گروه گزارش/
سید امیرمحمد خرازانی در نشست با مدیرکل و اعضای شورای معاونان اداره کل آموزش و پرورش آموزش و پرورش استان قزوین که در سالن جلسات ساختمان شهیدچگینی برگزار شد گفته است : ( این جا )
« برای هر تحولی در آموزش و پرورش نیازمند رشد نیروی انسانی هستیم که مسئول ورودی این نیروها در آموزش و پرورش با هیئت گزینش است .
وی با بیان اینگه گزینش نیروهای مورد نیاز آموزش و پرورش باید عالمانه و هوشمندانه انجام شود، گفت: ما در یک پیچ تاریخی هستیم، چرا که در چهار سال آینده بیش از 50 درصد از معلمان و کارکنان آموزش و پرورش بازنشسته خواهند شد و در این یکی 2 سال هم خیلی از معلمان هم به خاطر رتبهبندی ماندند و بازنشست نشدند .
بنابراین حجم زیادی از نیروهای جوان وارد آموزش و پرورش میشوند و اگر این نیروها درست گزینش و انتخاب شوند، یقیناً تا 30 سال آینده خیال ما راحت است و بسیاری از مشکلات امروز را نخواهیم داشت. درست است که در حوزه معلمان و فرهنگیان کمترین مشکل را در آموزش و پرورش داشتیم، اما به هر حال باید در گزینش نیروهای جدید دقت کنیم » .
تاکنون گزارش های متعددی در نقد عملکرد و رویکرد بخشی که در ساختار وزارت آموزش و پرورش به « گزینش » شهرت دارند در « صدای معلم » منتشر گردیده اما تاکنون هیچ پاسخی در جهت اقناع افکار عمومی از سوی این « نهاد » ارائه نشده است .
نخستین پرسش « صدای معلم » از دبیر هیئت مرکزی گزینش وزارت آموزش و پرورش این است که « گزینش عالمانه و هوشمندانه » یعنی چه ؟
البته این سخن درستی است و همه آن را می پذیرند اما لازم است که شفاف سازی شده و به صورت عملیاتی تعریف شود .
آیا معیارهای ایدئولوژیکی که نا کارآمدی آن ها در بیش از چهار دهه گذشته به اثبات رسیده است مورد توجه ایشان و تصمیم گیرندگان می باشد ؟ آیا « نارضایتی فراگیر معلمان » به تنهایی گزینش های شما را خنثی نمی کند ؟
پیش تر نوشته و مجددا تکرار می کنیم : ( این جا )
« دستاورد گزینش در بیش از 40 سال گذشته چه بوده است؟
آیا سیستم جذب کارمند از طریق گزینش سیاسی و اعتقادی داوطلبان موفق بوده است؟
آیا تربیت معلم حرفه ای اساسا با کارکرد نهاد گزینش و رویکردهای آن قابل جمع است ؟
معیارهایی که گزینش گران برای خود تعریف کرده اند چه نسبتی با « تفکر انتقادی » و « پرسشگری » دارند ؟
آیا نشست های که در ادارات آموزش و پرورش در حوزه گزینش و با صفت " تخصصی " برگزار می شوند واقعا تخصصی بوده و با معیارهای مدیریت علمی و رفتار سازمانی تجانس و سنخیت دارند ؟
با توجه به نقش بی بدیل نهاد گزینش و هسته های آن در تولید و فربه شدن آموزش و پرورش ایدئولوژیک ؛ آیا برنامه ای برای تحول واقعی و غیرشعاری در این وضعیت و پیروی از تجارب کشورهای توسعه یافته در امر جذب و تربیت معلم پیش بینی شده است ؟
پرسش « صدای معلم » از مقامات و تصمیم گیرندگان آن است که نحوه گزینش و جذب معلم در ایران واقعا چه شباهت و یا تجانسی با نظام های پیشرفته آموزشی و حتا کشورهای در حال توسعه دنیا دارد ؟
آیا وقت تغییر معیارهای گزینش معلم نرسیده است؟
آیا در این زمینه فردی و یا نهادی مسئولیتی را می پذیرد ؟ معیارهایی که گزینش گران برای خود تعریف کرده اند چه نسبتی با « تفکر انتقادی » و « پرسشگری » دارند ؟
آیا گزینش عالمانه به این معناست که گزینش های ایدئولوژیک کنار گذاشته می شوند و یا همچنان در اولویت قرار دارند ؟
آیا این گونه گزینش ها در چهار دهه ی گذشته کمکی به ورود « معلم با کیفیت » به نظام آموزشی کرده و این گونه ساز وکارها به کیفیت بخشی آموزش منجر شده است ؟
آیا خروجی هسته های گزینش انتخاب معلمان با صداقت ، شرافت مند و پرسشگر بوده و یا آدم هایی وابسته و عافیت طلب ساخته شده اند ؛ انسانهایی که غالباً سکوت اختیار کردهاند و در بیشتر اوقات به صورت ستایشگران و تمدید کنندگان وضع موجود در آمده اند ؟
بسیاری از نیروهایی که از کانال « گزینش ها » جذب آموزش و پرورش شده اند در ابتدا ظاهرا برای نظام جمهوری اسلامی مطلوب بوده اند اما با گذشت زمان این نیروهای مطلوب که از فیلترهای گزینش عبور کرده اند خود را با وضعیت « موجود » تطبیق داده و بغضا به نیروهای غیر مطلوب تبدیل شده اند .
پرسش « صدای معلم » از آقای خرازانی و سایر افراد و نهادهای مسئول آن است که آیا « نارضایتی فراگیر معلمان » به تنهایی گزینش های شما را خنثی نمی کند ؟
آیا جوانان گزینش شده با بافت موجود در آموزش و پرورش خود را تطبیق نمی دهند و به لشگر ناراضیان اضافه نخواهند شد ؟
از نظر این رسانه اگر قرار است تحولی در آموزش و مفهوم و ارکان آن فارغ از شعار و هیاهو و تبلیغات صورت گیرد منطقی ترین ، کم هزینه ترین و کم اشتباه ترین مسیر آن است که این گونه ساز و کارهای از رده خارج و غیرعلمی کنار گذاشته شده و امر احصا و احراز صلاحیت های حرفه ای در تربیت معلم و فرآیند نگهداشت معلم به تشکیلات تخصص محور و علم بنیانی مانند « سازمان نظام معلمی » واگذار شود تا مسیر برای تحول واقعی در نظام آموزشی با محوریت معلم متخصص و کارآمد هموار گردد .
تنها در این صورت است که می توان به کارآمد شدن سیستم آموزش امید داشت .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با داشتن چندین مدرک دانشگاهی تحصیلات تکمیلی و غیردانشگاهی، یک ردّ شده برای مصاحبه استخدامی صرفاً به جرم سن و سال هستم و ذره ای جعفر دانش هم نبوده و نیستم و در هیچ خلوتگاهی پیراهن طوسی هم بر تن نکرده ام و این کمترین چیزی است که بیان کردم.
در پل صراط هر معلم رسمی دولتی ای را که کمتر از من درس خوانده و کمتر از من لیاقت تدریس دارد را حلال نمی کنم و نه کسی که از او حمایت کرده و نه کسی را که تاییدش کرده و نه قانون نویسی را که قوانین ناقص نوشته و نه آخوندی که اطلاعاتش از من کمتر است و نه حق التدریسی را که با پارتی بازی حق التدریس شده بود و مرا از حق خود سلب کرده بود و می کند و نه نهضتی شاگرد دزدی را که فامیلان اداری، او را حمایت کردند و نه آزمون دهنده جوانی که پدر معلمش نیز با من برابر نبوده و نه فرد و افراد سیستمی را که انحصاری در جذب نیرو بوجود آوردند و ...
متاسفانه هستند کسانی که با حیوان و انسان کارهای شرم آوری انجام داده اند ولیکن همین قانون آنها را استخدام کرده است و کسانی هستند که لیاقت دیدار مولایشان حضرت صاحب الزمان(عج) را نیز داشته اند ولی در این سیستم آموزش و پـــــــــرورش قــانون مانع استخدام آنها شده است.
ای تف بر این قانون ! و ...