مطرح شدن استيضاح فاني در ماههاي پاياني وزارتش و درحالي که قاطبه معلمان از عملکرد او و تيم مديريتياش ناراضي هستند، باعث شد تا هر يک از جناحهاي سياسي تحليلهاي متفاوتي از چرايي مطرح شدن استيضاح، عملکرد فاني و وزارت تحت امرش ارائه دهند و سعي در بهرهبرداري حداکثري از استيضاح و به تبع آن رايهايي که ممکن است به دنبال آن در سبد هر کدام از جناحها ريخته شود داشته باشند ، اما هرچه از هياهوي ايجاد شده دور شديم مشخص نشد چرا پيش قراولان طرح استيضاح به يکباره در چرخشي عجيب از حق قانوني خود براي استيضاح وزير و دفاع از حقوق معلمان و دانشآموزان پا پس کشيدند و زمان را مناسب اين کار ندانستند و ترجيح دادند سرنوشت استيضاح را به اما و اگرها بسپارند تا شايد فاني بتواند با رايزني و چاره انديشي چند صباحي بيشتر بر مسند وزارت تكيه زند.
تحليل نمايندگاني که عطاي استيضاح را به لقاي آن بخشيدند، مناسبنبودن فضاي سياسي کشور و شائبه مقابله با دولت اعتدال بود. با توجه به عملکرد نمايندگان ، بهنظر ميرسد تحليل آنان از چرايي مسکوت گذاشتن طرح استيضاح فاني متاثر از گرايشهاي جناحيشان بوده و عملاً دغدغه حل مشکلات جدي حوزه آموزش و معلمان را نيز در راستاي منافع همحزبيهاي خود ميبينند.
حال سوالي که مطرح ميشود اين است که « چرا به مطالبات معلمان که بهزعم بسياري از نمايندگان به حق ميباشد رسيدگي نميشود و فقط در بزنگاه انتخابات براي اردوکشي سياسي به آنها بها داده شده و بعد از گذر از اين وادي با پشتيباني همين معلمان، در وقت نياز منفعت آنان را فداي مصلحت خويش ميکنند؟»
هرچند پرداختن به مشکلات نظام آموزش و پرورش و از همه مهمتر مشکلات معيشتي معلمان و جايگاه متززل اجتماعي آنان جاي بحث فراوان دارد و بسياري از منتقدان و فعالان حوزه آموزش به آن پرداخته اند، اما نگارنده بر اين باور است که در شرايط خاص کنوني اين روزهاي کشور به علل مختلفي از جمله افزايش آگاهي عمومي و حضور موثرتر فعالان عرصه رسانهاي حوزه آموزش و پرورش و تاثير روزافزون شبکه هاي اجتماعي بر ديدگاه اکثريت معلمان، مستلزم دقت و توجه فرواني به معلمان و دغدغههاي آنان را ميطلبد که متاسفانه در گفتار و کردار مردان سياسي کشور جايي ندارد.
از همه مهمتر اين که دغدغهها و مسائل فرهنگيان به عنوان بزرگترين سرمايه ملي کشور و حاميان اصلي دولت اعتدال ناديده گرفته شده و فقط در کوران رقابتهاي انتخاباتي آن هم براي مدت کوتاهي نيازها و مشکلات آنان در صدر بحثهاي حزبي و جناحي قرار ميگيرد و به هنگام تصميم گيريهاي خرد و کلان، در بر پاشنه قبلي خود ميچرخد و آنان به حاشيه رانده ميشوند تا شايد در ميداني ديگر بتوان بر خواستههاي آنان پاي نهاد و از نردبان قدرت بالا رفت.
بديهيست عدم توجه به مشکلات عديده حوزه آموزش خصوصاً مشکلات معيشتي معلمان ميتواند در دراز مدت خطرات بيشماري را متوجه نظام آموزش و به تبع آن کشور نمايد.
اين مساله از آن روي مهم است که رويکرد نادرست دولت مردان و مجلسيان در خصوص معلمان که از قضا جمعيت قابل توجهي را به خود اختصاص دادهاند ميتواند بر نگاه معلمان به مقوله انتخابات و آينده سياسي گروهها و جناحهاي مختلف تاثير گذار باشد و مشکل جدي تر زماني رخ خواهد داد که نا اميدي از اصلاح امور و روزمرگي بر معلمان و به تبع آن بر نظام آموزشي مستولي شده و فرصت پيشرفت، خلاقيت و امکان رشد را از نسل جوان و آيندهسازان اين مرزوبوم خواهد گرفت.
نمايندگاني که در سايه حمايت معلمان به بهارستان راه يافتند بهسرعت گفتمان حق بودن خواستههاي معلمان را فراموش کردند و امروز دم از مصلحت نبودن برخورد با ظلمي که بهناحق بر معلمان روا ميشود سخن ميگويند و سهم خود را در ايجاد شرايط نامطلوب به وجود آمده براي آموزش و پرورش ناديده ميگيرند.
اما آنچه در اين شرايط براي دولت روحاني و نمايندگان اصلاحطلب حياتيست يادآوري اين موضوع است که برزگترين پشتوانه اجتماعي خود را مرهون حضور پررنگ و تاثير گذار معلمان در انتخاباتهاي اخير هستند و ميتواند اين حضور تکرار شود اگر ...
1- دولت يازدهم در راستاي تحقق وعدههاي انتخاباتي رئيسجمهور نسبت به تغيير نگاه و اصلاح وضعيت معيشتي معلمان اقدام نمايد.
2- نمايندگان فراکسيون اميد به عنوان يک جريان پيشرو براي اصلاح ساختار معيوب آموزشوپرورش با تمام ظرفيتهاي قانوني تلاش کنند و از استفاده ابزاري از سرمايه ملي و انساني معلمان در عمل پرهيز نمايند و دلايل شکستهاي رقيبان خود در انتخاباتهاي اخير را به جد سر لوحه تصميمات آتي خود قرار دهند.
3- نخبگان جريان اصلاحطلب و دولت مردان با تجربه گرفتن از انتخابات 92 و واکاوي دليل واقعي پيروزي خود، با توجه به اقتضائات سياسي و اجتماعي جامعه بزرگ معلمان نسبت به بازنگري در گفتمان و استراتژي هاي خود اقدام نمايند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مگر قرار نبود از مهر 95 اجرا شود.؟