ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بیفروزی
نوروز جشن باستانی ایرانیان و حوزه ی تمدنی ایران که وسعتی به پهنای امپراطوری بزرگ هخامنشی و اشکانی و ساسانی داشته و از آسیای میانه و ماوراء النهر (فرارود) و خوارزم تا حوزه رود سند (پاکستان و هندوستان و کشمیر) و تا بین النهرین (میان رودان) و در ادامه تا شام را در بر می گرفته همچنان در یاد و دل و دیده ی ایرانیان و همه نوروز خوانان و نوروز دوستان عزیز است و چنان در تاروپود عاشقان نوروز تنیده که گویی پاره ای از وجود و هستی آنان شده است.
اگر به جهان اساطیر و تفاسیر پیدایش حیات و زمین نیز نگاهی بیفکنیم آغاز حیات را در بهار و در فصل رویش گیاهان و زنده شدن طبیعت دانسته اند و همین کافیست تا نوروز جایگاه کیهان شناختی و معنوی و هستی شناسی نیز به خود بگیرد و جایگاه آن در دیده و جان هرایرانی و هر نوروز دوستی دوچندان گردد.
نوروز هم از منظر ملیت و هویت ایرانی برای ایرانیان تقدسی فراتر ازدیگر جشن ها دارد و هم از منظر زایش طبیعت و زندگی دوباره جهان و هم از منظر جامعه شناسی و انسان شناسی که نشانه و سمبل همبستگی ، انس و الفت و دیگر خواهی و خویشاوندی انسان و طبیعت می باشد.قرن ها گذر زمان و هزاره ها که از این جشن باستانی گذشته است نه غبار فراموشی به خودگرفته و نه ملالت تکرار. هربار با جان و جهان انسان ها و طبیعت زاده می شود و همپای انسان ایرانی آمده است و در همه حال و در هر رنج و سختی ایرانی را یار بوده است .نوروز برای ایرانیان هماره نوید امید نوید بودن و ماندن نوید زیستن و نوید بزرگ شادی بوده است.
نوروز غبار غم و اندوه این ملت را تسکین دهنده و آلام و دردهای آنان را تخفیف داده است .
نوروز درس بزرگی نیز به ایرانیان داده است و آن درس صبوری و مدارا ،درس زندگی و عشق ، درس مهر و امید بوده است. نوروز یک حادثه یا جشن عادی و پیش و پا افتاده نیست .نوروز برای ما کار و تلاش ، شعر و ادبیات ، دوستی و الفت ، امید و شکیبایی آفریده است .برای هر ایرانی نوروز درس ها دارد و برای آموزگاران درس های بیشتر .
ایران از اقوام و مذاهب و زبان ها و گویش ها و آداب و رسوم و اندیشه های گونه گون شکل گرفته و قوام یافته و نوروز همه ی این رنگین کمان زیبا را به نیکویی به هم پیوند داده است .هر آموزگاری می آموزد که چونان نوروز عزیز که در چشم ودل تک تک ایرانیان عزیز است او نیز باید به فراخور ایران بزرگ روح و روان و نگاه و ظرفیت فهم و درک خود را بالاببرد و هر نوآموز و نوجوان و جوان ایرانی را برای همه ی ایران بزرگ و بلکه برای همه ی گیتی تعلیم دهد.تعلیمی که در ضمن حفظ اصالت و شناسنامه ی ایرانی خود برای همه ی جهان ساخته شود .همه مردمان را از یک خاک و از یک آفریننده بداند و با همه هستی و طبیعت احساس خویشاوندی داشته باشد.جهان برای برون رفت از این همه خشونت و درشتی و تبعیض و شکاف و نفرت و کینه و دشمن جویی به نوروز و جشن هایی چون نوروز بیش از پیش محتاج است .
ایرانی از پس سال های انقلاب و درگیری های داخلی و جنگ و حوادث تلخ و ناگوار سال های اخیر به شادی و امید نیازمند است .ایرانی نیز سهم خویش را از شادی می طلبد و باید سهم خویش از شادی ببرد.
نوروز را قدر بدانیم و از این موهبت بزرگ ملی و باستانی و طبیعی و معنوی بهره گیریم که ارزش این جشن و جایگاه رفیع آن چونان عبادتی برای ما ایرانیان است تا روح و روان و دل و قلب و جان خودرا جلایی دیگر دهیم و با شور و شوق همراه با زایش طبیعت و بارش باران و شکفتن گل ها و رویش سبزه ها خود را برای سالی دیگر و رویشی دیگر مهیا سازیم.
نوروز در چشم و دل « دکتر علی شریعتی » نیز خواندنی و شنیدنیست ، آنجا که در وصف شکوه این جشن فاخر و باشکوه می نویسد:
... "تاریخ از مردی در سیستان خبر می دهد که در آن هنگام که عرب سراسر این سرزمین را در زیر شمشیر خلیفه ی جاهلی آرام کرده بود، از قتل عام شهرها و ویرانی خانه ها و آوارگی سپاهیان می گفت و مردم را می گریاند و سپس ، چنگ خویش را بر می گرفت و می گفت : " اباتیمار، اندکی شادی باید"! نوروز در این سال ها و در همه ی سال های همانندش ، شادی یی این چنین بوده است ، عیاشی و "بیخودی " نبوده است ، اعلام ماندن و ادامه داشتن و بودن این ملت بوده و نشانه ی پیوند با گذشته ای که زمان و حوادث ویران کننده ی زمان همواره در گسستن آن می کوشیده است... و ما در این لحظه ، در این نخستین لحظات آغاز آفرینش ، نخستین روز خلقت ،" روز اورمزد" ، "آتش اهورایی نوروز " را باز می افروزیم و در عمق وجدان خویش ، به پایمردی خیال ، از صحراهای سیاه و مرگ زده ی قرون تهی می گذریم و در همه ی نوروزهایی که در زیر آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمین ما بر پا میشده است ، با همه ی زنان و مردانی که خون آنان در رگ هایمان می دود و روح آنان در دل هایمان می زند شرکت می کنیم و بدین گونه ،بودن خویش را به عنوان یک ملت ، در تندباد ریشه برانداز زمان ها و آشوب گسیختن ها و دگرگون شدن ها خلود می بخشیم ...
با آنان پیمان وفا می بندیم و "امانت عشق " را از آنان به ودیعه می گیریم که "هرگز نمیریم " و "دوام راستین " خویش را به نام ملتی که در این صحرای عظیم بشری ،ریشه در عمق فرهنگی سرشار از غنی و قداست و جلال دارد و بر پایه ی "اصالت " خویش ، در رهگذر تاریخ ایستاده است ، " برصحیفه ی عالم ثبت " کنیم."**برگرفته از کتاب هبوط در کویر.مقاله نوروز .علی شریعتی .ص 505و 506
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
نوروز باستانی بر همه هموطنان عزیز در هر مکانی با هرجنسیتی و مقامی تبریک میگویم انشاا...سال بعد برا همه خوب باشه
نورزتان پيروز باد !
هر روزتان نوروز باد !
با تقديم شايسته ترين احترامات اردتمند شما شهسوارزاده