . در طول اين چند سالي که گذشت . اتفاقات بدي براي قانون مديريت خدمات کشوري افتاد .
سخن معلم :
بعد از مديريت شما ؟
حاجي بابايي :
نه قسمتي هم در مديريت من بود .
دولت و مجلس با هم يک همکاري هاي کردند .در زمان دو دولت هم اتفاق افتاده است .خيلي ها خودشان را از قانون مديريت کشوري کنار کشيده اند . يعني قانون مديريت براي معلمان مانده است . حالا من نامه نوشتم به مجلس ( من در آن نامه نگفتم که نظام رتبه بندي را مجلس مصوب کند .) زيرا ما آن را در هيئت دولت مصوب کرده بوديم و براي اجراء آن را به ادره کل فرستادم . فقط يک جمله من از مجلس مي خواستم . من نامه را دادم به دولت که دولت مصوب کند و به مجلس بدهد و يک روز رأي گيري کند و تمام بشود که معلمان خارج از قانون مديريت خدمات کشوري نظام رتبه بندي درموردشان اجراء شود ؛ مثل دانشگاه ها ما اصلأ نمي خواستيم تحت پوشش قانون مديريت خدمات کشوري قرار بگيريم .
حداکثر يک 65 شش مي خواهد اجراء مي شود که 70 هزار تومان مي خواهد به حقوق معلم اضافه کند .اين که ديگر درد را دوا نمي کند .يک نامه هم همزمان دادم به شوراي عالي انقلاب فرهنگي که شما مصوب کنيد که مهندسي نيروي انساني با اين ضوابط که ما پيش بيني مي کنيم اجراء بشود . يعني ما پيش بيني کرده بوديم هر معلمي که بخواهد وارد آموزش و پرورش بشود چه از دانشگاه فرهنگيان چه از هر مرکز ديگري بايد :
هيئت مميزي معلمان منطقه که با انتخاب معلمان تعيين مي شوند ( مثل دانشگاه ) به معلم تازه وارد پايه بدهند ، نه کارگزيني پايه بدهد .
سخن معلم :
هيئت مميزي را چه کساني تشکيل مي دهند ؟
حاجي بابايي :
هيئت مميزي را معلمان انتخاب مي کنند مثلأ همان گروه رياضي يا گروه هاي آموزشي .
سخن معلم :
چرا شما سازمان نظام معلمي را در سند تحول بنيادين حذف کرديد ؟
حاجي بابايي :
کي ، من حذف کردم ؟
سخن معلم :
باز هم سياسي شديم ؟
چرا از سازمان نظام معلمي دفاع نکرديد ؟
سوال سخن معلم اين است :
آقاي دکتر مهر محمدي درخواست داشتند که سازمان نظام معلمي در سند تحول بنيادين باشد .در زمان آقاي فرشيدي و حضرتعالي ، بخش سازمان نظام معلمي را از سند تحول بنيادين حذف کرديد .حالا بحث هيئت مميزي را مطرح مي کنيد .اگر حالا سازمان نظام معلمي را به عنوان يک مرجع تشخيص صلاحيت معلمان داشتيم ، حداقل در نظام رتبه بندي مشکل تعيين صلاحيت نداشتيم .
در حال حاضرآموزش و پرورش در تعيين مرجع تشخيص صلاحيت معلمان براي رتبه بندي بلاتکليف است که چه ارگاني بايد مسئوليت تشخيص صلاحيت معلمان را به عهده مي گيرد ؟
در حال حاضر وزارت آموزش و پرورش مي گويد :
مرکز آمار نيروي انساني صلاحيت ها را تعيين کند . شما مي فرماييد هيئت مميزي !
هيئت مميزي از چه کساني تشکيل مي شود ؟ مطرح مي شود گروه هاي آموزشي ، کارشناس امور آموزشي را تعيين مي کنند .
گروه هاي آموزشي را هم رئيس منطقه آموزش و پرورش تعيين مي کند که اين بازهم مي شود ساختار فرمايشي ( دولتی ) و در واقع ساختار اداري مي شود .
حاجي بابايي :
شما نظام رتبه بندي را بخوانيد .
در نظام رتبه بندي بحث ما اين است که گروه هاي آموزشي مثلأ گروه رياضي ، گروهي از نخبگان يا پيشکسوتان يا کساني که در تدريس موفق هستند را انتخاب مي کنند که در آن منطقه مسئوليت دارند .بحث مقاله هم که مطرح شد همين جا است که اين گروه رياضي نشستند ، معلم بايد در طول سال يا دو سال يک بار هر وقتي که اين گروه تشخيص داد . معلم بايد روش تدريس خود را جهت ارزيابي به اين گروه ارائه نمايد .در اينجا برگه صادر مي شود که اين معلم نياز به ضمن خدمت ، تقويت و... دارد . پايه ها را اين گروه تعيين مي کنند .شما مي خواهيد اسم آن را نظام معلمي يا هر اسم ديگري بگذاريد!
سخن معلم :
سوال ما اين است که شما آقاي فرشيدي و آقاي علي احمدي " سازمان نظام معلمي " را حذف کرديد.
حاجي بابايي :
حالا مي خواهيد بنويسيد. ببين !
در اينجا يکي ديگر از اعضاي شوراي نويسندگان سخن معلم گفت :
ايشان ( جناب آقاي دکتر حاجي بابايي ) هيئت مميزي را مي فرمايند ، "سازمان نظام معلمي" مد نظرشان نيست !
در ادامه بحث سوال کننده اصلي گفت :
سخن معلم سئوال مي کند !
حاجي بابايي :
بگذاريد بنويسد .ايشان مي خواهد يک چيزي بنويسد ، شما حذف ، بابا ، عيب ندارد ! بنويس بابا !
شما هرچي دلت مي خواهد بنويسيد . ايشان مي خواهند بنويسند !
ما حذف نکرديم .
سخن معلم :
سوال سخن معلم اين است آيا شما سازمان نظام معلمي را حذف کرديد ؟
حاجي بابايي :
من حذف نکردم .
سخن معلم :
پس چه کسي حذف کرد ؟
حاجي بابايي :
رفقاي شما که الان وزارتخانه هستند حذف کردند .
سخن معلم :
سخن معلم رفيقي ندارد ! منظورتان چه کسي است ؟
حاجي بابايي :
آقاي نويد ادهم که شما قبولش داريد بوده ،اين ها همه آنجا بودند .
سخن معلم :
شما از کجا مي دانيد که سخن معلم آقاي نويد ادهم را قبول دارد ؟ !
حاجي بابايي :
شما وقتي بحث به جاي مي رسد مي فرماييد آقاي فلان کس سند را نوشت .
سند رفته است .
من مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را ابلاغ کردم .
سخن معلم :
پس چرا به حذف سازمان نظام معلمي اعتراض نکرديد ؟
حاجي بابايي :
شما از کجا مي دانيد که اعتراض شده است يا نشده است ؟
سخن معلم :
در حال حاضر موضع و نظر شما به عنوان وزير سابق وزارت آموزش و پرورش در رابطه با سازمان نظام معلمي چيست ؟
حاجي بابايي :
نظر من همين سند تحول است !
سخن معلم :
خب ! سازمان نظام معلمي در سند تحول حذف شده است !
حاجي بابايي :
خوب ببرند و تصويب کنند .
سخن معلم :
شما وقتي وزير بوديد کاري نکرديد !
حاجي بابايي :
شما بابت کارهاي که شده تشکر کنيد و اين يکي را هم شما درست کنيد !
يک مثال مي گويم خستگي شما برطرف بشود . به قول معرف:
يک کسي با کفش وضو مي گرفت . مردم اعتراض کردند ،مشخص شد فلان کس گفته است . نزد آن آقا مراجعه مي کنند که کار شما به جايی رسيده است که دستور مي دهي مردم با کفش وضوء بگيرند . گفت اين فرد از روز اول به دليل تنبلي (که نمي خواست بدون کفش وضو بگيرد ) کلأ نماز نمي خواند . من وي را نماز خوان کردم . شما هم اين يکي را درست کنيد .
حالا ، وزير شما هم کفش را درآورد و کاملش کند .
سخن معلم :
35% که فرموديد چيست ؟
حاجي بابايي :
35% مي گويد وزارت خانه به شرط اصلاح نيروي انساني و چند شرط ديگر ، مي تواند به 25 % از کارکناش 35% بپردازد ولي برخي در سازمان مديريت اعتقاد دارند اين 35% مربوط به حوزه ستادي است . برخي مي گويند مربوط به همه معلمان است . از آنجا که ممکن بود محل مناقشه باشد . من اين موضوع را دنبال نکردم .
سخن معلم :
سمت کنوني شما در شوراي انقلاب فرهنگي چيست ؟
حاجي بابايي :
من معلم هستم و در حال حاضر در شوراي انقلاب فرهنگي هيچ سمتي ندارم .
سخن معلم :
چند روز پيش برخي بازنشستگان ( از 1386 لغايت 1393) آموزش و پرورش براي ارتقاي سطح معيشت خود اعتراض کردند .
حاجي بابايي :
حقوق بازنشستگان در اختيار وزيرآموزش و پرورش نيست . حقوق بازنشستگان به سازمان بازنشستگي ارتباط دارد.
در اينجا يکي از اعضاي شوراي نويسندگان سخن معلم سئوال کرد:
جلسه تا کي مي باشد ؟
حاجي بابايي :
امشب تا صبح اينجا هستيم !
همان عضو شوراي نويسندگان سخن معلم گفت :
نه ما نمي توانيم باشيم .
حاجي بابايي :
آمدنت با خودتان بوده ، ما امنيتي هستيم . رفتن تان با خودتان نيست !
( همراه با خنده دکتر حاجي بابايي و برخي از اعضاي شوراي نويسندگان سخن معلم )
سخن معلم :
در ماجرای کودکان شین آبادی جناب عالی اعلام کرده بودید که کودکان را حتی اگر لازم باشد به خارج از کشور اعزام میکنید .
ادامه دارد
نظرات بینندگان
دوست عزیز
آقای وحید
از مجبت شما بی نهایت سپاسگزارم .
این محصول یک کار جمعی و تفکر گروهی بود و امید که موثر و سودمند باشد .
پایدار باشید .
تازه ما به زوایای کامل حاجی بابایی داریم می رسیم خداوکیلی این مرد بزرگ معلم دلسوز چقدر دغدغه داشته و چقدر کار کرده فکر نکنم یک هزارم آن را فانی انجام داده و یا اصلا توان انجام آن را داشته باشد
من با خوندن این مصاحبه خودم را مدیون او می دانم و به عنوان یک اصلاح طلب از او حلالیت می طلبم
با تمام وجود به ایشون درود می فرستم به همه توصیه می کنم با دقت و چند بار مصاحبه را بخونند.
آقاي بيات آنچه عيان است نياز به توضيح نداردكمي از كارهاي حاجي بابايي كه من مي دانم :
- افزايش حدود 3 بربري حقوق معلم ها ( لطفا اگر معلم هستي حكم سال 88 را با 92 مقايسه كن)
-ايجاد بيمه طلايي
-ارتقا دفترداران به معاون
- افزايش كيفيت آموزشي ( افزايش معدل امتحانات نهايي ، افزايش مدال هاي المپيادها ، ارتقا جشنواره خواازمي و شهاب و ...)
-ارتقا حق مديريتي براي مديران و معاونين مدارس
- افزايش ورود به هنرستان ها و متوازن كردن رشته هاي دوره دوم متوسطه
-هوشمند سازي مدارس
- ايجاد رديف هاي مستقل براي بخش هاي آموزش و پرورش
- ايجاد انگيزه در معلمان
- برداشتن پيش دانشگاهي ( پيش دانشگاهي بسيار غلط و بي اثر در نظام آموزشي بود)
- ارتقا شان وزير آموزش و پرورش در جامعه و كابينه دولت( برخلاف الان كه براي وزير پشيزي قائل نيستند)
- ايجاد سياست درست براي سامان دهي معلما
- كوچك كردن ستاد ( به نظرم از 3000 نفر به 800 نفر اگرچه در اين دو سال عدد آن به بيش از 2000 نفر رسيده)
- ....
- ....
بعد شما چرا با خانم ها مشكل داري؟؟؟ اگربيشتر از شما آقايان نباشند كمتر نيستند.
واز همه مهمتر برای من بیمار که انشاالله فانی هم دچار شه؟! دروغهایش برای باز نشستگی پیش از موعد ه داره بی عرضگیش رو گردن این وآن میندازه و تازه امید واره فرجی بشه؟!
خداییش حاجی بابایی دوتا کار خوب داشت که بعد رفتنش وقتی یادش میفتیم نفرینش نکنیم .؟!ولی من تازنده ام فانی رو نفرین میکنم انگار خیلیها مثل من هستند!!!!
۱ مهر ۹۶ نبووووووووود!!!!???