این یادداشت به یاد و احترام و ادای دین به کسی است که از آن سوی گیتی به ایران آمد ، دلبسته ی ایران و کودکان ایران شد و عمر و هستی خود را در راه تعلیم و تربیت محروم ترین کودکان ایرانی صرف کرد و سرانجام در این دیار چشم از جهان فرو بست و در خاک ایران برای همیشه آرام گرفت .
ارنست یاکوب کریستوفل به تاریخ چهارم سپتامبر سال 1876 میلادی در شهر ریدت ( مونشن گلادباخ ) به دنیا آمد . پس از گذراندن دبستان و سه سال دوره متوسطه به آموزشگاه پرورش آموزگاران دبستانی رفت . در آنجا بود که تشویق به یادگیری زبان های مختلف شد . الهیات را در مدرسه کشیش های بازل به پایان رساند . در همین ایام بود که اخبار کشتار ارامنه در سال 1894 میلادی در ترکیه را شنید و احساس وظیفه ای در او برای نگهداری و کمک به مسیحیان شرق به وجود آمد . پس از فارغ التحصیلی از مدرسه کشیشان بازل سوییس تصمیم گرفت به همراه خواهرش هدویگ در سال 1904 میلادی به ترکیه برود و از سوی کمیته کمک به ارامنه پرورشگاه تبلیغ دین مسیحیت و سازمان بشارت آیین مسیح را شرق را تاسیس کند .
سال 1907 به همراه خواهرش به آلمان بازگشت ولی بار دیگر در سال 1908 به ترکیه بازگشتند و در شهر ملطیه نخستین مدرسه نابینایان را تاسیس کردند . داستان از این قرار بود که آموزشگاه و پرورشگاهی که قبلا تاسیس کرده بودند مختص ارامنه بود ولی کریستوفل اهداف بزرگتری داشت و آن همانا تاسیس آموزشگاهی برای کلیه ی نابینایان در شرق بود ، اما هیچ کدام از نهادهای تبلیغ مسیحیت با او همراه نبودند ، از این رو کریستوفل راهش را از همه ی آن نهادها جدا کرد و اقدام به تاسیس مدرسه نابینایان کرد . او به همراه خواهرش مدیریت دو یتیم خانه را هم بر عهده گرفتند .
در سال 1915 میلادی موج جدید قتل عام ارامنه باعث شد تا کریستوفل ترکیه را ترک کند و به آلمان باز گردد و به عنوان کشیش در خدمت ارتش آلمان که درگیر جنگ بود باشد . پس از پایان جنگ در سال 1919 به ترکیه بازگشت تا کارش را دوباره از سر گیرد ولی به او اجازه کار و بازگشایی مدرسه را ندادند ، در نتیجه بار دیگر او به وطنش مراجعت کرد و در آنجا مشغول به خدمت شد .
سال 1925 ( ۱۳۰۴ خورشیدی ) تصمیم به کار و خدمت در ایران می گیرد و به همین علت عازم شهر تبریز می شود . کریستوفل در تبریز اقدام به ساخت مدرسه نابینایان می گیرد و بدین ترتیب اولین مدرسه نابینایان در ایران تاسیس می شود .
در تبریز خط و زبان فارسی و آذری را می آموزد و الفبای بریل را برای فارسی زبانان ابداع می کند .
پس از چند سال به سال ۱۳۰۸ خورشیدی آموزشگاه را به همکاران جوان خود می سپارد و عازم شهر اصفهان می شود . در اصفهان آموزشگاهی با نام مدرسه نابینایان کریستوفل تاسیس کرد . آموزشگاه یا مدرسه کریستوفل به قدری وسیع با کاربری های گوناگون بود که آن را سازمان نابینایان کریستوفل نامیدند .
آموزشگاه یا سازمان نابینایان کریستوفل با بیش از ده هزار مترمربع وسعت دارای ویژگی های زیر بود :
۱ - مزرعه بیست هکتاری کوروش زیر نظر دایره اسقفی که به نابینایان آموزش کار کشاورزی را می داد . بزرگترین درس این آموزگار درس نوع دوستی ، خدمت به نوع بشر و نیک خصالی و مهرورزی به محروم ترین کودکان ایرانی بود .
۲ - ساختمان دخترانه نابینایان نور آیین .
۳ - خوابگاه دخترانه نابینایان نسرین .
۴- دیگر تاسیسات آموزشگاه کریستوفل با بیست و هشت هزار مترمربع مساحت به ضمیمه کتابخانه
کریستوفل تا سال 1943 میلادی در ایران مشغول به کار و خدمت بود که در این سال به سبب جنگ جهانی دوم و اشغال ایران به دست متفقین بازداشت می شود . اتهام او همکاری غیر مستقیم با آلمان بود . او را به مدت چهار سال در اردوگاه اسرای جنگی زندانی می کنند و پس از اینکه پی به بی گناهی او می برند از زندان آزاد می شود . کریستوفل پس از آزادی در غرب آلمان در شهر نومبرشت پرورشگاهی برای قربانیان نابینای جنگ تاسیس کرد تا اینکه تصمیم به حضور مجدد در ایران می گیرد .
سال 1951 میلادی ( ۱۳۳۰ ) به اصفهان آمد و علی رغم کهولت سن ، خود شخصا تدریس موسیقی ، خط بریل ، بیولوژی ، زبان فارسی و آلمانی ، گیاه شناسی ، جانور شناسی را بر عهده گرفت .
ارنست یاکوب کریستوفل پس از شصت سال خدمت و کوشش برای نوع بشر و تلاش جهت کاستن از رنج انسان های مظلومی که از نعمت دیدن و بسیار لذت ها و حقوق انسانی محرومند در آستانه هشتاد سالگی به تاریخ ۲۳ آوریل ۱۹۵۵ میلادی ( ۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ ) چشم از جهان فرو بست و در دیار فردوسی و کوروش و بوعلی و حافظ و خیام در ایران و در آرامگاه ارامنه اصفهان به خاک سپرده شد .
میراث پر مهر و ذی قیمت او تا سال ۱۳۵۷ در خدمت نابینایان ایرانی بود تا اینکه چند ماه پس از وقوع انقلاب و در سال ۱۳۵۸ سازمان و آموزشگاه نابینایان کریستوفل توسط دادگاه انقلاب مصادره می شود .
تاسیساتی که حاصل عمر کریستوفل و همه مسیحیان فارسی زبان ساکن ایران است و وقف نابینایان می باشد و پروانه فعالیت آن هم به نام دایره اسقفی است بلاتکلیف می شوند تا اینکه دادگاه اختیار آن را به بنیاد مستضعفان و سازمان بهزیستی می سپارد .
بعدها نام کریستوفل هم از نام این آموزشگاه حذف و به مجتمع توانبخشی شهدای هفتم تیر تغییر می یابد . نام ساختمان دخترانه نابینایان نور آیین هم به فاطمه زهرا تغییر می یابد و از حالت شبانه روزی خارج شده و تعطیل می شود . خوابگاه دخترانه آن هم تغییر کاربری داده می شود . وسایل کشاورزی ، تراکتور و ماشین آلات و گاو و گوسفند و باغ پسته مزرعه کوروش نیز فروخته و از بین می رود و نابینایان از خدمات آن محروم می شوند .
بر سر مالکیت آن بین بنیاد ، سازمان بهزیستی و استانداری اختلاف نظر است و بخش مهمی از تاسیسات آن اجاره داده شده و تنها کتابخانه بریل و گویای آن فعال است که احتمال تعطیلی این بخش کوچک هم می رود !
ارنست یاکوب کریستوفل کشیش آلمانی آموزگار بود و بزرگترین درس این آموزگار درس نوع دوستی ، خدمت به نوع بشر و نیک خصالی و مهرورزی به محروم ترین کودکان ایرانی بود .
در کشوری که نسب از سعدی و حافظ دارد و داعیه ی مهرگستری و انسان نوازی ، شایسته است که میراث پر ارج آن نیک مرد شریف را پاس بدارد و مدرسه و سازمان نابینایان کریستوفل را با تمام پیشینه و تجهیزاتش برای کودکان نابینای ایرانی حفظ و مراقبت و نگاهبانی کند .
منابع :
1- توان نامه / فصلنامه مطالعه و اطلاع رسانی ویژه معلولیت و توانمندسازی / شماره 2 و 3 پاییز و زمستان 1394 . نوشته ای از حمید ازغندی با عنوان کریستوفل : فعالیتها در عرصه فرهنگ نابینایان ایران
2- انصاف نیوز . ماجرای سازمان کریستوفل که مصادره شد . 25 شهریور 1399
3 - سایت DW دویچه وله صدای آلمان . 26 مهر 1391
4- کتاب آرامگاه خارجیان در اصفهان . نوشته هوشنگ مظاهری / نشر غزل / 1382
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
معلم و فرهنگ و هنر و ...چقدر برا بزرگان اصولگرا مهم است
معلم و فرهنگ و هنر و ...چقدر برا بزرگان اصولگرا مهم است