صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

الیاس حضرتی/ صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه اعتماد

سخنی با وزیر آموزش و پرورش

خروجي آموزش و پرورش كنوني ما اكنون با آنچه ترسيم شده، تفاوت جدي و ماهوي دارد. رسيدن به اين هدف هم با وضعيت كنوني وزارت آموزش و پرورش ناشدني است/ معلم‌محوري و مدرسه‌محوري و حتي دانش‌آموز‌محوري شعارهايي است كه طي اين چند سال از افراد زيادي شنيده شد و جزيي از برنامه‌هاي برخي از وزرا هم بوده است اما در عمل شاهد تحقق آن نيستيم/ . مطابق آمار تعداد ادارات آموزش و پرورش در كشور به نسبت قبل از انقلاب از ٣٥٠ اداره به عدد باورنكردني ٨٠٠ اداره رسيده است و اين همه نيروي تلنبار شده در ادارات اصلا به نفع آموزش و پرورش نخواهد بود/ دولت بايد بودجه متفاوتي به اين وزارتخانه اختصاص دهد/ اكنون بابت مطالبات معوقه كاركنان، وزارت آموزش و پرورش در حدود ٦هزار ميليارد تومان بدهكار است يعني هر وزيري كه سر كار بيايد اين ميزان بدهي دارد/ در شرايط كنوني غالب فرهنگيان در حد خط فقر حقوق مي‌گيرند و در شهرهاي بزرگ زير خط فقر قرار دارند/ پرورش در مسير درستي قرار ندارد. نگرش به تربيت خلاصه در ظاهر و آمار شده است/ تربيت سياسي اجتماعي در مدارس بسيار ضعيف است در حالي كه دانش‌آموزان بيش از هر زماني در اين سن و سال نياز به فعاليت براي كسب آگاهي و كسب هويت جمعي دارند. معني ندارد كه ما از ترس سياسي شدن فضاي عمومي مدارس از تربيت سياسي- اجتماعي دانش‌آموزان جلوگيري كنيم. كار حزبي و جناحي در مدارس سم است اما تربيت سياسي- اجتماعي امري ضروري و واجب است كه نبايد تعطيل شود ...

 چالش ها و مشکلات آموزش و پرورش و فرهنگیان و معلمان هدف اصلي آموزش و پرورش مطابق «سند تحول بنيادين آموزش و پرورش» چنين ترسيم شده است:
«تربيت انساني موحد و مومن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسووليت‌ها و وظايف در برابر خدا، خود، ديگران و طبيعت، حقيقت‌جو و عاقل، عدالت‌خواه و صلح‌جو، ظلم‌ستيز، جهادگر، شجاع و ايثارگر و وطن‌دوست، مهرورز، جمع‌گرا و جهاني‌انديش، ولايت مدار و منتظر و تلاشگر در جهت تحقق حكومت عدل جهاني، با اراده و اميدوار، خودباور و داراي عزت نفس، امانتدار، دانا و توانا، پاكدامن و با حيا، انتخابگر و آزادمنش، متعلق به اخلاق اسلامي، خلاق و كارآفرين و مقتصد و ماهر، سالم و بانشاط، قانون مدار و نظم‌پذير و آماده ورود به زندگي شايسته فردي، خانوادگي و اجتماعي براساس نظام معيار اسلامي.»
ولي خروجي آموزش و پرورش كنوني ما اكنون با آنچه ترسيم شده، تفاوت جدي و ماهوي دارد. رسيدن به اين هدف هم با وضعيت كنوني وزارت آموزش و پرورش ناشدني است زيرا :


اول- نظام آموزش و پرورش مقدم بر همه اجزا و عناصر دخيل است حتي از عنصر معلم هم مهم‌تر است، يعني قادر است معلم را به صحنه بياورد يا از روند آموزش و پرورش حذف كند.
١- نظام آموزش و پرورش ما بر «آموزش» تكيه دارد و نه به فعاليت در حالي كه هميشه فعاليت بهتر از آموزش جواب مي‌دهد. افزايش محفوظات اساسا هدف نيست و مباحث مرتبط با موضوعات تخصصي را علاقه‌مندان هنگام طي دوره‌هاي تخصصي در مراحل بالاتر خواهند آموخت. مهم اين است كه فرزندان اين ملت براي زندگي در جامعه توانمندي و آمادگي كسب كنند. اين هدف در نظام كنوني آموزش و پرورش تامين نخواهد شد.


٢- تمركززدايي بايد در دستور كار قرار بگيرد. اكنون مدارس فاقد اختيارات كافي هستند و ادارات و حتي وزارتخانه در بسياري از مسائل تصميم مي‌گيرد. واگذاري امور از جمله تصميم‌گيري‌ها موجب ظهور ابداعات و نوآوري‌ها مي‌شود و احساس اشتراك در هدف را به همه اجزاي يك سيستم منتقل مي‌سازد.


٣- معلم‌محوري و مدرسه‌محوري و حتي دانش‌آموز‌محوري شعارهايي است كه طي اين چند سال از افراد زيادي شنيده شد و جزيي از برنامه‌هاي برخي از وزرا هم بوده است اما در عمل شاهد تحقق آن نيستيم. براي آنكه معلم واقعا محور باشد حتما بايد منزلت و شأن والاي اجتماعي معلم را به او داد و مشكلات معيشتي وي را حل كرد و نقش معلم را حتما از كتاب درسي برجسته‌تر ديد. تجربه كشورهاي موفق در تعليم و تربيت را در اين زمينه بايد مبناي عمل قرار داد.


٤- حجم نيروي انساني شاغل در دستگاه آموزش و پرورش هم زياد است و هم تناسب ندارد و هم خوب سازماندهي نمي‌شود. اكنون نسبت كاركنان به دانش‌آموزان ظاهرا از استانداردهاي جهاني وضعيت بهتري دارد اما نسبت كادر آموزشي به دانش‌آموزان پايين‌تر از سطح جهاني است و اين يعني نسبت كاركنان اداري و ستادي به كاركنان آموزشي در ايران بالاست. مطابق آمار تعداد ادارات آموزش و پرورش در كشور به نسبت قبل از انقلاب از ٣٥٠ اداره به عدد باورنكردني ٨٠٠ اداره رسيده است و اين همه نيروي تلنبار شده در ادارات اصلا به نفع آموزش و پرورش نخواهد بود.


٥- بودجه آموزش و پرورش به نسبت اهميت آن ناچيز است. درست است كه اكنون حدود ٤٥ درصد كارمندان دولت در آموزش و پرورش هستند و حدود ٩٨ درصد بودجه اين وزارتخانه هم صرف حقوق پرسنل مي‌شود اما دولت بايد بودجه متفاوتي به اين وزارتخانه اختصاص دهد. اكنون بابت مطالبات معوقه كاركنان، وزارت آموزش و پرورش در حدود ٦هزار ميليارد تومان بدهكار است يعني هر وزيري كه سر كار بيايد اين ميزان بدهي دارد.

دولت نه‌تنها بايد اين بدهي را بپردازد بلكه در زمينه افزايش حقوق فرهنگيان هم بايد اقدام متفاوتي انجام دهد.
تا زماني كه جايگاه و اهميت اين نهاد به درستي درك نشود و هزينه كردن در زمينه معلمان را يك سرمايه‌گذاري خوب ندانند نمي‌توان انتظار ايجاد تحولات جدي در حوزه‌هاي ديگر از جمله اقتصاد و فرهنگ و اجتماع را داشت. تغيير نگرش نسبت به اهميت اين نهاد مسوولان را به سوي انتخاب روش‌ها و راهكارهاي كارآمدتر سوق خواهد داد.
دوم- مهم‌ترين عامل در تعليم و تربيت «معلم» است. اين عنصر در شرايط كنوني در وضعيتي نيست كه بتواند نقش درست خود را در تربيت اين نسل ايفا كند.
١- مشكلات معيشتي معلمان و فرهنگيان آن قدر زياد است كه قادر نيستند زندگي معمولي و عادي خود را داشته باشند. گفته مي‌شود در شرايط كنوني غالب فرهنگيان در حد خط فقر حقوق مي‌گيرند و در شهرهاي بزرگ زير خط فقر قرار دارند.
٢- معلمان و فرهنگيان در جامعه از آن چنان منزلتي برخوردار نيستند كه بتوانند نقش جدي و موثري در تعليم و تربيت دانش‌آموزان داشته باشند. جايگاه معلم در كشورمان آن گونه نيست كه همگان به آنان احترام بگذارند و بر همه مشاغل ديگر از نظر شرافت و شأن اجتماعي مقدم بدارند.
٣- عنوان «معلم» و «مربي» در واقع تفكيك ميان «تعليم» و «تربيت» را تداعي مي‌كند و جدايي ميان «آموزش» و «پرورش» را و اين خودش يك ضايعه است. تعليم و تربيت يك كل و يك فرآيند مرتبط با يكديگر و يكپارچه محسوب مي‌شوند و به همين دليل معلمان رسالت خود را عمدتا آموختن مفاهيم خاص مي‌دانند و نه تربيت و هويت‌بخشي و ايجاد حس مسووليت و رشد خلاقيت و...
٤- فرآيند موجود در آموزش و پرورش عملا معلم را هم حذف كرده است زيرا با ايجاد تقدم براي كتاب درسي و محتواي آنها كه به هر صورت بايد در ساعات درسي آموخته شود، هيچ فرصتي براي معلم باقي نگذاشته است تا بتواند از قدرت ابتكار و ابداع و ايجاد رابطه عاطفي و دوستانه با دانش‌آموز براي تعليم و تربيت بهره بگيرد. معلم در واقع كسي است كه بايد دو چيز را بداند: اول نحوه ساكت كردن دانش‌آموزان و دوم نحوه آموزش كتاب و محتواي درس را و با اين حساب معلم به معناي واقعي در فرآيند تعليم و تربيت حضور ندارد.
٥- حجم بالاي كتاب‌هاي درسي و تنوع عناوين درسي عملا براي معلم و دانش‌آموز دردسرساز شده و آنان را به سمت مناسبات نامتعارف متقابل سوق داده است. معلم با هر ابزار و اهرم فشاري درصدد آموزش مفاهيم درسي است و در بستر همسويي با دانش‌آموز قرار ندارد و دانش‌آموز هم به ضرورت يادگيري محتواي درسي واقف نيست و احساس نياز نمي‌كند و معلم را در مقابل خود مي‌بيند. اين وضعيت تاثير آموزشي و پرورشي معلم در نظام تعليم و تربيت را به‌شدت كاهش مي‌دهد.
سوم- پرورش در مسير درستي قرار ندارد. نگرش به تربيت خلاصه در ظاهر و آمار شده است. تربيت درست هنگامي جواب مي‌دهد كه همه محورها را با هم پي بگيريم.
١- مطابق سند تحول بنيادين بايد ٦ ساحت تربيت را با هم مورد توجه قرار داد. اين ساحات شش گانه عبارتند از: تربيت ديني و اخلاقي، تربيت سياسي و اجتماعي، تربيت زيستي و بدني، تربيت هنري و زيباشناختي، تربيت اقتصادي و حرفه‌اي، تربيت علمي و فناوري.
٢- همه اين ساحات تربيت را بايد با هم ديد و داراي اهميت يكسان فرض كرد هر چند برخي بر ديگري ممكن است اولويت ذاتي داشته باشند و برخي اولويت زماني اما همه اين ساحات تربيت را بايد در كنار هم ديد و به تضعيف هيچ كدام از آنها رضايت نداد.
٣- تاكنون در تمامي دوره‌ها كمابيش شاهد حاكميت كميت بر كيفيت بوده‌ايم و تقدم عدد و آمار را بر واقعيت فعاليت‌هاي پرورشي شاهد هستيم. مطابق آمار ما خيلي كار كرديم اما با مراجعه به نتيجه كار يعني خروجي آموزش و پرورش بايد بگوييم كه اقدامات ما لزوما با دستاورد قابل دفاع نبوده است.
٤- رويكرد موجود در تربيت بايد از فردي به جمعي و از نگاه روان شناسانه به جامعه‌شناسانه تغيير كند. بنابراين بايد به سمت فعاليت‌هاي گروهي داوطلبانه دايمي و حتي‌الممكن غيررسمي برويم تا تاثير كار مربيان و معلمان افزون شود. ما نبايد از حضور تشكل‌هاي هويت‌بخش دانش‌آموزي در مدارس نگران باشيم زيرا همه تشكل‌هاي دانش‌آموزي فعال و بانفوذ مي‌توانند نقش جدي در هويت‌بخشي به نسل جوان بازي كنند.
٥- متاسفانه تربيت سياسي اجتماعي در مدارس بسيار ضعيف است در حالي كه دانش‌آموزان بيش از هر زماني در اين سن و سال نياز به فعاليت براي كسب آگاهي و كسب هويت جمعي دارند. معني ندارد كه ما از ترس سياسي شدن فضاي عمومي مدارس از تربيت سياسي- اجتماعي دانش‌آموزان جلوگيري كنيم. كار حزبي و جناحي در مدارس سم است اما تربيت سياسي- اجتماعي امري ضروري و واجب است كه نبايد تعطيل شود.
٦- مهم‌ترين سرمايه آموزش و پرورش معلمان،  مربيان و مشاوران هستند كه بايد براي تقويت جايگاه آنان در مدارس و در ميان دانش‌آموزان تلاش شود. بحث بازآموزي مربيان تربيتي و دخيل كردن همه عناصر مدرسه اعم از مدير و معلمان و دبيران در كار پرورشي يك ضرورت است.
٧- حتما شاخص‌هاي تربيتي را بايد تغيير داد و متناسب با نياز روز آنها را تعيين كرد. وضعيت جامعه و دانش‌آموزان تغيير جدي كرده و ملاك موفقيت ما در كار تربيت هم بايد بازآفريني شود. مربياني كه فضاي جديد رسانه‌اي را نشناسند و روانشناسي جوانان را درك نكنند و روش‌هاي تازه براي كار با دانش‌آموزان را ندانند قطعا نمي‌توانند موفق باشند.
اهم كارهايي كه اولويت دارد:
١- حل مشكلات معيشتي فرهنگيان اعم از مطالبات معوق تا افزايش حقوق و بيمه طلايي و...
٢- تامين منزلت و جايگاه معلمان و فرهنگيان در قياس با اقشار ديگر جامعه و ديگر كارمندان دولت
٣- تمركززدايي و سپردن كارها به مدارس و مبنا قرار دادن مدير به عنوان متولي اصلي و پاسخگوي نهايي هم در حوزه تعليم و هم در ساحت تربيت.
٤- تامين بودجه مورد نياز وزارت آموزش و پرورش با هدف به روز رسانيدن مطالبات فرهنگيان و ايجاد فرصت براي توسعه فعاليت‌هاي آموزشي و پرورشي
٥- مشاركت دادن فرهنگيان در اداره مدارس از جمله با انتخابي شدن گزينش مديران مدارس و شركت در تمامي فعاليت‌هايي كه مسووليت انجام آن به مدارس سپرده شده است.
٦- به رسميت شناختن تشكل‌هاي سياسي، فرهنگي و صنفي فرهنگيان و تعامل با آنان براي حل مسائل مدارس و فرصت تلقي كردن فعاليت اين تشكل‌ها به شكلي كه وزير آموزش و پرورش با انتخاب يك نماينده فعال براي اين تشكل‌ها، ارتباط خود را با سازمان‌هاي سياسي و صنفي جدي‌تر كند.
٧- پاسخگويي شفاف و روشن درباره عملكرد صندوق ذخيره فرهنگيان و مباحثي كه اين روزها مطرح شده است. اين وقايع ضربه جدي به اعتماد فرهنگيان زده است و خود وزير بايد در اين زمينه پيگيري و روشنگري كند و سازوكاري را پديد آورد كه زمينه تكرار اينگونه تخلفات كاملا از بين برود. مجلس در اين زمينه بحث تحقيق و تفحص را در دستور دارد اما خود وزير هم بايد تلاش خود را معطوف به ساماندهي وضعيت صندوق ذخيره فرهنگيان كند.
٨- ايجاد نشاط در مدارس و در ميان معلمان و دانش‌آموزان با دامن زدن به فعاليت‌هاي علمي، سياسي، ورزشي، فرهنگي و جلوگيري از مداخله نابه جاي حراست و نهادهاي امنيتي در كار مدارس.

روزنامه اعتماد

جمعه, 14 آبان 1395 22:17 خوانده شده: 1312 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +7 0 --
معلم خسته 1395/08/14 - 22:56
بسیار خوبه اول این نامه باید تقدیم ریس جمهور محترم می شد
پاسخ + +2 0 --
فرهنگی 1395/08/14 - 23:50
مطالب عالی وبه جا وبه نکات مهم واساسی اشاره کردند
با کمال تشکر
تمرکز زدایی
مدرسه محوری و.....
گزینش مدیران
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/08/14 - 23:51
این کارها رو وزیر نمی تونه انجام بده ...اینکار کار ها را باید توسط دولت و مجلس و عالیترین نهاد های قدرت انجام بشه ....و نهایت نیاز به بودجه کافی داره که دولت حاضر به پرداخت بودجه کافی به اپ نیست .....دولت با تغییر وزیر فقط می خواست بعد روانی فشار ها رو کاهش بده و بگه وزیر جدیده و نیاز به وقت داره ...ولی در نهایت همین بوده و هست
پاسخ + +2 0 --
علی 1395/08/15 - 00:45
آقای آشتیانی تمام ادارات امتیاز فوق العاده شغل برای فوق لیسانس به بالا رو ۲۰۰۰ امتیاز در نظر میگیرن ولی آموزش پرورش ۱۵۰۰ ان هم با دو سال تاخیر و جالب اینکه مدیر کل امور اداری که باید طرفدار افزایش حقوق همکارا ش باشه مخالف جدی این قضیه است ؟؟؟؟؟ خواهشمند امثال این آقا که لیاقت این پست رو ندارد جابجا کنید .
پاسخ + +3 0 --
علی 1395/08/15 - 00:49
بخدا تو هر اتاق اداره سه نفر نشستند و باهم جوک تعریف میکنند و اگه هوس کنند ۴ تا بخشنامه ارجاع میدن
پاسخ + +1 0 --
فریدون نجفی 1395/08/15 - 01:00
قانون ودستورالعمل رتبه بندی ازسال94 واجرای آن اول 95 است طبق قانون شامل خدا ما که مهر بازنشته شده ایم می شود وباید در حکم نیز اعمال شود .از مسئولین بخواهید که به قانون عمل کنند .نه به صلاح جیب خود ما هم حق داریم زندگی کنیم .بازنشسته درخت خشکیده ی جنگل نیست که قطع شود.
پاسخ + +1 0 --
فریدون نجفی 1395/08/15 - 01:02
مثل اینکه آقای آن مسئول سایت از نظر ما خوششان نمی آید مثل مدیران ومقامات .چون پخش وثبت نمی شود.
پاسخ + +1 0 --
فریدون نجفی 1395/08/15 - 01:07
اگه واقعا شما از معلم دفاع می کنید یک کمپینگ در این کانال ایجاد کنید که خطاب به وزیر وریس جمهور باشد درحمایت از فرهنگیان شاغل وبازنشته وخطاب به نمایندگان بیخدا وفرصت طلب مجلس که فقط به فکر خودشان هستند.
پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1395/08/15 - 01:23
بدنه سنگین اداری و ستادی که فقط بودجه و سرمایه رو تلف میکنند.
این همه کادر ستادی فقط برای گیر دادن به معلمان تشکیل شده.
معلمان تا زمانی که به جایگاه واقعی خود در معیشت و شغلی نریند, باید هیچ کاری در مدرسه انجام ندهند. فکر نکنید دارم سیاه نمایی میکنم من در مدرسه فقط وقت کشی میکنم. به من مربپط نیست که دانش آموز چی یاد میگیره. وقتی برای جامعه مهم نیست, چرا برای من مهم باشه.
پاسخ + +3 -1 --
معلم ناامید 1395/08/15 - 05:31
عالی بود از اصولگرایان و اعتدالیون ک بخاری برا معلمان بلند نشد بازم مگر اصلاح طلبان متشکرم جناب حضرتی
پاسخ + +4 0 --
علیرضا 1395/08/15 - 13:10
قدم اول این است که مدیران رانتی و نالایقی که سالهاست به واسطه نمایندگان ،امام جمعه ها......سر کارند را بردارد والابقیه همه شعاری بیش نیست

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

آیا ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در کم کردن شکاف میان اداره و مدرسه و جلب اعتماد معلمان تاثیری دارد ؟

خیلی زیاد - 12.1%
زیاد - 3%
تا حدودی - 8.5%
تاثیری ندارد - 10.8%
نوعی عوام فریبی و سرکار گذاشتن معلمان است - 65.6%

مجموع آرا: 305

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور