مدیر صدای معلم :
به نظر من نهادهایی مانند رسانه و تشکل نهادهای نظارتی هستند ولی هیچ نهاد نظارتی خودش نمی تواند مصون از نظارت باشد. نمی تواند خودش را خارج از حوزه نظارت تعریف کند. همه محتاج نظارت اند.
هیچ فرقی نمی کند من به عنوان رسانه و شما به عنوان یک تشکل، همه باید نظارت کنند. نظارت باید از نوع عام تعریف شود. نباید بگوییم اینجا را نظارت نکنیم چون دوست من است یا نهاد و فرد مقدس است و... استثنا کنیم.
اگر این استثناءها نباشد مشکلات ما بهتر حل می شود.
خانم رضایی:
سوالی مطرح کردم . جوابش را نگرفتم اما الان پاسخم را گرفتم .
اما در کل در این مورد می خواستم بگویم که :
تفکر انتقادی را خیلی از همکاران بلدند و خیلی از نکات را می بینند اما مسیر این که چگونه آن را بیان کنند از چه طریقی باید آن را ابراز کنند خیلی ها بلد نیستند یا می ترسند صحبت کنند.
مسئله دیگر این که بودن این تشکل ها که شما درباره آن صحبت می کنید و رسانه هایی که می گویید به نظر من باید فعالیت شان در حدی باشد که فقط سوال پرسیدن نباشد .
خیلی از رسانه های ما می آیند از مسئولین یک سوال می پرسند و آنها یک جواب نامرتبط به آن سوال می دهند و تمام می شود و این مطالبه گری ادامه پیدا نمی کند و فراموش می شود.
با توجه به تحولات روز مثلا امروز در مورد رتبه بندی چهار سوال می پرسند و چهار جواب بی ربط می گیرند و تمام می شود و سال بعد مسئله دیگری پیش می آید دوباره چهار سوال می پرسند و در آخر تمام می شود.
من می گویم اولا باید این مطالبات تداوم داشته باشد و دوما برخی از تشکل ها باید قوی عمل کنند که مسئولین از پاسخ دادن به سوالات بترسند و خودشان را مسئول بدانند که باید به این پرسش ها جواب قانع کننده بدهند و اگر ندهند ممکن است یک پیامدهایی را به همراه داشته باشد. ما باید خودمان را برای مسئولین از طریق کار جمعی سازمان یافته ، ارائه تحلیل ها ، بیانیه ها و گزارش های به روز و مستند اثبات کنیم و سپس به جد پی گیری کنیم.
مدیر صدای معلم:
من اگر دفتر تالیف باشم تفکر انتقادی را در سیستم تعریف می کنم . الآن در سیستم های آموزشی توسعه یافته مهمترین هدف، رسیدن به تفکر انتقادی و منطقی تعریف می شود .
نظام های آموزشی توسعه یافته نسبت خود را با این تعاریف و مفاهیم روشن و تبیین کرده اند .
ما متاسفانه در این زمینه بسیار ضعیف هستیم. متاسفانه ما چنین درسی را اصلا نداریم و تعریفی از تفکر انتقادی نیست. وقتی ما می گوییم تفکر انتقادی این است که فقط باید انتقاد بکنیم در حالی که شناختی از آن هم نداریم.
خانم رضایی:
جایگاه تفکر انتقادی در سیستم آموزشی ما خالی است و حس می شود و یک چیز کاملا بدیهی است. روش های مختلف آموزشی هم دارد. حتی خیلی از همکاران ما تفکر انتقادی را با نق زدن و غر زدن اشتباه می گیرند. تفکر انتقادی یعنی این که هم نکات مثبت را ببینیم هم نکات منفی را ببینیم و حتی بتوانیم برای آن راهکار پیشنهاد بدهیم. مثلا در مشکلی که هست من این راهکار یا پیشنهاد را دارم. اگر در مدارس بر کمبود تفکر انتقادی یا تالیف کتب درسی یا جایگاه آن در کلاس های درس صحبت کنیم یک بحث کاملا جداست. صحبت من راجع به تشکل ها و رسانه ها است که شما درباره آن صحبت کردید.
ما نباید خودمان را خیلی دست کم بگیریم. البته نگاهی که مسئولین ستادی یا اداری نسبت به معلمان دارند متاسفانه یک نگاه نازل است .
مدیر صدای معلم:
کارکرد رسانه با تشکل فرق می کند. اینها کارکردهای مستقل و جداگانه دارند. شما به عنوان یک تشکل می توانید با مسئولین نشست بگذارید ، بیانیه بدهید ، تجمع بگذارید ولی رسانه این ابزارها را ندارد. رسانه نمی تواند بگوید که بیایید فلان جا می خواهیم تجمع کنیم و حرفی بزنیم ، این از کارکرد رسانه خارج است.
حوزه عمل شما در این موارد خیلی وسیع تر است. به نظر من تشکل به عنوان یک نهاد مدنی باید ظرفیت های خودش را بشناسد ، جامعه مخاطب خودش را بشناسد ، هدفش را بشناسد و روش های درست برقراری ارتباط با معلمان و بدنه را بداند و خیلی راحت تر می تواند با حاکمیت یا با مسئولین طرف بشود.
بله شما درست می فرمایید. بنده به عنوان کسی که در این زمینه کار می کند می توانم شهادت بدهم که اکثریت قریب به اتفاق مسئولین ما پاسخ گو نیستند. آن هم به خاطر آن تربیت استبدادی در فرهنگ ما ریشه دوانده است منتها ما باید پرسش کنیم . ما باید اینها را وادار کنیم. به یک بار دو بار چندین بار سوال کردن نباید بسنده کنیم . من یک نمونه خدمتتان عرض می کنم.
به عنوان یک کنش گر رسانه سعی می کنم که تا می توانم در جمع ها محیط های جغرافیایی حضور موثر رسانه ها و خبرنگاران را در حیاط خلوت های آموزش و پرورش زیاد کنم. این را به عنوان یک وظیفه برای خودم می شناسم. مثلا در نشست های شواری عالی آموزش و پرورش ، شما قانون شوراها را خواندید می دانید این شوراها تشکیل می شوند ماهی یک بار جلسه دارند. ولی هیچ ضابطه یا دستورالعملی نمی گوید که آقای رئیس شورای آموزش و پرورش آقای فرماندار آقای استاندار شما که می خواهید جلسه بگذارید رسانه ها را نیز دعوت کنید خوب چنین چیزی نداریم . ما آن قدر گفتیم گفتیم دو سال تمام از سال 96 تا سال 98 به آقای زینی وند که این دستورالعمل بالاخره صادر شد. بخشنامه که باید ملزم بشوند به دعوت از خبرنگاران.
درست است که برخی خبرنگاران در این موارد مشکل دارند یعنی پرسشگر واقعی و مطالبه گر پای کار نیستند ولی همین تعریف حضور اینها خودش می تواند یک گام به سمت جلو باشد.
در بحث نوسازی مدارس از تجربه ای که داشتم به آقای رخشانی گفتم که هر دو ماه یک بار جامعه خیرین مدرسه ساز با سی و یک استان نشست می گذارند چرا نباید رسانه ها حضور داشته باشند دلیل و منطق آن چیست. چرا دعوت نمی کنید؟
همان آنجا به معاونش گفت ابلاغ کنید به تمام استان ها که از این به بعد باید رسانه ها حضور داشته باشند به صورت توصیه موکد و از نمایندگان خودمان می خواهیم که در استان ها این کار را انجام بدهند. این اقداماتی بود که خودم حداقل در کار خودم انجام دادم.
در بحث شکایت از رسانه ها به جرات می توانم بگویم بخشنامه ای که صادر شد توسط آقای جواد حسینی سرپرست پیشین مبنی بر ممنوعیت شکایت از رسانه ها توسط مدیران آموزش و پرورش که ما حصل فعالیت ما بود. به جرات می توانم بگویم که این بخشنامه خاستگاهش صدای معلم بود که شکایت ها را پس گرفتند. الآن هیچ مدیری در آموزش و پرورش حق ندارد از رسانه ای شکایت بکند. خلاف بخشنامه وزارتی است. این گام به سمت جلو است. من آمدم به عنوان یک رسانه برای خود محیط فعالیت تعریف می کنم. دارم خود را در حوزه آموزش و پرورش تعریف می کنم که من در حوزه آموزش و پرورش چه کاره هستم. مسئولین باید به این گونه از من حساب ببرند. اما باید روی غنی سازی حوزه رسانه و کیفیت بخشی کار خبرنگاران کار کنم. چگونه؟ وقتی در یک نشستی خبرنگاری سکوت می کند و یا پرسش های سطحی مطرح می کند باید سعی کنیم که این وضعیت متحول شود و مدیران احساس کنند که با رسانه و " حوزه عمومی " طرف هستند .
من تشکل هم اگر بخواهم خودم را در آموزش و پرورش تعریف کنم باید برای خودم جایگاه تعریف کنم.
اگر در آموزش و پرورش مسئولان به تشکل ها اهمیت نمی دهند برایشان جایگاه تعریف نمی کنند مشکل از خود آن هاست ، مشکل از تشکل است. ما باید این کارها را انجام بدهیم. من سعی کردم انجام بدهم. دلسرد هم نشدم با این که موانع زیاد است. از شما هم درخواست می کنم دلسرد نشوید با قدرت تمام با توان با پویایی لازم با همفکری با هم افزایی که مهمتر از همه هم افزایی است . مشکلی که در تشکل ها وجود دارد به خاطر تاریخچه و حافظه جمعی غلطی است که ما داریم و معمولا همدیگر را در جمع ها در گروه ها خنثی می کنیم. این هم افزایی باید شکل بگیرد که اگر شکل بگیرد فکر می کنم خیلی از مشکلات ما حل می شود.
شهریاری :
خوشبختانه ما امروز توانستیم به گفت و گو که یکی از حلقه های مهم و مفقوده در جامعه و نهاد فرهنگ ساز آمزوش و پرورش ماست تمرین کنیم .
باید ظرفیتی ایجاد کنیم که خودمان بتوانیم از این ظرفیت در جایی که هستیم بهره برداری کنیم . . با این که حداقل دو دهه از فعالیت این تشکل ها می گذرد ولی جایگاه خیلی تثبیت شده ای در فضای آموزش و پرورش و فضای افکار عمومی ندارند.
یکی از این راه ها ، پرسش گری و نقادی است . هیچ جا هم هیچ اتفاقی هم برای ما نمی افتد .
بارها خودم مطلب برای صدای معلم ارسال کرده ام .
ممکن است جاهایی هم تنگ نظری هایی هم باشد اما در نهایت اگر ما اشراف داشته باشیم و به قوانین آگاهی داشته باشیم و متوجه باشیم که داریم شفاف سازی می کنیم هیچ مشکلی برای ما ایجاد نمی شود .
خیلی وقت ها این ترس ها را خودمان برای خودمان درست می کنیم !
بیایید از این ظرفیت ها استفاده کنیم .
امروز و حضور آقای پورسلیمان را غنیمت بدانیم .
ارتباط مان با رسانه ها به ویژه رسانه ی تخصصی ، مستقل و آزاد صدای معلم را که مجوز رسمی از حاکمیت دارد و مطابق با استانداردهای نظام در حال فعالیت است و البته رویکرد انتقادی دارد را استفاده کنیم .
خانم رمضانی:
اولین انتقادی که من به این جلسه دارم عذرخواهی می کنم چیدمان این جلسه است. ما اصلا با همدیگر تعامل نداریم ، همدیگر را نمی بینیم و در یک جلسه ای که ای نقدر مهم است چیدمان مناسبی ندارد.
موضوع خیلی جالبی که ایشان اشاره کردند و انتقادی کنم و نظرتان را بدانم. بنده حدود دوازده سال در اداره کار کردم و چهار گذار رئیس منطقه را دیدم. کدام یک از همکاران تا به حال شده است در آن سلسله کار کردن انتقادی به بالادستی خودشان داشته باشند و این جواب را نشوند که این نظر ما نبوده نظر دوره قبلی ، همکار قبلی ، معاون قبلی ومسئول قبلی بوده است. چقدر ما دچار صلاحیت هستیم ؟
جناب آقای پورسلیمان به عنوان یک کنش گر رسانه سعی می کنم که تا می توانم در جمع ها محیط های جغرافیایی حضور موثر رسانه ها و خبرنگاران را در حیاط خلوت های آموزش و پرورش زیاد کنم.
من یک موضوع را با مصداق علمی می گویم. آقای محمدبیگی چندین سال در حوزه پیش دیستانی و ابتدایی در اداره کل شهرستان ها بسیار تلاش کردند زحمت کشیدند و تالیف کتاب انجام دادند ، مجموعه ای را جمع کردند که بنده افتخار داشتم که در این مجموعه بودم و فقط یاد گرفتم. این تولید محتوا رسید به کتاب های پیش دبستانی با محتوای بسیار عالی و خیلی نقد شد.
ایشان اینقدر تسلط داشتند و آقای دکتر احسانی که از منتقدان کوچک حتی در شهرستان های مختلف استفاده کردند و این کتاب تدوین شد. بعد از این که ایشان جابه جا شدند و سلیقه ایشان در آن دیدگاه نبود کل کتاب از بین رفت. یعنی الآن اگر کسی در حوزه پیش دبستانی کار می کند و خودم موسس پیش دبستانی هستم کل محتوای کتاب از بین رفت و الآن کتاب های خود منطقه بدون هیچ تفکری برای پایه بسیار مهم به عنوان پیش دبستانی تهیه کرده و من منتقد وقتی وارد می شوم می گویند شما صحبت نمی توانید بکنید ، حق انتقاد ندارید برای این که یک گروه بسیار قوی پشت این کار است. من حتی از رئیس منطقه و بالاتر خواستم و گفتند لطفا حتی عنوان هم نکنید !
شما بفرمایید اگر کانالی هست یا حوزه بی طرفی هست که دچار سلایق نیست ما حتی از طریق این حوزه وارد بشویم.
من حتی وقتی محیط های کوچک را وارد شدم دیدم قدرت هایی پشت افراد است برای سلایق که اصلا نمی توانید ایرادی بگیرید ، نظر ایشان این بوده باید این را اجرا کنید و وقتی آن شخص عوض می شود ما باید با سلیقه و نظر نفر بعدی تطبیق بدهیم حالا هر چند که آن اشتباه باشد و متاسفانه راه به جایی نمی بریم و این تکرار باعث بی انگیزگی همکاران می شود و آن منتقدی که انتظارش را داریم سرکوب می شود.
صدای ما کجا شنیده می شود ؟
شهریاری :
خواهش من این است که اسم اشخاص را نبرید .
در جلسه افرادی هستند که منتقد همان اشخاص هستند .
مدیر صدای معلم:
خانم رمضانی
ابتدا یک نکته ای عرض کنم ما نباید خودمان را خیلی دست کم بگیریم. البته نگاهی که مسئولین ستادی یا اداری نسبت به معلمان دارند متاسفانه یک نگاه نازل است البته بعضی ها از آنها این گونه نیستند ولی متاسفانه نگاه غالب در آموزش و پرورش نسبت به معلمان یک نگاه دست اول یا یک نگاه همکار نیست ، یک نگاه از بالا به پایین است. نمونه اش همین گروه های آموزشی است که تازه شیوه نامه آن ابلاغ شده برای تعیین سرگروه های آموزشی که این شیوه نامه در زمان آقای فانی تصویب شده و قرار بود آیین نامه آن حداکثر تا شش ماه نوشته شود و به مدارس ابلاغ بشود. تازه بعد از چهار سال آقای حاجی میرزایی آمده و شیوه نامه را ابلاغ کرده است. قبلا انتصابی بود الآن باید انتخابی شود. این یک قدم به سمت جلو است. منظور من این است که این نگاهی که ما انتظار داریم معلمان نسبت به ما داشته باشند وجود ندارد.
یا مثلا در بحث رتبه بندی معلمان ، شیوه نامه آن را مطالعه بفرمایید. کارگروه های ممیزی که در مناطق مشخص شده اند ، ادارات کل و در حوزه ی ستاد شما هیچ ردپایی از معلمان نمی بینید.
هیچ جایگاهی برای گروه های آموزشی به عنوان گروه های تخصصی کیفیت بخش در این کارگروه ها تعریف نشده است و فقط بدنه اداری است.
این نشان می دهد که اینها نگاهشان به معلم یک نگاه از بالا به پایین و یک نگاه که یک موجود ضعیف است ، خیلی در باغ نیستند ، مسائل را متوجه نمی شوند ، ما بیشتر می فهمیم ، ما بیشتر متوجه می شویم ، ما بیشتر درک داریم چون اطلاعاتمان وسیع تر است اینها اطلاعاتشان پایین است و باید به گونه ای اینها را یک جوری مدیریت کرد. متاسفانه این نگاه، نگاه غالب است.
تاکید کردم ما نباید خودمان را دست کم بگیریم. نباید چیدمان نهاد مدنی یا چیدمان تشکیلاتی خودمان را بر اساس قضاوت مسئولین و برداشت های آنها از خودمان تعریف کنیم.
یک تشکل و اعضای تشکل باید اعتماد به نفس داشته باشند. به کاری که قرار است شروع کنند اعتقاد داشته باشند.این باور به کار خیلی مهم است. این خودباوری خیلی مهم است و باعث می شود که حداقل اینها شما را بپذیرند. با این که تاریخچه تشکیل تشکل های مدنی در آموزش و پرورش به سال 76 برمی گردد ولی بعضی از تشکل ها مانند انجمن اسلامی یا جامعه اسلامی فرهنگیان قدمتشان به اوایل انقلاب برمی گردد ولی عمده تشکل های آموزش و پرورش که دارند فعالیت می کنند مانند کانون های صنفی یا سازمان معلمان و... اینها مشخصا بعد از دوم خرداد 76 شکل گرفتند. با این که حداقل دو دهه از فعالیت این تشکل ها می گذرد ولی جایگاه خیلی تثبیت شده ای در فضای آموزش و پرورش و فضای افکار عمومی ندارند.
ما باید خودمان را برای مسئولین از طریق کار جمعی سازمان یافته ، ارائه تحلیل ها ، بیانیه ها و گزارش های به روز و مستند اثبات کنیم و سپس به جد پی گیری کنیم.
اگر اینها به حوزه افکارعمومی بیاید قطعا بدانید که بازخورد ایجاد خواهد کرد و ما می توانیم نتیجه بگیریم.
بنده به اندازه بضاعت خودم و به اندازه توانم در خدمت شما هستم. بنده که عضوی از رسانه هستم دوست دارم که معلمان ، افراد کنشگر و فعال مشکلات خودشان را به صورت گزارش های مستند برای ما ارسال کنند یا برای رسانه های دیگر یا اینکه مواد خامش را تعریف کنند و منی که مطالب را می خوانم بدانم که موضوع چیست ولی ترجیحا اگر خود همکاران تدوین کنند ، تنظیم کنند و پیگیری کنند .
با یک بار نوشتن یا چند بار ممکن است بسنده نکند و نتیجه نگیریم.
ما باید به فرایند کار نگاه کنیم.
در حال حاضر ، تشکل ها و رسانه ها در حوزه آموزش و پرورش نسبت به انحرافات و خطاهای سیستم یا بی تفاوت اند و یا آن را عادی سازی کرده اند !
و این چالشی خطرناک و بحران زاست .
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
درود بر شما
از لطف شما سپاسگزارم .
باید از جناب شهریاری که این فضای ضمیمی و نقادانه را ایجاد کردند تشکر کنیم .
سعی کردم در حد توان عملکرد تشکل و رسانه را در گفت و گو با معلمان مورد نقد قرار دهم .
پایدار باشید .
آقا/ خانم دانش آموز
واقعا ؟
آقای حسینی اخیرا در نظری گفتند که برای مقابله با ویروس کرونا ، اسپند دود کنید !
ایشان با این گونه تفکرات علمی ! می خواهند کشتی طوفان زده آموزش و پرورش را به ساحل " نجات " رهنمون شوند !
پایدار باشید .
اقای دکتر هرگز به خرافات اعتقادی ندارد همانطور که به روشنفکر نماهایی که خیلی حقایق رو خرافه می پندارند باوری ندارد.
بر خلاف تصور عموم، مصرف مکملهای ویتامینی، خوردن مواد غذایی نظیر سیر و زنجبیل و داروهای گیاهی هیچ تاثیری در پیشگیری از کرونا ویروس ندارد.
بیانی افزود: رعایت بهداشت فردی تنها عامل موثر در پیشگیری از کرونا است و استفاده از مواد غذایی خاص یا دود کردن اسپند و عنبرنسا و تبلیغات کذب محسوب شده و به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
( باشگاه خبرنگاران جوان )
به نظر ما ؛ بهتر است هر کسی در رشته ی تخصصی خویش اظهار نظر کند .
پایدار باشید .
ای خالق ویروسهای توانمند! و سیلهای قدرتمند!
ما را از احتمال بدعتهای عادیشدهای که اصول زندگی پیشینیانمان بودهاست، برهان! و غریق و اسیر توهّم مگردان! و راه کج را عادتمان قرار مده!
ای آفرینندۀ بن بستهای سیستمهای اصلاح ناپذیر و متکبّر!
مطمئنم میزنه رو دست مناجاتنامه شیخ عبدالله انصاری. اگر یک درصد حق نشر رو هم بگیرید برای تمام عمر خودتون و بچه هاتون و نوه هاتون کفایت میکنه. فروش بالایی داره.
حیفه این همه استعداده که تو آموزش و پرورش هدر بره.
من که با خوندن این همه دعا اشک تو چشمم پر شد. حتما چاپ کنید. منتظریم .