گروه گزارش/
جلسه هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان در یکم اردیبهشت ماه 99 در وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید .
تنها چیزی که در پرتال قابل رویت است انتشار 18 عکس از این نشست است بدون هیچ گونه توضیحی . ( این جا )
مطابق معمول ، رسانه ها نیز به این نشست ها دعوت نمی شوند و البته وزارت آموزش و پرورش به بهانه " کرونا " بیش از 2 ماه است که نشست های رسانه ای با خبرنگاران را تعطیل کرده است اما نشست های ستادی این وزارتخانه با رعایت ظاهر پروتکل های بهداشتی در جریان است .
علی رغم اعتراض « صدای معلم » به عنوان تنها رسانه منتقد این تصمیم تاکنون پاسخی به این مطالبه داده نشده است .
آن گونه که تصاویر بر می آید اعضای هیات امنا به اتفاق وزیر آموزش و پرورش در این نشست حضور دارند اما سه نفر اعضای انتخابی ( 2 نفر عضو هیات امنا و یک نفر بازرس افتخاری ) این صندوق از طریق ویدئو کنفرانس با این جلسه در ارتباط هستند .
این 3 نفر که با حمایت مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و البته با مشارکت کم تر از 23 درصدی فرهنگیان در انتخابات صندوق ذخیره فرهنگیان به آن جا راه یافته اند ؛ تاکنون گزارش مدون و شفافی از عملکرد 2 ساله خویش به معلمان ارائه نکرده اند . ( در آن انتخابات از 88 هزار فرهنگی فقط 180 هزار نفر مشارکت داشتند )
« صدای معلم » پیش تر در گزارشی تحلیلی از موضاع سازمان برنامه و بودجه در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان انتقاد کرد . ( این جا )
این رسانه نوشت :
" پرسش « صدای معلم » از مسئولان سازمان برنامه و بودجه آن است که چرا دولت تنظيم کننده ي لايحه برنامه پنجم توسعه تبصره 63 قانون برنامه دوم را در اين لايحه ناديده گرفته است ؟
چرا سازمان برنامه و بودجه که به طور منطقی باید پیرو و بسط دهنده سیاست های دولت باشد به رأي ۱۵ دی ۹۷ از دیوان عدالت اداري اعتراض کرده است ؟ مگر نه آن که دیوان عدالت اداری به نفع معلمان عضو صندوق ذخیره فرهنگیان و اجرای قانون رای داده است ؟
حال پرسش ما این است که صحبت های آقای جهانگیری در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان را باید پذیرفت و یا عملکرد سازمان برنامه و بودجه را ؟
رئیس جمهور لایحه "شفافیت" مصوبه هیات وزیران به تاریخ 25 / 2 / 1398 را در تاریخ 1 / 4 / 1398 به مجلس تقدیم کرده است.
در این لایحه واژه شفافیت به صورت زیر تعریف گردیده است:
" وضعیتی که در آن اطلاعات، صلاحیت ها، رفتارها و عملکرد های موسسات مشمول در زمان مناسب و با کیفیت مناسب در معرض دسترسی و استفاده اشخاص ذینفع یا عموم مردم یا مراجع نظارتی قرار می گیرد."
لایحه شفافیت در دو سطح تکالیف عام و اختصاصی مهمترین حوزههای شفافیت را مورد توجه قرار داده که در سه دسته «شفافیت وظایف، اختیارات، مأموریتها و صلاحیتها»، «شفافیت فرآیندهای سازمانی» و «شفافیت اطلاعات سازمانی» تقسیمبندی شده است. "
انتظار می رود مسئولان سازمان برنامه و بودجه و نیز وزیر آموزش و پرورش و شورای معاونین اش به ویژه معاون برنامه ریزی و توسعه منابع در این مورد مواضع شفاف خود را اعلام کنند . "
واکنش هیات امنا و هیات مدیره صندوق ذخیره فرهنگیان تاکنون در این مورد شفاف نبوده است .
« صدای معلم » در 23 فروردین 1399 در گزارشی از نامه ی جمعی از هنرمندان و سینماگران برای آزادی " محمد امامی " متهم اختلاس از بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان خبر داد و نوشت : ( این جا )
" پرسش « صدای معلم » از امضاکنندگان این نامه آن است که از کیسه چه کسی و یا کسانی برای خودشان و این گونه دست و دلبازانه هزینه می کنند ؟
این رسانه ضمن سپاسگزاری از مواضع مسئولانه و مطالبه گرانه خانم حکمت در این موارد ، از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه " صندوق ذخیره فرهنگیان " می خواهد تا ضمن شفاف سازی و توضیح در این مواردی که گزارش به آن اشاره کرده است پی گیر حقوق و مطالبات قانونی معلمان در این صندوق باشند .
همچنین از نمایندگان مجلس و نیز قوه قضائیه انتظار می رود تا ضمن درک دغدغه معلمان و بر اساس " قانون " رفتار نمایند . "
واکنش مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان و 3 نفر اعضای انتخابی فرهنگیان در این مورد نیز تاکنون سکوت بوده است .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
سلام
نظر باید مرتبط با موضوع مطلب باشد .
پایدار باشید .
صدای مظلومان یا صدای سرکوب گران ؟ چه کسی کدامیک؟
برادر پور سیلمان صندوق ذخیره فرهنگیان حیات خلوت وزارت نشینان است .که من معلم این موقعیت را برایشان ایجاد کرده ام.زمانی که من معلم بدون بررسی اعلام میکنم 5درصد حقوق من کسر شود شما چه انتظاری از نمایندگان معلمان داری که پشتوانه همکاران خود باشند.همکاران عزیز ناراحت نباشند والله عده ی زیادی از ما معلمان دستمال بدست اماده خدمت به دیگران هستیم .پادویی فلان نماینده هستیم برای گرفتن پست مدیریت مدرسه چه کارهای انجام دهیم .لیاقت من معلم همین گردانندگان صندوق ذخیره است.همین روسای صندوق ذخیره زمان غندالی به خاطر درج مطالب در وبلاگ به حراست اداره زنگ زده بودند مرا تعقیب میکردند غندالی شخصا برا من پیام گذاشته بود مشکل شما چیه بیا تهران حلش کنیم ولی افسوس ما معلمان ساده لوح و زود باور هستیم. از ماست که برماست صد سال دیگر همین.....