جناب آقای دکتر محمد بطحایی
وزیر محترم آموزش و پرورش
سلام علیکم
آغاز به کار دولت دوازدهم با پشتوانه رأی 24 میلیونی آستانه توقع و مطالبات به حق مردم را بالا برده است ، هرچند به محض رونمایی از لیست کابینه دوازدهم دامنه نقدها و اعتراض ها به ویژه در حوزه های خاص از جمله آموزش و پرورش بالا گرفت، فرهنگیان به عنوان قشری تلاش گر،مؤثر و محق کاسه ی صبرشان از وعده های سرخرمن،کم لطفی ها،بی تفاوتی نسبت به مطالباتشان، اعمال نگرش های تبعیض آمیز و ناروا در ابعاد و حوزه های مختلف لبریز گشته است.
علی رغم تأکیدات اسناد بالا دستی نظام از جمله قانون اساسی برعدم اعمال هر نوع تبعیض قومی،مذهبی،جنسیتی و... همچنین سفارش و توصیه مکرر مسؤولان رده بالای نظام از جمله توصیه اکید مقام معظم رهبری در پاسخ به نامه مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی (امام جمعه زاهدان و یکی از شخصیت های اهل سنت ) که فحوای کلام ایشان بر مطرود دانستن هر نوع تبعیض ناروای در مورد اقلیتهای قومی و مذهبی صحه می گذاشت ولی متاسفانه در استان آذربایجان غربی هنوز هم در بعضی از ارگان ها و ادارات تبعیضات قومی و مذهبی و اعمال سلیقه گری جولان می کند.
آقای بطحایی ارجمند ؛ هرچند رأی آوری جنابعالی در مجلس شورای اسلامی برای شخص آقای دکتر حسن روحانی و تعدادی از کسانی که از جنابعالی شناخت کافی ندارند و صرفا به انتخاب های رئیس جمهور محترم خوش بین هستند یا به نوعی مصلحت اندیشی شخصی و جناحی دارند خبر مسرت بخشی بود ولی آنچه در فضای مجازی مطرح شد حکایت از آن داشت کسانی که دور و نزدیک با عملکرد جنابعالی آشنایی دارند به محض مطرح شدن گزینه آقای دکتر روحانی برای وزارت آموزش و پروش دچار نوعی نگرانی و دغدغه مندی گشته و به موفقیت جنابعالی در سکانداری این پست مهم و حساس چندان خوش بین نباشند.
شاید مهم ترین دلیل آن نگرانی هم ناشی از همان عملکرد قبلی جنابعالی در پست معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی، معاون شورای عالی آموزش و پرورش و سرپرستی وزارت آموزش و پرورش باشد.
بدیهی است چالش های پیش رو آموزش و پرورش تنها ناشی از عملکرد یک دولت نبوده و نیست، حل چالش ها و مشکلات هم خارج از توان و قدرت یک وزیر وزارتخانه به تنهایی است امّا آنچه غیر قابل پذیریش و توجیه است عدم پاسخگو و پیگیر نبودن حداقل مطالبات و مشکلات همکاران فرهنگی از طرف مقامات و مسؤولان ذیربط است که در ذیل به نمونه ازآن اشاره می گردد .
جناب بطحایی بزرگوار !
بنده یک سال و نه ماه پیش ( ۹۴/۸/۱۴ ) در فرمانداری سردشت و بعد از آن به فاصله ی چند دقیقه مجددا در شهر ربط در حیاط و بیرون یکی از مدارس ( دبستان فرهنگ ) جهت رسیدگی به حکم لغو ابلاغیه ی خود و مجموعه ایی از همکاران آموزش و پروش ( که بدون هیچ دلیل محکمه پسندی مجموعه ایی از معلمان و دبیران دلسوز شهرستان سردشت از استان آذربایجان غربی طی سال های ۹۲-۹۱ به صورت فله ایی!! لغو ابلاغ گردیده اند ) جنابعالی را زیارت نموده و طی دیدار به پیشنهاد جنابعالی نامه ای مبنی بر اعتراض و درخواست به صورت دستی تقدیم تان نموده و قرار براین شد که نامه را پیگیری و نتیجه را در اسرع وقت به ما ابلاغ فرمایید ولی باز هم دریغ از این وعده و وعیدهایی که مسئوولان به مردم می دهند.
آنچه غیر قابل پذیریش و توجیه است عدم پاسخگو و پیگیر نبودن حداقل مطالبات و مشکلات همکاران فرهنگی از طرف مقامات و مسؤولان ذیربط است راستی جناب وزیر!
ما که لب مرز و اولین شهر شیمیایی زده ی جهانیم ؛ آیا جواب حتی یک نامه را به مردمان رنجدیده و حارس و نگهبان مرزی که هر از چند گاهی جنازه ای را در راه کسب نانی تقدیم می نمایند روا نداشته و آنقدر سخت است که ما را نزدیک به دو سال منتظر نگه داشته اید؟!
جناب دکتر بطحایی !
رهبری و مدیریت یکی از مهمترین وزارت خانه ها خدای ناکرده با سهل انگاری و یا با سکوتی مصلحتی در برابر ضایع کردن حق معلمان، مورد رضایت خدواند رحمان نیست و فردای قیامت همه ما در پیشگاه پروردگار عالمیان باید جوابگو عملکردمان باشیم.
انتظار می رود تجارب گذشته خود و دیگر وزیران و مسؤولان چراغ فراز راه آینده جنابعالی، همه ی مسؤولان و دلسوزان گردد و بیش از این امیدها به یأس و دل زدگی تبدیل نشوند.
رحمت دمنده
دبیر لغو ابلاغ شده آموزش و پرورش شهرستان سردشت با ده سال سابقه از استان آذربایجان غربی
رونوشت:
* دفتر دکتر حسن روحانی رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران
* معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
این جماعت وزرا ونمایندگان وشرکا گفتار درمانگرا ن قابلی هستند و بس .آنها بیشتر حرف می زنند
همین مدیر فعلی آموزش و پرورش سردشت کسی است که به اتکا روابط برادرش با ارگانهای امنیتی بر صندلی مدیریت تکیه زده و شایستگی های لازم برای یک مدیر را ندارد.
امیدوارم مسئولین به فکر تغیر باشند.
از مدیر اداره گرفته تا معاونت ادره تا حراست-ارزیابی عملکرد-مدیران مدرسه همه با باند بازی و سفارش نماینده مجلس و امام جمعه ان شهر به ریاست رسیده اند
پس نتیجه ان می شود نابود کردن سیستم اموزش و پرورش ایران
کی تواند که بود هستی بخش
تا بدونیم این مدل بازی از کجا نشات میگیره و خلاصه خودمان را اماده این مدل را بکنیم
اگر هم طرفدار حسن بودی هم که طبیعتا اعتراضت جایی نداره...