صدای معلم:
به انتخابات مجلس نزدیک می شویم .
یکی از نهادهایی که از انتخابات متاثر می شود و البته خودش هم جزء برگزارکنندگان و مجریان انتخابات است آموزش و پرورش است.
این روی آموزش و پرورش تاثیر می گذارد.
به عنوان نمونه و اخیرا هم مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان یک صحبت هایی در مورد انتخابات داشته و یک سری موضوعات را مطرح کرده اند.
وی گفته است : یکی از مهمترین مسائل ، نحوه مشارکت اجتماعی مردم در آینده خودشان حضور در انتخابات است. انتخابات نماد مردم سالاری دموکراسی و مهمترین شیوه مشارکت مردم در تصمیم گیری و تصمیم سازی های خرد و کلان است.
یکی از اثرگذارترین و مهمترین اقشار در مشارکت مردم در امر انتخابات فرهنگیان هستند و به عنوان گروه مرجع شناخته می شوند. گروهی که مردم برای نحوه شرکت در انتخابات و انتخاب اصلح به آنها مراجعه می کنند ...
شما پیش تر معاون پیشین دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش بودید .
در سند تحول بنیادین ؛ کارهایی صورت گرفته که در جریان هستید.
شما فکر می کنید که چه ارتباطی می تواند بین آموزش و پرورش و برگزاری انتخابات وجود داشته باشد ؟
آیا گزاره هایی که در این گونه اسناد را می توان یافت که چنین وظیفه و یا کارکردی را برای آموزش و پرورش تعریف کرده باشد ؟
عابدینی:
من روی دو نکته تاکید می کنم شاید به روشن شدن موضوع کمکی نماید .
اولی باور من است و دومی هم اسنادی است که شما فرمودید.
یکی ماهیت کار است . ماهیت کار مردم سالاری ، دموکراسی و انتخاب، انتخاب کردن و انتخاب شدن کاملا با روح تعلیم و تربیت سازگار است البته اگر تمام آن مولفه های اساسی در بحث انتخاب حفظ شود ، انتخاب آزاد باشد و افراد بتوانند آزادانه مشارکت کنند و آزادانه افرادی را از بین سلایق مختلف بتوانند انتخاب کنند منافاتی ندارد و چه بسا خیلی جاها این تاکید شده نه مستقیما انتخابات مجلس ولی به هر حال در خود مدارس هم دارد این موضوع تمرین می شود.
نکته خیلی مهمی که می خواهم اشاره کنم ورود غیر تخصصی و غیر ضرور حوزه های فرهنگی و اجرایی در بحث های سیاسی است. مثلا شهردار را ببینید. تصور می کنید که شعبه ای از معاونت سیاسی وزارت کشور است و حتی شدیدتر از آن !
به جای این که به حوزه های تخصصی و وظایف اصلی خودش بپردازد اما بیلبورد می زند ، تبلیغات می کند ، شعار سیاسی می دهد ، موضع گیری می کند و....
این مرگ تدریجی یک حوزه تخصصی است. آموزش و پرورش هم شبیه همین است.
آموزش و پرورش آن اندازه که در بخش های سیاسی مداخله می کند که در واقع نه خودش باید مداخله کند و نه اجازه بدهد حوزه های سیاسی این قدر ورود پیدا کنند چون حریم تعلیم و تربیت را با این مسائل آلوده را می کنند.
این که ما دعوت کنیم در جای خودش مشکلی ندارد ولی اگر ثقل و سنگینی کفه ترازو به سمت مسائل سیاسی در آموزش و پرورش برود ؛ این آسیب زاست چون وظایف خودش را رها کرده است.
آن قدر که تاکید در مسائل سیاسی و انتخابات انجام می گیرد در مسائل و چالش های تعلیم و تربیت توجهی خاص دیده نمی شود و این نشان می دهد خیلی جاها وقتی که افراد از انجام وظایف خودشان ناتوان می شوند ؛ وقتی حرفی برای گفتن در بحث تعلیم و تربیت ندارند می آیند و شعار می دهند .
اگر تعلیم و تربیت واقعا درست انجام بگیرد دیگر نیازی به این شعارها و تبلیغات ندارد .
در روح خودش این آگاهی قبلا در ذهن دانش آموز شرکت کرده که وظایف خودش را بداند و تشخیص بدهد و سپس مسئولیت هایش را در جامعه ایفا کند.
یکی از کلید واژه های سند تحول بنیادین این است :
« انتخاب آزادانه و آگاهانه » .
وقتی به دانش آموز می گوییم بیایید شرکت کنید ولی هیچ سلیقه ای در بین کاندیداها نمی بیند اما قبلا به او گفته شده انتخاب آزادانه ؛ اینجا که من آزاد نیستم .
به من گفته اید آگاهانه انتخاب کنید و تشخیص من این است که شما افراد را دارید به من تحمیل می کنید.
این تعارض ها و تناقض ها آسیب اش در رفتار دانش آموزان به مراتب بیشتر از آن چیزی است که ما ظاهرا داریم .
به نظر می رسد خیلی از مسئولان آموزش و پرورش به آنها دیکته ای کرده اند مثل امامان جمعه که هر جمعه یک دستور العمل واحد دارند. در همه نمازهای جمعه یک کلید واژه هایی را مسئولین امنیتی و نظامی و سیاسی به آنها می دهند و فکر هم نمی کنند که آیا این ها درست است یا غلط اما وظیفه شان این است که این کلمات را بگویند .
خیلی از مسئولین آموزش و پرورش فکر می کنند در این مسابقه گفتن ها و تبلیغ کردن ها دو جمله هم از خودشان نگویند از این قافله عقب می مانند و در ارزیابی ها به آنها نمره منفی می دهند!
این نشان می دهد که افراد نه شناختی از وظایف و ماموریت های خودشان دارند و نه تاثیر پذیری حرف های خودشان را می سنجند . صرفا می گویند این وظیفه ای است که به ما گفته شده که این کار را انجام بدهید و این حرف را بزنید.
صدای معلم:
در نظام های آموزشی توسعه یافته و موفق آیا کارکردی در این زمینه برای مدرسه به صورت مشخص یا نهاد آموزش تعریف شده است ؟
این که در انتخابات در مراحل مختلف و تبلیغات ورود پیدا کند ؟
به نظر شما چنین کارکردی در آن نظام های آموزشی تعریف شده است ؟
آیا قرار نیست که این کارکردها از آموزش و پرورش زدوده شود و نهاد آموزش واقعا نهاد آموزش باشد و به ماموریت های اصلی خودش برسد ؟
نهادی باشد که به موضوع ساختن انسان ، ایجاد و تقویت مهارت های شهروندی و حقوق شهروندی را سرلوحه ی امور خود قرار دهد .
شما فکر می کنید آیا این باید جزء کارکردها و ماموریت های آموزش در قرن بیست و یکم است باشد و می تواند آورده ای برای نظام آموزشی ایران داشته باشد ؟
در 45 سال گذشته این برای آموزش و پرورش یک سنت شده و یک وظیفه ذاتی برای آن تعریف و تبیین شده است .
نهادی انتخاباتی در موسم های مختلف انتخابات .
در حالی که هیچ قانونی هم ملزم نمی کند آموزش و پرورش را که بخواهد چنین وظایف و کارکردی را ایفا کند ؟
( ادامه دارد )
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
دنیای اقتصاد
در دیدار سفیر ژاپن در کابل با سرپرست وزارت تحصیلات عالی افغانستان، دو طرف بر همکاری دو جانبه برای تقویت نظام آموزشی این کشور تاکید کردند.
ندیم در این دیدار اظهار داشت: از توکیو میخواهیم بر تقویت نظام آموزشی این کشور با طالبان همکاری کند.
وی همچنین از سفیر ژاپن خواست تا تصویر واقعی از جامعه افغانستان به جامعه جهانی منتقل کند.